این خصلت قدرتهای استکباری است که از ابزارهای غیرقانونی برای به کرسی نشاندن خواستههای زیادهخواهانه خود استفاده میکنند. در مقابل، دولتها و ملتهای مستقل و عزتمند هیچگاه اسیر زورگویی و زیادهطلبی نمیشوند. طی سالهای گذشته و به ویژه از ۱۸ اردیبهشت 1397 و همزمان با سیاست فشار حداکثری دوره ترامپ، آمریکاییها سلسله اقداماتی علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دادند که مسدود شدن منابع ارزی ایران در کره جنوبی و برخی کشورهای دیگر از آن جمله بود. از سوی دیگر، آمریکاییها برخی از افراد بیگناه ایرانی را با اتهام دور زدن تحریمها دستگیر و زندانی کردند.
اتفاقی را که در آخرین روزهای هفته پیش خبر آن رسانهای شد، باید موفقیتی مهم با یک فرامتن مهمتر از اصل واقعه، برای دیپلماسی دولت سیزدهم در نظر گرفت. با تلاشهای دولت در هر دو رخداد، آمریکاییها در موضع عقبنشینی نشستند و فرآیند آزادسازی چند میلیارد دلار از داراییهای جمهوری اسلامی ایران کلید خورد و ایرانیان زندانی به زودی آزاد میشوند. بر خلاف فضاسازیهای برخی رسانههای خارجی و غربی، ایران به طور کامل تضمینهای لازم را برای پایبندی آمریکا به تعهدات خود دریافت کرده است. هر چند تجربه اعتماد به آمریکا در قضیه برجام، تجربه خسارتباری بود، اما هم اکنون آن تجربه چراغ راه نظام و مایه عبرت برای دولت کنونی شده است که بدون اخذ تضامین واقعی و بازدارنده نمیتوان به هر توافقی با آمریکا دل خوش کرد.
در همین زمینه «باربارا اسلاوین» روزنامهنگار مشهور آمریکایی ادعا کرد که ایران به منابع مالی آزاد شده از سوی آمریکا بدون اجازه این کشور دسترسی نخواهد داشت؛ اما «محمد مرندی» ادعای کارشناس آمریکایی را رد کرد و گفت، ایران به داراییهای آزاد شده خود دسترسی مستقیم و کامل خواهد داشت. مرندی اضافه کرد، این ادعایی نادرست است که افراد ناخرسند [از این توافق] ساختهاند. واقعیت این است که ایران به داراییهای آزاد شده خود دسترسی مستقیم و کامل خواهد داشت و دولت یا بانکهای قطری که منابع ارزی کشور در آنجا ذخیره میشود درباره نحوه استفاده از داراییهای ایران نقشی نخواهند داشت.
گفتنی است، برخلاف ادعاهای مقامات آمریکایی که میخواهند خود را قهرمان و پیروز این ماجرا معرفی کنند، بانکهای جمهوری اسلامی ایران بر داراییهای متعلق به کشور کنترل کامل خواهند داشت و میتوانند بدون محدودیت، کالا و خدمات مورد نیاز خود را خریداری کنند. در همین باره وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در بیانیه خود اعلام کرد نحوه بهرهبرداری از منابع و داراییهای مالی رفع توقیف شده در اختیار جمهوری اسلامی ایران بوده و این منابع برای نیازهای گوناگون کشور حسب تشخیص مراجع ذیصلاح هزینه خواهد شد.
توافق صورت گرفته بین ایران و آمریکا در زمینه آزادسازی منابع ارزی و تبادل زندانیان سبب شده است تا برخی گمان کنند در پی این رخداد، وقوع نوعی از توافق در موضوع هستهای نیز به زودی اعلام میشود. در این زمینه باید یادآور شد که اساساً توافق آزادسازی منابع ارزی و تبادل زندانیان نوعی توافق میان ایران و آمریکاست و احتمال دارد، به مثابه زمینه مثبت در خصوص رفع انسداد از موضوع هستهای نیز تلقی شود؛ اما با این حال اینها دو موضوع متفاوت از هم هستند که به صورت مجزا پیگیری شده و لازم و ملزوم هم نبودهاند. هر چند از جنبه سیاسی میتواند بر برآمدن توافقی دیگر تأثیرگذار باشد.
در همین باره مقام قطری اعلام کرد، دولت قطر امیدوار است توافق تبادل زندانی به توافق هستهای منجر شود. «محمد عبدالعزیز الخلیفی» وزیر مشاور دولت قطر در امور خارجه، درباره جزئیات توافق آزادسازی منابع توقیف شده ایران و تبادل زندانیان بین ایران و آمریکا اعلام کرد، قطر معتقد به حل اختلافات از طریق راههای صلحآمیز و گفتوگو است. او با بیان اینکه قطر نقش مهمی در تسهیل گفتوگو بین واشنگتن و تهران داشت، تصریح کرد که ما امیدواریم توافق آمریکا و ایران منجر به توافق در پرونده هستهای شود.
مناسب است درباره اثرگذاری احتمالی توافق آزادسازی منابع ارزی ایران و تبادل زندانیان بر توافق هستهای، دیدگاه «نیویورک تایمز» نیز از نظر گذرانده شود. این نشریه بیان کرد، توافق مبادله زندانیان بین ایالات متحده و ایران میتواند چشمانداز همکاری دیپلماتیک بیشتر، از جمله هدف دیرینه دولت بایدن برای مهار برنامه هستهای ایران را افزایش دهد. بر این اساس هر چند نمیتوان مدعی پیوستگی این دو رویداد شد، اما این گزاره که توافق آزادسازی منابع و تبادل شانس توافقی در زمینه هستهای را افزايش داده است، گزاره قابل اعتباری است.
موضوع آزادسازی منابع ارزی و تبادل زندانیان از منظری دیگر حائز اهمیت است. شهریور ۱۴۰۱ ایران با در نظر گرفتن منافع اقتصادی کشور، چارچوب متن احیای برجام را قابل دفاع دید و آمادگی خود را برای احیای توافق هستهای اعلام کرد؛ اما طرف آمریکایی به دلیل امید بستن به اغتشاشات داخلی در ایران برای کسب امتیاز بیشتر، موافقت با توافق هستهای و حتی تبادل زندانیان را به تأخیر انداخت. در همین زمینه «اسپوتنیک» مدتی پیش خبر داد که آمریکاییها و اروپاییها منتظر بودند ببینند در نتیجه اغتشاشات پاییز ۱۴۰۱ آیا این امکان وجود دارد که بتوانند در برجام امتیازهای جدیدی از ایران بگیرند؟! امروز اما همه ارکان جاسوسیشان در ایران به آنها این خبر را دادهاند که «آنچه منتظرش بودند» در ایران محقق نخواهد شد. اهمیت اتفاق جدید در آن است که این خبر شکل واقعی به خود گرفته است و آمریکاییها به ناچار دچار تغییر موضع و شکست در برآوردهای خود شدهاند.
در پایان، ذکر این نکته به ما در فهم و شناخت رفتارها و اقدامات و سناریوهای بعدی آمریکا کمک مناسبی میکند. درست از زمانی که در خبر آزادسازی منابع ایران و حل و فصل قریبالوقوع تبادل زندانیان مطرح شد، یک موج مخالفت با این اتفاق در آمریکا و خاصه جمهوریخواهان آغاز شد. در این باره توجه به دو مسئله از کار این معما و چیستی این مخالفتها گره میگشاید. نخست اینکه آنچه را که این روزها بین آمریکاییها رد و بدل میشود، نباید جدی گرفت و اینها یک نزاع حزبی ناشی از ورود به فرآیند انتخابات ریاستجمهوری است. از این منظر چه بین جریان دموکرات و چه بین جمهوریخواه در اینکه باید به شبکه جاسوسی خودشان در سراسر دنیا پیام اطمینان بدهند و به آن بفهمانند که اگر در یک کشوری پایتان گیر افتاد، ایالات متحده از روشهای گوناگونی، از جمله تبادل برای آزادیتان استفاده میکند. اما فرض دیگری نیز مطرح است و آن، اینکه از منظر تیم بایدن و دموکراتها موضوع تبادل، برای آنها در عرصه سیاست داخلی و رأیآوری جذابیت چندانی ندارد و لازم است ماجرای تبادل با یک پروژهای دیگر تکمیل شود. به نظر میآید در زمینه اهداف منطقهای، آمریکا در غرب آسیا، هیچ تبلیغاتی به اندازه شعار مهار ایران اتمی و ممانعت ایران از ساخت بمب اتم برای طیف دموکرات ندارد. این تبلیغات انتخاباتی از مسیر نهایی کردن گونهای از توافق میگذرد که در ازای دادن برخی امتیازات به جمهوری اسلامی، فعالیتهای هستهای ایران به عقب برگردانده شود یا آنکه دست کم در همین نقطه بماند.