گرمایش زمین پیامدهای بسیاری خواهد داشت که یکی از این پیامدها خشک شدن آبهای سطحی است. چنانکه بنا به تحقیقات بینالمللی مراکز تغییر اقلیم در دنیا تا سال ۱۴۱۰ بیش از ۲۵ درصد از آبهای سطحی خشک میشود و این معضل با توجه به شرایط اقلیم در ایران ناگوارتر خواهد بود؛ زیرا کشور ما همین حالا هم با معضل کمآبی و خشکسالی و کاهش و افت شدید سطح منابع آبی دست به گریبان است. برای تحلیل بیشتر این امر با «احد وظیفه»، رئیس مرکز ملی اقلیمشناسی و مدیریت بحران خشکسالی گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
گفته میشود یکی از آسیبهای گرمایش زمین تبخیر آبهای سطحی زمین است و تا سال ۱۴۱۰ زمین ۲۵ درصد از آبهای سطحی را از دست میدهد؛ تحلیل شما از این منظر با توجه به بحران بیآبی در کشور چیست؟
این امر مبتنی بر یک روند کلی است و زمین دهههاست وارد آن شده و اکنون هم با توجه به افزایش جمعیت کره زمین و نیاز آبی و غذایی که پیدا کرده، این امر بیشتر نمود مییابد. در کشور خودمان اگر به چند دهه قبل برگردیم که اطلاعات دقیقتر و ثبت داده فراوانتر و تراکم ایستگاهها به نسبت قبل بیشتر بوده است، شاهدیم که از یک طرف بارندگی در حال کاهش است و از یک طرف دما در حال افزایش است و از سوی دیگر جمعیت هم افزایش بسیاری داشته است و در نتیجه نیاز آبی بیشتر از گذشته شده است که این موضوع حاکی از فشار بالا بر آب و اکوسیستم آبی طبیعت دارد که خارج از توان طبیعی طبیعت است. اغلب آبی که به شکل باران وارد اکوسیستم آبی کشور میشود، برای مصارف گوناگون صنعت، کشاورزی و آب شرب مصرف میکنیم و افزون بر آن از زمین هم به شدت استخراج میکنیم تا نیازهای کشور را پوشش دهیم. این مسائل سبب میشود که رفتهرفته طبیعت کشورمان خشکتر و خشکتر شود و ذخایر آبهای زیرزمینی افت سطحی زیادی پیدا کنند. در نتیجه روندی که اشاره شد؛ یعنی گرمایش زمین و کاهش و تبخیر آبها و بحران شدیدتر بیآبی در حال رخ دادن است. با این حال این روند در همه دنیا در حال وقوع است و زمین اگر با همین سرعت رو به تخریب برود، بسیار نگرانکننده است. تعداد دریاچههایی که در ایران در همین چند سال اخیر خشک شدند، حاکی از روند افزایشی دما و تبخیر و نابودی آبهای سطحی است. چنانکه در چند دهه گذشته تاکنون بالای ۱۰۰ دریاچه و تالاب اصلی در کشورمان خشک شدهاند، نمونه آن تالاب هامون یا گاوخونی و دریاچه بختگان و روزگار ناگوار دریاچه ارومیه و حتی دریای خزر در حال پس رفتن است و آبی که وارد میشود، خیلی کمتر از آب تبخیرشده است و در نتیجه دریا هر روز کوچکتر میشود. این مسئله در خیلی از نقاط دنیا رخ داده است که عمدهترین دلیل آن، بهرهبرداریهای فراتر از توان اکوسیستم در کنار افزایش گرمایش زمین است.
مهمترین راهکار برای جلوگیری از آسیب بیشتر زمین از افزایش دما چیست؟ آیا اصلا راهکاری برای حفظ آب و منابع وجود دارد؟
درباره اینکه بخواهیم این مسئله را کاملاً حل و آن را از سایر روند طبیعی زمین جدا کنیم، راهکار قطعی وجود ندارد. واقعیت این است که زمین به دلیل افزایش گازهای گلخانهای در حال گرم شدن است. گازهای گلخانهای که به واسطه سوختهای فسیلی، مانند زغالسنگ و نفت و گاز ایجاد میشود و این یک راه حل یک شبه ندارد؛ ولی دنیا به این نتیجه رسیده است که به تدریج انتشار گازهای گلخانهای را کم کند و کمکم آن را به حد صفر برساند و مقدار گاز گلخانهای که از طریق آب دریا، گیاهان و... جذب میشود با آنچه بشر تولید میکند، سر به سر شود تا گاز بیشتری از آنچه هست، تولید نشده و غلظتش افزایش نیابد. این در کشورهای اروپایی هدفگذاری شده است که تا سال ۲۰۳۰ انتشار گازهای گلخانهای ناشی از تولید الکتریسته به صفر برسد که به شدت در حال پیشروی هستند یا هدفگذاری شده تا سال ۲۰۵۰ بسیاری از کشورها انتشار کربن صفر، دیاکسیدکربن و گازهای متان را به صفر برسانند؛ یعنی آنچه در حال حاضر در طبیعت هست و جذب میشود، با آنچه تولید میشود برابر شود و اضافه تولید نشود؛ اما متأسفانه کشور ما هنوز در این راستا کاری انجام نداده و پیمان پاریس که در سال ۲۰۱۵ تصویب شده، هنوز در کشور ما به طور جدی بررسی نشده است. از سوی دیگر، کاری که در دنیا صورت میگیرد، به جز بحث انتشار کربن بحث سازگاری با تغییر اقلیم است که به نوعی سبب کاهش آسیبپذیری میشود و از مباحثی است که در دنیا مورد توجه جدی قرار گرفته است. اگر ما وابستگیمان را به آب کم کنیم، سبب کاهش آسیبپذیری ما در شرایط کمآبی و بیآبی میشود. چنانکه بخش مهمی از مصارف آب، یعنی حدود ۸۰ درصد آن در بخش کشاورزی است و اگر وابستگی کشاورزی را به آب کم کنیم؛ یعنی محصولاتی کشت کنیم که آب کمتری لازم داشته باشند و آببر نباشند؛ برای نمونه، کشت برنج که محصولی آببر است یا محصولاتی را که نیاز آبی زیادی دارند، در استانهای کم آب کم کنیم، کمتر به آب نیاز پیدا میکنیم و از طرفی اگر روشهای کشت تغییر کند و سیستمهای آبی متحول شود و به نوعی با استفاده از فناوریهای نوین نیازهای آبی را کم کنند، حتی با بارشهای کمتر به دلیل این تغییرات کمتر آسیب میبینیم. یا در صنعت تمام الکتریسته ایران به دلیل استفاده از سوختهای فسیلی است و نیروگاههای ما با نفت و گاز و گازوئيل کار میکنند. در نتیجه تقریباً تمام الکتریسته مصرفیشان با تولید کربن و گازهای گلخانهای همراه است و از طرفی خود این نیروگاههای حرارتی نیازمند مصرف آب هستند. مگر اینکه به تدریج به جای استفاده از نیروگاههای فسیلی از نیروگاههای بادی و خورشیدی استفاده کنیم تا درصد کمتری از سوختهای فسیلی استفاده شود. در نتیجه فشار کمتری به منابع آبی کشور وارد میشود و به عبارتی ما با اقلیم سازگارتر میشویم و در نتیجه تابآوریمان افزایش مییابد. اما با مسیری که اکنون میرویم هم معیشت کشاورز به دلیل کاهش آب و بارندگی و در نتیجه کاهش کشت و زرع آسیب میبیند و هم اینکه به دلیل عوارض ناشی از خشکسالی و گرمای زمین و تغییر اقلیم شاهد مهاجرتهای گسترده روستاییها به دیگر مناطق و شهرها خواهیم بود که خود آسیبزاست. هر کشوری برای خود المانهایی دارد که مورد توجه بوده و نقاط قوت و ضعف هستند و به نوعی به آنها پرداخته میشود. در ایران اکنون هم شاهد این تغییرات اقلیمی و عوارض آن هستیم و در برخی شهرها با تانکر آبرسانی میکنند؛ ولی برای آنکه در آینده نزدیک دچار عوارض بیشتر نشویم و به نقطه بحرانیتر نرسیم، باید این راهکارها را به کار ببندیم.