یکی از زشتترین رذایل اخلاقی «خیانت» است. خیانت در مقابل «امانت» بوده و به معنای بیوفایی و خلف وعده و عهد آمده است. راغب میگوید: «خیانت و نفاق هر دو یکی است؛ ولی از طریق پیمانشکنی مخفیانه است.» خیانت در اصطلاح به معنای تمرّد از دستورات الهی و انجام آنچه از سوی خداوند نهی شده، معنا میشود. خیانت به نفی و ندیدن حق هم معنا شده است.(قاموس قرآن، ج2، ص314) خداوند در قرآن میفرماید: «يَعْلَمُ خائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَ ما تُخْفِي الصُّدُورُ»؛ او چشمهايى را كه به خيانت مىگردد و آنچه را سينهها پنهان مىدارند، مىداند.(غافر/19) چشمان خیانتکار میتواند دو معنا داشته باشد.
اول، یعنی خیانت به امانت و اعتماد دیگران؛ از امام صادق(ع) معنای «خائِنَةَ الْأَعْیُنِ» را سؤال کردند، حضرت فرمودند: «آیا ندیدهای که گاهی آدمی چیزی را طوری نگاه میکند که گویی آن را نگاه نمیکند؟ این خائِنَةَ الْأَعْیُنِ است.»(معانیالأخبار، ص۱۴۷) همچنین امام صادق(ع) میفرمایند: «خائِنَةَ الْأَعْیُنِ یعنی به چیزهایی پنهانی نگاه میکند که نباید بکند.»(بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۰۲)
دوم، یعنی چشمانی که حق را نمیبیند. حضرت امیرالمؤمنین(ع) میفرمایند: «بعد از اینکه عبداللهبنعبّاس را جانشین خود در بصره قرار دادم به کوفه آمدم؛ درحالیکه همه بزرگان قبایل به من پیوسته [و با من بیعت کرده] بودند، جز [معاویه در] شام. خواستم که خود، حجّتی داشته و عذری [برای معاویه] باقی نگذارم و به این کلام الهی: «وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلی سَواءٍ» تمسّک بجویم، جریربنعبدالله را نزد معاویه فرستادم و [در نامهای] راه هرگونه عذری را بر او بسته و حجّت را بر وی تمام کردم. [ولی] او نامهام را جواب داد و [در آن] حقّ مرا انکار کرده و بیعت با من را رد نمود.»(تفسیر اهل بیت(ع)، ج۵، ص۶۱۰) در کل ندیدن حق و نشناختن صاحب حق نوعی خیانت است. کسانی که حق را نمیبینند و آن را منکر میشوتد، خائن هستند و مانند منافقان و کافران از رحمت خداوند دورند. این انکار حق در هر زمان و مکانی که صورت بگیرد و به نفع یا ضرر هرکسی که باشد، خیانت است و نمیتوان با استدلالهای غیرعقلانی و غیراخلاقی آن را توجیه کرد. خیانت علاوه بر انکار حق در تضییع اموال مردم، تعدی به نوامیس، عدم حفظ اسرار، قضاوت نابجا، کتمان شهادت و مشورت نیز مصداق دارد. شیخ طوسی نیز میگوید: «خیانت امتناع از ادای حقی است که ادای آن تضمین شده است.»(التبیان، ج5، ص105) همه انسانها متعهد هستند به ادای امانت که اقرار به حق نوعی امانت است در نزد انسانها. یعنی نه تنها انکار حق خیانت است، بلکه اقرار نکردن به حق نیز خیانت است. خداوند انسانها را عارف به حق خلق کرده و هر انسانی میتواند به راحتی حق و حقیقت را تشخیص دهد و نباید به دلیل هوای نفس خود آن را انکار کند. برای نمونه، دشمنان اهل بیت(ع) بارها بر حق بودن ایشان اقرار کردند، اما آن را ادا نکرده و خائن باقی ماندند. خداوند جزای خائنان را آتش و جهنم وعده داده است. آتشی که خائنان در این دنیا به پا کردهاند، در آخرت به آنان باز میگردد.