(ماهنامه آمريكا از نگاهي ديگر - 1382/04/23 - شماره 108 - صفحه 75)
اين روزنامه با انتشار مقالهاي به ارزيابي تشديد فشارهاي آمريكا عليه جمهوري اسلامي ايران پرداخته و نوشته است: جنگ عليه ايران مطمئنا به انزواي بيشتر آمريكا در درون جامعه بينالملل منجر خواهد شد. اين روزنامه در مقالهاي تحت عنوان «آيا جنگ عليه ايران قريبالوقوع است؟» مينويسد: در حالي كه دود ناشي از شليك گلولههاي بر فراز عراق كاملا ناپديد نشده است، آمريكا هم اكنون قدرتنمايي خود را عليه كشوري ديگر در خاورميانه آغاز كرده است. به نوشته اين روزنامه، آمريكا در پي سه حمله انتحاري تروريستي در رياض، فورا تماسهاي پنهاني خود را با ايران در ژنو قطع و اين كشور را به پناه دادن به اعضاي شبكه القاعده متهم كرد.
اين روزنامه مينويسد: در همان هنگامي كه واشنگتن بر تهران فشار ميآورد، دو حادثه ديگر به تيرگي بيشتر روابط آمريكا و ايران منجر شد. اين مقاله انتشار گزارش آژانس بينالمللي انرژي اتمي در مورد كوتاهي ايران در تعهد خود براي گزارش دادن مكانها و استفاده از مواد هستهاي به اين آژانس را يكي از حوادث تيرهكننده بيشتر روابط آمريكا و ايران دانست.
حادثه ديگر، حمايت آمريكا از تظاهرات ضد دولتي بود كه در تهران به وقوع پيوست. به نوشته اين روزنامه، گزارشهاي رسانههاي غربي از اين امر حكايت دارد كه آمريكا در پي جنگ در عراق، اكنون توجه خود را به ايران معطوف كرده است. اين روزنامه چيني با اشاره به اينكه آمريكا و ايران از زمان پيروزي انقلاب اسلامي در ايران با يكديگر داراي اختلاف هستند. افزود: انقلاب ايران باعث قطع نفوذ آمريكا در ايران شد و واشنگتن كنترل خود بر منابع غني نفت ايران را از دست داد.
آمريكا در سال 1980 روابط ديپلماتيك خود را با ايران قطع و بر اين كشور تحريم اقتصادي اعمال و در جريان جنگ عراق و ايران در دهه 80 از صدام حسين رييسجمهوري وقت عراق حمايت كرد. تاميز اقتصادي چين ميافزايد: آمريكا و عراق به عنوان دو متحد، يك دهه بعد و در پي تهاجم عراق به كويت، به دشمنان يكديگر تبديل شدند و اين امر ماشه جنگ 1990 خليجفارس را چكاند. به نوشته اين روزنامه، آمريكا از آن زمان به بعد سياست مهار را عليه ايران و عراق به كار گرفت.
براساس اين گزارش، حملات تروريستي 11 سپتامبر در آمريكا سياست واشنگتن در قبال ايران را به بستري جديد سوق داد. تاميز اقتصادي چين خاطر نشان كرد كه آمريكا در گزارش راهبرد امنيت ملي جديد خود كه در 20 سپتامبر سال 2002 منتشر كرد. عراق، ايران و كره شمالي را «محور شرارت» ناميد. براساس اين گزارش، جنگ افغانستان در سال 2002 و جنگ عراق در سال 2003 حضور راهبردي آمريكا در پشت دروازههاي ايران را كامل كرد. اين روزنامه افزود: ايران كه به دنبال استفاده از نفوذ سنتي خود بر دو همسايهاش است، به نوبه خود تلاش ميكند كه عراق و افغانستان پس از جنگ، تبديل به دست نشاندههاي واشنگتن نشوند. اين مقاله ميافزايد: چگونگي مقابله با حكومت اسلامي ايران كه گفته ميشود حاكميت آن مانعي براي اصلاحات آمريكا در عراق و افغانستان است، تصميمي براي كاخ سفيد و پنتاگون محسوب ميشود.
به نوشته تايمز اقتصادي چين دو گزينه براي دولت آمريكا در مورد ايران وجود دارد. گزينه نخست بكارگيري زور از سوي آمريكا براي سقوط حكومت اسلامي ايران كه واشنگتن از اين طريق ميتواند به راه حلي براي مناقشات خود با ايران دست يابد و گزينه دوم اعمال فشار بر ايران از طريق آژانس بينالمللي انرژي اتمي، اتحاديه اروپا و روسيه براي مجبور كردن اين كشور به رها كردن برنامه هستهاي خود است. براساس اين گزارش، واشنگتن در عين حال ميتواند رژيم ايران را از طريق حمايت و تشويق احزاب مخالف داخلي بيثبات كند.
اين مقاله افزود: در ميان محفل تصميمگير در دولت آمريكا، كساني هستند كه به گزينه اول تمايل دارند. اين مقاله در عين حال ميگويد كه چنين ديدگاهي به ديدگاه اصلي در داخل دولت بوش تبديل شده است. تايمز اقتصادي چين در ادامه تحليل خود به بررسي مخالفتها به بكارگيري گزينه نظامي عليه ايران ميپردازد. اين روزنامه مينويسد: در حالي كه 200 هزار نيروي آمريكايي در عراق و افغانستان درگير هستند، جنگ عليه ايران به طور حتم به درگير شدن هر چه بيشتر نيروهاي آمريكايي منجر خواهد شد. تاميز اقتصادي چين افزود: با در نظر گرفتن عدم حمايت سازمان ملل، ناتو و شمار بسياري ديگر از كشورها در مورد جنگ عليه عراق، جنگ عليه ايران مطمئنا به انزواي بيشتر آمريكا در دورن جامعه بينالمللي منجر خواهد شد.
اين روزنامه در ادامه مقاله خود مينويسد: در حالي كه انتخابات رياست جمهوري آمريكا در راه است بوش براي تقويت وجهه خود به پيروزي در انتخابات با وظايف دشوار احياي اقتصاد آمريكا و محقق كردن طرح صلح خاورميانه موسوم به «نقشه راه» رو به رو است. اين مقاله ميافزايد: اظهاراتي كه از سوي كاخ سفيد و پنتاگون صورت ميگيرد از اين امر حكايت دارد كه آمريكا گزينه بيثبات كردن ايران را ترجيح ميدهد.
براساس اين گزارش، پنتاگون 20 ژوئن سال جاري گفت كه آمريكا هنوز طرحي براي اقدام نظامي عليه ايران ندارد اما در عين حال هشدار داد. اين حق را براي خود محفوظ ميداند كه براي توقف برنامه سلاحهاي هستهاي ايران از ابزارهاي نظامي استفاده كند. به نوشته اين روزنامه، آمريكا در عين حال از آژانس بينالمللي انرژي اتمي قوي خواستار اتخاذ موضعي جديتر در قبال ايران شد و از ايران خواست بودن قيد و شرط بازرسيهاي بيشتر اين آژانس از تاسيسات هستهاي خود را بپذيرد. اين مقاله ميافزايد: واشنگتن از سويي بطور آشكاري از تظاهرات ضد دولتي در ايران حمايت ميكند و از دولت ايران خواستار احترام به خواستههاي تظاهركنندگان شده است.
تاميز اقتصادي چين ميافزايد: به نظر ميرسد كه دولت بوش موضعستيزه جوي پنتاگون را در مورد اين امر پذيرفته است كه آمريكا بايد به احزاب مخالف داخلي ايران به منظور سرنگوني رژيم اين كشور كمك كند. با اين حال، تهران از سويي راهكارهاي خاصي را در چانهزني و تعامل با واشنگتن داراست. ايران در حالي كه دارا بودن هرگونه برنامه سلاحهاي هستهاي را رد ميكند، بر اين امر تاكيد دارد كه محق است كه برنامه هستهاي را براي اهداف صلح آميز در اختيار داشته باشد.
به نوشته اين روزنامه ايران در قبال در خواست آژانس بينالمللي انرژي اتمي موضعي مبهم اتخاذ كرده است. فشار آمريكا بر ايران احتمالا برنامه هستهاي ايران را به تعويق خواهد انداخت اما نميتواند تهران را به دست برداشتن از اين برنامه مجبور كند مگر آنكه از زور استفاده كند. براساس اين گزارش، ايران به عنوان يكي از بازيگران مهم در خاورميانه، با آمريكا در اقدام خود براي يافتن اسامه بنلادن و رژيم طالبان در افغانستان و در جنگ عراق همكاري كرد. آمريكا در عين حال به حمايتهاي ايران در مبارزه خود با تروريسم نياز دارد.
ش.د820372ف