هیچ انسانی در عالم نمیتواند وجود داشته باشد که اهداف معنوی را در زندگی خود در نظر نگیرد[...]
هیچ انسانی در عالم نمیتواند وجود داشته باشد که اهداف معنوی را در زندگی خود در نظر نگیرد. مادیترین آدمها هم نیاز به معنویت را در خود احساس میکنند. او برای این امر به نیرویی بالاتر نیاز دارد تا این نیاز معنوی را برای او محسوس و ملموس کند.
این معنویت می تواند از راه درست بهدست بیاید و هم میتواند از راه نادرست، اما در احساس این نیاز شک وجود ندارد. آنان که مکتبی هستند، در محضر قرآن، پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) زانو میزنند و آنانکه مکتبی نیستند، در خطر انحراف و سپس برگزیدن معنویتهای جعلی و دروغین هستند.
اهلبیت(ع) برای انتقال این معنویت هم از قوای عقلی استفاده میکنند و هم قوای احساسی و معنوی. معرفی خدا و دینش نیز با همین روش است، عقل و قلب. نمونه آشکار این روش را میتوانیم در بیان امام حسین(ع) در روز عرفه ببینیم.
امام(ع) در «دعای عرفه» تمام ابزاری را که میتوان به شناخت خداوند رسید، بهکار میگیرند. این روش به ترتیب از حمد و سپاس نعمات خداوند شروع میشود و با شمارش این نعمتها، معرفی خداوند با ذکر صفات او، تبیین رابطه خدا با انسان، اعتراف به نقص در بندگی، معرفی انسان و خودشناسی، بازگشت دوباره به معرفی خدا، تضرع و اظهار فقر در برابر خداوند، بهکارگیری الفاظ احساسی و محسوس در کنار الفاظ و نگاه عاقلانه، درخواست هدایت، نصرت و نعمت از خداوند، برشمردن امدادها و کمک خداوند به بندگانش و اعتراف به گناهکار بودن ادامه پیدا میکند و بار دیگر با حمد و سپاس خداوند پایان مییابد.
«دعای عرفه» نمونه کاملی برای خداشناسی و خودشناسی است و عبارات آن کلاس درسی برای یک بندگی آگاهانه و عارفانه است که عقل را در کنار قلب قرار میدهد و در لطیفترین عبارات خدا و انسان را توصیف میکند. دعای عرفه قلب را نشانه گرفته و میخواهد با طهارت آن به سرعت سوی خدا رفت.
در کل هدف دعا این است که استدلالهای عقلانی را با احساسات روحی همراه کند و زیباترین حالات را بهوجود بیاورد؛ اما دعای عرفه جایگاه ویژهتری در میان ادعیه دیگر دارد. جایگاه ویژهای در زدودن زنگارهایی که با گناه بر دل و قلب انسان رسوب کرده است.