انقلاب اسلامی، انقلاب منحصر بهفردی بود که به معنای واقعی مردم را اساس و پایه و موتور محرک خود قرار داده بود. نماد و تجلی عینی این امر حضور مستمر مردم پای صندوقهای رأی بود که در همان اولین سال پیروزی انقلاب تجلی یافت. در این میان، یکی از خطوط اصلی هجمه جریانهای ضدانقلاب علیه حضرت امام(ره) و یاران ایشان طرح ادعای ضرورت برگزاری «انتخابات آزاد» بود. این جریان تلاش میکرد با مظلومنمایی پلاکارد انتخابات آزاد را بالا ببرد تا اینگونه القا کند که نیروهای حزباللهی و طبیعتاً در رأس آنان حضرت امام(ره) اجازه برگزاری انتخابات آزاد را نمیدهند! هنوز یک ماه از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که سازمان مجاهدین خلق، از دولت بازرگان تقاضا کرد ترتیبی اتخاذ کند که امکان انتخابات آزاد هر شکل از حکومت برای هر فرد یا گروهی در نظرخواهی وجود داشته باشد. این ادعا کم و بیش در همه همهپرسیها و انتخابات برگزار شده در سالهای 1358 تا 1360 از سوی این جریانها مطرح شد.
حال این سؤال پیش میآید که مگر حضرت امام(ره) مخالف برگزاری انتخابات رقابتی و آزاد بودند؟ کدام انتخابات در این دوران آزاد برگزار نشد و احزاب سیاسی فعال از شرکت در آن منع شدند؟! آیا علت شکست و ناکامی گروهکهای سیاسی برگزار نشدن انتخابات آزاد بود؟ یا عوامل دیگری در این وضعیت مؤثر بود؟! نکته تأملبرانگیز آنکه حضرت امام(ره) در تمامی انتخابات برگزار شده از هیچ جریان و تفکر سیاسی حمایت نکردند، بلکه تنها با هدایتهای داهیانه خود با مردم مواجه شده و با رعایت اصل بیطرفی، سه رسالت خاص را برای خود قائل بودند: در گام اول مردم را به مشارکت دعوت میکردند. در گام دوم ایشان را از نقشههای دشمن آگاه میکردند و در گام سوم به شاخصههای گزینه اصلح در مسیر تحقق شایستهسالاری اشاره داشتند.
انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، اولین انتخاباتی بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی برگزار میشد و با حضور گسترده مردم در پای صندوق های رأی شکل گرفت. در این انتخابات، همه جریانهای سیاسی که مدعی پایگاه اجتماعی بودند، وارد میدان شدند تا نمایندهای را در مجلس داشته باشند و بدین سان اولین رقابت سیاسی بین احزاب و گروههای سیاسی گوناگون در ایران شکل گرفت. حضرت امام(ره) هم از همه ملت و گروههای سیاسی خواستند با همه توان برای تشکیل مجلس خبرگان قانون اساسی وارد میدان شوند.
در این انتخابات شورای نگهبانی هم وجود نداشت تا صلاحیتها را بررسی کند. به گفته «هاشم صباغیان» وزیر کشور دولت موقت و متولی اصلی برگزاری انتخابات: «آزادی داده بودیم، داوطلبها همه بودند، شورای نگهبان هم نداشتیم که یک عده را حذف کند. فقط یک شرایطی گذاشته بودیم که کسانی که مجرم بودند و جرمهای جزایی خاص داشتند حق کاندیدا شدن ندارند و یا وابستگان مشخص رژیم گذشته. بنابراین آنها که کاندیدا نشدند، آییننامه به آنها اجازه نمیداد. دیگرانی هم که حضور داشتند نسبت به جمهوری اسلامی دیدگاههای مختلف داشتند.»
از جمله مباحثی که در این انتخابات مطرح شد، پاسخ به این پرسش بود که چه کسانی حق نامزد شدن در این انتخابات را دارند و چه کسانی ندارند؟ در این بین، اعضای دولت موقت و شورای انقلاب بیش از بقیه مورد بحث بودند. اعضای دولت موقت از حضور در انتخابات منع شدند؛ اما اعضای شورای انقلاب مجوز حضور یافتند. همین موضوع مورد بحث و اختلاف نظرات متعددی شد. برای نمونه، «علیاصغر حاج سیدجوادی» که نامزد مشترک چند حزب سیاسی، از جمله سازمان مجاهدین خلق بود، به انتخابات تاخت و مدعی شد این مجلس نه مجلس خبرگان است، نه مجلس مؤسسان! وی نامزدی اعضای شورای انقلاب را ناروا دانست و اظهار داشت: «این مسئلهای است که موضوع نامزد شدن را برای من دشوار میکند و تا این تبعیض از میان برداشته نشود، در انتخابات شرکت نخواهم کرد.» استدلال وی این بود که وقتی اعضای دولت موقت از شرکت در انتخابات محرومند، اعضای شورای انقلاب که در جایگاه بالاتری قرار دارند، به طریق اولی باید حق شرکت در انتخابات را نداشته باشند. البته دو روز مانده به انتخابات، سازمان مجاهدین اعلام کرد، سیدجوادی حتما در انتخابات شرکت خواهد کرد. وزیر کشور دولت موقت به شبهه پاسخ داد که نامزدی اعضای شورای انقلاب با توجه به اینکه در هیچ یک از امور اجرایی دولت دخالتی ندارند، اشکالی ندارد.
فارغ از این مناقشات، میتوان گفت تمامی افراد و گروهها بدون هیچ محدودیتی در انتخابات شرکت داشتند و کاندیداهای خود را تبلیغ میکردند. در این انتخابات برای اولین بار قطببندیهای سیاسی کشور آشکار شد و شاهد ائتلافها و لیستهای مشترک واحد بودیم.
در این انتخابات، احزاب و گروههای سیاسی را به چند طیف میتوان تقسیم کرد. طیف اول گروههایی که با همه توان به میدان آمدند و برای پیروزی در انتخابات تلاش کردند. طیف دوم گروههایی که مشارکت انتقادی را برگزیدند و ضمن انتقاد به روند انتخابات در نهایت در صحنه رقابت انتخاباتی ماندند. طیف سوم آنهایی که در نهایت کنارهگیری کردند و ترجیح دادند در رقابت حضور نداشته باشند. طیف چهارم هواداران خط تحریم انتخابات چپ که از همان ابتدا ساز جدایی زدند و پای صندوق رأی نیامدند و طیف پنجم آنهایی که در مسیر ائتلاف حرکت کردند و با مخلوط کردن لیستهای مختلف فهرست مستقلی ارائه دادند؛ اما نکته اساسی وجوه مشترک همه گروههای سیاسی این بود که آزادانه اظهارنظر کردند و مشی و مرام خود در مواجهه با انتخابات را در رسانههای گوناگونی که در اختیار داشتند، اعلام داشتند و هواداران را به همراهی با تز اتخاذ شده خود دعوت کردند.