* بحران کره در اين برهه زماني از چه ناشي مي شود؟ به نظرتان حضور ترامپ در قدرت باعث شده است اين شرايط شکل بگيرد؟
** به نظر مي رسد که حضور دو رئيس جمهوري با افکاري نا متعارف در کره شمالي و آمريکا باعث شده مسائل پيچيده تر و مسئله حادتر شود. اين رفتارهاي نامتعارف دو طرف گاهي به مرحله شوخي هم کشيده مي شود و حرف از ديدار و ملاقات دو طرف زده ميشود. کره شمالي با مشکلات و مسائل داخلي اعم از بيکاري و قحطي و گرسنگي و شکل حکومت خود به هر روي بمب هستهاي را ساخته است و به نوعي تبديل به معضل و بحران براي بازيگران منطقه اي و بينالمللي شده است. اين موشک و بمب را وقتي شوروي در گذشته ساخت قابل هضم بود، اين کشور قدرت و قلمرو داشت و به نوعي داعيه صدور ايدئولوژي خود را داشت و مي خواست به همه دنيا چنگ بندازد. اما براي کره شمالي دنبال کردن اين موضوع قابل تفسير نيست که با اينکه منابع و ثروت خاصي در دست ندارد، هزينه زيادي را صرف مسائل نظامي خود کرده است. چه کسي ميخواهد به اين کشور تجاوز کند که تا اين حد سياستهاي نظامي، موشکي و هستهاي را دنبال مي کند.
ريشههاي کار بر مي گردد به دوران بوش پسر که به محض اينکه رئيس جمهوري شد با کره شمالي در زمان کيم جونگ ايل پدر رئيس جمهوري فعلي به تفاهمهايي رسيدند و کره شمالي مرکز توليد مواد راديواکتيوي و نيروگاه قديمي خود را منفجر کرد و مردم کره شمالي و جنوبي بعد از سالها شروع به مبادله و رفت و آمد و ديدار کردند. بوش وقتي به قدرت رسيد خواست چند ضربشست نشان دهد و چند کار غيرعقلايي انجام داد. يکي اينکه چند کشور مانند کرهشمالي، عراق و ايران را محور شرارت اعلام کرد. ريشههاي تشديد اختلاف کره شمالي و آمريکا و لجاجت منجر به انفجار اتمي به آنجا بر مي گردد. حالا آقاي کيم جونگ اون هم که جوان و به قدرت رسيده است به جاي اينکه نگاهي جداگانه نسبت به گذشته داشته باشد و از موقعيتها استفاده کند و با نگاهي تعامل گونه به دنيا امتيازاتي بگيرد و مطمئن باشد که هيچ کشوري با آن کاري داشته باشد روندي ديگر را پي گرفته است و سياستهاي داخلي و خارجي آن شديدتر از پدرش است.
* گفته شد که سامانه موشکي پيشرفته «تاد» در خاک کره جنوبي توسط آمريکا عملياتي شد. به نظرتان کره جنوبي در کنار آمريکا تا چه حد در مقابل آزمايشات موشکي کره شمالي خويشتندار خواهند بود؟
** به نظر مي رسد که کره جنوبي نگاه شديد تنش آميزي ندارد و وحدت دو کره را هم دنبال نمي کند، حتي اگر کره شمالي داوطلب بشود اين موضوع را انجام دهد. به اين خاطر که کره جنوبي مجبور است در آن صورت بخش بزرگي از دستاورهاي خود را در طي پنجاه سال اخير هزينه بازسازي کره شمالي کند. بايد گفت که تهديدي براي کره شمالي وجود ندارد که انقدر هزينه براي ملت و کشور خود ميتراشد. ولي به هر حال اشخاص مهم هستند و وقتي اشخاص موثر باشند در سرنوشت مملکتها سليقه آنها و تمايلات آنها گاهي مي تواند تصميماتي کودکانه را دخيل کند که سرنوشت کشورها را رقم بزند و آنها را با بحران روبرو کند.ترامپ گفته بود که اگر بخواهيم واکنش حادي نشان دهيم مي تواند منجر به قتل ميليونها انسان در اين منطقه شود. بايد به سرمقاله واشنگتن پست در هفته گذشته اشاره کنم که به آقاي اون هشدار داده بود که مواظب خودت باش که با چه کسي طرف هستي، چون ترامپ از تو هم ديوانهتر است. ضمن اينکه طنز و شوخي خاصي در آن نهفته است ولي زبان حال اين روزهاي دنيا هم است.
* به نظرتان شرايط چگونه پيش ميرود. احتمال زد و خورد و تنش و همچنين جنگ وجود دارد؟
** به نظرم شرايط به آن شدت پيش نخواهد رفت. آقاي ترامپ هم ناچار ميشود به شيوههاي متعارف بين الملي برگردد و وارد مذاکره با روسيه و چين شود که از طريق آنها کره شمالي را کنترل کند تا اين کشورها که درکره شمالي نفوذ دارند با آن تماس بگيرند تا دست از اين مسابقه ويرانگر و احمقانه بردارد. البته بايد گفت ويرانگر نه اينکه بمبي بخواهد جايي را ويران کند، بمب بيشتر از هر جايي کره شمالي را ويران کرده است. هزينههايي که اين سياست روي دست کره شمالي گذاشته ملت آن را در بحران شديدي گذاشته است.
به نظر ميرسد که هيچ کشوري نظر طمعي به اين شبه جزيره ندارد و اين طرز فکر رهبر اين کشور است که اين مشکلات را ايجاد کرده است و بايد روزي بفهمد که اين مسير فايدهاي ندارد و بايد ناچارا به توافقي برسند که با آرامش آنرا حل کنند. اگر بخواهند تنش را ادامه دهند و شرايط را به مرحله زد و خرد برسانند، آقاي اون ميتواند رفتارهاي نامتعارف تري بروز دهد. ولي شرايط عراق با کره قابل مقايسه نيست. عراق در يک منطقه استراتژيک با ثروت زير زميني زياد در همسايگي کشورهاي متعدد که صاحب نفوذ و قدرت هستند قرار دارد و کره شمالي هيچ کدام از اين موقعيتها را ندارد، اين است که ناچار خواهد شد شرايط ديگري را بپذيرد.
* کيم جونگ اون در داخل کره هم سياستهاي شديدي پي گرفته که مشکلات فراواني ايجاد کرده است. آيا اين شرايط را مي تواند ادامه بدهد و آمريکا مي تواند از اين موضوع استفاده کند؟
** آقاي اون سليقه خود را به وضع خطرناکي عليه ملت خود به کار مي برد که احتمال دارد بهجاي حمله همه جانبه به اين کشور فکري به حال آن شخص کنند. در درون کره اين مسائل وجود دارد. ايشان شوهر عمه خود را که خود روي کار آورده بود اعدام کرد يا وزير ديگري که کمتر براي او دست زده بود اعدام کرد که به هر حال اين رفتارها مشخص نيست تا به کجا قابل دوام و تحمل است. ولي به هر حال کساني که به موضوع عقلاييتر نگاه مي کنند نبايد با عمل تندي اين تهديد تند بالقوه کره شمالي را تبديل به تهديدي بالفعل کنند، ولو اينکه کره شمالي در اين درگيري شکست بخورد، يک ملت آسيب مي بيند و يک نابودي بزرگي بوجود ميآيد که بايد جلوي آن گرفته شود.
نه چين نه ژاپن و نه روسيه و نه کره جنوبي تمايلي ندارند که تنش در اين منطقه شديدتر و بغرنج تر شود و مخالف درگيري سخت هستند و سعي مي کنند جلوي آنرا بگيرند. از اين رو بيشتر از جنگ به راهکارهاي ديگر مانند فشارهاي اقتصادي فکر مي شود که در تنگنا قرار بگيرند و روشهاي عاقلانهتري را در پيش بگيرد. از طرفي بايد گفت روش درست سازش موقعي نيست که يک کشور را تحت فشار قرار دهند و تحريمها افزايش يابد، بلکه موقعي است که به يک تفاهم بين المللي دست پيدا کنند و از طريق آن به سازش و تعامل برسند.
* به نظر مي رسد چين دوست ندارد در بازي بين کره شمالي و آمريکا طرف غرب پيروز باشد. به نظرتان اگر تنشها افزايش پيدا کند چين چه واکنشي نشان مي دهد؟ همچنين روسيه؟
** هر چند بيشتر مبادلات کره شمالي با چين است ولي کره شمالي ارزش آنرا ندارد که روسيه و چين بخواهند بخاطر آن وارد اتحادي بشوند که به منازعات شديديتري وارد شوند. کره شمالي براي آنها ارزش نظامي يا اقتصادي قابل توجهي نسبت به آمريکا ندارد. منتها براي چينيها مسئله رقابت با آمريکا در مسائلي ديگر مطرح است. آنها ميخواهند اگر قرار است در مورد کره شمالي کوتاه بيايند و به آن فشار بياورند امتيازهايي هم بگيرند. چين اکنون در درياي چين جزاير زير آب دارند که روي آن تاسيساتي ايجاد کردهاند و آمريکا در اين منطقه آمده و ادعا دارد که چرا اين کار را مي کنيد و چند مدعي هم در همسايگان مانند ژاپن و فليپين براي آن بوجود آمده و آمريکا است که نگران قوي شدن قدرت دريايي چين است و نميخواهد در آن نقطه رقيبي براي خودش بوجود بيايد. از اين رو چين ميتواند از اين موضوع استفاده ابزاري بکند.
در ضمن براي ژاپن و چين يک نگراني درجه دومي هم وجود دارد که اگر وحدت کره به نحوي عملي شود در شرايطي که کره از لحاظ اقتصادي بسيار قوي شده است و نيروي هستهاي و موشکي کره شمالي هم به آن افزوده شود آن وقت کره متحد رقيب خطرناکي براي هر دو کشور خواهد بود، بخصوص اينکه کره ايها نوعي کينه تاريخي از بدرفتاريهاي ژاپن در جنگ دوم جهاني از اين کشور دارند. اين نکته اي است که به اصطلاح دور از ذهن است ولي وجود دارد. ولي کره شمالي در موقعيتي نيست که در رقابت با آمريکا چين و روسيه بخواهند با آن اتحادي تشکيل دهند. نه نيازي به آن اتحاد دارند و نه کره شمالي حتي با داشتن بمب اتمي ارزش نظامي دارد که بخواهند در اتحاد با آن خود را بد نام کنند. چنين احتمالي کم است. آنها هم منافعشان ايجاب ميکند که اين عنصر نامعقول در همسايگي آنها آرام بگيرد.
* اگر به نظرتان سازمان ملل قطعنامههاي الزام آوري عليه کره شمالي صادر کنند که آمريکا بخواهد اقدام نظامي عليه آن شکل دهد چين يا روسيه آنرا وتو مي کنند؟
** به نظر مي رسد که چنين قطعنامهاي را وتو کنند چون که تمايل ندارند در کنار مرزهاي آنها اتفاقاتي رخ دهد که زبانههاي آن نه به اروپا و نه به آمريکا ميرسد ولي شرايط منطقهاي آنها را بغرنج تر مي کند و هر واکنش تندي براي همسايگان کرهشمالي مناسب نيست. حتي کره جنوبي و ژاپن هم احتمالا مايل نباشند که کار به آنجا بکشد. شوراي امنيت بستگي دارد که کره شمالي را به عنوان خطري که صلح و امنيت جهاني را تهديد ميکند مانند گذشته بخواهد تحريمهاي اقتصادي بکار بگيرد که به احتمال زياد مانند گذشته اين موضوع از طرف چين وتو نخواهد شد. تحريمهاي اقتصادي و مالي و جلوگيري از نقل و انتقال کالا و پول و تحريمهاي دريايي و هوايي و مثال آن، ولي اگر قرار باشد عليه آن اقدامي نظامي شود احتمال وتو آن بالا است.
سناريوي خودساخته و سردرگمي آمريکا در شبه جزيره کره
شبه جزيره کره به دليل حضور فزاينده نظامي آمريکا و البته سردرگمي در سياستهاي در پيش گرفته شده توسط اين کشور، وضعيت ناپايدار و شکنندهاي به خود گرفته و نويد حوادث تلخ و ناگواري را در صورت تداوم اين روند مي دهد. آمريکا به عنوان يکي از مسببان اصلي تشديد تنشها در شبه جزيره کره اين روزها به شدت دچار سردرگمي بزرگي در اين منطقه شده و دولت دونالد ترامپ رئيس جمهوري آمريکا با اقدامات آني و نسنجيده خود وضعيت منطقه را بدتر و پيچيده تر از قبل کرده است. در حال حاضر با وضعيتي که آمريکا و برخي متحدانش براي شبه جزيره کره ايجاد کردهاند، نمي توان روزهاي آرامي را براي اين منطقه متصور بود و شواهد موجود نشان مي دهد که احتمال بروز حوادث غيرقابل پيش بيني در آن محتمل است.
حدود 60 سال است که کره شمالي زير بار تهديدهاي نظامي آمريکا و حضور سنگين چکمه پوشان ارتش آن کشور بسر مي برد و همچنان وقتي از خطر سقوط حاکميتي خود گلايه مي کند، به ستمگر بودن و تلاش براي ناامن کردن متهم مي شود.آمريکا در تازه ترين اقدام، به برگزاري نشستي در شوراي امنيت مبادرت کرد و هنوز ساعاتي از برگزاري آن نگذشته بود که کره شمالي اقدام به شليک يک فروند موشک بالستيک در پاسخ به نشست مذکور مي کند.
شوراي امنيت که به اعتراف کره شمالي به ابزاري در دستان آمريکا تبديل شده است، در اين نشست يک طرفه که رياستش را رکس تيلرسون وزير خارجه آمريکا بر عهده داشت بي آنکه راهحلي ارايه دهد فقط بر فشارها و قطع روابط ديپلماتيک و تحريمهاي بيشتر بر کره شمالي تاکيد کرده است.مشخص نيست که اگر آمريکا واقعا خواستار حل مساله شبه جزيره کره است چرا به يکباره ناوگروههاي هجومي و هسته اي خود را با زيردرياييهاي داراي موشکهاي هدايت شونده و همچنين جنگنده بمب افکنهايش، به منطقه فرستاده است. هنوز دليلي هم از سوي واشنگتن اعلام نشده است که اين کشور چرا داراييها و تسليحات راهبردي خود را در منطقه مستقر کرده و بر چه اساسي در حال دامن زدن به تنشهاي خود ساخته است.
چنانچه از ابتداي سال جاري ميلادي نيروهاي نظامي آمريکا و کره جنوبي در شبه جزيره کره رزمايش برگزار نميکردند يا نشستهاي شوراي امنيت از سوي آمريکا براي فشار بر کره شمالي هدايت نمي شد، طبيعتا کره شمالي هم 9 فروند موشک بالستيک پرتاب نميکرد. مشخصا آمريکا در حال لشکرکشيهايي به منطقه است که کره شمالي نمي تواند ناديده بگيرد و اين کشور اکنون به غير از تحريمهاي اقتصادي کمرشکن، خود را زير سايه تهديدهاي نظامي آمريکا مي بيند و طبيعي است به سمت آزمايشهاي بيشتر موشکهاي بالستيک گام بردارد که سابقه پنج آزمايش اتمي هم دارد.
اگرچه بسياري از کارشناسان معتقدند که اين کشور با بحران سازيهاي پي در پي عليه کره شمالي به دنبال اهداف داخلي و جهاني از جمله ايجاد رقابت تسليحاتي در جهان براي فروش سلاح بويژه به کشورهاي شرق آسياست، اما بسياري از ناظران سياسي و نظامي و حتي در درون آمريکا تاکيد دارند که سياستهاي آمريکا در مقابل کره شمالي با ناکامي همراه شده است، زيرا هر چه بر فشارهاي آمريکا افزوده شود، در مقابل کره شمالي سياستهاي مقاومتي را تشديد کرده است. به نظر مي رسد که آمريکاييها يک سناريوي خودساخته را به يک موضوع حساس و بغرنج و بحراني در شبه جزيره کره تبديل کرده اند که در نهايت نتيجه اش هرج و مرج ديپلماتيک براي واشنگتن و ديگر بازيگران و در هم آميختگي شرايط در منطقه شده است.
اظهار نظرهاي پي در پي مقامهاي ارشد منطقه و آمريکا نشان ميدهد که همه در اين سناريوي واشنگتن دچار به هم ريختگي شدهاند و براي همين روسها خيلي زود هشدار دادند که هر اشتباهي فاجعه هولناک به دنبال دارد و چين با کشيدن خط قرمز براي آمريکا گفت که اين کشور و کرهجنوبي حق عبور از آن براي جنگي که همه را متضرر خواهد کرد، ندارند. همه بازيگران يکديگر را تهديد کرده و به هم هشدار مي دهند و تهديدها ديگر فقط مختص به آمريکا و کره شمالي نيست. ادامه دارد...
ش.د9600307