دشمنان ملت ایران تنها نظارهگر صحنه انتخابات اسفندماه 1402 نیستند. آنان در طول 39 انتخابات پیشین همواره تلاش کردهاند تا بازیگری فعال در معرکه انتخابات باشند و در هر مقطعی مکرها و نقشههای خود را به پیش ببرند که بحمدالله در اکثر مواقع ناکام ماندهاند. انتخابات پیش رو نیز یکی از بزنگاههایی است که دشمنان ایران زمین با همه توان به میدان مداخله آمدهاند و راهبردها و سیاستهای خود را دنبال میکنند. آنان میخواهند انتخابات را که فرصتی برای تقویت وحدت و همبستگی ملی، امنیت ملی و کارآمدسازی جمهوری اسلامی است، به تهدید برای جمهوری اسلامی بدل کنند. لذا سیاست دشمن در تقابل با سیاست جمهوری اسلامی در انتخابات است. همانطور که بارها گفته شده، جمهوری اسلامی به دنبال تحقق انتخابات مطلوبی است که مهمترین شاخصههای آن عبارتند از: 1ـ پرشور بودن با مشارکت حداکثری، 2ـ امن و آرام بودن، 3ـ سالم و بیشائبه بودن، 4ـ قانونی بودن، 5ـ رقابتی بودن، 6ـ اخلاقی بودن و 7ـ شایستهسالار بودن. در مقابل دشمن زیر سؤال بردن هفتگانه فوق را از طرق گوناگون دنبال میکند.
راهبرد کاهش مشارکت
بدون شک، کاهش مشارکت و ایجاد بیمیلی و بیرغبتی در مردم برای حضور نیافتن در پای صندوقهای رأی را میتوان مهمترین راهبرد دشمن برای مواجهه با انتخابات اسفندماه 1402 دانست که این امر از طرق گوناگون دنبال میشود.
1- از طریق تحریم انتخابات: سیاست آشکار دشمنان این ملت که با کمک جریان رسانهای ضدانقلاب دنبال میشود، تحریم رسمی انتخابات است. آنها تلاش دارند مردم را به حضور نیافتن در پای صندوق رأی تشویق کرده و آن را نوعی اقدام علیه جمهوری اسلامی قلمداد کنند. این مسیر در هفتههای باقی مانده تا انتخابات با صدای بلندتری فریاد زده خواهد شد.
2- سیاهنمایی و بزرگنمایی مشکلات کشور و القای بنبست و ناامیدی نسبت به حل آنها؛ سیاست دیگری است که این روزها با شدتی دوچندان از سوی دشمن دنبال میشود تا اراده تودهها را برای حضور در صحنه انتخابات سست کند. در جنگ شناختی پر شدت دشمن همه اقدامات دولت انقلابی زیر سؤال میرود. کارنامه عملکرد مجلس انقلابی مخدوش شده و صدها تدبیر و تصمیم درست در عرصه قانونگذاری و حل مشکلات کشور نادیده گرفته شده یا مخدوش و بیاعتبار میشود. ضعفها و کاستیها بزرگنمایی شده و لاینحل جلوه داده میشود که حاصل آن بیرمقی برای حضور در پای صندوق رأی است.
3- ناامنسازی نیز حربه دیگری است که دشمن تمایل دارد از طریق آن هم هزینههای دستاندرکاران انتخابات را زیاد کند و بیش از آن اراده بخشی از جامعه را نسبت به حضور در پای صندوق رأی دچار تردید کند. لازمه حضور مردم در انتخابات امنیت و آرامش است، و فقدان آن مانعی برای حضور به حساب میآید. البته امنیت هم جنبه فیزیکی و هم جنبه روانی دارد و در انتخابات پیش رو دشمن سلب هر دو را نشانه گرفته است. بنابراین، همه دستگاههای امنیتی باید هوشیار باشند تا در روزهای مانده به انتخابات سیاستهای ناامنسازی دشمن ناکام بماند. حادثه خونین حمله به زائران مظلوم مزار حاج قاسم سلیمانی در کرمان که بیش از دهها شهید و مجروح به جای گذاشت، نمونهای از اقدامات ناامنساز در آستانه انتخابات به شمار میآید.
راهبرد بیاعتبارسازی
بیاعتبارسازی انتخابات در جمهوری اسلامی نیز از جمله راهبردهای کلیدی دشمن در مواجهه با جمهوری اسلامی است. دشمنان چند دهه است که تلاش دارند مردمسالاری دینی را به دیکتاتوری متهم کنند که در این مسیر زیر سؤال بردن اعتبار انتخابات یکی از مهمترین ترفندهای آنان است. پیشبرد این سیاستها از طریق زیر دنبال شده است: یکی از مهمترین سیاستهای دشمن در این راستا زیر سؤال بردن سلامت انتخابات است. ادعای تقلب در انتخابات، ادعای مهندسی انتخابات، زیر سؤال بردن پاکدستی مجریان و ناظران انتخابات، همسویی و تبانی مجریان و ناظران انتخابات، متهم کردن برگزارکنندگان و ناظران به جناحی بودن، اتخاذ سیاست خالصسازی و انحصارگرایی نظام در مواجهه با انتخابات، ردصلاحیت منتقدان و بخشی از نامزدهای انتخابات، اعلام آمار غیرواقعی و ساختگی و... از جمله شگردهای رسانهای دشمنان برای بیاعتبار کردن انتخابات آتی است. تلاش برای غیراخلاقی کردن رقابتهای انتخاباتی نیز حربه دیگری است که دشمن در مواجهه با انتخابات در کشور دنبال میکند. اگر رقابتها سالم نباشد و بر اخلاق و قانون استوار نشود، اگر منازعات سیاسی به تنش و درگیری بدل شود، اگر اتهامزنی و دروغگویی سکه رایج بازار شود، اگر نامزدها با وعدههای دروغین به دنبال سنگین کردن سبد رأیشان باشند، اگر رأیها خریداری شده و رانت و پول پاشی فضای رقابتهای انتخاباتی را آلوده کند، و... حیثیت و اعتبار انتخابات در این کشور زیر سؤال خواهد رفت و این درست همان چیزی است که دشمن خواهان آن است و از طریق نفوذ و اغواگری این مسیر را دنبال میکند.
راهبرد ناکارآمدسازی
راهبرد دیگر دشمن در مواجهه با انتخابات، ناکارآمدکردن آن است. انتخابات در کشور خود هدف نیست، بلکه ابزاری برای کارآمدسازی، امنیتآفرینی و ایجاد ثبات و تقویت همبستگی اجتماعی است؛ اما اگر بتوان کاری کرد که این اهداف محقق نشده یا اهداف بهطور حداکثری تأمين نشود، بخشی از راهبرد دشمن به پیش رفته است. این راهبرد از طریق زیر دنبال میشود. اولین اقدام ایجاد اختلال شناختی اذهان عمومی در تشخیص اصلح است. انتخابات برگزار میشود تا شایستگان و کارآمدان بر مسند قدرت بنشینند و با تدبیرشان حل مشکلات کشور را تسهیل کنند. حال اگر بتوان کاری کرد که یا شایستگان وارد میدان رقابت نشوند یا آنکه رأی اکثریت مردم به ایشان اختصاص نیابد، اصلیترین کارکرد انتخابات تحقق نخواهد یافت. انتخابات میدانی است برای تغییر مسالمتآمیز کارگزاران و اعمال اراده بازیگران سیاسی در عرصه حکمرانی. آنجایی که هر فرد با رأی خود اعمال حاکمیت میکند. صندوق رأی تشکیل شده تا آنچه سیاستهای خیابانی خوانده میشود (شما بخوانید بلوا و آشوب و درگیری) دنبال نشود. حال اگر کاری کرد که صحنه رقابتهای سیاسی به صحنه درگیری و آشوب بدل شود (همانطور که متأسفانه در انتخابات 1388 شاهد آن بودیم)، و مردم در برابر مردم قرار گیرند و وزنکشی و اردوکشیهای خیابانی جایگزین وزنکشی در پای صندوق رأی شود، انتخابات بخشی از کارکرد خود را از دست داده است! تبدیل انتخابات به عامل واگرایی و چنددستگی ملت ایران نیز تحرکات جهتگیری شده دشمن است که در انتخابات دنبال میشود. در این سیاست هر چند ممکن است انتخابات به ظاهر در امنیت کامل برگزار شود، اما امنیت روانی جامعه مختل شده و چنان کریخوانیهای سیاه سیاسیـ که معمولاً محصول دوقطبیهای پرشدت بیحاصل استـ بر افکار عمومی سایه میافکند که قلبها مملو از کدورت شده و کینهها و نفرتها جایگزین عشقها و محبتها شود. به واقع بازی ارزشمند بردـ برد انتخاباتی در این معرکه به بازی باختـ باخت تقلیل پیدا کرده است و نه تنها همبستیگی اجتماعی تقویت نشده که واگرایی و از همگسیختگی تقویت میشود. فردای انتخابات باید آنچنان شور و حال در جامعه جاری باشد که امید برای تغییر و تحول، حال افکار عمومی را خوب کند، نه آنکه سایه بداخلاقیها، کام ملت را تلخ کند.