دکتر رحمن قهرمانپور
مقدمه:
گفتوگو با آمریکا در مورد عراق در شرایط کنونی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ چه عواملی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است؟ آیا گفتوگوی 7 خرداد میتواند بابی برای شروع مذاکرات مفصلتر ایران و آمریکا در مورد مهمترین مسائل منطقهای و مسائل بین طرفین باشد، آمریکاییها از این مذاکرات چه هدفی را دنبال میکنند؟ اینها پرسشهای عمدهای است که در نوشتار مختصر زیر میکوشیم بدانها پاسخ دهیم.
">دکتر رحمن قهرمانپور
مقدمه:
گفتوگو با آمریکا در مورد عراق در شرایط کنونی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ چه عواملی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است؟ آیا گفتوگوی 7 خرداد میتواند بابی برای شروع مذاکرات مفصلتر ایران و آمریکا در مورد مهمترین مسائل منطقهای و مسائل بین طرفین باشد، آمریکاییها از این مذاکرات چه هدفی را دنبال میکنند؟ اینها پرسشهای عمدهای است که در نوشتار مختصر زیر میکوشیم بدانها پاسخ دهیم.
">دکتر رحمن قهرمانپور
مقدمه:
گفتوگو با آمریکا در مورد عراق در شرایط کنونی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ چه عواملی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است؟ آیا گفتوگوی 7 خرداد میتواند بابی برای شروع مذاکرات مفصلتر ایران و آمریکا در مورد مهمترین مسائل منطقهای و مسائل بین طرفین باشد، آمریکاییها از این مذاکرات چه هدفی را دنبال میکنند؟ اینها پرسشهای عمدهای است که در نوشتار مختصر زیر میکوشیم بدانها پاسخ دهیم.
">دکتر رحمن قهرمانپور
مقدمه:
گفتوگو با آمریکا در مورد عراق در شرایط کنونی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ چه عواملی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است؟ آیا گفتوگوی 7 خرداد میتواند بابی برای شروع مذاکرات مفصلتر ایران و آمریکا در مورد مهمترین مسائل منطقهای و مسائل بین طرفین باشد، آمریکاییها از این مذاکرات چه هدفی را دنبال میکنند؟ اینها پرسشهای عمدهای است که در نوشتار مختصر زیر میکوشیم بدانها پاسخ دهیم.
">دکتر رحمن قهرمانپور
مقدمه:
گفتوگو با آمریکا در مورد عراق در شرایط کنونی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ چه عواملی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است؟ آیا گفتوگوی 7 خرداد میتواند بابی برای شروع مذاکرات مفصلتر ایران و آمریکا در مورد مهمترین مسائل منطقهای و مسائل بین طرفین باشد، آمریکاییها از این مذاکرات چه هدفی را دنبال میکنند؟ اینها پرسشهای عمدهای است که در نوشتار مختصر زیر میکوشیم بدانها پاسخ دهیم.
">دکتر رحمن قهرمانپور
مقدمه:
گفتوگو با آمریکا در مورد عراق در شرایط کنونی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ چه عواملی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است؟ آیا گفتوگوی 7 خرداد میتواند بابی برای شروع مذاکرات مفصلتر ایران و آمریکا در مورد مهمترین مسائل منطقهای و مسائل بین طرفین باشد، آمریکاییها از این مذاکرات چه هدفی را دنبال میکنند؟ اینها پرسشهای عمدهای است که در نوشتار مختصر زیر میکوشیم بدانها پاسخ دهیم.
">دکتر رحمن قهرمانپور
مقدمه:
گفتوگو با آمریکا در مورد عراق در شرایط کنونی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ چه عواملی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است؟ آیا گفتوگوی 7 خرداد میتواند بابی برای شروع مذاکرات مفصلتر ایران و آمریکا در مورد مهمترین مسائل منطقهای و مسائل بین طرفین باشد، آمریکاییها از این مذاکرات چه هدفی را دنبال میکنند؟ اینها پرسشهای عمدهای است که در نوشتار مختصر زیر میکوشیم بدانها پاسخ دهیم.
">دکتر رحمن قهرمانپور
مقدمه:
گفتوگو با آمریکا در مورد عراق در شرایط کنونی با چه هدف و انگیزهای صورت میگیرد؟ چه عواملی منجر به اتخاذ چنین تصمیمی از سوی جمهوری اسلامی ایران شده است؟ آیا گفتوگوی 7 خرداد میتواند بابی برای شروع مذاکرات مفصلتر ایران و آمریکا در مورد مهمترین مسائل منطقهای و مسائل بین طرفین باشد، آمریکاییها از این مذاکرات چه هدفی را دنبال میکنند؟ اینها پرسشهای عمدهای است که در نوشتار مختصر زیر میکوشیم بدانها پاسخ دهیم.
مسائل ما با عراق تازه و جدید نیست. از زمان تأسیس کشوری به نام عراق این کشور برای ایران مشکلات متعددی را در مورد ایرانیان مقیم عراق، مسئله اروندرود، مسئله کردها و تحدید حدود مرزی ایجاد کرده و این مشکلات در مقاطعی منجر به درگیریهای کوتاهی نظیر یکشنبه خونین و در مقاطعی منجر به حمله صدام به ایران و آغاز یک جنگ هشت ساله با ایران شده است. نتیجه آن که عراق در دهههای گذشته اصلیترین تهدید برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بوده است.
با سقوط صدام این تهدید کاهش پیدا کرده ولی از بین نرفته است، چون هنوز ایران و عراق مسائل حل نشده متعددی دارند، از قرارداد 1975 الجزایر گرفته تا قطعنامه 598 و غرامت جنگی. حضور گسترده نظامی و سیاسی آمریکا در عراق. افزون بر این سیاست جمهوری اسلامی ایران براساس قانون اساسی حمایت از مردم مظلوم است و این اصل در افغانستان هم رعایت شد. اکنون مردم عراق مصداق این تعریف قرار گرفتهاند. بنابراین چه از منظر منافع ملی امنیتی و چه از منظر منافع ملی هویتی مسئله عراق در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران جایگاهی ویژه دارد. اگر گفتوگو با آمریکا بتواند در عمل منجر به بهبود اوضاع زندگی مردم عراق و کاهش تهدیدات امنیت ملی ج.ا.ایران شود، با اصول سیاست خارجی ایران در تعارض نیست.
آمریکا در چند سال گذشته و در عرصه دیپلماسی عمومی تلاش کرده است تا یک تصویر منفی از ایران در جامعه بینالمللی ارائه دهد، تصویری که بتواند ذهنیت مردم جهان را برای برخورد با ایران آماده کند. شکلگیری چنین تصویری هزینههای آمریکا برای برخورد با ایران را کاهش میدهد. در این تصویر مورد نظر آمریکاییها، دولت ایران مخالف گفتوگو و برخورد مسالمتآمیز بوده و به جای آن بر ایجاد تنش در نظام بینالملل تاکید میکند. ضداستراتژی تبلیغاتی ایران، باز نگهداشتن باب مذاکره در مقاطع مختلف بوده است.
در تصویری که ایران میخواهد از خود نشان دهد، جمهوری اسلامی ایران دولت اصولگرایی است که حاضر است برای دفاع از اصول خود در شرایط برابر به مذاکره و گفتگو با دولتهای دیگر بپردازد. آمریکا مخالف ایران است، اما جمهوری اسلامی ایران به خاطر اصولی که بدان پایبند است نمیخواهد مردم عراق قربانی اختلافات ایران و آمریکا شوند. برخی عراقیها این گونه میاندیشند و لذا ایران برای اثبات ادعای خود حاضر شده است با آمریکا در مورد عراق گفتوگو کند.
بنابراین برخلاف ادعای نومحافظهکاران آمریکایی، جمهوری اسلامی ایران برای گفتوگو لجاجت به خرج نمیدهد بلکه بر اصول پافشاری میکند. پذیرش گفتوگو با آمریکا آن هم در شرایطی که تنش میان آمریکا و ایران در حد بالایی قرار دارد، پاسخی است به تبلیغات منفی آمریکایی علیه ایران. مطابق این رویکرد نفس پذیرش گفتوگو از سوی ایران میتواند به شکست سیاستهای افراطی آمریکا در برابر ایران منجر شود.
در حال حاضر ایرانیها به دنبال آن هستند که در گفتوگو با آمریکاییها، اشتباهات گذشته آمریکا در عراق را یادآور شده و در همان حال به نقش تاریخی مثبت ایران در ایجاد ثبات در منطقه اشاره کنند. در نقطه مقابل، آمریکاییها به دلیل فرهنگ سیاسی خاص خود درصدد دستیابی به یک فرمول مشترک برای بهبود اوضاع در عراق هستند و تمایل چندانی به تکرار گذشته ندارند، هر چند از پذیرش اشتباهات خود در عراق هم ابایی ندارند. از این رو صحنه برخورد مذاکرهکنندگان صحنه برخورد دو فرهنگ سیاسی متفاوت و دو جهانبینی مجزا است که احتمال اتخاذ نتایج ملموس از این برخورد چندان زیاد نیست.
محیط در هر حال ذهن فرد را تحت تأثیر قرار میدهد و غلبه بر این محیط آن هم در گفتوگو با مقامات کشوری که دو دهه به انواع اقدامات ضدایرانی متهم شدهاند، کار آسانی نیست. حداقل در دور اول گفتوگوها فضا و محیط گفتوگو به شدت سنگین بوده و جو گفتوگو را تحت تأثیر قرار خواهد داد. کاهش اثرات محیط گفتوگو از اهمیت ویژهای برخوردار است.
اما هدف آمریکاییها از این گفتوگو میتواند متعدد باشد. اگر گفتوگو موفقیتآمیز باشد، آمریکا یک گام دیگر به برقراری امنیت در عراق نزدیکتر شده و تلاش خواهد کرد علاوه بر عراق بر دیگر موضوعات سیاست خارجی خود هم تمرکز کند.
در غیر این صورت آمریکاییها به کاری دست خواهند زد که در چند سال گذشته باعث خشم ایران شده است و تبلیغاتی کردن موضوع و طرح این ادعا که ایران اهل گفتوگو و مذاکره نیست و غیره. ضداستراتژی مناسب ایران میتواند علنی کردن بخشی از تعهدات آمریکا باشد.
بگذریم از اینکه پذیرش گفتوگوهای علنی از سوی ایران تا حد زیادی دست آمریکاییها را برای زیر پا گذاشتن تعهدات در گفتوگوهای محدود غیرعلنی بسته است. اما اتخاذ این ضداستراتژی به خاطر فضای داخلی، بسیار مشکل است. زیرا فارغ از نتایج گفتوگو، بنابر سنت برخورد گروهی و جناحی، مخالفان سعی خواهند کرد گفتوگوها را بینتیجه و شکستخورده اعلام کنند.
از این رو مدیریت فضای سیاسی داخلی برای بهرهگیری از گفتوگو، یک متغیر کلیدی محسوب میشود. عدهای بر این باورند گفتوگوها مصرف داخلی برای گروهی خاص دارد و لذا در مورد ممانعت از بهرهگیری آن گروه از این گفتوگوها خواهند بود.
بدترین سناریو برای ایران جناحی و حزبی کردن گفتوگوست، مخصوصا بعد از انجام گفتوگو که باعث میشود عدهای به خاطر ملاحظات داخلی درصدد پیگیری نتایج گفتوگو نباشند. اگر مشکل ایران در گذشته غیرعلنی بودن گفتوگوها بود، مشکل کنونی حزبی و جناحی کردن گفتوگو است. آمریکا در گذشته به خاطر ندادن تعهد علنی، تعهدات خود را زیر پا گذاشته است (در مورد افغانستان)، اما خطر کنونی نداشتن نگاه ملی به گفتوگوست. گفتوگو زمانی میتواند مفید باشد و گفتوگوکنندهها را به پیگیری نتایج آن تشویق کند که یک تصمیم جمعی نظام در نظر گرفته شود فارغ از اعتراضات و مخالفتهایی که وجود دارد و البته قابل تأمل نیز است. احتمالا آمریکاییها خود را برای بهرهبرداری از اختلافنظرهای داخلی بعد از مذاکره آماده کردهاند ایران باید ضداستراتژی خود را برای جلوگیری از بهرهبرداری آمریکا از این مورد بکار گیرد.
به جای زیر سؤال بردن گفتوگو و ناعادلانه و... دانستن آن، باید به فکر بهرهبرداری بهینه از این تصمیم از یک طرف و جلوگیری از بهرهبرداری طرف مقابل از آن از طرف دیگر بود (ستانده نسبی مورد نظر رئالیستها) ضمن اینکه مهم است چه چیزی میگیریم، مهم است که آمریکا ستاندهای فوقالعاده نداشته باشد. مهمتر از گفتوگو، چگونگی هدایت، مدیریت و نتیجهگیری از آن است. آن کسی که مذاکره و گفتوگو میکند، باید در ذهن خود به یک معادله فکر کند، چگونه از زبان قدرت برای گرفتن حداکثر امتیاز از طرف مقابل استفاده کنم. اما اگر به جای این معادله دهها معادله و ملاحظه دیگر در ذهن گفتوگوکننده(ها) شکل بگیرد. طبیعی است از یک منظر منطقی و عملیات ریاضی احتمال حل درست همه آن معادلات بسیار کم است.
موافقان باید به چیزی فراتر از نفس مذاکره فکر کنند. گفتوگو و نشست و برخاست بیشتر از آنکه برای ایران امتیاز باشد برای آمریکاست که توانسته سرسختترین مخالف خود را به پای میز مذاکره بکشاند.
مخالفان هم باید بپذیرند در یک نظام تکقطبی صبر و تحمل هژمون بینهایت نیست، ضمن آنکه میزان آزادی عمل آن به مراتب بیشتر از گذشته است. تبدیل کردن منافع ملی به فیل مولانا میتواند به ضرر همگان تمام شود. سیاست خارجی عرصه منافع ملی و سیاست داخلی عرصه منافع حزبی است.