آنچه باعث شده تا این جشنواره سیر رو به رشد و تکاملی داشته باشد، برخورداری از هویت و چشم اندازی استوار و روشن است. برخلاف جشنواره فیلم فجر که تا حدی خنثی و باری به هر جهت شده و بر سر اصول و مبانی خود تعارف دارد، جشنواره عمار از تعریف و هویت خاصی برخوردار است.
جشنواره عمار در حالی هفتمین دوره خود را پشت سر گذاشت که در آغاز، کمتر کسی فکرش را می کرد که این گردهمایی بتواند ادامه پیدا کند، چه رسد به اینکه به یک عنصر تأثیرگذار در فضای رسانه ای جامعه ما تبدیل شود. اولین دوره این جشنواره در سال 89 و با کمتر از 20 فیلم کوتاه و مستند که همه آن ها درباره حوادث سیاسی همان مقطع بودند برگزار شد. اما جشنواره عمار، قدم به قدم هم موضوعات و بخش های خود را گسترش داد، هم تعداد فیلم های آن افزایش یافتند و هم کیفیت آثاری که در آن به نمایش درآمدند بالاتر رفت. به طوری که در دوره هفتم، بیش از دو هزار و 900 فیلم به دبیرخانه این جشنواره ارسال شد.
آنچه باعث شده تا این جشنواره سیر رو به رشد و تکاملی داشته باشد، برخورداری از هویت و چشم اندازی استوار و روشن است. برخلاف جشنواره فیلم فجر که تا حدی خنثی و باری به هر جهت شده و بر سر اصول و مبانی خود تعارف دارد، جشنواره عمار از تعریف و هویت خاصی برخوردار است. این جشنواره تلاش دارد تا علاوه بر میدان دادن به هنرمندان نوخاسته و کشف استعدادهای خفته در این عرصه، موضوعات مهم و اساسی اما مغفول مانده در سینما را برجسته سازد. موضوعاتی مثل تاریخ معاصر، جنگ فقر و غنا، فتنه، نقد مسائل و کاستی های اجتماعی با رویکرد متعهدانه و دلسوزانه، بازتاب نظرات و دردهای مردم قشر فرودست درباره موضوعات سیاسی و اجتماعی و ... که معمولا در فیلم های سینمایی کمتر به آن ها توجه می شود.
متفاوت بودن، توجه بسیاری را به این رویداد فرهنگی جلب کرده است. به طور طبیعی، هر فرد یا پدیده ای که چرایی حرکت خود را بداند، چگونگی حرکت و روند خود را نیز می یابد. جشنواره عمار هم چون از همان ابتدا سنگ بنای خود را بر «مردمی بودن» گذاشت، شیوه منحصر به فرد برگزاری خود را هم شکل داد. به این ترتیب که برخلاف سایر جشنواره های سینمایی که طی چند روز برگزار می شوند و تمام می شوند تا یک یا دو سال بعد، این جشنواره پس از اتمام و بعد از برگزاری مراسم اختتامیه، وارد مرحله اصلی یعنی برگزاری اکران های مردمی می شود. به این ترتیب که فیلم های جشنواره در سرتاسر کشور از شهرهای مختلف گرفته تا دورافتاده ترین روستاها، در جمع های مردمی به نمایش در می آیند. جاهایی مثل مساجد، مدارس، پایگاه های بسیج و حتی مغازه ها و رستوران ها هم محل اکران های مردمی جشنواره عمار می شوند. از این منظر، عمار در عین حال که یک جشنواره به سیاق سایر جشنواره های سینمایی است، یک جنبش و شبکه مردمی هم محسوب می شود.
در هر صورت، هفتمین دوره جشنواره مردمی فیلم عمار از هشتم تا هفدهم دی در سینما فلسطین تهران برگزار شد و فیلم هایی در قالب های مختلف، غالبا مستند و در موضوعاتی با محوریت گفتمان انقلاب اسلامی به نمایش در آمد. اما در این فیلم ها، چند شاخص قابل توجه دیده شد که از قضا جزو زمینه های اساسی فیلم سازی در هر کشوری هستند. در این گزارش، به این شاخص ها می پردازیم.
زن و مبارزه
ویژگی خاص هفتمین دوره جشنواره مردمی عمار، حضور برجسته زنان بود. برخلاف فیلم های تجارتی و شبه روشنفکری که زن را موجودی منفعل، درجه دو، تزئینی یا ستم کش به تصویر می کشند، این جشنواره به سمت معرفی الگوی متفاوتی از زن در سینما رفته است. این رویکرد، هم در شکل و برگزاری جشنواره و هم در محتوای آن به شکل بارزی پدیدار شد. در شکل برگزاری، زنان حضور پررنگی داشتند. فقط کافی است به مراسم افتتاحیه اشاره کنیم. بخش عمده این مراسم، به تجلیل از زنان انقلابی و مادران شهدا اختصاص داشت. در هر بخش، جوایز با حضور مادر شهدا اهدا می شد. بزرگداشت مرضیه حدیدچی دباغ به عنوان نماد زنان انقلابی نیز در همین مراسم اتفاق افتاد.
این گرایش حتی در پوستر این دوره از جشنواره عمار نیز نمود یافته است. در این پوستر، یک رزمنده در مرکز قرار گرفته است، اما سه زن نیز همراه او هستند؛ یک دختر بچه به عنوان فرزند این رزمنده است، یک زن هم در حال بستن سربند (که اینجا با شمایل حلقه فیلم به تصویر کشیده شده است) که احتمالا مادر این رزمنده است و یکی هم دست زنی است بر دوش این رزمنده که او را می توان همسر یا خواهر وی تلقی کرد. این شمایل نگاری، خود به تنهایی نموداری از محتوای فیلم ها هم محسوب می شود.
در محتوای آثار نیز، تعداد قابل توجهی از فیلم های جشنواره امسال، زن را محور قرار داده بودند. به طور مثال می توان به «خیرالنساء» اشاره کرد. مستندی که به بازنمایی یکی از هزاران ماجرای پنهان، اما زیبای دوران دفاع مقدس می پردازد. این ماجرا در روستایی دور افتاده و ناشناخته به نام «صد خرو» در نزدیکی شهرستان سبزوار رخ داده بود. زنان این روستا با پیشتازی بانویی با نام خیرالنسا صدخروی، در تمام طول جنگ تحمیلی هر روز برای رزمنده ها نان و کلوچه می پختند و به جبهه می فرستادند. یکی دیگر از کارهای آن ها تهیه لباس گرم برای رزمنده ها در فصل زمستان بود. در این فیلم خیرالنساء که حالا کهنسال شده از خاطرات و حس و حال آن دوران سخن می گوید. ما در این فیلم با الگویی از نقش آفرینی موثر و مثبت یک زن در جامعه آشنا می شویم. این زن، امروز هم مثل جوانی اش برنا و پویاست. هنوز هم عاشق انقلاب است، بدون اینکه سهمی از آن بخواهد.
در فیلمی با نام «پسرم» به کارگردانی محمدمهدی خالقی، نقش زن به عنوان مادر شهید در جامع امروز واکاوی شده است. این فیلم از زوایه ای تازه، عشق مادر و فرزند و تبدیل شدن این عشق به مبارزه را ترسیم کرده است. این بار ما با فیلمی عاشقانه درباره یکی از شهدای مدافع حرم مواجه هستیم. در این فیلم، رابطه عاشقانه یک مادر با فرزند شهیدش به نمایش درآمده است. فیلمساز سعی کرده تا از خلال این روایت شاعرانه و عاشقانه، نگاه خود درباره ضرورت دفاع از حرم را تثبیت کند.
در فیلم مستند «وقتی گفتند نمی شود» به کارگردانی فاطمه مرزبان، ما با روایتی با محوریت اقتصاد مقاومتی و اشتغالزایی مواجه هستیم. اما چیزی که در این فیلم برجسته به نظر می رسد، حضور یک زن در نقش همسر یک مرد کارآفرین است. یعنی بانویی را می بینیم که با خلاقیت خود هم به زندگی خانوادگی اش رنگ و طرح زیبایی می بخشد و هم در کار، کنار شوهرش است. چه بسا اگر نبود، مرد نمی توانست به موفقیت امروز خودش حتی نزدیک هم بشود.
این سه فیلم البته سه نمونه از تصویرپردازی زن در فیلم های این دوره از جشنواره عمار است. چنین نگاهی را تقریبا در همه فیلم های این جشنواره می توان دید.
تصویر واقعی از جوان ایرانی
یکی دیگر از ضعف های سینمای حرفه ای ما عدم نمایش جوان ایرانی در خیلی از فیلم هاست. همچون زنان، جوانان نیز در اکثر فیلم های سینمایی ما تصویری کلیشه ای یافته اند. یعنی در بسیاری از آثار، جوان بودن یا به خوشگذرانی و بلاهت خلاصه می شود یا به عصیان و درد بدری! به طوری که سال گذشته و در جشنواره فیلم فجر، انبوهی از فیلم ها با محوریت جوانان فراری یا خلافکار به نمایش درآمد.
جشنواره عمار در این زمینه نیز سعی در کلیشه زدایی دارد. در بسیاری از فیلم هایی که در این جشنواره به نمایش درآمد، تصویری نسبتا واقعی از جوان ایرانی دیدیم. به طور مثال در فیلم داستانی «ترمینال غرب» ساخته قربانعلی طاهرفر، برای اولین بار وارد زندگی خصوصی یکی از فعالان انرژی هسته ای می شویم. در این فیلم، چهره ای آرمان گرا و انقلابی از یک جوان امروزی با دغدغه ها و رنج های خاص این طیف از جوانان را می بینیم.
در فیلم مستند «جزیره فارسی» به کارگردانی علی صدری نیا، جوانانی به نمایش در آمده اند که یکی از بزرگترین و شجاعانه ترین حماسه ها در طول تاریخ ایران را خلق کرده اند. این فیلم برای اولین بار تعدادی از افسران جوان نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را نشان می دهد که اقدام به محاصره و دستگیری قایق نظامی ارتش آمریکا کردند. جوان هایی که ظاهرا زور و بازوی چندانی ندارند و مثل بقیه آدم ها هستند، اما به تعبیر رهبر انقلاب، چون خدا را دارند، قوی ترین نیروی نظامی جهان، یعنی ارتش آمریکا را تحقیر می کنند.
مستند «مجاهدت خاموش» هم بخشی از فعالیت های جوانان دانشجو در مناطق محروم و در قالب گروه های جهادی ار نشان می دهد. مستند «کاروان روایت فتنه» هم روایتگر گروهی از طلبه های جوان است که به طور خودجوش به فعالیت جهادی برای روایتگری و افشاگری درباره حوادث سال 88 می پردازند. البته فیلم های متعددی هم درباره مدافعان حرم در جشنواره امسال حضور داشتند که تقریبا محور همه آن ها ، جوانان بود.
مدافعان حرم، جریان غالب عمار
همان طور که انتظار می رفت، امسال در هفتمین جشنواره مردمی فیلم عمار، موضوع غالب، مدافعان حرم و جبهه مقاومت بود. به طوری که 16 فیلم مستند چنین موضوعی داشتند. از جمله این فیلم ها می توان به «نبرد پالمیرا» اشاره کرد. این فیلم به کارگردانی ساسان فلاح فر به عملیات آزادسازی تدمر در سوریه می پردازد. ویژگی قابل توجه این مستند، نزدیک شدن به روحیات و حالات درونی اعضای لشگر فاطمیون و مبارزان افغانستانی جبهه مقاومت است؛ موضوعی که در مستند «آهنگر» ساخته محمدمهدی خالقی با تمرکز بر یکی از مجاهدان عراقی اتفاق می افتد. در این فیلم با مردی همراه می شویم که پس از فتوای آیت الله سیستانی درباره ضرورت جهاد علیه اشغالگران عراق، اقدام به بومی سازی ساخت موشک در جریان مقابله با تکفیری ها کرد.
مستند «بومرنگ» به کارگردانی محسن نقی زاده هم تاریخچه ای نسبتا کامل اما مختصر از شکل گیری داعش و چرایی ایجاد چنین جریانی است. این فیلم ضمن توجه به اسناد و افشای واقعیات دارای جذابیت دراماتیک بالایی هم هست.
مستند «نبرد پنهان» به کارگردانی ناصر نادری، واقعیت هایی از جبهه مقاومت را از زاویه نگاه حسن شمشادی، خبرنگار صداوسیما در سوریه و خط مقدم نبرد با داعش بازنمایی می کند. یکی از واقعیت های جبهه مقاومت که کمتر به آن توجه شده و این فیلم سعی دارد تا آن را برجسته نماید، حضور و حمایت گروه های مذهبی مختلف مثل مسیحیان، اهل سنت و شیعیان در حمایت از جبهه مقاومت است.
انتقادی که می توان به اغلب فیلم های ساخته شده با موضوع مدافعان حرم و جبهه مقاومت داشت، شباهت زیاد این فیلم ها به هم است. یعنی غالبا فیلم های این حوزه، به صف آرایی رزمنده های جبهه مقاومت در برابر تکفیری ها به طور کلی می پردازند و مسائل یا برداشت های جدید و متفاوت کمتر به چشم می خورد.
داد و بیدار در خان هفتم
موضوع برجسته دیگر در هفتمین دوره جشنواره عمار، توجه به مسائل و معضلات اجتماعی بود. در این زمینه دو فیلم بیشتر قابل بحث هستند؛ «فراموش شدگان» و «داد».
مستند «فراموش شدگان» به کارگردانی میکائیل دیانی، مسئله داغ یک سال اخیر کشور یعنی فیش های نجومی را ریشه یابی کرده است. این فیلم با ساختاری استقرایی در پی کشف عوامل و زمینه های ظهور طیفی از مدیران با درآمدهای نامتعارف است. این فیلم با ورود به زندگی مردم اقشار مستضعف و بازگویی مشکلات معیشتی آن ها آغاز می شود. در ادامه، ناگهان فضای فیلم متفاوت می شود و وارد دنیای اشراف می شویم. پرداختن به فیش های نجومی، بهانه ای است برای نقد مدیریت اشرافی در دولت های مختلف. بنا بر روایت فیلم، این روند همزمان با آغاز فعالیت دولت سازندگی شروع می شود. رئیس جمهور وقت، به طور آشکار مردم را به تجمل گرایی و خرید کالاهای لوکس دعوت می کند. در فیلم، اشاره هایی هم به سفرهای رئیس دولت سازندگی به همراه خانواده اش به مناطق خاص می شود که تکراری است. چون این موضوع پیش از این بارها گفته شده بود. اما برای اولین بار از هزینه های سرسام آور برخی از مسئولان رده بالای دولت وقت برای زیباسازی دکور اتاق مدیریت خود پرده برداشته می شود. این وضعیت در دولت موسوم به اصلاحات بغرنج تر می شود و برای اولین بار در آن دولت، فسادهای گسترده اقتصادی برخی از مسئولان دولتی همه را شگفت زده می کند. کار خوب سازنده های فیلم این است که هم نظر مردم را درباره مسائل اقتصادی بازتاب می دهند و هم اینکه با کارشناس هایی از جریان ها و جناح های مختلف سیاسی درباره چنین موضوعی گفت وگو می شود. نکته قابل تأمل این است که حتی کارشناس های متعلق به جریان اصلاحات نیز دولت های سازندگی و اصلاحات را زمینه ساز گسترش فقر و بی عدالتی و در نهایت فیش های نجومی معرفی می کنند.
فیلم «داد» به کارگردانی حجت الله عدالت پناه هم برای نخستین بار به بازنمایی شلاق کارگران یک معدن پرداخته است. روایت و مانور فیلم روی موضوع بسیار جسارت آمیز و شجاعانه است. فیلم، بی محابا و بدون محافظه کاری به نمایش رنج های طبقه کارگر می پردازد و مسئولان را به محاکمه می کشد. اما ضعف ساختاری و عدم خلاقیت در روایت، مشکل اصلی فیلم است و تأثیرگذاری آن را کاهش داده است.
عمار و حلقه مفقوده سینمای داستانی
بدون تردید فیلمسازان جوان سینمای انقلاب حالا به اصلی ترین جریان در عرصه مستندسازی تبدیل شده اند. جشنواره عمار هم ویترین و تجلی گاه اصلی این جریان است. اما باید این واقعیت را پذیرفت که فیلم های مستند، معمولا مخاطب محدودی دارند و افراد خاصی را جذب می کنند. اگر هدف جشنواره عمار، فتح سینمای بدنه و حرفه ای ایران است و می خواهد روی فضای کلی سینمای کشور تأثیر بگذارد، چاره ای جز ورود به عرصه داستانی نیست. البته امسال هم چند فیلم کوتاه و نیمه بلند داستانی در این جشنواره حضور داشت. ازجمله فیلم «ترمینال غرب» که روایتگر داستانی خانوادگی-سیاسی بود. اما وضع موجود جشنواره عمار در زمینه فیلم داستانی با نقطه مطلوب فاصله زیادی دارد. برگزار کنندگان و سیاستگذاران این جشنواره باید طرح ها و ترفندهایی برای رفتن فیلمسازان جوان متعهد و انقلابی به سمت ساخت فیلم داستانی را دراندازند.