تاریخ انتشار : ۰۷ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۹  ، 
کد خبر : ۲۹۵۴۸۸
گفتگوی تفصیلی آفتاب یزد با دکتر احمد نقیب‌زاده

فسادهای اخیر چشم و گوش مردم را باز کرده است

مقدمه: مدتی است که برخی اصولگرایان دولت یازدهم را از یک سو در معرض آماج حملات خود با حربه فیش‌های حقوقی قرار داده اند و از دیگر سو اتهام وجود فردی جاسوس در تیم مذاکره کننده هسته ای را به دولت وارد می‌سازند. این سلسله رفتار‌های اصولگرایان در مواجهه با دولت تدبیر و امید موجب شده است تا مفهوم « نقد » که به معنای تحلیل و ارزیابی داده‌ها در راستای بهبود بخشیدن به امور است، زیر سوال برود. حال این پرسش در اذهان شکل می‌گیرد که آیا منتقدان دولت الزامات نقد را رعایت کرده اند؟ واکنش دولت حسن روحانی در مواجهه با این برخوردها چگونه بوده است. در همین راستا گروهی بر این باورند که شخص رئیس جمهوری در برابر منتقدانش خشمگین می‌شود و بسیاری هم معتقدند دولت تدبیر و امید در مواجهه با رفتارهای قهری منتقدانش منفعلانه برخورد می‌کند. احمد نقیب زاده، استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران و تئوریسین جریان اصلاحات اما اعتقادش بر این مهم استوار است که منتقدان دولت به هیچ عنوان الزامات نقد را رعایت نکرده اند و درگیر بازی‌های جناحی و سیاسی شده اند و اتفاقا حسن روحانی همواره در برابر این انتقادات رویکردی معقول اتخاذ کرده است و تنها در مواجهه با کارشکنی‌ها از کوره در رفته است. متن ذیل گفتگوی تفصیلی «آفتاب یزد» با دکتر احمد نقیب زاده نویسنده کتاب «جامعه شناسی احزاب» و عضو شورای مشورتی حزب ندای ایرانیان است که در ادامه می‌خوانید:
پایگاه بصیرت / مریم علیزاده منصوری – سید علیرضا کریمی

(روزنامه آفتاب يزد – 1395/06/14 – شماره 4702 – صفحه 3)

* آقای دکتر! در طول سه سال گذشته منتقدان رئیس جمهوری چقدر الزامات نقد را رعایت کرده اند؟

** به نظرمن به هیچ وجه الزامات نقد از جانب منتقدان دولت رعایت نشده است. در واقع در کشور ما بازی احزاب و جناح‌ها بازی برد و باخت است و هیچ مخرج مشترکی میان آنها وجود ندارد که حداقل در اصول با یکدیگر اجماع داشته باشند و برخلاف منافع ملی عمل نکنند. متاسفانه چنین نیست و احزاب و جناح‌های سیاسی برای شکست رقیب از انجام هیچ کاری فروگذاری نمی‌کنند. این مسئله بلایی است که به دلیل فرهنگ پایین سیاسی و فرهنگ سیاسی غیردموکراتیک بر سر جامعه ما آمده است و باید برای رفع آن به طور جدی کوشید. ببینید این گونه رقابت‌ها در همه کشورها وجود دارد ولی در دموکراسی‌های جا افتاده وقتی پای منافع ملی به میان می‌آید یا مصالح کلی یک نظام مطرح می‌شود، دیگر طرفین از وارد کردن اتهامات نا به جا و کارشکنی حذر می‌کنند در حالی که در جامعه ما اصلا چنین چیزی روی نمی‌دهد. حتی مواقعی که کشور در شرایطی خاص است ما می‌بینیم جناح‌های سیاسی به قصد نابود کردن یکدیگر وارد مبارزه می‌شوند.

* آیا دولت آقای دکتر روحانی در مواجهه با نقدهای واقعی رفتار مناسبی از خود نشان داده است؟ به طور مثال، اصلاح‌طلبان به وفور از عملکرد تیم اطلاع رسانی دولت انتقاد می‌کنند، اما هنوز دولت اقدام به ترمیم آن نکرده است.

** ببینید رویکرد آقای دکتر روحانی در مقابله با نقد، رویکرد معقولی است و ما تاکنون مشاهده نکرده‌ایم که ایشان از انتقاد برآشفته شود ولی گاهی از کارشکنی‌ها از کوره در می‌رود و باید به او حق داد، چرا که در مقابل حرف ناصحیح هر انسانی تاب و تحملش کم می‌شود.

اما در مورد انتقادی که اصلاح‌طلبان به تیم اطلاع‌رسانی دولت وارد می‌سازند، باید گفت که آقای روحانی برخلاف دولت‌های دیگر اعم از اصولگرا یا اصلاح‌طلب از پایگاه اجتماعی گسترده‌ای برخوردار نیست. در زمان حاکمیت دولت اصلاحات، اصلاح‌طلبان تمام قد از این دولت حمایت می‌کردند و طیف وسیعی از کارگزاران یعنی کسانی که می‌توانستند به سران اصلاحات در کشورداری کمک کنند هم حامی‌این دولت بودند.

احمدی نژاد هم که در میان اصولگرایان پایگاه اجتماعی خاص خود را داشت، ولی آقای روحانی فاقد پایگاه اجتماعی اختصاصی بود. ما فکر می‌کردیم ایشان می‌آید و به نقطه ثقل همه نیروهای سیاسی بدل می‌شود و فراجناحی عمل می‌کند. آقای روحانی تا حدی هم این اقدام را انجام داد و شروع کرد به روی آوردن به همه نیروهای سیاسی اعم از اصولگرا و اصلاح‌طلب ولی ما دیدیم که رقبای ایشان اصلا این رویکرد را رعایت نکردند و نخواستند با ایشان وارد یک ائتلاف نانوشته شوند و شروع به کارشکنی‌های بنیاد برافکن کردند. به همین دلیل است که من فکر می‌کنم آقای روحانی باید در سیاست اجتماعی خودش تجدیدنظر کند و به جای اینکه بخواهد همه را راضی نگه دارد، به سمت طیف وسیع اصلاح‌طلبان اعم از کسانی که خود را دوم خردادی و کارگزارانی یا اعتدال و توسعه ای می‌دانند، بیاید و نگذارد این نداشتن پایگاه اجتماعی بیش از پیش به ایشان آسیب برساند. اصلاح‌طلبان هم فکر می‌کنم گزینه ای دیگر جز ایشان ندارند و باید از آقای دکتر روحانی حمایت کنند.

* عده ای بر این باورند که دولت آقای روحانی مظلوم ترین دولت تاریخ ایران است. نظر شما در این باره چیست؟

** نه، به نظر من دولت اصلاحات بسیار مظلوم تر بود، ولی بیان چنین نکاتی ناشی از همان عدم‌برخورداری از پایگاه اجتماعی اختصاصی است.

اصلاح‌طلبان، اصلاح‌طلبان را داشتند و اصولگرایان هم اصولگرایان را. دکتر روحانی اما پایگاه خاصی نداشت و همانطور که گفتم قرار بود که از تمام نیروها استفاده کند. اما این سیاست به دلیل کارشکنی‌های جناح رقیب زمین خورد. همین جاست که ایشان باید تجدیدنظر کند و اگر مظلوم هم هست از مظلومیت خارج شود.

* فکر می‌کنید آقای روحانی چقدر بر اعتقادات و وعده‌هایش پابرجا مانده است و در این راستا چگونه عمل کرده است؟

** وقتی شما فاقد پایگاه اجتماعی باشید در مقاطعی ناچارید از اعتقاداتتان کوتاه بیایید برخی موارد هم ممکن است در اولویت کاری شما قرار نداشته باشند. این به معنای فراموشی آن وعده‌ها نیست. در مورد آقای روحانی هم همین است. آن جاهایی که به اصول سیاست کلی ایشان برمی‌خورد کاملا مقاومت کرده است. خودش از جرات و جسارت بالایی برخوردار است و مرعوب اقدامات رقبا نمی‌شود. منتها ایشان در یک وضعیت تاریخی خاصی روی کار آمد یعنی مسئله برجام تمام توان و کوشش ایشان را به خود اختصاص داد و آقای روحانی فکر می‌کرد اگر یک کار بزرگ انجام دهد بهتر است از انجام دادن کارهای کوچک. از طرف دیگر فکر می‌کرد برجام زودتر به نتیجه می‌رسد و بعد می‌توان به سایر مسائل هم پرداخت. این کار صورت نگرفت و تقریبا تمام دوره 4 ساله ایشان به برجام اختصاص یافت. در این میان بسیاری از دستاورد‌های دکتر روحانی کوچک جلوه داده و کارهای عظیم صورت گرفته ناچیز قلمداد شدند و به شدت هم دولت و دستاوردهای آن را مورد هجوم قرار دادند.

شاید در این مقاطع بتوانیم بگوییم ایشان مظلوم واقع می‌شود، اما خود دولت هم بای دست به تبلیغات بزند شاید فقدان ابزارهایی چون رادیو و تلویزیون، موجب می‌شود تا اقداماتش در معرض دید افکار عمومی‌قرا نگیرد، چراکه هنوز من می‌بینم که مردم نسبت به دستاوردهای برجام با بی اهمیتی سخن می‌گویند در حالی که کارهای بسیار مهمی‌در این دولت صورت گرفته است.

دولت قبلی دو میلیارد دلار را در آغوش دشمن قرار داد و دشمن هم مثل گوشتی که به دهان گربه بگذارند آن را به سرعت توقیف کرد در حالی که آقای روحانی یک میلیارد و هفتصد هزار دلار دارایی‌های بلوکه شده را آزاد کرده و به صندوق خزانه کشور بازگردانده است.

گشایش‌های بسیار دیگری هم چون رفت و آمدهای بین المللی و اعاده حیثیتی که از جمهوری اسلامی‌در سطح بین الملل شده، در این دولت صورت گرفته است. ولی متاسفانه به دلیل پایین بودن فرهنگ سیاسی، مردم بیشتر به مسائل مالی و اقتصادی و دستاوردهای اقتصادی اندک توجه دارند که مثلا پولی به حقوقشان افزوده شده یا نه. کارهای مهم برایشان از اهمیت برخوردار نیست. البته عامه مردم در همه کشورها اینگونه می‌اندیشند از همین روی باید در پرتو تبلیغات و با روشنگری یک اصلاح فرهنگی صورت بگیرد تا مردم نسبت به منافع ملی هم مانند منافع شخصی خود حساس باشند.

* وزرای کابینه چطور؟ آنها در برابر فشارها چگونه واکنشی از خود نشان دادند؟

** هیئت دولت آقای دکتر روحانی از انسجام لازم برخوردار نیست. این موضوع باز می‌گردد به همان خصلت نداشتن پایگاه و بهره گیری از همه جناح‌ها در کابینه. شما ببینید وزارت کشوردر دست همان کسی است که وزیر کشور احمدی‌نژاد بود یعنی آقای رحمانی فضلی که از جناح اصولگرا بود. وزارت دادگستری را به پور محمدی دادند و فکر کردند با این کار می‌توانند از تهاجم اصولگرایان تندرو بکاهند اما چنین نشد. شما از هر طیفی در هیئت وزیران یک نماینده ای مشاهده می‌کنید این سبب می‌شود تا نتوانیم حکم کلی صادر کنیم برای مسئله ای مثل پافشاری وزرا بر سر عقایدشان، چرا که در برخی مقاطع عقب‌نشینی صورت گرفته و در پاره ای از موارد هم ایستادگی صورت گرفته است. لازمه تمامی‌این موارد ترمیم کابینه بوده است تا دکتر روحانی کابینه را یک‌دست تر کند و کارایی را افزایش دهد که البته فکر می‌کنم این اقدام را موکول کرده است به دور دوم.

* فکر می‌کنید ترمیم کابینه در مقطع کنونی الزامی‌است ؟

** الزامی‌نیست، اما بهتر بود کمی‌زودتر آقای روحانی به این موضوع فکر می‌کرد و اقداماتی را صورت می‌داد. یک سال هم بالاخره یک سال بود و بهتر می‌شد اگر در کابینه تغییراتی را صورت می‌دادند. نمی‌دانم با احتساب چه ملاحظاتی اقدام به این کار نکردند و الان اما دیگر خیلی دیر است.

به نظر شما اصولگرایان می‌توانند دکتر روحانی را در اردیبهشت 96 به چالش بکشند؟با توجه به اینکه فرمودید آقای روحانی فاقد پایگاه اجتماعی است.

** خیر. اصولگرایان تا حد زیادی دستشان در مقابل مردم رو شده است. فسادهای گسترده ای که در این 8 سال گذشته رخ داده، موجب باز شدن چشم و گوش مردم شده است. از سوی دیگر آنها یک کاندیدای واحد ندارند و در میان خودشان دچار تفرقه هستند و هیچ معارض قابل توجهی در مقابل آقای روحانی وجود ندارد. در سال 96 اگر اصلاح‌طلبان و طیف معتدل در تمامیت پشت سر آقای روحانی قرار گیرند، مثل دور نخست در همان مرحله اول ایشان برنده خواهد شد. اصولگرایان هیچ‌گاه از انجام هیچ کاری برای پیروزی فروگذاری نکرده اند. از همین روی قطع به یقین در سال 96 هم هرکاری می‌کنند تا آقای روحانی رئیس جمهور نشود. اما خوشبختانه هیچ نقطه قوتی در کارشان مشاهده نمی‌شود که باعث نگرانی شود.

* اخیرا بحث وجود آلترناتیوی برای دکتر روحانی در میان اصلاح‌طلبان مطرح شده است در مقابل اما عده ای از اصلاح‌طلبان هم بر این باورند باید بدون هیچ قید و شرطی از آقای دکتر روحانی در انتخابات 96 حمایت کرد. شما جزء کدام گروه هستید؟بر این باورید که باید چک سفیدی به آقای روحانی داد یا اینکه باید شروط و آلترناتیوی برای ایشان در نظر گرفت؟

** من جزء گروهی هستم که می‌گوید باید به صورت تمام قد از دکتر روحانی حمایت کرد، اما نه اینکه تحت هر شرایطی. چون به نظر من روحانی فردی است بسیار خوش فکر که رویکرد خوبی دارد و توانمندی خوبی هم از خود نشان داده است، بنابراین چون در طیف اصلاح‌طلبان هم فرد دیگری وجود ندارد که بتواند جایگاه ایشان را بگیرد به این دلایل عقلی من فکر می‌کنم اصلاح‌طلبان برای دور دوم هم باید تماما از او حمایت و ایشان را تقویت کنند به صورتی که بتواند منویات خود را عملی کند.

من در سخنرانی‌های ایشان نکات بسیار مهم و جالبی دیده ام که اگر توان تحقق این نکات را داشت، کشور از بسیاری از تنگناهای موجود رهایی می‌یافت. وقتی شما کسی را دارید که حائز این ویژگی‌هاست دیگر شرط و شروط گذاشتن و چون و چرا کردن برای او کار درستی نیست. برای کسی مثل احمدی نژاد که هزار نوع رنگ عوض می‌کرد بله باید از او تعهد گرفت ولی وقتی انجام اصلاحات عمیق جزء خصلت‌های ذاتی آقای روحانی است، به نظر من شرط گذاشتن کار عاقلانه ای نیست.

* پس از طرح ماجراهای فیش‌های حقوقی و آسیب‌هایی که دولت به دنبال آن دید به نظر می‌رسد این روزها که جریان مخالف دولت به دنبال مطرح کردن پروژه دیگری است به نام حضور جاسوس در تیم مذاکره کننده این فشارها وهجمه‌ها را سازماندهی شده می‌دانید؟ به نظر شما دولت در برابر این جریان سازی‌ها، ضعیف عمل کرده است یا اینکه اقتدار لازم را در برابر آنها از خود نشان داده است؟

** مسئله فیش‌های حقوقی که از دولت قبل وجود داشته و چاقویی دو سر است که به خود آنها هم باز می‌گردد، چراکه بسیاری از این حقوق‌ها استمرار حقوق‌هایی است که در زمان احمدی‌نژاد وجود داشته است. این موضوع بارها بر زبان آقای جهانگیری و سایر مقامات جاری شده است. مسئله جاسوس هم همیشه ممکن است روی دهد و نمی‌توان با اتکا به آن، یک دولتی را زیر سوال برد. یک دولت ساده انگار بسیار بیشتر در معرض آماج نفوذ است تا دولتی که چشم و گوشش باز است. اگر واقعا جاسوسی وجود دارد باید آن را دستگیر کنند و به مجازات آن بپردازند بدون اینکه لطمه ای به کار دولت وارد سازند.

مگر می‌توان بر تمامی‌افراد کنترل داشت و یک وزیری یا یک مدیری که مرتکب خلافی شد آن را به پای رئیس‌جمهور نوشت. اگر چنین است باید خلاف‌هایی که آقای رحیمی‌و خیلی‌های دیگر که هیچ التفاتی به نظام ندارند، به پای احمدی نژاد بنویسند. از همین روی به نظر می‌آید که تندروهای اصولگرا هیچ التفاتی به نظام ندارند و تنها منافع جناحی برایشان حائز اهمیت است. از این بابت باید همه نهادها و شخصیت‌ها تجدید نظری نسبت به این گروه‌ها انجام دهند. اگر برای یک گروهی این اصل محور قرار گیرد که منافع ملی و منافع نظام و مصالح نظام را نادیده بگیرد، این گروه خطرناک است و از انجام هر کار نادرستی برای برد بهره می‌برد.

* به گمان بسیاری دولت آقای روحانی در برابر این جریان سازی‌ها ضعیف عمل کرده است، چه در مسئله فیش‌های حقوقی و چه در جریان شایعه سازی مبنی بر حضور جاسوس در تیم مذاکره کننده، در هیچ کدام موضع محکم و متقنی اتخاذ نکرده است، چرا دولت در برابر این جریان سازی‌ها ضعیف عمل می‌کند؟

** به نظر من که اصلا ضعیف عمل نکرده و با متانت و عاقلانه رفتار کرده است. این افرادی که هوچی‌گری می‌کنند در برابر هر مسئله ای هوچی‌گری از ذات شخصیتی آنها سرچشمه می‌گیرد. به نظر من دولت توضیحات لازم را در مورد فیش‌های حقوقی داد و بعد هم در مقابل آن ایستاد. در مورد جاسوس هم باید بررسی شود و در صورت اثبات باید مجازات شود اگر هم جاسوسی در کار نبوده است، دولت باید بیاید و خیلی محکم پاسخ دهد که این موضوع احتیاج به زمان دارد. اگر دولت بخواهد در مقابل هر عملی که رقبایش از خود نشان می‌دهند، واکنش تند و تیز و پرهیاهو انجام دهد مثل دولت گذشته می‌شود و رفتارهایش به دور از متانت و پختگی می‌شود. به نظر من دولت در این باره معقول عمل کرده است نه ضعیف.

* علی رغم اینکه دولت آقای روحانی به شدت در معرض آماج حملات است، ناهماهنگی‌های بین اعضای کابینه ایشان دیده می‌شود، به طور مثال، درگیری لفظی میان آقای ترکان و آقای نعمت‌زاده بر سر مناطق آزاد. به نظر شما دولت چطور می‌تواند از این درگیری‌ها و جدال‌هایی که میان اعضایش ایجاد شده جلوگیری کند تا به اصطلاح گزک دست مخالفانش ندهد؟

** من اینگونه درگیری‌ها را نقطه قوت می‌دانم. آقای ترکان یکی از مدیران استخوان دار دولت‌هاشمی‌بوده است و از اول انقلاب هم در پست‌های کلیدی کارنامه بسیار خوبی داشته است. آقای نعمت زاده هم به نسبت اینگونه است. اگر ترکان انتقاداتی را مطرح می‌کند باید آنها را گوش کرد و معایب را برطرف نمود در غیر این صورت باید صداها را خفه کنند و از بیان انتقادات جلوگیری نمایند که در این صورت تبدیل می‌شوند به همان چیزی که در مورد دوره اصولگرایان دیدیم. به نظر من این‌ها را می‌توان نقطه قوت این دولت تلقی کرد.در مورد آقای نعمت زاده انتقادات بسیاری وارد است و اگر من جای آقای روحانی بودم تا به حال ایشان را تغییر می‌دادم.

* این رسانه ای کردن اختلافات گزک دادن به رسانه‌ها منتقد نیست؟

** ببینید این گزک دادن و ندادن، در عصر انفجار اطلاعات و ماهواره‌ها و کانال‌های خبررسانی واقعا معنا ندارد. شما اگر بخواهید مسئله ای را لاپوشانی کنید که به گوش مردم نرسد خیلی بدتر می شود و بعد که افشا شود، زیر تیغ نقد قرار می گیرید که چرا آن مسئله را رسانه ای نکردید.

مخالفان دولت اگر گزکی هم به دستشان داده نشود، خودشان گزکی پیدا می‌کنند، بنابراین نباید به این نکات توجه کرد، چرا که بهادادن زیادی به دشمن هم خودش نقطه ضعفی است و فرد باید کار خودش را صحیح انجام دهد و مردم هم خوشبختانه در همه جا از یک شعور بالایی در تحلیل‌هایشان برخوردار هستند و می فهمند. در عین حال که ما نقایص بزرگی در فرهنگ سیاسی مان مشاهده می کنیم که مربوط می شود به طیفی از جامعه که هنوز جامعه توده وار است و مورد استفاده فرصت طلبان هم قرار می گیرند، در عوض طیف‌های وسیعی از جامعه هنوز پخته و سنجیده قضاوت می کنند و نکات مهم را درک می نمایند. خیلی نباید به این نکات توجه کرد که گزک به دست کسی می دهند

یا نمی دهند به هر صورت رقیب بهانه‌های خودش را از هر جایی که باشد پیدا می کند و رقیب را مورد تهاجم قرار می دهد. این ما هستیم که باید صحیح عمل کنیم و از این هجمه‌ها نهراسیم.

* آقای دکتر! عملکرد فراکسیون امید را چگونه ارزیابی می کنید چقدر انتقادات به این فراکسیون مبنی بر اینکه این ساختار دارای انسجام نیست را صحیح می دانید؟

** بله، متاسفانه این عیب وجود دارد و علت آن این است که این ساختار از تجربه اندکی برخوردار است و ریشه اجتماعی چندان قوی ندارد. همانطور که می دانید عده ای چترباز در این فراکسیون وجود داشتند که به مجرد اینکه روحانی به پیروزی رسید به دور او جمع شدند و خودشان را همسو با او نشان دادند، اما در عمل به گونه دیگری رفتار کردند. این نکته ای است که در فرهنگ سیاسی ما وجود داشته است از همین رو باید در گزینش همراهانمان توجه بیشتری مبذول بداریم. من فکر می کنم این عدم انسجامی که در فراکسیون امید وجود دارد ناشی از همین مسئله است.

حتی مشاهده شد کسی با ورود به لیست امید به مجلس راه یافت، اما در مجلس چهره واقعی خود را نشان داد و مشخص شد که نه اصلاح‌طلب است و نه میانه رو، بنابراین این‌ها نکاتی هستند که آقای روحانی به دلیل کمبود وقت و عدم برخورداری از امکانات لازم نتوانست مورد توجه قرار دهد از همین روی باید هر زمان که امکانی وجود داشت در رفع و رجوع آن بکوشد مثلا در دور دوم ریاست جمهوری اش روی این موارد کار کند تا همراهانش از انسجام لازم برخوردار باشند و دچار تفرقه و دو دستگی نشوند. هر قدر حزبی که پشت سر آدم قرار دارد منسجم تر باشد، قطعا اقتدار رهبر آن گروه هم بیشتر خواهد بود.

* به آینده فراکسیون امید می توانیم امیدوار باشیم؟

** بله، فراکسیون امید معایبی دارد که باید در جهت رفع آن بکوشیم و نمی شود با مشاهده اولین نقایص تشکلی را منحل کرد. در هر صورت در کارهای سیاسی این مسائل پیش می آید و انسان باید در جهت رفع آن بکوشد. من فکر می کنم در آینده فراکسیون امید این معایبش را برطرف می کند و بهتر از پیش عمل خواهد کرد.

http://aftabeyazd.ir/?newsid=48658

ش.د9501827

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات