ما پیام رسان های داخلی خیلی خوبی داریم که از نظر قابلیت و پیشرفته بودن فراتر از پیام رسان های خارجی اند و حتی صرفه جویی در بحث های اقتصادی مثل پهنای باند را می توانیم داشته باشیم. که باید این کار توسط شورای عالی مجازی یا توسط دولت محترم انجام شود.
تلگرام به علت سرعت، امنیت و فضای ذخیره سازی بالا، در حال حاضر رایج ترین پیام رسان در بین ایرانی ها محسوب می شود که هر روز بر تعداد کاربران و طرفدارانش افزوده می شود و تمام گروه ها و سنین اعم از زن و مرد، شهری و روستایی از هر طبقه اجتماعی با ویژگی های خاص خویش به آن دسترسی دارند و از آن استفاده می کنند. با این حال دیدگاه واقع بینانه حکم می کند در کنار فرصت ها، آسیب های این شبکه اجتماعی نیز مورد کندوکاو قرار گیرد. در این زمینه خبرنگار گروه فرهنگی بصیرت، گفت و گویی را در خصوص تلگرام، و اقدامات صورت گرفته جهت بهره وری مثبت از این شبکه توسط دولت، با آقای مجتبی رزم آرا، کارشناس رسانه و از مدیران رسانه ای، صورت داده است، که در ذیل می آید:
بصیرت: تلگرام به دلیل دسترسی راحت و سریع در بین کاربران ایرانی از مقبولیت زیادی بهره مند شده به طوریکه برخی آمارها کاربران ایرانی را 80 درصد کل کاربران تلگرام ذکر کرده اند، لطفا درباره هردو تاثیر مثبت و منفی ورود ایرانیان به این شبکه اجتماعی بر فرهنگ و اجتماع توضیح دهید.
موبایل در عرصه های مختلف زندگی روزمره زندگی انسان حضور دارد و با توجه به پتانسیل هایی مثل، همیشه در دسترس بودن موبایل، ارتباطات در حرکت، امنیت حریم خصوصی، ویژگی های دیگری چون چندکاره بودن موبایل، کاهش امکان کنترل خانواده بر فرزندان، افزایش اقتدار فرد و اینکه همه جا در دسترس است، به سرعت باعث این شد که از یک دستگاه معمولی تبدیل به یک کالای فرهنگی و اجتماعی شود و از سوی دیگر تأثیرگذار شود بر عرصه زندگی. البته باید این نکته را مدنظر داشت که فرهنگ جوامع، در چگونگی استفاده از موبایل تأثیر دارد. به عنوان مثال موبایل در یک فرهنگ فردگرا تأثیر متفاوتی با یک فرهنگ جمع گرا دارد. مثلاً در ژاپن بیشترین کارکرد شبکه های اجتماعی یا وبلاگ قدیم، بحث کارکرد اقتصادی بود و تمام شرکت های بزرگ تجاری، از شبکه های اجتماعی به صورت تجاری استفاده می کنند. ولی در ایران شبکه های اجتماعی این کارکرد را ندارد و برخی از مشاغل با اینکه تماماً با موبایل سروکار دارند، مثل دلال ها که برای آنها موبایل کارکرد اقتصادی دارد، ولی برای عده ای فقط جنبه سرگرمی دارد. این موبایلی شدن نهادهای اجتماعی، موبایلی شدن فرهنگ، اینها پدیده های جدیدی اند که به واسطه موبایل ایجاد شده اند. پس می توانیم نتیجه بگیریم که موبایل یک ابزار فردگرایانه و در خدمت فرد است و از یک طرف در خدمت ارزش های جمعی است. در اینجا به این نکته شهید آوینی بسنده می کنیم که راه درست در مواجه با پدیده های نوظهور رسانه ای و غیررسانه ای، گریختن نیست. کسی که می گریزد به عافیت می اندیشند نه به حقیقت.
چون به هر حال جذابیت نرم افزارهای جدید باعث این جریان شده تا کاربر پرورش یافته در چارچوب فردگرایی و لذت گرایی بیفتد و با دوری از خانواده و صرف وقت خود در شبکه های اجتماعی، به تعبیری زندگی دومی را برای خودش رقم بزند و این ارتباطات مجازی، خیلی متفاوت از ارتباطات حقیقی است، که نه تنها رابطه را افزایش نمی دهد، بلکه از سوی دیگر باعث انزوا و گوشه گیری می شود.
یک محقق اروپایی می گوید پژوهشگران دنیای سایبر را دنیای افسرده و تنها می بینند و کاربرد اینترنت ممکن است باعث افت سلامت روانی شود که شاهد آن هستیم. مثال های متعددی هم وجود دارد. اگر بخواهیم از آسیب های شبکه های اجتماعی عنوان کنیم مواردی چون قبح شکنی مسائل اخلاقی، عادی جلوه دادن روابط دختر و پسر بدون نظارت والدین، فاصله از اجتماعات خانوادگی، افزایش فردیت، در نهایت مشکلات روحی و جسمی را می توانیم اشاره کنیم، که جامعه آینده را با تحولات بزرگی روبه رو خواهد کرد.
بصیرت: با توجه به این که تلگرام سیستمی است که بیشتر به وسیله موبایل استفاده می شود و دارای ساختی است که بیشتر مبتنی بر پیام کوتاه است. به نظر می رسد این وضعیت بر سطحی شدن بیشتر فکر در فضای مجازی می افزاید. نظر شما چیست؟
قبل از اینکه به پاسخ این سوال بپردازیم، با این سوال روبه رو هستیم که ما رسانه ها را مدیریت می کنیم یا رسانه ها در حال مدیریت ما هستند؟ در تحقیقی که یکی از اساتید علوم اعصاب دانشگاه ام آی تی انجام داده بود، به این نتیجه رسیده بود که مغز ما به صورت ذاتی برای چندکارگی طراحی نشده است. یعنی هنگامی که تصور می کنیم در آن واحد داریم چند کار انجام می دهیم، در واقع داریم خیلی سریع از کاری به کار دیگری پرش می کنیم. و به همین دلیل است که کارهای ما عمدتاً ناقص و به نتیجه دل خواهمان نمی رسد. همین مسئله باعث می شود که نورون ها یا سلول های مغز زود خسته شوند و مغز سوخت بیشتری را بسوزاند و به همان اندازه هم میزان اضطراب و تنش در افراد افزایش پیدا کند. در چنین شرایطی کارایی به شدت پایین می آید و به میزان هورمون های آدرنالین که هنگام مواجه با تنش ترشح می شوند، افزوده می شود. وقتی هورمون ها در بدن افزایش پیدا کند، عملکرد شناختی ما مختل می شود. به همین خاطر است که کودک و نوجوانی که هنوز به سن بلوغ نرسیده یا در آستانه سن بلوغ است، میزان هورمون خارج از کنترل درونش ترشح می شود. در اثر همین موضوع فعالیت جدی در مرکز شناختی اش به وجود می آید و آن کودک مظلوم در نقطه آغازین زندگی اش، دچار مشکلات متعدد روانشناختی می شود.
اینکه رسانه باعث شده ما سطحی بزرگ شویم، یک اصل دقیقی است، که باعث شده است که ما به جای اینکه گرایش پیدا کنیم به مطالعه و عمیق خوانی و ژرف خوانی، مطالب به صورت ساندویچی و فشرده در اختیار ما قرار بگیرد و به تعبیری ما داریم تربیت رسانه ای می شویم. این کاملاً ذهن را کم عمق بار می آورد. نیکولاس کار در کتاب "کم عمق ها " درباره این که اینترنت با مغز ما چه می کند؟ آنجا از نظر مک لوهان می گوید، محتوای یک رسانه فقط یک تکه گوشت آبدار است که دزد جلوی سگ نگهبان می اندازد، تا حواسش را پرت کند. نسبت به سطحی نگری، مباحث زیادی مطرح است. اگر در دنیای سنتی هر کسی اجازه حرف زدن نداشت و به همه تریبون داده نمی شد. امروز کم کم ساحت سیاست، ساحت فرهنگ دارد غیراخلاقی می شود. چون هرکسی در هر رتبه ای و در هر شأنی امکان این را پیدا می کند که در این باره سخن بگوید. نتیجه این، فرومایگی است. چنانکه توصیه می شود، وقتی گوگل و اینترنت هست و به سرعت شما به مطلب مورد نظرت دست پیدا می کنید، چرا باید کتاب خواند؟ یا وقتی می توانی اطلاعاتی را که لازم دارید به سرعت از وب بگیریم این خودش روش اتلاف وقت است. به اصطلاح مطرح می شود "غوطه وری در دنیای دیجیتال". حتی شیوه جذب اطلاعات را توسط نسلی که دارد از اینترنت و وب به صورت گسترده استفاده می کند تغییر داده است و الزاماً صفحات را از چپ به راست و بالا و پایین نمی خواند و در عوض روی صفحه سُر می خورند و صفحات را بالا و پایین می کنند.
بصیرت: اخیرا جهت مواجه با آسیب های تلگرام، شناسایی کانال های تلگرامی فعال بیش از 5000 عضو و ثبت آنها به عنوان یک رسانه رسمی در دستور کار وزارت ارشاد قرار گرفته است. نظر شما چیست؟ تصور می کنید این قانون تا چه حد می تواند در ساماندهی فعالیت های تلگرامی موثر باشد؟
طرح ساماندهی کانال های تلگرام، پیش از تصویب شکست خورده بود. چون از مجموع 11 هزار کانالی که بیش از 5 هزار عضو دارند، تقریباً 2500 کانال مجوز گرفتند، آنهایی بودند که از قبل هم دارای مجوز بودند. نکته اینجاست که خیلی از کانال هایی که الان دارند فعالیت می کنند، کانال هایی هستند که به لحاظ محتوایی، دارای مشکل اند. اینکه یا دارند مطالب ضددینی یا ضداخلاقی منتشر می کنند، یا فعالیت های غیرقانونی انجام می دهند. به همین دلیل، هیچ گاه این دست از کانال ها به دنبال مجوز نخواهند بود. هم اکنون بیش از 60 درصد جرایم فضای مجازی، به برداشت های غیرمجاز بازمی گردد، که پلیس فتا پیگیر این مورد است. اینکه کانال ها باید هویت داشته باشند، اصل پذیرفته شده ای است. اما با توجه به اینکه تلگرام سِرورش داخل کشور نیست و خارج از کشور است، هیچ تعهدی نسبت به این قصه ندارد که باید در چارچوب قانونی جمهوری اسلامی گام بردارد و از کانال هایی که دارند فعالیت های مختلف می کنند، جلوی آنها را بگیرد یا به هر ترتیب آنها را بلاک کند یا ببندد.
به هر واسطه درست است که شاید تعامل داشته باشد و حرف و حدیث هایی بزند و شعارهایی بدهد آنطور که شاهدش بودیم این اتفاق افتاد و همانطور که با فشارهایی که افکار عمومی وارد آوردند در این مقطع زمانی تلگرام خیلی از کانال ها را بست. ولی چیزی که الان با آن مواجه هستیم، می بینیم که خیلی از کانال ها باز است. و از یک طرف چون مزیت جمهوری اسلامی به فرهنگ و ارزش های دینی است؛ می خواهند این مزیت را خدشه دار کنند. و شبکه های اجتماعی به طور اخص کانال های تلگرام، روی این اتفاق بیشتر تمرکز کردند. پیشنهاد این است که باید پیام رسان های داخلی را تقویت و حمایت کنیم. ما پیام رسان های داخلی خیلی خوبی داریم که از نظر قابلیت و پیشرفته بودن فراتر از پیام رسان های خارجی اند و حتی صرفه جویی در بحث های اقتصادی مثل پهنای باند را می توانیم داشته باشیم. که باید این کار توسط شورای عالی مجازی یا توسط دولت محترم انجام شود.
بصیرت: در صورتی که قرار باشد الگوی ساماندهی سایت های اینترنتی در تلگرام نیز دنبال شود، یقیناً کانال های غیراخلاقی و دارای محتوای مجرمانه می بایست مسدود گردند این مهم با توجه به اینکه سرورهای این شبکه در خارج از کشور مدیریت می شود امکان پذیر است؟
در این مورد تلگرام با ایران همکاری نمی کند. البته تلگرام اعلام کرده بود که با محتویات مستهجن برخورد می کند، ولی تعریف محتویات مستهجن از دید قانون کشور و تلگرام بسیار متفاوت است. همچنین بعضی وقت ها تلگرام محتویات مستهجن را فیلتر می کند، اما به محض فیلتر شدن کانال، مدیر کانال، دوباره کانال دیگری ایجاد می کند، با همان محتویات. و علاوه بر این تلگرام صرفاً محتویات مستهجن را از دید خودش مسدود می کند و محتویاتی که توهین به مقدسات می شود و یا ضدارزشی است و اعتماد مردم را از نظام سلب می کند، کاری ندارد. این اتفاق طبیعی است، چراکه تلگرام به دنبال نفع خودش است. از تلگرام انتظار نمی رود که مقررات ما را اجرا کند، مگر اینکه به طور جدی بداند که منفعتش در خطر است و از این سمت هم ما تاکنون کاری نکردیم که این احساس را داشته باشند.
همانطور که عرض کردم با این وجود راهکار اساسی بنده ایجاد شبکه های اجتماعی بومی است. چون هیچ کشوری اجازه نمی دهد ارتباطات مردمی اش در بستر بیگانه تعریف شود و از شورای عالی مجازی انتظار داریم که این موضوع را در دستور کار قرار دهد و شبکه ملی اطلاعات را جدی بگیرند، چون کشور ما توانایی و پتانسیل لازم را دارد. توانایی ایجاد نرم افزارهای مشابه، اپلیکشن های مشابه را دارد، ولی کسی به دنبال استفاده از آن نیست.
بصیرت: افزایش فشار و نظارت بر کانال های تلگرامی به نظر شما نتیجه مثبتی خواهد داشت یا بلعکس کاربران ایرانی را از فعالیت در محیط تلگرام دلسرد و جذب شبکه های دیگر خواهد کرد؟
نظارت کلاً با اعمال فشار و تندوری متفاوت است. ما باید نظارت داشته باشیم. قطعاً هر کشوری بر ورودی و خروجی هایی که بر فرهنگ و آداب و رسوم آن کشور تأثیر دارند نظارت های دقیقی دارند ولی اینکه فشار باعث این بشود که افراد از کانال تلگرامی خارج بشوند و از شبکه های اجتماعی خارج بشوند و شبکه های اجتماعی دیگر روی بیاورند، این اتفاق فعلا شاهدش نخواهیم بود. چون استقبال زیادی از کانال های تلگرامی شده، به واسطه ویژگی ها و خصوصیت های زیادی که این شبکه اجتماعی ایجاد کرده است. اعم از برقراری امکانات و قابلیت های متفاوتی که تلگرام دارد. اما به طور کلی از منظر جامعه شناسی اگر بخواهیم بحث کنیم در مقابل تکنولوژی و فناوری به طور کلی نباید مقابله کرد، بلکه باید از دیدگاه جایگزینی و رفتارشناسی ،جامعه و خانواده را بتوانیم واکسینه کنیم و پیشنهاد ما به ازا برای آن داشته باشیم. به طور کلی نحوه مواجه با رسانه سه رویکرد وجود دارد، اینکه آدم ها یا خوشبین هستند، یا بدبین هستند و یا واقع بین. آدم های خوشبین، مواجه شان با رسانه این است که رها می کنند و مطلقاً آزاد می گذارند و تکنولوژی های جدید را به مثابه فرصت می دانند. بالعکس انسان های بدبین همه جریان را تهدید می دانند و رویکرد قرنطینه کردن را در دستور کار خودشان قرار می دهند و دیدگاهشان مطلقا ممنوع است. دیدگاه مورد قبول ما دیدگاه آدم های واقع بین است، که هم فرصت ها و هم تهدیدهای این ابزار را می بینند. که با یک برنامه ریزی مشخص که ما در اصطلاح می گوییم با داشتن مهارت "سواد رسانه ای" مناسب می تواند از خطرات احتمالی که این شبکه ها بکاهد.
با تشکر از جناب آقای رزم آرا که وقت خود را در اختیار پایگاه بصیرت قرار داند.
مصاحبه از: فهیمه عشرتی خلیل آباد