تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۲:۱۱  ، 
کد خبر : ۲۶۶۵۹۴

حمله گاز انبری به منتقدان دولت


محمد اسماعیلی

قریب به 9 ماهی از آغاز به کار دولت روحانی می‌گذرد و دراین مدت رسانه‌های پرتعداد حامی دولت به صورت سازمان یافته و منسجم سعی داشته‌اند با درج تیترها و اخبار جهت‌دار، نشان دهند که جریانی خاص به دنبال زمینگیر کردن دولت یازدهم است. این جریان رسانه‌ای که از یک اتاق فکر واحد سود می‌برد درتلاش است تا مخالفت‌ها و انتقادات سازنده دلسوزان و منتقدان دولت را بزرگنمایی نموده و آن را مساوی با غرض‌ورزی و دشمنی با دولت به افکار عمومی القا کند.

حمله شخصیت‌های همسو با دولت در کنار رسانه‌های زنجیره‌ای که می‌توان از آن به عنوان حمله گازانبری علیه منتقدین یاد کرد طی روزهای اخیر وارد فاز جدیدی شده است و با یک رصد ساده می‌توان دریافت که جریان مورد اشاره به دنبال آن بوده تا طیف منتقدان دولت را مخالف منافع ملی و در مقامی بالاتر مخالف نظام و انقلاب معرفی کند.

رهبر ‌ این جریان - که تلاش دارد تمام منتقدان دلسوز سیاست‌های دولت را «تندرو»، « مغرض »، «تازه کار در عرصه سیاسی» و « ضد منافع ملی» توصیف کند- بعد از انزوایی چند ساله در عرصه سیاسی به واسطه روی کار‌آمدن دولت یازدهم فرصت تنفسی دوباره پیدا کرده؛ از یکسو تلاش داشته خود را پدرخوانده دولت تدبیر و امید معرفی ‌‌کند و از سوی دیگر، با احیای حزب متبوع خود بار دیگر به صورت رسمی در نبردهای حزبی- جناحی شرکت مستقیم داشته باشد.

هاشمی همچنان روی خط تخریب منتقدان

بر همین اساس روز گذشته هفته‌نامه صدا – رسانه اختصاصی حزب کارگزاران- از قول هاشمی رفسنجانی تیتر می‌زند: «گروهی می‌خواهند دولت را زمینگیر کنند» و در متن این گزارش از زبان وی می‌نویسد: مهم‌ترین دستاورد انتخابات ریاست جمهوری، در داخل، امیدواری مردم و در خارج تغییر فضای تهدید، جلوگیری از تشدید تحریم‌ها و خاموش شدن شعله‌های جنگ روانی بود، چون همان کسانی که برای صدور و تصویب قطعنامه‌ها علیه ایران در مجامع بین‌المللی تلاش می‌‌کردند، در این شرایط برای مذاکره با ایران با هم مسابقه گذاشتند. هاشمی رفسنجانی، در ادامه با حمله شدید نسبت به منتقدان دولت اظهار می‌کند: هیاهوی تندروها در مسائل کلان مانند مذاکرات هسته‌‌ای و جلوگیری از تشدید تحریم‌ها برای «منافع ملی» خطرناک است؛ اقلیت مغرض چشم بسته به میدان نقد آمد و در تاریکی رویگردانی مردم از خود، کاه را کوه می‌سازد تا به وظیفه خویش در مانع‌تراشی برای دولت عمل نماید.

سخنان بحث‌برانگیز هاشمی در حالی اینگونه رسانه‌ای می‌شود که اظهارات عجیب و جنجالی رئیس‌جمهور در اجلاس روسای دانشگاه‌ها در دانشگاه بهشتی و «بی‌سواد» خواندن منتقدان توافقنامه ژنو منجر به رویگردانی مردم و نخبگان جامعه از دولت تدبیر و امید شد.

چه کسی به فکر منافع نظام ‌ نیست؟

رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در حالی به همراه طیف گسترده اعتدال- اصلاحات سعی دارد نقادی دلسوزان را تلاش برای زمینگیر کردن دولت یازدهم نشان دهد که سؤالات بی‌شماری در اذهان عمومی نسبت به رویکرد کنونی جریان همسو وگسترده به‌وجود می‌آید؛

- آیا باید اقدامات زمینه‌سازان غائله سال88 را خلاف منافع عمومی بدانیم یا نقد امروز برخی از منتقدین ژنو و سیاست‌های اقتصادی دولت را؟

- مصداق حرکت بر‌خلاف مصالح نظام و انقلاب، «نامه بدون سلام والسلام هاشمی به رهبری» است یا انتقاد نسبت به «برخی از بندهای توافقنامه ژنو3» و « توزیع نامناسب سبد کالا» و لزوم حفظ کرامت مردم و احقاق حقوق ملی‌؟

- نامه به پادشاه عربستان توسط آقای هاشمی، با مضمون اینکه دولت نهم کمتر از شش ماه سقوط می‌کند، حرکت بر خلاف جریان انقلاب و نظام بود یا نقدهای مشفقانه و دلسوزانه نسبت به حرکت‌های خطرناک فرهنگی و سیاست خارجی دولت یازدهم؟

- کدام یک از بندهای حمایتی هاشمی رفسنجانی از فتنه‌گران و اراذل و اوباش درنماز جمعه تیرماه 88 ذیل منافع و مصالح عمومی قابل تفسیر است؛ دمیدن بر آتش فتنه، اردوکشی اعضای خانواده وی در همان اوان چطور؟

- سند‌سازی حقوق بشری توسط رسانه‌ها و شخصیت‌های تجدیدنظرطلب طی شش ماه اخیر نافی منافع انقلاب و مردم است یا دفاع از سیاست‌های کلی نظام در جهت برخورد با مجرمان قانون؟

هرچند که سؤالات بی‌شماری می‌توان از آقای هاشمی و همفکرانش در این ارتباط پرسید-سؤالاتی که پاسخ آنها غالبا مبرهن و مشخص هم هست- اما باید تأکید کرد که افرادی می‌توانند از منافع ملی و مصالح عمومی در شرایط کنونی سخن به میان بیاورند که کارنامه آنها –دست کم در چند سال اخیر- نشانی از دلسوزی برای مردم و نظام داشته باشد نه آنکه تمام اقدامات و مواضع سیاسی آنها با «آشوب‌آفرینی» و «بحران‌سازی» جهت طراحی‌های نظام سلطه گره خورده باشد.

توهم توطئه

در درجه اول اظهارات هدفمند و کانالیزه شده هاشمی و تمام وابستگان به اعتدال- اصلاحات را باید در چند محور خلاصه کرد:

1- تطهیر چهره دولتمردان و مظلوم‌نمایی اقدامات آنان و به عبارتی فرافکنی از ضعف‌های پردامنه دولتی‌ها تا این جریان بتواند در انتخابات پیش رو حائز رأی حداکثری باشد و همچنان بر اریکه قدرت باقی بماند.

2- به اعتقاد این جریان نسبت دادن اتهاماتی نظیر «تندروهایی که خلاف منافع ملت حرکت کرده و درصدد زمینگیر کردن دولت هستند» تخریب و تضعیف پایگاه اجتماعی طیف رقیب با هدف خارج نمودن زودهنگام آنها از آوردگاه‌های انتخاباتی به حساب آمده و می‌تواند این جبهه را به موفقیت‌های انتخاباتی سال‌های 94 و 96 نزدیک‌تر کند.

3- اما موضوعی که نباید در این میان مورد غفلت قرار بگیرد این است که جریان مورد اشاره سعی داشته با نامگذاری طیف رقیب به عنوان « تندروهای مخالف مصلحت عمومی» سابقه‌های پرتعداد از تندوری‌ها، هنجارشکنی‌ها و رفتارهای همسو با نظام سلطه، خود را در اذهان عمومی مخدوش کرده و به طیف مقابل نسبت دهد که همین رها شدن از بند بسیاری از انتقادات است.

اما سخنان اخیر هاشمی رفسنجانی شباهت عجیبی به سخنان محمد خاتمی در سال‌های انتهایی حاکمیت دوم‌خردادی‌ها دارد؛ آنجایی که وی سعی داشت تمام ضعف‌های پنهان و پیدای دولت اصلاحات را گردن منتقدان انداخته و با مؤلفه «توهم توطئه» به صورت دائم در هر تریبونی تأکید می‌کرد که عده‌ای هستند که اجازه نمی‌دهند ما (دولتمردان دوم خرداد) به شعار‌ها و اهداف مورد نظر مردم برسیم.

ویژگی مشترک « توهم توطئه» در حالی بین هاشمی و خاتمی نمود بارزتری به خود گرفته که هراس آن می‌رود همین رویکرد به برخی دولتمردان هم تسری پیدا کرده و در ماه‌های آتی شاهد آن باشیم که تمام نقصان، کم‌کاری‌ها و فرصت‌سوزی‌ها را به گذشتگان یا جناج منتقد و دلسوز نسبت دهیم.

در پایان باید گفت که امیدواریم این پیش‌بینی برخلاف موارد دیگر به وقوع نپیوسته و دولتمردان به دور از آنکه برای استمرار و توسعه قدرت متمرکز شوند با عقلانیت، تدبیر و روحیه انقلابی‌گری در جهت منافع ملی و مصالح نظام و انقلاب حرکت کرده و دست کم به بخشی از شعارهای سر داده در فرآیند تبلیغات انتخاباتی جامه عمل بپوشانند.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات