(روزنامه اعتماد ـ 1396/05/10 ـ شماره 3868 ـ صفحه 13)
چندي قبل، مسوولان نيروي انتظامي از فعاليت ٢٠٠ الي ٢٥٠ هزار قاچاقچي مواد مخدر در ايران خبر دادند. اين اعداد، مخاطبان را به اين اشتباه مياندازد كه مافياي مواد مخدر در ايران از ٢٠٠ الي ٢٥٠ هزار قاچاقچي تشكيل شده است. ممكن است اعضاي زيرشاخهها، تعداد قابل توجهي باشد اما قطعا سود كلان اين تجارت، در ميان تعداد معدودي تقسيم ميشود. شايد اعضاي اصلي شبكه كه نيروي مقابله ايران، اطلاع زيادي از هويت واقعي آنها ندارد، حاضر باشند دامنه سود انحصاري خود را در ردههاي پايينتر و در سطح خرده فروشي، بين تعداد زيادي (همان عدد اعلامي نيروي انتظامي) تقسيم كنند اما قطعا، وقتي كار به پولشويي سود اصلي حاصل از تجارت كلان ميرسد، ارقامي مدنظر است كه انحصار آن در اختيار معدودي بيش نيست؛ معدودي كه شايد نيروهاي مقابله با مواد مخدر هم صرفا بر اساس حدس و گمان درباره مشي فعاليت سرشاخههايي همچون گمشادزهي و بامري و قورباغه مكران، از دايره امن منتج به روساي اصلي يك تصوير احتمالي ترسيم كنند. خرده فروشاني كه طي سالهاي گذشته، خبرنگار «اعتماد» با آنها صحبت كرده و از محل فروش چند كيلو هرويين يا شيشه، چند ميليون تومان در روز كاسب بودهاند، هيچگاه سرشاخهها را نديدهاند و صرفا از «علي و هومن و آرش و حميد و فريدون و...» نام ميبرند كه صاحبان اين اسامي مستعار هم، فقط يك پله و نه بيشتر، بالاتر از اين خرده فروشان ايستادهاند. حتي صاحبان پاتوقهاي خياباني مصرف مواد كه به دليل نوع فعاليت پاتوق، صاحبنام شدهاند، از توزيعكننده اصلي، هيچ نميدانند و البته، نميخواهند هم كه بدانند كه حدس ميزنند در ايران هم، سرشاخههاي اصلي، گاه، رد پايشان تا بدنه مستحكم قدرت و ثروت هم كشيده ميشود (مانند نخست وزير اسبق ايتاليا و برادر رييسجمهوري اسبق افغانستان) كه مصونيتهاي سياسي، اقتصادي و حتي اجتماعي هر گونه امكان پيگيري و برچسبزني را از نيروي مقابله سلب ميكند.
تمايل مافياي ايران به واردات و پا پس كشيدن از ورود به عرصه توليد، بايد به عنوان يكي ديگر از ويژگيهاي شبكه قاچاق مواد مخدر در اين كشور مورد توجه باشد. همچنان كه انحصار تجارت مخدرها و محركهاي سنتي در دنيا، براي مافياي كشورها يك برند قدرت به شمار ميآيد، ايران هم از اين وضعيت مستثني نيست. به نظر ميرسد مافياي ايران هم مانند ساير شبكههاي جهاني مواد مخدر، ورود به عرصه توليد روانگردانها را براي آبروي شجره خود عار ميشمارد. صرفنظر از سابقه تاريخي مصرف روانگردانها در دنيا، مواد روانگردان با اين تركيبات و ضمايم امروزي، براي مافياي مواد مخدر ايران همچون مُدهاي زودگذر بيريشهاي هستند كه بيشتر، حيثيت حرفهاي آنها را خدشهدار ميكند تا اينكه سود تضمين شده و آيندهسازي به دنبال داشته باشد. دولت ايران، هر سال در سالگرد مبارزه با مواد مخدر، چند ده كيلو مواد روانگردان به آتش امحا ميسپارد در حالي كه بنا بر اظهارات رسمي مسوولان، از مجموع ترياك توليد شده در افغانستان، سالانه حدود ١٥٠٠ تن وارد ايران ميشود كه يك سوم اين مقدار در داخل كشور مصرف شده، حدود يك سوم توسط نيروي مقابله ايران كشف ميشود و باقيمانده هم در مسير ترانزيت به سمت آسياي ميانه از كشور خارج ميشود. تجارت ترياك و مواد بر پايه آن، نه فقط در ايران، هنوز در دنيا ارج و قرب خاصي دارد كه براي سران مافيا مانند سرقفلي غيرقابل فروش است. ممكن است در مقطعي كوتاه و در نياز سنجي بازار و به پيروي از مطالبات روز، مافيا وارد عرضه روانگردانها شده باشد اما روند تمركز نيروي مقابله با مواد مخدر ايران، نشان ميدهد كه بازار، همچنان در دست گل خشخاش است.
كارشناسان، «مافيا» را چگونه ميبينند؟
پرويز افشار، معاون كاهش تقاضاي ستاد مبارزه با مواد مخدر، در گفتوگويي كه چندي قبل با «اعتماد» داشت در تحليل عملكرد مافياي مواد مخدر در ايران گفت: «واقعا نميتوانيم بگوييم كه چند درصد قاچاقچيان ترانزيت مواد مخدر از افغانستان به اروپا (از مسير ايران) ايراني هستند كه اگر اين افراد را ميشناختيم، حتما در هر نقطه از دنيا بودند ميتوانستيم به آنها ضربه بزنيم. بر اساس محاسبات شفاف، سود ترانزيت مواد از افغانستان به كشورهاي حوزه بالكان و اروپا حدود ٣٠ ميليارد دلار است و حتما، تعدادي از اعضاي اين شبكه ايراني هستند كه البته دانه درشتهاي تجارت مواد مخدر، عمدتا آنطرف مرز و در ساير كشورها هستند و واسطههاي اين شبكه در داخل كشور در حال فعاليت هستند.»
فكر ميكنيد مافياي ايران، هم سطح، بالاتر يا پايينتر از شبكههاي جهاني است؟
«واقعا نميتوانم اظهارنظر كنم. تعدادي از دانهدرشتهايي كه در ايران سالها تحت تعقيب بودند، با ردزنيهاي اطلاعاتي دستگير شدند اما به هر حال، قاچاقچي بينالمللي، قاچاقچي بينالمللي است.»
نهادهاي غيردولتي فعال در كاهش آسيبهاي اعتياد، به دليل ارتباط دايمي با معتادان داوطلب حمايت، مواجهاتي هم با خردهفروشان و گردانندگان جزء كلنيهاي مصرف دارند؛ مواجهاتي كه ميتواند ردي به تحليل درباره فعاليت مافياي مواد مخدر در ايران بكشد. عباس ديلميزاده، مديرعامل جمعيت خيريه تولد دوباره، در گفتوگو با «اعتماد» در نگاهي به ماهيت و عملكرد شبكه قاچاق مواد مخدر در ايران ميگويد: «نگاهي به وضعيت توليد و فروش ترياك در افغانستان، ميتواند تصويري از ساختار مافياي مواد مخدر ايران به دست دهد. فراموش نكنيم كه در افغانستان، آزمايشگاههاي توليد هرويين هم فعال هستند و بنابراين، كالاي ترانزيت از ايران به سمت اروپا و امريكا، ترياك و هرويين خواهد بود. اين سوال را بايد مطرح كنيم كه آيا يك قاچاقچي جديد ميتواند وارد خاك افغانستان شده و ٥ الي ١٠ تن ترياك خريداري كند بدون آنكه شناسايي شود؟ پاسخ اين سوال منفي است زيرا كشاورزان افغان، توليدكنندگان خرد هستند كه محصولشان را يا در سطح خردهفروشي عرضه كرده يا به بنكدارهايي ميفروشند كه مشتريان خاص، سراغ همان بنكدارها خواهند آمد چون تجارت و اقتصاد مواد مخدر در دست آنهاست. بنابراين، قاچاقچي ايراني هم صرفا قادر به خريد و فروش در سطح خرد خواهد بود و احتمالا، ما در ايران، واردكنندگان و فروشندگان خرد بيش از ساير كشورها داريم چنانكه بنا بر اعلام رسمي، بخش اعظمي از زندانيان ما، محكومان جرايم مواد مخدر هستند كه اين اتفاق، ناشي از پراكندگي حجم قاچاق و توزيع و فروش خرد در داخل كشور است. اما اين اتفاق به اين معنا نيست كه قاچاقچيان در حجم كلان در كشور نداشته باشيم چون در طول سال، موارد متعددي از درگيريهاي مسلحانه مرزي قاچاقچيان با نيروي انتظامي را شاهد هستيم كه قطعا، قاچاقچي براي حجم خرد از ماده مخدر، دست به اسلحه نميبرد كه ريسك مجازات اعدام را هم بر خود تحميل كند و حتما حجم بالايي از مواد در حال جابهجايي است.»
سعيد صفاتيان، رييس كارگروه كاهش تقاضاي اعتياد مجمع تشخيص مصلحت نظام، در گفتوگو با «اعتماد» به يك ويژگي مشترك مافياي مواد مخدر ايران با ساير كشورها اشاره ميكند؛ اتاق فكر.
« تاكيد دارم كه مافياي مواد مخدر يك اتاق فكر دارد و تغييراتي كه در جامعه ميبينيم، گران شدن شيشه، كم شدن ترياك، ورود دوباره هرويين، افزايش مصرف داروها و... اتفاقي نيست. يك اتاق فكر مشترك در شبكههاي مافيايي، چه در داخل كشور يا در سطح جهاني، با رصد نياز جامعه، نوع مبارزه نيروهاي مقابله، برنامههاي پيشگيري و درمان، مدل عرضه را طراحي ميكند. اتاق فكري كه متاسفانه اعضاي بسيار خوش فكر و باهوشي دارد و از اطلاعات درست و بدون سانسور دريافت شده از مسيرهاي چندگانه بهره ميگيرد. نميتوان گفت كه اين اتاق فكر، در داخل كشور است يا حتي اعضاي آن، ايراني يا غير ايراني هستند اما قطعا اين اتاق فكر، از پشتوانههاي اقتصادي و علمي بسيار قدرتمندي برخوردار است و با تجهيز به سيستم بسيار پويا، از ضعف نظام مقابله ما، حداكثر استفاده را ميبرد. در عين حال، به نظر ميرسد اعضاي مافياي مواد مخدر، در جايگاه واقعي خود قرار دارند ضمن آنكه يكي از ويژگيهاي مافيا، گستردگي روابط در تمام حوزههاي علمي، اقتصادي و... است.»
همسايگي با افغانستان تاثيري در ساختار مافياي ايران دارد؟
« بله، به دليل ارزاني قيمت و تسهيل دسترسي. افغانستان، نيروي حفاظتي قدرتمندي براي مرزهاي خود ندارد و ساختار قدرت در افغانستان و حجم بالاي توليد ترياك در اين كشور، به واردات آسان و قيمت نازل ترياك در ايران منجر ميشود و به همين دليل، ساختار مافيا در ايران، مشابه ساختار مافياي كشورهاي توليدكننده مواد مثل امريكاي جنوبي است.»
تا دو دهه قبل، با اين حجم جرايم سازمان يافته و قاچاق مسلحانه مواد مخدر در ايران مواجه نبوديم. علت تغيير رويكرد مافيا را چگونه تحليل ميكنيد؟
«سيستم انتظامي در ايران قدرتمندتر عمل ميكند و به همين دليل، شبكه قاچاق، روشهاي قديمي را كنار گذاشته و ناچار به درگيريهاي مسلحانه است. در عين حال، حجم مواد در حال جابهجايي كه با ميزان سود ارتباط دارد هم، احتمالا رو به افزايش است.»
صفاتيان فرضيه گرايش به تجارت تكمحصولي در مافياي ايران را اينگونه تاييد ميكند: «به نظر من هم ردههاي بالا، تك محصولي كار ميكنند چون با اين شيوه، بازار را در دست ميگيرند. ورود همزمان ردههاي بالاي مافيا به شيشه، حشيش و مورفين، كمي دشوار است چون با تجارت تك محصولي، بيشتر ميتوانند امنيت شبكه را تامين كنند در حالي كه براي يك سيستم چند لايه بايد افراد مختلفي را هم درگير كنند كه همين اتفاق، امنيت شبكه را به خطر مياندازد.»
اين جملات، قطعا سايه محوي از شبكهاي است كه هيچ مقام مسوولي از مختصات آن اطلاعي ندارد. دل مان را خوش ميكنيم كه اسمي را، خطوط چهرهاي را، خبر محرمانهاي را به ذهن سپردهايم اما در واقعيت، Mafia يك شبح محو غيرقابل رويت است.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=82025
ش.د9601541