در طول تاریخ، ایران، حوادث پرشماری را از سرگذرانده است، از سقوط سلسله های متعدد تا تغییر در دین و آئین مردم و همچنین تغییر در وسعت سرزمین، هجوم اقوام مختلف، ورود اسلام در ظرف عربیت و .... اما آنچه این کهن سرزمین را در برابر حوادث پابرجا نگه داشته، هویت فرهنگی، ملی و ایرانی آن بوده است؛ هویتی که در قالب زبان فارسی بالیده و همواره موجب یکدلی و اتحاد شده است. در واقع، اقوام بیگانه اگر به ظاهر خاک این سرزمین را به تصرف خود درآوردند، اما فاتح اصلی، فرهنگ والای این سرزمین بوده است و زبان فارسی به عنوان یکی از مولفه های اصلی در هویت بخشی به ایرانیان، هیچگاه اصالت خود را از دست نداده است. اگر چنين نبود جهان را درنمي نورديد، چين و ماچين و بنگاله و كشمير و سند و پنجاب و لاهور و... را بستر خود نميكرد.
با این حال با گذر زمان به ویژه در یک سده گذشته بر شدت تهدیدات و چالش های زبان فارسی افزوده شده است. به گونه ای که امروز می توان مدعی شد، برخلاف گذشته، زبان فارسی در عرصه بین المللی در انزوا قرار گرفته و حتی پس از زبان چینی و کره ای قرار می گیرد. در افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، ازبکستان، قفقاز، آسیای مرکزی و مناطق فرهنگی ایران قدیم، زبان فارسی با محدودیت هایی مواجه شده است. برای مثال در سرود ملي پاکستان فقط يک کلمه غير فارسي وجود دارد و تمام شعارهاي مردم اين کشور به زبان فارسي است. اما مي بينيم که مردم پاکستان حتي يک کلمه هم فارسي متوجه نمي شوند و زبان مذهبي و درسي شان تغيير کرده است. همچنین تصمیم شورای وزیران افغانستان در اعلام ممنوعیت استفاده از آنچه که "زبانها و لهجههای بیگانه" خوانده، سبب حذف زبان فارسی از لوحه های برخی مراکز دولتی، تغییر نام نگارستان ملی به گالری ملی، ریختن هزاران جلد کتاب فارسی به رودخانه هیرمند به بهانه تهاجم فرهنگی ایران و سایر اقدامات فارسی ستیزی شده است.
در خصوص وضعیت زبان فارسی در عرصه داخلی باید گفت، ورود واژگان بیگانه این زبان را در خطر آسیب جدی قرار داده است. قول مشهور این است كه زبان فارسی اگرچه زبان توانایی در بیان احساسات ما ایرانیان بوده، اما زبان توانایی برای علوم و مفاهیم امروزی نیست و از عهده بسیاری مطالب علمی بر نمیآید. چنانكه پزشكان ایرانی حالا زبان خاص خود را دارند، یا متخصصان علوم و كامپیوتر و رشته های جدید دیگر هنگام سخن گفتن به فارسی بطور مدام از واژه های بیگانه یاری می گیرند. واژگانی که ورود آنها به زبان فارسی به مدد جهانی شدن ارتباطات، به ویژه ازدیاد شبکه های اجتماعی، از شدت بیشتری برخوردار شده است.
اگر جریان ورود لغات خارجی، کند و تدریجی بود شاید چندان خطری احساس نمی کردیم، دست کم فرصت داشتیم آنها را هضم کنیم. ولی حالا که شمار این لغات رو به فزونی است باید ورودشان را مهار کرد. البته ناگفته نماند که ضرورت توجه و حمایت از زبان فارسی از مدت ها پیش مورد توجه بزرگانی چون قائم مقام و امیرکبیر و ادبیان دغدغه مند بوده است و ثمره آن تشکیل فرهنگستان اول، دوم و سوم است.
تهدید هویت ملی در شبکه های اجتماعی
ادمین، فالوئر، پست، پروفایل، فِرِند، کامنت، لایک، اینوایت، لفت، جوین، تگ، سِند و تعداد زیادی از واژه های دیگر به آشناترین و پرکاربردترین واژگانی تبدیل شده اند که ایرانی های عضو شبکه های اجتماعی و شبکه های پیام رسان تلفن های همراه از آنها استفاده می کنند و آنها را حتی در متن های رسمی بیرون از فضای مجازی هم به کار می گیرند. در این میان، هویت فرهنگی کاربران نیز متأثر از این واژگان خواهد بود؛ به گونه ای که کاربران شبکه های اجتماعی و به ویژه جوانان، از یک طرف به مظاهر فرهنگ بیگانه غربی، و از طرف دیگر بی تفاوتی نسبتاً شدید به مسایل و علایق فرهنگی خود تمایل پیدا می کنند. از این رو به نظر می رسد، در مرحله بعد، این نسل برای تداوم زبان فارسی به عنوان مولفه اصلی هویتی و فرهنگی تمایلی نداشته باشند. ریشه های این نوع از آسیب پذیری زبانی را البته باید در نوعی خودباختگی فرهنگی و تمدنی در بخش هایی از جامعه جست و جو کرد که هرچند تازگی ندارد، اما اکنون بیم آن می رود، که زبان فارسی را با چالشی جدی مواجه کند. چنانکه به گفته یکی از دغدغه مندان این عرصه، در صورت بی توجهی، بدترین ضربه ممکن را خواهیم خورد و بلایی بر سر این زبان خواهد آمد که سرنوشت نیشابور در حمله مغول، پیش آن هیچ است.
حال باید پرسید فرهنگستان سوم در مواجه با واژگان بیگانه شبکه های اجتماعی چه اقداماتی انجام داده است؟
ورود دیرهنگام
یکی از انتقادات قابل تامل نسبت به عملکرد فرهنگستان، تأخیر قابل توجه در واژه گزینی کلمات است. به عنوان نمونه وقتی که اتوبوس های تندرو توسط شهرداری تهران وارد کشور شد، فرهنگستان از همان ابتدا می توانست معادل واژه BRT را به شهرداری پیشنهاد دهد تا از همه گیر شدن این واژه جلوگیری کند. اما متأسفانه با تعللی که در این زمینه شاهد بودیم، در مدت زمانی بسیار کوتاه، واژه غربی BRT وارد ادبیات مردم شد و اکنون جایگزین کردن واژه ای دیگر به جای آن بسیار سخت و مشکل است. درباره اقدامات این فرهنگستان در معادل یابی برای واژه های مرتبط با استفاده مردم از شبکه های اجتماعی نیز این تأخیر مشهود است. به گزارش قدس آنلاین حدادعادل خود در این زمینه تصریح کرد: "تا این لحظه ما هنوز هیچ مجموعه قابل توجهی را عرضه نکردهایم اما این، کاری است که در دستور کار ما قرار دارد و انشاءالله به زودی سرعت میگیرد و در آینده آن را انجام خواهیم داد." و اما اگرچه دیر، ورود فرهنگستان زبان و ادب فارسی در انجام وظیفه اصلی خود یعنی حراست از زبان فارسی ضروری است.
بایسته های معادل یابی واژگان بیگانه در شبکه های اجتماعی
تجربه سه دوره از فعالیت فرهنگستان ادب فارسی نشان می دهد، واژه سازی و معادل یابی این نهاد معمولاً با دو واکنش عمده از سوی مردم مواجه شده است: مقبولیت و طرد. مقبولیت که البته گاهی نیازمند گذر زمان است تا بتواند در ادبیات مردمی جایی پیدا کند. برای مثال از واژگان مصوب فرهنگستان اول می توان به آتش نشانی (اطفائیه)، دانشکده (فاکولته)، دانشگاه (یونیورسته)، دادگستری (عدلیه)، هواپیما (طیاره)، شهرداری (بلدیه) و باشگاه (کلوب) اشاره کرد که با مقبولیت مواجه شده و دیگر کسی از واژه های بیگانه ای که سابقاً معمول بود، استفاده نمی کند. همچنین از مصوبات فرهنگستان حاضر براي مثال، ماهواره (ستهلات)، يارانه (سوبسيد) مورد قبول قرار گرفته است. اما در طرف مقابل خیل واژه های مصوب فرهنگستان، چون: خمیراک (پاستا)، دندان آبی (بلوتوث)، موشواره (موس کامپیوتر)، برگگ (چیپس)، دمابان (فلاکس) و ...) یا اصلا در زبان روزمرهی مردم جایی پیدا نمیکنند و به قول احمد پوری، حکم نوزاد مرده را دارند یا نهایتا موجبات شوخی و لطیفه سازی را برای جامعه فراهم می کنند. بنابراین برای داشتن تجربه ای موفق در معادل یابی واژگان فضای مجازی و شبکه های اجتماعی یادآوری برخی نکات جهت ورود و پذیرش در ادبیات مردمی لازم است:
- نخستین نکته ای که در معادل سازی واژگان بیگانه شبکه های اجتماعی می بایست توسط اهالی فرهنگستان مورد توجه قرار گیرد، رعایت اصولی چون: قابل فهم بودن در بین عموم مردم نه فقط اهل ادب، عدم افراط در استفاده از ترجمه تحت اللفظی، رعایت کردن دستور زبان فارسی، رعایت کردن ذوق در لغت سازی و توجه به این نکته که برخی لغات نیاز به ترجمه ندارند. یعنی لغاتی که قبلاً معادل آنها در زبان فارسی وجود داشته است، یا به شیوه استعاری قابل تعمیم به لغت جدید بیگانه اند. مثلاً بجای demurrage"" که به معنای خسارت دیر تخلیه کردن بار است، معادل دیرانه را برگزیده اند. در حالیکه نیازی به این لغت جدید نیست. زیرا در زبان لغاتی مانند خسارت، جریمه، دیرکرد، تاوان و ... وجود دارند که در همین معنا به کار می روند. در مجموع می توان گفت اگرچه این ویژگی ها به همراه شرایط نه گانه واژه سازی * فرهنگستان که در کتابی به نام "اصول و ضوابط واژه گزینی" به چاپ رسیده است از ابتدا وجود داشته، اما در بسیاری از موارد توسط فرهنگستان رعایت نشده است. برای مثال امید مجد در مقاله خود "نقد چهل لغت ترجمه شده ی فرهنگستان زبان و ادب فارسی همراه با ارائه پیشنهادهای جدید و روش های اصلاحی" به نقد چهل واژه مصوب فرهنگستان می پردازد که به گونه ای اصول نه گانه در آن رعایت نشده است.
- نکته دوم، در جهت موفقیت معادل یابی، همکاری سایر ارگان های دولتی فرهنگی و حتی غیردولتی با فرهنگستان لازم است. درباره معادل سازی واژگان بیگانه در فضای مجازی، کاربران شبکه های مجازی نقش مهمی دارند. حسن ذوالفقاری در پاسخ به این پرسش که نقش مردم و فرهنگستان در جاافتدن واژگان معادل سازی شده در اجتماع چیست؟ گفت: "اگرچه واژه برابر شده، مانند خود واژه نیست و ویژگی های آن را ندارد اما به هر حال کاربرد فراوان خواهد داشت، در چنین شرایطی مردم باید در شبکه های اجتماعی یا حقیقی آنها را به کار برده و به عنوان واژه های جدید بپذیرند، که اگر آنها را بایکوت نکنند، حتماً در جامعه جا خواهد افتاد." در واقع مردم باید نسبت به زبان و فرهنگ خود تعصب و نگرش مثبت داشته باشند، و حتی اگر معادلی مطرح شد که چندان مورد اقبال مردمی قرار نگرفت، نباید به سوژه ای برای بذله گویی و لطیفه تبدیل شود. بلکه مردم و همچنین صاحب نظران می بایست با ورود عقلانی لغات پیشنهادی خود را مطرح کنند. آیین نامه فرهنگستان نیز این حق را در اختیار عموم قرار داده است، به طوریکه در مقدمه آیین نامه فرهنگستان تاکید شده که هر واژه معادل انتخابی تا سه سال به عنوان یک پیشنهاد برای عموم مطرح می شود و چنانچه در این مدت پیشنهاد یا نمونه بهتر، منطقی تر و آینده نگرانه تری از سوی متخصصان، کارشناسان و علاقه مندانی خارج از فرهنگستان مطرح شود، جایگزین معادل فرهنگستان خواهد شد.
- و اما به عنوان نکته آخر، باید پرسید، آیا موضع تدافعی فرهنگستان نسبت به واژگان بیگانه در ادبیات علمی و عامیانه و اخیراً در شبکه های مجازی، در راستای حراست از زبان و ادب فارسی کافیست؟ آن هم موضعی عمدتاً با تأخیر! اکثر صاحبنظران بر این باورند که معادل سازی کلمات در زمان ورود کلمات به زبان فارسی باید رخ دهد. گذشت زمان طولانی از کاربرد کلمه در زبان، سبب مقاومت مخاطب در برابر کاربرد آن می شود. این مسئله برای نهادی که رسالت خود را حفظ و پاسداری از زبان فارسی قرار داده است، زیبنده نیست. لذا از فرهنگستان ادب فارسی انتظار می رود، با تشکیل گروه ویژه، یا به کارگیری افراد متعهد در گروه های مختلف موجود، ورود لغات بیگانه از راه های گوناگون (اخیراً شبکه های اجتماعی) را رصد نماید و پیش از ورود و همه گیر شدن واژه بیگانه، معادل آن را البته با رعایت نکات پیش گفته تصویب کند.
البته ناگفته نماند در دوره جدید، گروه های زیادی در فرهنگستان مشغول به فعالیت شدند؛ گروه هایی از جمله دانشنامه زبان و ادب فارسی، دانشنامه شبه قاره هند، ادبیات انقلاب اسلامی، دستور زبان فارسی، زبان و رایانه، زبان های ایرانی، فرهنگنویسی، گویششناسی، نشر آثار و ...؛ که هر یک دارای خدمات ارزنده ای است. برای مثال تدوین کتاب شناسی توصیفی ادبیات انقلاب اسلامی، تدوین درسنامه دانشگاهی ادبیات انقلاب اسلامی، تدوین تاریخ ادبیات انقلاب اسلامی، ایجاد بانک اطلاعات حوزه ادبیات انقلاب اسلامی و همچنین تدوین کتاب هایی در حوزه شعر و ادبیات انقلاب اسلامی و انتشار مجله ادبیات انقلاب اسلامی که در عصر حاضر بسیار ضروری است، از نظر گروه ادبیات انقلاب اسلامی دور نمانده است، از این رو داشتن چنین انتظاری از فرهنگستان دور از ذهن نخواهد بود.
فرجام سخن
آسیب های حوزه زبانی با ورود به عصر ارتباطات و تکنولوژی، قهری و گریزناپذیر است. در این بین نه تنها زبان فارسی، زبان های دیگر حتی زبان فرانسه و زبان انگلیسی که خود پایه گذار این فضاهای جدید است را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین باید بپذیریم، مقابله با فرایند جدید و عصر ارتباطات باید با تمهیدات و تدابیری مانند تقویت زبان فارسی از طریق معادل یابی رسا صورت گیرد.
وظیفه فرهنگستان زبان و ادب فارسی هم این است که بتواند با افزایش ارتباط با کاربران فضای مجازی، نفوذ خود را در این شبکه ها بیشتر کند تا بتواند تأثیر بیشتری داشته باشد. اکنون با فراگیر شدن خیره کنننده نرم افزار پیام رسان تلگرام، شاهد فضای بسیار آشفته ای در زبان موجود در این رسانه هستیم و مسلما زبان اثرات هویتی خود را باقی می گذارد. این موضوع می تواند جای بحث و تحقیق باشد که هویت برآمده از چنین زبانی آیا خواهد توانست از آرمان های انقلاب و کشور دفاع کند؟ آیا این زبان اساسا با آرمان سر سازگاری دارد یا یک زبان روزمره با ادبیات گاه مبتذل و کوچه بازاری است که یا بیشتر به دنبال طنز و تمسخر است یا به دنبال خبرپراکنی ها و شایعات؟ این نوع از زبان نه تنها سبب مشکلات هویتی می شود، بلکه سبب چالش و بلکه بحران های اجتماعی و گاه سیاسی شده و در هر صورت مسائل عجیبی را پیش روی حوزه فرهنگی کشور می گشاید.
امید است با تصمیم گرفته شده مبنی بر سامان دهی کانال های تلگرامی، به پیوست زبانی این موضوع هم توجه شود و زبان شبکه های اجتماعی مجازی و نقش آن در هویت مورد توجه قرار گیرد. در این باره ضرورت دارد علاوه بر متخصصان ادبی از کارشناسان نرم افزاری نیز استفاده شود. آیا نمی توان با طراحی نرم افزارهایی مانع ورود واژگان بیگانه یا زبان فینگلیش (نوشتن انگلیسی به فارسی) و یا کلمات و لغات سخیف شد؟. انتظار است کارشناسان مرتبط، این بحث را جدی بگیرند./
پی نوشت
* اصل 1: در انتخاب معادل فارسی برای واژه های بیگانه، واژه فارسی حتی الامکان باید به زبان معیار امروز نزدیک باشد.
اصل 2: در واژه گزینی باید قواعد دستور زبان فصیح و متداول امروز رعایت شود.
اصل 3: قواعد آوائی در آن رعایت شود و کلمات تنافر حروف نداشته باشند و لغت فارسی، حتی الامکان از لغت بیگانه کوتاه تر باشد،
اصل 4: لغات انتخاب شده تصریف پذیر و اشتقا پذیر باشند.
اصل 5: نوواژه های معادل هرخوشه واژگانی باید همریشه و همپایه باشند
اصل 6: معنای واژه زویاب و روشن باشد.
اصل 7: برای لفظ، ترجیحاً فقط یک معادل برگزیده شود و از تنوع و تعداد واژه ها پرهیز گردد.
اصل 8: یافتن معادل برای آن دسته از واژه های بیگانه که جنبه جهانی و بین المللی یافته اند، ضروری نیست.
اصل 9: در موارد معدودی که گزینش معادل در قالب های مرسوم زبان فارسی متداول میسر نباشد و ضرورت استفاده از روش های تازه احراز شود بر طبق رأی شورای فرهنگستان عمل خواهد شد.