انتخابات مرحله دوم انتخابات مجلس دهم، در روز جمعه دهم ارديبهشت ماه در حالي در ۲۱ استان و در ۵۵ حوزه انتخابيه برگزار شد که 136 نامزد انتخاباتي براي کسب ۶۸ کرسي مجلس به رقابت پرداخته بودند. هرچند در مورد گرايش سياسي راهيافتگان به مرحله دوم انتخابات بين جريانهاي سياسي و رسانههاي وابسته به آنها اختلاف وجود دارد و جريانهاي سياسي سعي دارند تا افراد بينابين و مستقلي که از امکان رايآوري بالا برخوردارند را به نحويي در فهرست مورد حمايت خود قرار دهند، اما در مجموع در مورد گرايشهاي سياسي افراد ميتوان گفت که 57 نامزد اصولگرا، 41 نامزد اصلاحطلب، 4 نامزد اعتدالگرا و 34 نامزد مستقل به دور دوم انتخابات راه يافته بودند.
حضور بيش از پنج ميليون نفر که ميزان مشارکتي بالاي 30 درصد در دور دوم را نشان ميدهد، حکايت از آن دارد که اين دور از انتخابات نيز عليرغم آنکه بطور طبيعي ميل افراد براي حضور کاهش مييابد، در طراز قابل قبولي برگزار گرديده است.
نتايج اعلامي حکايت از آن دارد که کفه منتخبين دور دوم به سمت ليست اميد سنگيني ميکند. البته نکات ظريفي در اين ميان نهفته است و آن اينکه به عنوان نمونه در ميان منتخبان اصلاح طلب، 10 نفر در مرحله اول در فهرست اميد نبوده و بصورت مستقل حضور داشتند که در مرحله دوم در ليست اميد قرار گرفتهاند. اين در حالي است که اين همگرايي براي فهرست ائتلاف اصولگرايان تنها براي 2 نفر انجام گرفته است. اين ماجرا حکايت از آن دارد که اصلاح طلبان براي موفقيت در دور دوم تلاشهاي بيشتري کرده و از حداکثري لابيگري و رايزني بهره بردهاند. حاصل اين تلاش را ميتوان در موفقيت نسبي آنان مشاهده نمود که در قالب اختصاص نيمي از آراء مرحله دوم به منتسبين اين ليست عينيت يافته است.
اما نکته اصلي قابل ملاحظه آن است که ليست اميد علي رغم موفقيت نسبي در اين دوره نتوانسته تعداد نامزدهاي خود را در مجلس تا آن حد بالا ببرد که حائز اکثريت مجلس گردد. بر اساس برآوردهاي موجود از ۲۹۰ نماينده مجلس، بيش از نيمي از آنها (حداقل ۱۵۵) نفر اصولگرا و يا مستقلين متمايل به اصولگرايي ميباشند و کمتر از نیم باقیمانده (حداکثر ۱۳۴ نفر) نيز اصلاح طلب، اعتدالگرا و مستقلين حامي اصلاحات هستند. برخي از کساني نيز که با حمايت اصلاح طلبان در مرحله دوم وارد مجلس دهم شده اند، اصلاح طلب نبوده و اين جريان سياسي به اجبار تن به حمايت از اين افراد داده است، لذا امکان واگرايي بخشي از منسوبين ليست اميد از احتمال بالايي برخوردار است.
اين وضعيت حکايت از آن دارد که محمدرضا عارف، سرليست فهرست اميد، کار دشواري براي تصدي رياست مجلس دهم پيش روي خود دارد و احتمالا رقيب وي علي لاريجاني از شرايط مناسبتري برخوردار است. فراموش نکنيم که اخبار و شايعاتي مبني بر عدم تمايل اعتداليون به رياست مجلسي عارف در اين ايام به گوش رسيده است که ميتواند مويد وجود شکافي بين اصلاح طلبان و اعتداليون ليست اميد باشد! و آن را به ائتلافي شکنندهاي تبديل کند که خيلي زود به خط پايان عمر سياسي خود رسيده است!
توازن و نزديکي وزن جريانهاي سياسي راه يافته به مجلس البته حکايت از آن دارد که در هيئت رئيسه شاهد حضور موثر هر دو جريان خواهيم بود و رقابت شديدي براي راهيابي به هيئت رئيسه وجود خواهد داشت. وضعيت کميسيونهاي تخصصي مجلس نيز به همينگونه خواهد بود. در اين ميان وزن مستقليني که هنوز گرايش سياسي خود در مجلس آينده را به طور کامل مشخص نکردهاند، بيش از پيش احساس ميشود. اينکه اين مستقلين از ميان فراکسيون اعتداليون – اصلاحطلبان و اصولگرايان کدام را برگزينند، يکي از مهمترين عواملي است که در ترکيب مجلس اثرگذار است.
با اين حال بايد منتظر ماند تا آخرين رايزنيهاي جريانهاي سياسي در کمتر از يک ماهي که به آغاز کار مجلس دهم مانده صورت گيرد و بعد از آن است که با قطعيت بيشتري ميتواند در مورد ترکيب مجلس آينده سخن گفت.