بر اساس آیات و روایات میتوان چنین استنباط کرد که بزرگترین نعمت الهی «دین» است. در دین جایی وجود دارد که سنگ تمام نعمتهای خداوند است و آن ولایت است. جایی که آیه اکمال دین در رابطه با آغاز امامت نازل میشود، به یأس دشمنان هم اشاره دارد. این یعنی قرآن بیولایت قرآن نیست. رسول اکرم(ص) نیز جدا نشدن قرآن از ولایت را به صورت نفی ابد بیان کردهاند.
به عبارتی، قرآن قانون اساسی سبک زندگی الهی است و باب ورود به این قانون، ولایت است. علامه طباطبایی(ره) تعبیری دارند که قرآن عامل گمراهی عدهای شده است؛ چون آن عده از باب ولایت وارد نشدهاند. هرکس از طریق ولایت سراغ قرآن نرود، قرآن نه تنها او را هدایت نمیکند، بلکه او را گمراه هم میکند. در مسئله «حکمرانی و ولایت» باید به چند نکته توجه داشت؛ اول کارکردهای ولایت است که در رأس این حکمرانی قرار دارد؛ اولین کارکرد ولایت، مُبَین قرآن بودن و دومین کارکرد هم مجری قرآن بودن است. کارکرد سوم ولایت، مدافع دین و قرآن بودن است.حضرت امام خمینی(ره) هم زمانی که میخواهند وصیتنامهای برای بقای انقلاب بنویسند، آن را با حدیث ثقلین شروع میکنند؛ حقیقت انقلاب، اسلام است و حقیقت اسلام تمسک به ثقلین. حکمرانی در فضای انقلاب اسلامی هم مبتنی بر ثقلین است.
بر این اساس، غدیرخم یک امر اساسی را در حکمرانی مبتنی بر اندیشه الهی نشانهگذاری میکند و آن، اینکه نمیتوان حاکمیت مبتنی بر اندیشه الهی را پیش برد مگر اینکه تبعیت از دو بال قرآن و ولایت را با هم داشت، هیچ یک بر دیگری پیشی ندارند.
نمیتوان مدعی ولایتمداری بود، اما فرازهای اساسی در سیاست، اقتصاد، فرهنگ، جامعه و... را مبتنی بر قواعد دشمن اعم از کفار و مشرکین پیش برد و قرآن در این صحنهها در مهجوریت باشد، یا بالعکس عمل به قرآن مدلی از حکمرانی بدون وجود ولایت باشد و تفسیر غلط از قرآن را به عنوان دین به مردم عرضه کنند که هر دوی اینگونهها انحراف از دین خواهد بود.
امروز که بار دیگر تجدید غدیر در سال ۱۴۰۲ را در پیش داریم، توصیه اینجانب مبتنی بر بازخوانی پیام غدیر در آیات مربوطه و در خطبه پیامبر اکرم(ص) توجه همهجانبه به موضوع ولایت و قرآن در راستای یکدیگر است، که اگر پیشبرد حکمرانی اسلامی در جمهوری اسلامی ایران تداوم داشته باشد، چیزی که در میان همه انبیا در تاریخ نبوت و در میان همه ائمه اطهار(ع) در تاریخ امامت برای بیش از ۴۴ سال بینظیر است، توجه به ولایت و قرآن است. آنجایی که رهبر معظم انقلاب بر ضعف نظریهپردازی مبتنی بر قرآن برای حکمرانی گلایه کردند، نقطه مهم این ماجراست. مسئله غدیر و التزام همراهی دو ثقل در حکمرانی اسلامی در شرایطی که انقلاب اسلامی برای گذار از مرحله سوم در حوزه نظریهپردازی مبتنی بر قرآن دچار ضعف است، این پیام را دارد که اگر مدعی ولایتمداری هستیم، باید این ضعف را پوشش دهیم.
مردم در انقلاب اسلامی و در جمهوری اسلامی به عنوان عموم جامعه در ولایتمداری سنگ تمام گذاشتند، اما امروز مسئله غدیر و حکمرانی دینی نیازمند توجه نخبگان و اندیشمندان است تا عقبماندگیهای این حوزه جبران شود.