توافق امنیتی ایالاتمتحده، انگلستان و استرالیا برای مقابله با تهدیدات چین در منطقه شرق آسیا، پیامدهای بسیاری در حوزه سیاست خارجی ایالاتمتحده، اروپا و همچنین چین داشته است. با وجود اینکه در این توافق امنیتی هرگز اشاره نشده است که فروختن زیردریایی هستهای به استرالیا یا همکاریهای اطلاعاتی و امنیتی بین سه کشور، برای هدف مبارزه با گسترش نفوذ چین در این منطقه صورت میگیرد، باز هم تحلیلگران حوزه روابط خارجی معتقدند این مسئله میتواند موجب افزایش تنشها بین ایالات متحده و پکن شود.
تصاویر ماهوارهای از چند ماه گذشته تاکنون نشان میدهند، چین بهدنبال تأسیس سولهها و تأسیسات جدید هستهای در نقاط مختلف این کشور است. در کتاب جدید «باب وود وارد»، روزنامهنگار معروف آمریکایی نیز آمده است، چینیها در روزهای آخر ریاستجمهوری ترامپ، میدانستند که او ممکن است برای باقی ماندن در قدرت به فکر ایجاد بحران جدید در عرصه بینالمللی باشد و بههمین دلیل بهشدت نگران بودند که شاید واشنگتن قصد دارد حملاتی هر چند کوچک و مقطعی به زیرساختهای چین داشته باشد. این نگرانی بعد از مدتی چنان پیش رفت که در اسناد و مدارک سازمانهای اطلاعاتی آمریکا نیز درج شد. ژنرال مایک میلی، رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا به همین ترتیب مجبور شد در تماس تلفنی با همتای چینی خود، به او اطمینان دهد که جنگی در کار نخواهد بود. از آن زمان تاکنون، فضا و شرایط روابط بین دو کشور همچنان پرتنش بوده است. با وجود اینکه تصور میشد دولت دموکرات نمیخواهد راه ترامپ در جنگ تجاری را با چین بپیماید، اما تغییر رویهای در سیاستهای بایدن نسبت به ترامپ به وجود نیامد. چینیها حالا بیشاز هر زمان دیگری از تهدیدات آمریکا نگرانی دارند؛ به همین دلیل حضور نظامی خود در منطقه ایندو پاسیفیک را افزایش داده و در عین حال استرالیا را تهدید کردهاند که ممکن است اگر جنگی هستهای صورت گیرد، به دلیل خرید زیردریاییهای هستهای،استرالیا به هدف اول این جنگ تبدیل شود.
تحلیلگران سیاست خارجی آمریکا معتقدند، اقدام دولت بایدن در بستن قرارداد امنیتی با انگلستان و استرالیا، اگرچه از نظر اقتصادی به نفع آمریکا بوده و قرارداد ساخت زیردریاییهای هستهای بسیار پر سودی را برای آمریکا به ارمغان خواهد داشت، اما در نهایت سبب تحریک مقامات چینی و همچنین بالا بردن احتمال درگیریهای نظامی در منطقه خواهد شد. آمریکاییها خود در خصوص مسائل امنیتی و تجاری با چین بهقدر کافی نگرانی دارند؛ اما مسئله مهم دیگر در این میان، نگرانی افکار عمومی و سیاستمداران در انگلستان و استرالیا در اینباره است. آنها دولتهای خود را به زمینهسازی برای ایجاد جنگ جدید در دنیا متهم کردهاند. در انگلستان رسانهها به دولت هشدار دادهاند که اگر قرار باشد آمریکا و چین درگیر یک چالش نظامی با یکدیگر شوند، بریتانیا نباید در این مسئله دخالت کند؛ اما قرارداد امنیتی با استرالیا حضور و دخالت انگلستان در جنگ احتمالی را تضمین کرده است.
اما بیشتر رسانههای دنیا در این خصوص به مسئله فروش زیردریایی هستهای به فرانسه اشاره کردهاند و به راحتی از همکاریهای امنیتی و اطلاعاتی و همچنین همکاری در حوزه سایبری گذشتهاند. این در شرایطی است که جنگهای نوین نه بر روی زمین و از طریق سربازان، بلکه در فضای مجازی و با حضور کاربران اینترنتی صورت میگیرد. بههمین دلیل به نظر میآید نپرداختن رسانهها به بخش اطلاعاتی و امنیتی این توافق، در واقع نادیده گرفتن این بخش مهم و تأثیرگذار است. همکاریهای اطلاعاتی و سایبری آمریکا، استرالیا و انگلستان میتواند منجر به جنگهای سایبری در دنیا شده و رقابتهای تجاری را به رقابتهای سیاسی، انتخاباتی و حتی حمله سایبری به زیرساختهای این کشورها بکشاند. عصبانیت فرانسه و چین از پیمان امنیتی این سه کشور، باعث شد تحلیلگران حوزه امنیت چندان به ماجرای مفاد دیگر این توافق نپردازند. شاید دستیابی استرالیا بهعنوان کشوری غیرهستهای به جدیدترین راکتور هستهای زیردریایی، به یکی از مهمترین نگرانیهای دنیا تبدیلشده باشد؛ اما نباید از یاد برد که فضای سایبری نیز یکی از مهمترین زمینههای نبرد در بین قدرتهای جهانی است و باید در تحلیلها در خصوص رقابتهای آمریکا و چین، به این مسئله نیز پرداخته شود.