برای استفاده هر چه بهتر از دستاوردهای عضویت و همکاری در پیمانهای بینالمللی، باید بر روی تأمین و تهیه زیرساختهای مورد نیاز در تجارت و صادرات تأکید داشت. مسئله این است که هر چند در خصوص مزایای پیوستن ایران به سازمانهای منطقهای و همکاری صحبتهای بسیاری میشود، اما متأسفانه در عمل تمرکزی روی توسعه یا ایجاد این زیرساختها دیده نمیشود و این موضوع به آفت بزرگی برای اقتصاد ایران تبدیل شده است. امروز تنها 30 درصد از کار ساخت و راهاندازی راه آهن رشت به بندر کاسپین باقی مانده است، اما متأسفانه برای اتمام این 30 درصد قدمی برداشته نمیشود. در واقع پروژهای که 99 درصد پیشرفت داشته، اما یک درصد آن باقی مانده، یعنی 99 درصد آن هزینهها در حال تلف شدن است بدون اینکه یک ریال یا به اندازه یک سر سوزن به توسعه کشور کمک کند.
اینکه برخی از کارشناسان فقط از مزایای پیوستن به سازمانها و مجامع بینالمللی سخن بگویند، کافی نیست. قطع به یقین مشخص است پیوستن به این سازمان و آن سازمان برای هر کشوری مفید است؛ اما زمانی نتیجه میدهد که زیرساختهای تجاری آن نیز آماده شده باشد یا به سرعت آماده شود؛ چرا که ما زمانی میتوانیم دسترسی خوبی به بازارهای هدف داشته باشیم و کالاهای مورد نیاز این بازارها را تأمین و صادر کنیم که از زنجیره تأمین لجستیک خوبی برخوردار باشیم؛ در حالی که متأسفانه در حال حاضر از لجستیک خوبی برخوردار نیستیم. برای نمونه، به شرط تأمین زیرساختها میتوانستیم از کریدور سبز برای توسعه تجارت و صادراتمان استفاده کنیم؛ چرا که راهاندازی این کریدور نقطه عطفی برای اعضای مجمع خزر است و از چند جنبه حائز اهمیت است؛ اما ما همچنان در این موضوع مشکل داریم؛ زیرا مقدمات انجام این کار فراهم نشده است و ساختار اداری ناقص مانع از تحقق مطالبات تجاری و اقتصادی کشور از کریدور سبز میشود. در حالی که هم اکنون اقدامات لازم برای استفاده تجار ایرانی و روسی از کریدور سبز انجام شده و بین گمرک ایران و روسیه در این خصوص توافقات اصلی انجام شده و در مرحله نامنویسی از فعالان اقتصادی هستیم تا از مزایای این کریدور استفاده کنند؛ اما با مواردی برخورد میکنیم که متأسفانه مانع توسعه تجارت ایران میشوند. برای نمونه، شرکتهایی از کریدور سبز میتوانند استفاده کنند که گردش مالی بالا و ظرفیت مبادلات تجاری بالایی داشته باشند و از آن مهمتر در کشور مبدأ، سوابق بدی از بعد روابط مالی و کیفیت محصول نداشته باشند. بحث مهم ما این است که در ایران شرکتهای معتبری وجود دارند که میتوانند در روسیه کار کنند و صادرات داشته باشند، ضمن اینکه مایل به استفاده از کریدور سبز نیز هستند، اما سؤال اینجاست که این شرکتهای خوشنام با گردش مالی خوب چگونه میتوانند کالای تولیدی خود را به آن سمت برسانند، وقتی مشکل بزرگی به نام ضعف در صنعت حملونقل اعم از حملونقل زمینی، ریلی یا دریایی داریم؟