اروپا تنها میشود
نشریه «فارین پالیسی» با اشاره به تمایل آمریکا برای تمرکز بر آسیای شرقی و افزایش تردیدها در جامعه سیاسی این کشور درباره لزوم ادامه حمایت واشنگتن از اروپا، نوشت: «به نظر میرسد، دورانی که اروپا میتوانست روی ایالات متحده حساب کند، به پایان خود نزدیک شده است. مهم نیست که چه کسی در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در ماه نوامبر برنده میشود، توجه واشنگتن به پکن، اقیانوس هند و آرام معطوف شده و اروپا به پایان دریافت حمایتها از آمریکا نزدیک میشود.» این نشریه افزود: «اروپا به زودی باید به تنهایی با تهدیدات موجود علیه خود روبهرو شود. مسکو اولین جنگ بزرگ زمینی را در اروپا به راه انداخته است. از سوی دیگر، چنانچه درگیریها در خاورمیانه به یک جنگ بزرگ تبدیل شود، ممکن است موج جدیدی از مهاجران به اتحادیه اروپا منتقل شوند. این در حالی است که اروپا به صحنه رقابت آمریکا و چین تبدیل شده است.» در این تحلیل آمده است: «این حس که دوران تعطیلات طولانیمدت اروپا به پایان رسیده، در پایتختهای اروپایی قابل لمس است. حال باید دید آیا اروپا میتواند با حمایت کمتر واشنگتن، امنیت و رفاه خود را تضمین کرده و یاد بگیرد به تنهایی از سختیهای آن عبور کند یا خیر!»
پارلمان معلق در انتظار فرانسه
نشریه «اکونومیست» در سرمقاله این هفته خود به نتایج احتمالی انتخابات پارلمان فرانسه و پیامدهای احتمالی آن برای این کشور توجه داشته و مینویسد: «محتملترین نتیجه یک «پارلمان معلق» است که هیچ حزبی نتوانسته است در آن اکثریت کرسیها را بهدست آورد. این شرایط به این معناست که انتخابات جدید نمیتواند حداقل برای یک سال برگزار شود و در این زمان فرانسه ممکن است دولت، قانون و شاید بودجه جدیدی نداشته باشد. مکرون به عنوان رئیسجمهور کشور باقی خواهد ماند؛ این دوره تا سال 2027 پایان نخواهد یافت و پس از آن مارین لوپن، تلاش میکند جانشین او شود. اگرچه آقای مکرون قدرت اجرایی گستردهای در امور سیاست خارجی و دفاعی دارد، ولی قدرت او در سیاست داخلی، که در اختیار دولت است، اما به پارلمان پاسخگوست، محدودتر خواهد شد. ممکن است او تلاش کند یک دولت تکنوکرات را تحمیل کند، اما پارلمان میتواند دوباره آن را عزل کند.» از منظر اکونومیست، آقای مکرون در دامهایی افتاده که برخی از آنها را خودش ایجاد کرده است. او که معتقد بود قدرت رئیسجمهور میتواند کشور را متحد کند، یک فرد متکبر و دور از دسترس تلقی میشود. اشتباه دیگر او این بود که هیچ مخالفی در زمین طیف میانه باقی نگذاشت. یکی از بدیهیات سیاست دموکراتیک این است که رأیدهندگان از مدیران فعلی خسته میشوند و در این زمان به جایگزین روی میآورند.