در پی بدعهدیهای طرفهای غربی، ایران در پاسخ متقابل گامهایی در جهت کاهش تعهدات خود برداشت؛ اما باز هم غربیها که از ابتدا به دنبال کارشکنی در مفاد برجام بودند، راهی جدید برای فشار بر ایران شروع کردند. «رافائل گروسی» مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی 21 شهریور در رأس گروهی به ایران آمد. برای ارزیابی و تحلیل این حضور با دکتر«مصطفی خوش چشم» تحلیلگر مسائل بینالملل به گفتوگو نشستهایم.
در ابتدا بفرمایید دلیل رفت و آمدهای اخیر گروسی مدیر کل آژانس انرژی اتمی به ایران چیست؟ اینکه رئیس سازمان انرژی اتمی عنوان میکند موضوعات مطرح شده پیرو مسائل فنی بوده یا مذاکراتی را در جهت اعتمادسازی خواهیم داشت را چطور ارزیابی میکنید؟
آقای گروسی قبل از سفر به دنبال درخواستهای سیاسی و زیادهخواهانهای بود و سعی داشت ایران را تحت فشار وادار کند تعهدات برجامی خود را به شکل یکسویه مجدد انجام دهد؛ این در شرایطی است که طرف غربی از انجام تعهداتش همچنان سر باز میزند.
در مقابل این رویکرد زیادهخواهانه، جمهوری اسلامی ایران فشار متقابلی را وارد کرد تا به آژانس این هشدار را بدهد که در صورت ادامه این روند جواب ایران همانی خواهد بود که پیش از این به قدرتهای جهانی داده است؛ یعنی کاهش همکاری.
در حقیقت این رویکرد سبب خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران نگاهش به آژانس به عنوان یکی از طرفهای غربی باشد و سعی کند سطح روابط را پایین بیاورد؛ اما آقای گروسی که سعی میکند خودش را به طرفهای غربی و آمریکایی بیشتر ثابت کند، پیام را دریافت کرد و در یک تغییر موضع ۱۸۰ درجهای از موضع و رویکرد حداکثری خود دست برداشت و با یک تقاضای حداقلی به تهران آمد که کارتهای حافظه جابهجا شود.
پس از خروج از ایران هم با وجود اینکه قبل از سفر در فشار به جمهوری اسلامی تهدید میکرد که احتمال تصویب قطعنامه شورای حکام وجود دارد تا ایران را زیر بار فشار بیشتر مجبور به تمکین کند؛ اما در زمان خروج اعلام کرد با وجود اینکه هیچ قول و وعدهای از ایران نگرفته، تصویب قطعنامه در شورای حکام غیر محتمل خواهد بود.
این نشان میدهد، فشارهایی که آقای گروسی میآورده نخست برای آزمایش کردن و محک زدن دولت جدید ایران در قبال رویکرد زیادهخواهانه طرف غربی بوده و دوم اینکه آژانس اصولاً بخشی از فشارهای غربی بر روی دولت جدید را در کنار تحریمهای جدید آمریکا و تهدیدهای نظامی روزافزون رژیم صهیونیستی همگی در مجموع فشارهایی را تشکیل میدهند که دولت آقای رئیسی را مجبور کنند هر چه سریعتر پای مذاکرات وین برگردد و اجازه ندهند که دولت جدید راهبرد جدید مذاکراتی را پیریزی کند و تیم جدیدی را تشکیل دهد.
به نظر میرسد آقای گروسی در اعمال فشارها بر ایران در راستای این دو هدف، یعنی آزمودن دولت جدید و همچنین وادار کردن جمهوری اسلامی به بازگشت سریع به مذاکرات وین شکست خورده و به هیچ یک از این دو هدف دست پیدا نکرده است؛ چراکه پیام های جمهوری اسلامی را به وضوح دریافت کرده است.
وی همانند زمان دولت قبل خواهان ملاقات با رئیسجمهور، وزیر امور خارجه و دیگر مقامات جمهوری اسلامی بود، اما به هیچ عنوان این اجازه به ایشان داده نشد و فقط ملاقات با آقای اسلامی در راستای وظایفش هماهنگ شد تا به ایشان این پیام داده شود که رویکرد ایران به آژانس مصرانه حقوقی و فنی است و جایگاه آژانس هم یک جایگاه حقوقی و فنی است، نه یک جایگاه سیاسی.
آیا آنچه مد نظر مسئولان سازمان انرژی اتمی است و اینکه میگویند ما در راستای اعتمادسازی مذاکره میکنیم، با توجه به سابقه تاریخی مذاکرات و اهداف غرب از این مذاکرات، میسر خواهد شد؟
پر واضح است که جمهوری اسلامی ایران همواره اصرار داشته است که آماده همکاری فنی و حقوقی است؛ اما طرف غربی هیچ گاه اجازه نداده پرونده ایران به یک پرونده فنی و حقوقی تبدیل شود و آن را به یک پرونده سیاسی تبدیل کرده است. آژانس به ویژه این رئیس آژانس، یعنی آقای رافائل گروسی در راستای اهداف غرب به پرونده ایران به شکل یک پرونده سیاسی نگاه میکند. مدیر قبلی آژانس آقای آمانو در زمان عقد برجام اعلام کرد او حتی اگر به آژانس ثابت شود که فعالیتهای ایران تمام و کمال صلحآمیز است، هیچگاه اعلام نخواهد کرد که فعالیتهای هسته ای ایران صلحآمیز است؛ چرا که این را وظیفه شورای امنیت سازمان ملل میداند؛ به دلیل اینکه پرونده ایران یک پرونده سیاسی است. این اعتراف واضح مدیر قبلی آژانس بینالمللی انرژی اتمی (که هیچ گاه اعلام نخواهد کرد فعالیتهای ایران صحآمیز است و این یک پرونده سیاسی و در وظایف شورای امنیت است) به وضوح نشان میدهد سطح همکاری ایران تأثیر زیادی بر نگاه آژانس ندارد و آژانس بیشتر متأثر از نگاه سیاسی غرب است؛ به این معنا که اگر برجام وجود داشته باشد، آژانس سعی خواهد کرد تهدیدها و فشارهایش را کمتر کند. در صورت نبود توافق و با رویکرد تهاجمیتر طرف غربی آژانس هم به عنوان یک ابزار در خدمت این نگاه سیاسی طرف غربی است؛ بنابراین گمان میشود که اگرچه ایران آماده همکاری به منظور ثابت کردن صلحآمیز بودن فعالیتهای هستهایش است؛ اما آژانس کماکان به عنوان یک ابزار از سوی غربیها استفاده خواهد شد.