(روزنامه جوان ـ 1394/10/28 ـ شماره 4727 ـ صفحه 9)
** نمرباقر النمر با صراحت خواستار انقلابي در عربستان سعودي شده بود. او صداي اعتراض و نارضايتي شيعيان عربستان سعودي بود، به ويژه نسل جواني كه اميد زيادي ندارند حتي صدايشان شنيده شود. نمر در سال 2012، اندكي پس از اينكه طي يك سخراني شاهزاده نايف را محكوم كرد، بازداشت شد. شاهزاده نايف _ وزير داخلي سابق عربستان كه به تازگي مرده است (ژوئن 2012) و پدر وليعهد و وزير داخلي كنوني_ به مدت دو دهه رياست پرونده امنيتي {شيعيان} را به عهده داشت و به نقض حقوق بشر به ويژه در برخورد با اقليت شيعه مورد سرزنش قرار گرفته است. نمر حتي زماني كه در زندان بود حاضر نشد از گفتههاي خود عقبنشيني كند. خواستههاي شيعيان در طول چند سال گذشته همواره يكي بوده است. آنها از دولت خارج گذاشته شدهاند و نميتوانند به سطوح عالي اقتصادي دست پيدا كنند. عربستان سعودي هيچ وقت يك وزير شيعه نداشته است، فقط يك سفارت شيعي در تمامي تاريخ عربستان سعودي وجود داشته و آن متعلق به ايران بوده است. مناطق شيعيان از نظر اقتصادي در حاشيه قرار داده شدهاند. تشيع هيچگاه به عنوان اسلام اصيل شناخته نميشود. سعوديها در مدارس ابتدايي در حال آموزش اين مسئله هستند كه شيعيان مؤمن نيستند.
اگر عربستان اراده سياسي براي در حاشيه قرار ندادن شيعيان داشته باشد اين خيلي براي آنها راحت خواهد بود. سپس آنها خواهند توانست مانع نفوذ ايران شوند به خاطر اينكه اين مردمان عرب هستند و احساس قرابت زيادي با ايران نميكنند. اما عربستان سعودي اين كار انجام نميدهد به خاطر اينكه فرقهگرايي ابزاري است كه آنها استفاده ميكنند. هماكنون نيز كه منابع اقتصادي رو به كاهش است انجام اين مسئله حتي غيرممكن خواهد بود
* آيا عربستان سعودي پيشبيني ميكرد كه اعدام شيخ نمر با اين واكنش گسترده مواجه شود؟
** آنها احتمالاً پيشبيني نميكردند كه واكنشها اينقدر بزرگ باشد اما به اين نتيجه رسيده بودند كه اعدام شيخ نمر تنشهاي فرقهاي را افزايش خواهد داد و تمامي بازيگران شيعي در منطقه به آن پاسخ خواهند داد. آنها ميدانستند كه اين كار سنيهاي سعودي را زير پرچم آنها گرد خواهد آورد به خاطر اينكه آنها شيخ نمر را دوست نداشتند. آنها همچنين نياز داشتند اين كار را انجام بدهند به خاطر اينكه دولت سعودي در حال اعدام عدهاي از اعضاي القاعده بود. عربستان سعودي نوعي اتحاد تاكتيكي با القاعده در شبه جزيره عرب در جنگ يمن دارد، هر دو آنها در يك جبهه واحد {عليه انصارالله} ميجنگند. به نظر ميرسد وقتي آنها تصميم گرفتند اين اعضاي القاعده را اعدام كنند نياز ديدند كه چند نفر شيعه نيز به آنها اضافه كنند تا عواقب داخلي آن را محدود كنند.
هماكنون شيعيان ميگويند كه نمر رهبر ما بود پس فرقهگرايي در داخل افزايش مييابد و باعث ميشود سنيها احساس كنند كه آنها نياز دارند پشت سر خانواده پادشاهي بايستند و عليه ايران متحد شوند. شيعيان در عربستان سعودي احساس طردشدگي بيشتري ميكنند و ممكن است عدهاي را به سمت تقابل بيشتر و حتي به شكل مسلحانه آن سوق دهد. همه اينها در راستاي بازي پادشاهي سعودي خواهد بود كه به دنبال تفرقه و حكمراني است.
* پس از اينكه قيمت پايين نفت باعث بحران در بودجه عربستان سعودي شد اقدامات رياض از هفته گذشته كليد خورده است. تا چه حدي اين مسئله باعث شده كه خانواده پادشاهي نگران حفظ قدرت در داخل باشد؟
** من فكر نميكنم اين تصادفي باشد. اعدام شيخ نمر درست چند روز پس از آن رخ داد كه دولت اعلام كرد برخي مزايا را قطع ميكند. در همان روز _ اول ژانويه_ عربستان سعودي همچنين به صورت يكجانبه آتشبس را در يمن پايان داد و دوباره شروع به بمباران يمن كرد. خيلي از سعوديهايي كه من تاكنون با آنها حرف زدهام موافق هستند كه جنگ يمن به صورت خاص خوب پيش نميرود. همچنين در سوريه، عربستان در حال دستيابي به اهداف خود نيست. علاوه بر اين شما مشكلات اقتصادي داخلي داريد و هيچگونه اصلاحات اقتصادي هم ديده نميشود. فرقهگرايي و احساسات ضد ايراني همواره ابزار خوبي بوده تا سعودي از اين مشكلات فاصله بگيرد، روشي كه كار ميكند و جواب ميدهد.
سعوديها ميتوانند مدعي شوند كه اين اعدامها يك مسئله داخلي است. {اما} اين نقض كنوانسيون حقوق بشر است به خاطر اينكه آنها به صورت ناعادلانه محاكمه شدند و اتهامات عليه نمر در اكثر كشورها جرم نيست. در همين حال حمله به يك سفارتخانه نقض حقوق بينالملل و پروتكل ديپلماتيك است. ايران بار ديگر مقصر شناخته شد دستكم در بعضي از تحليلهاي رسانهاي.
* تا چه حد نارضايتي از خانواده پادشاهي سعودي درميان سنيها وجود دارد؟
** گروههاي مختلف اپوزيسيون در اين كشور وجود دارند كه كم و بيش در چند سال گذشته ساكت بودهاند به خاطر اينكه آنها فكر ميكنند هيچ فرصتي براي اصلاحات وجود ندارد. شيعيان در سال 2011 اولين كساني بودند كه براي اعتراض بيرون آمدند اما آنان متهم به ابزار توطئه ايران شدند و با اعتراضات بالقوه متهم به همراهي با شيعيان شدند و بنابراين هيچ وقت حركتي سني عليه پادشاهي سعودي شكل عيني به خود نگرفت. همين روايت به صورت موفقيتآميزي در طول چند سال گذشته براي تضعيف معترضان سني به كار گرفته شده است.
* اين قطع روابط ديپلماتيك همزمان است با نزديكي ايران به رهايي از تحريمهاي اقتصادي كه با اجراي توافق هستهاي به زودي تحقق خواهد يافت. همچنين به نظر ميرسد موضع امريكا در حال چرخش به سمت موضع ايرانيهاست. آيا تشديد تنش ارتباطي با فهم سياست خارجي امريكا در منطقه دارد؟
** سعوديها و اماراتيها نگران اين هستند كه چه خواهد شد اگر ايران به عنوان يك كشور عادي پذيرفته شود. چه اتفاقي خواهد افتاد اگر روابط ايران و امریکا به سمت عادي شدن پيش برود؟ طي 35 سال گذشته آنها انحصار اتحاد با واشنگتن در منطقه خليج فارس را داشتهاند.
آنها، هر نوع دستاورد ايران را براي خود شكست ميدانند. براي مثال آنها اين را نميبينند كه اگر منطقه خليج فارس از ثبات بيشتري برخوردار شود از نظر اقتصادي براي همه مفيد خواهد بود. اين قطع ديپلماتيك احتمالاً شيوهاي است تا بدين طريق امريكا مجبور به دخالت عليه ايران شود. اگر ايران واكنش بيش از حد نشان دهد امريكا در كنار كدام يك قرار خواهد گرفت؟ واشنگتن اين اعدام را به صورت قوي محكوم نكرده است و من فكر نميكنم كه شاهد يك واكنش قوي {به درگيري ايران و عربستان} از سوي امريكا باشيم.
* آيا بخشي از اين به متحدان منطقهاي عربستان سعودي مربوط نميشود؟ بحرين و سودان در قطع روابط ديپلماتيك با ايران به عربستان سعودي ملحق شدند و امارات متحده عربي، كويت و قطر سفراي خود را از تهران فراخواندهاند؟
** سودان و بحرين ديپلماتهاي ايران را سال گذشته از خاك خود اخراج كردند و اين چيز شگفتانگيزي نيست. اما در خليج فارس چيزي كه عجيب است اينكه امارات متحده عربي، كويت و قطر روابط خود با ايران را كاهش دادند.
امارات متحده عربي خطوط تجاري قوي با ايران دارد. آنها روابط خود را به دلايل اقتصادي به صورت كامل قطع نكردهاند. كويت با ايران هممرز است و روابط ايران و كويت نسبت به ساير دولتهاي خليج فارس خيلي نزديكتر است و يك اقليت بزرگ شيعه در كويت وجود دارد كه با خانواده پادشاهي متحد هستند. كل اين ماجرا تنش در بحران ايجاد خواهد كرد. من فكر نميكنم عمان كاري انجام بدهد. درباره قطر، من كمي تعجب كردم چراكه قطر روابط خود با ايران را به صورت كامل قطع نكرد بلكه آن را كاهش داد.
ما بايد ببينيم كه انتظار ميرود كدام كشورها از خط عربستان سعودي پيروي كنند اما اين نيز شبيه همان ابتكارات قبلي سعوديهاست كه ما در طول چند سال گذشته شاهد آنها بودهايم. مراكش و اردن دعوت شده بودند كه به شوراي همكاري ملحق شوند اما مؤدبانه رد كردند.
اما در جنگ يمن؛ مصر و پاكستان گفته ميشد كه بزرگترين متحداني هستند كه نيروي زميني به يمن خواهند فرستاد اما هر دو آنها رد كردند حتي با وجود اينكه آنها تا حدي به پول عربستان سعودي وابسته هستند. در ابتكار جديد يعني تشكيل ائتلاف اسلامي عليه تروريسم، نصف كشورها نميدانستند كه قرار است بخشي از اين ائتلاف باشند. عربستان سعودي ميخواهد بر جهان سني و تمامي جهان عرب سلطه داشته باشد. موضع منطقهاي عربستان قطعاً از سال 2011 افزايش يافته است كه بيشتر ناشي از فروپاشيدن ساير كشورها يا سرنگوني بعضي حاكمان بوده است. بنابراين سلطه عربستان سعودي شكننده است. بعضي از اين كشورها در گرفتن پول خيلي خوب عمل ميكنند اما در دادن حمايت سياسي خوب عمل نميكنند.
* آيا واقعاً عدهاي از رهبران عربستان سعودي اين نتايج را ميخواستند؟
** فكر ميكنم اينطوري باشد به خاطر اينكه افراطگرايان را در هر دو طرف تغذيه ميكند. رهبري جديد عربستان سعودي تا حدي تندرو است. اين نوع از بازي بزرگ منطقهاي ضد ايراني ستون فقرات سياست خارجي آنها را تشكيل ميدهد. سعودي اكثر ابتكارات منطقهاي خود را از سوريه گرفته تا بحرين و يمن با اين بحث كه در حال مقابله با ايران هستند، مشروعيت ميدهد. رسانههاي عربستان سعودي براي دههها، وحشت از ايرانيان را استفاده كردهاند اما در طول چند سال گذشته احساسات ضد ايراني و ضدشيعي وسعت جديد و خطرناكي يافته است. من فكر ميكنم جنگ يمن از اين منظر مثال مهمي است.
* آيا چشماندازي براي پايان دخالت عربستان سعودي در يمن وجود دارد؟
** مذاكرات صلح چند هفته گذشته در سوئيس برگزار شد كه هيچ نتيجهاي با خود نداشت. انتظار ميرود اين گفت وگوها طي چند هفته آينده بين طرفهاي يمني شروع شود. يك آتشبسي براي تسريع در مذاكرات برقرار شده بود كه از اول ژانويه بنابر اعلام سعوديها پايان يافت و آنها بمباران مجدد يمن را از سر گرفتند. درباره دخالت ايرانيان در يمن معمولاً اغراق ميشود اما اگر قرار باشد ايرانيها دخالتي داشته باشند، احتمالاً الان بهترين زمان براي آنها است. من همچنين فكر ميكنم عربستان سعودي و ايران در شرايطي نخواهند بود كه به اجماعي درباره سوريه دست يابند بنابراين آنها از پروكسيهاي (نايبان) خود بيشتر از هر زماني ديگر حمايت خواهند كرد.
منبع: وبسایت شورای روابط خارجی امریکا (CFR)
http://javanonline.ir/fa/news/766096
ش.د9405389