صبح صادق >>  تاریخ >> صفحه تاریخ
تاریخ انتشار : ۰۱ آذر ۱۴۰۱ - ۱۳:۲۲  ، 
کد خبر : ۳۴۱۵۵۰

آغاز و پایان یک شورا

همانطور که در شماره پیشین اشاره کردیم، امام(ره) تلاش کردند شورایی را برای اداره انقلاب تعیین کنند تا کار انقلاب برآمده از تصمیمات جمعی حاصل شود. امام(ره) اعتقاد داشتند، افراد صاحب صلاحیت که نزد مردم اعتبار داشته و در مبارزه نقش‌آفرین بوده‌اند[...]
پایگاه بصیرت / مهدی سعیدی
همانطور که در شماره پیشین اشاره کردیم، امام(ره) تلاش کردند شورایی را برای اداره انقلاب تعیین کنند تا کار انقلاب برآمده از تصمیمات جمعی حاصل شود. امام(ره) اعتقاد داشتند، افراد صاحب صلاحیت که نزد مردم اعتبار داشته و در مبارزه نقش‌آفرین بوده‌اند، با گرایش‌های سیاسی متنوع در این شورا حضور یابند. گفتنی است، افراد بسیاری از طیف‌های سیاسی مختلف برای عضویت به شورای انقلاب دعوت شدند که برخی از آنها از پذیرش مسئولیت صرف نظر کردند؛ برای نمونه، دکتر کریم سنجانی عضویت در شورای انقلاب را با وجود پیشنهاد آقایان مطهری و بهشتی نپذیرفت.
عزت‌الله سحابی، از فعالان سیاسی ملی‌ـ مذهبی و یکی از اعضای غیر روحانی شورای انقلاب درباره اعضای آن می‌گوید: «آقای‌ مهندس‌ بازرگان‌، آقای‌ صدر حاج‌ سیدجوادی‌، پدر من‌، آقای‌ مهندس‌ کتیرایی‌، دکتر شیبانی‌، آقای‌ دکتر سنجابی‌ و بنده‌. ما را به‌ عنوان‌ اعضای‌ غیرروحانی‌ انتخاب‌ کردند که‌ با آن‌ شش‌ نفر روحانیون،‌ مجموعاً شورای‌ انقلاب‌ را تشکیل‌ دهیم‌. این‌ اسامی‌ را آقا تصویب‌ کرده‌ بود. آقای‌ مطهری‌ به‌ من‌ گفت‌، چهار نفر دیگر را هم‌ که‌ در خارج‌ از کشور بودند؛ یعنی‌ دکتر یزدی‌، بنی‌صدر، قطب‌زاده‌ و حبیبی‌، بخش‌ خارجی‌ شورای‌ انقلاب‌ باشند و شما هم‌ بخش‌ داخلی‌.» حضرت امام(ره) در تاریخ 22 دی 1357، فرمان تشکیل شورای انقلاب را صادر کردند و در فرمان صادره با صراحت از تداوم مبارزه تا سقوط پهلوی سخن گفتند و شورای انقلاب را به تأسیس دولت انتقالی برای عبور از رژیم شاهنشاهی به رژیم جمهوری اسلامی مأمور کردند. با این حکم، شورای انقلاب با جدیت بیشتر و با محوریت آیت‌الله مرتضی مطهری کار خود را دنبال کرد و در راه استقرار نظام سیاسی جدید گام برداشت. 
بخش عمده‌ای از تصمیمات کشور پس از پیروزی انقلاب به این شورا واگذار شده بود. به تعبیر عباس شیبانی، «شورای انقلاب، جانشین «شاه و مجلسین»‌ می‌شد و هر دو سمت را داشت، ولی تنها سمت «مجلس» را نداشت، بلكه خود «شورای انقلاب» هم می‌توانست موضوعاتی را تصویب و برای اجرا به دولت ابلاغ كند.»
رهبری اعتصابات علیه رژیم پهلوی، مشورت با حضرت امام درباره چگونگی مواجهه با ارتش، دولت بختیار، تشکیل کمیته استقبال از امام، پیشنهاد بازرگان به امام برای انتصاب به نخست‌وزیری موقت، از جمله اقدامات شورای انقلاب قبل 22 بهمن 1357 بود و تصویب اساسنامه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ از مهم‌ترین اقدامات اولیه شورای انقلاب بود. در ادامه ملی شدن بانک‌ها، سامان بخشیدن به دادگاه‌های انقلاب، بررسی پیش‌نویس قانون اساسی و انتشار آن در جراید، تصویب قانون شوراهای محلی، تصویب ملی شدن صنایع بزرگ، تصویب آیین‌نامه مجلس خبرگان قانون اساسی، برگزاری اولین انتخابات ریاست‌جمهوری، انتخابات مجلس شورای اسلامی و... نیز از طریق شورای انقلاب انجام گرفت. به دنبال تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸ و استعفای دولت موقت، شورای انقلاب بیانیه مهمی خطاب به ملت صادر کرد و یادآور شد، مصمم است در فرصت محدودی، برگزاری همه‌پرسی درباره قانون اساسی، انتخابات مجلس شورای ملی و ریاست‌جمهوری و... را به انجام برساند. متعاقب این بیانیه اعلام شد، شورا ترکیب تازه‌ای خواهد داشت و با ادغام دولت در شورا، اعضای جدید شورا انتخاب شدند و در اداره مملکت، اینگونه بین اعضای شورا تقسیم کار شد؛ آیت‌الله خامنه‌ای: دفاع و پاسداران، حجت‌الاسلام هاشمی‌رفسنجانی: وزارت کشور، شهید باهنر: آموزش و پرورش، آیت‌الله مهدوی‌کنی: کمیته انقلاب و دادگستری، آیت‌الله بهشتی: جهاد سازندگی، دکتر ابوالحسن بنی‌صدر: وزارت خارجه، دکتر معین‌فر: نفت، دکتر حسن حبیبی: آموزش عالی، مهندس عزت‌‌الله سحابی: برنامه و بودجه، دکتر میناچی: ارشاد ملی، آیت‌الله قدوسی: دادگاه انقلاب.
با شروع کار مجلس و شورای نگهبان و دیگر نهاد‌ها، مسئولیت و ضرورت وجودی شورای انقلاب به پایان رسیده بود. بنابراین، در ۱۲ تیر ۱۳۵۹ آیت‌الله بهشتی اعلام کرد: «مسئولیت شورای انقلاب دو هفته دیگر پایان می‌یابد.» آخرین جلسه شورای انقلاب در ۲۶ تیر ۱۳۵۹ برگزار شد و حسن ابراهیم حبیبی، سخنگوی شورای انقلاب در آخرین مصاحبه خود پس از این جلسه اعلام کرد: «امروز با رسمیت یافتن مجلس شورای اسلامی و کامل شدن اعضای شورای نگهبان قانون اساسی، کار شورای انقلاب که تاکنون وظیفه قانون‌گذاری را برعهده داشت نیز به پایان رسید.» در طول عمر چندین ماهه این شورا ترکیب اعضا به خوبی حکایت از آن دارد که شورای انقلاب هیچ‌گاه در انحصار یک جریان خاص قرار نداشت و افراد متنوعی با گرایش‌های فکری و سیاسی گوناگون در آن حاضر بوده و در تصمیمات اتخاذ شده نقش‌آفرینی کردند. در تصمیم‌گیری برای عضویت اعضا نیز نظرات همه افراد لحاظ می‌شد و اینطور نبود که برخی اعضا از جایگاه ممتازتری برخوردار باشند. در همین راستا، سخنان عزت‌الله سحابی شنیدنی است:
«از کسانی‌ که‌ (برای عضویت در شورا) پیشنهاد شدند، یکی‌ دکتر پیمان‌ بود که‌ بنده‌ پیشنهاد کردم‌ و پذیرفته هم‌ شد و به‌ شورای‌ انقلاب‌ پیوست‌. دیگری،‌ آقای‌ میرحسین‌‌موسوی‌ بود که‌ اعضای‌ حزب‌ جمهوری‌ اسلامی پیشنهاد کردند، چون‌ وی‌ درآن‌ زمان،‌ روزنامه‌ جمهوری‌ اسلامی‌ را درمی‌آورد و کاملاً هم‌ غرق‌ در روزنامه‌ بود. او بعدها هم‌ نخست‌وزیر شد. مهندس‌ موسوی‌ به‌ عنوان‌ نماینده‌ بخش‌ روزنامه‌‌نگاران‌ وارد شورای‌ انقلاب‌ شد. فرد‌ دیگر، آقای‌ مهندس‌ احمد جلالی‌ بود. آقای‌ مهندس‌ احمد جلالی‌، پیشنهاد قطب‌زاده‌ بود، اما به ‌عنوان‌ یک‌ شخصیت‌ مذهبی‌ و فعال‌ در جریان‌ انقلاب‌ مطرح‌ بود و پذیرفته‌ شد. احمد جلالی‌ با برنامه‌ قرآن‌ در صحنه‌ با آقای‌ طالقانی‌ در تلویزیون‌ چهره‌ معروفی‌ پیدا کرده‌ بود. پیشنهادهای‌ دیگری‌ هم‌ بود، مثلاً من‌ پیشنهاد کردم‌ که‌ یک‌ نفر از مجاهدین‌ عضو شورای‌ انقلاب‌ شود که‌ رد شد. حتی‌ آقای‌ طالقانی‌ هم‌ موافقت‌ نکرد، اما به‌ من‌ گفتند که‌ تو سخنگو و رابط‌ مجاهدین‌ باش‌ و اگر آنان حرفی‌ دارند، تو آن‌ را منتقل‌ کن‌. در آن زمان حضور نمایندگانی از اقشار مختلف اجتماعی در شورای انقلاب پیشنهاد شد، اما با استقبال مواجه نشد.»
به گفته عباس شیبانی، عضو دیگر شورای انقلاب «آن موقع بحث بود که اگر بتوانیم از اقشار مختلف، افرادی را به شورای انقلاب بیاوریم که دیدگاه‌های دیگر هم در شورا مورد بررسی قرار بگیرد، بهتر است که دو قشر دانشجویان و کارگران‌ـ مخصوصاً کارگران «شرکت نفت» که ریشه‌ اقتصاد کشور به شرکت نفت وابسته بود‌ـ بیشتر مدنظر بودند. گفتند کسی بیاید که روی کارگران شرکت نفت نفوذ داشته باشد و یک کارگر تهرانی را معرفی کردند. گفته شد اگر کارگر منتخب از آبادان و مناطق نفت‌خیز باشد، بهتر است. قرار بر این بود که فرد مورد نظر را پیدا و در آنجا مطرح کنند، اگر شورای انقلاب تصویب کرد، آن وقت عضو شورا شود؛ اینکه به انتخاب خودشان باشد، مطرح نبود، بلکه قرار بود فردی مورد قبول آنها باشد، نه اینکه آنها انتخاب کنند. البته شاید نظر بنی‌صدر این بود که دانشجوها نماینده انتخاب بکنند، اما آن موقع به دلیل اینکه چپی‌ها و گروهک‌ها در دانشگاه‌ها نفوذ داشتند، اصلاً این صحبت نبود که خود دانشجو‌ها انتخاب کنند. نظر شورای انقلاب‌ این نبود.»
نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات