(روزنامه اطلاعات ـ 1396/03/02 ـ شماره 26726 ـ صفحه 12)
طي هفتههاي اخير شاهد افزايش تنش ميان آمريکا و کرهشمالي بوديم که نگرانيهاي گستردهاي در مورد احتمال آغاز يک جنگ هستهاي را ايجاد کرد، اما تجربه تهديد به آغاز جنگ هستهاي در گذشته نيز تکرار شده است هر چند خطر اين حوادث با ديپلماسي، بروز برخي موانع بر سر شروع جنگ يا شايد هم از سر خوششانسي از سر جامعه بشري گذشته است.به گزارش ايسنا، در روزهاي اخير و با ورود چند ناو آمريکايي به شبه جزيره کره، موجي از تهديدهاي گوناگون ميان مقامات آمريکايي و مقامات کره شمالي رد و بدل شد.
پس از آنکه کره شمالي به خبرنگاران خارجي مستقر در اين کشور از رخ دادن يک اتفاق بزرگ در روزهاي آتي به مناسبت يکصد و پنجمين سالگرد تولد بنيانگذار کره شمالي خبر داد و بسياري معتقد بودند که آزمايش هستهاي جديدي در راه است، واشنگتن هشدار داد در صورت انجام حمله هستهاي کره شمالي به اين کشور حمله نظامي پيشدستانه انجام خواهد داد.پس از آن نيز يکي از مقامات ارشد پيونگ يانگ اعلام کرد: در صورت مشاهده هرگونه اقدام تجاوزگرانه آمريکا به اين کشور حمله هستهاي انجام خواهد داد.همچنين چند مقام اطلاعاتي آمريکا در گفتوگو با ان.بي.سي اعلام کردهاند در صورتي که کره شمالي آزمايش هستهاي جديدي را انجام دهد، آمريکا يک حمله پيشدستانه با استفاده از تسليحات غيرهستهاي به اين کشور انجام ميدهد.سازمان ملل متحد نيز در گزارشي نسبت به انجام يک انفجار هستهاي هشدار داد و اعلام کرد که احتمال آغاز يک جنگ هستهاي به بالاترين حد خود رسيده است.بان کي مون، دبيرکل پيشين سازمان ملل نيز هشدار داد که جهان به انقراض توسط تسليحات هستهاي نزديکتر شده است.در اين ميان مسکو و چين ضمن درخواست از کره شمالي براي عدم انجام آزمايش هستهاي از طرفها خواستند تا با روشي صلحآميز به موضوع خلع تسليحات شبه جزيره کره بپردازند.
در عين حال گمانهزنيها حاکي از آن است که پيونگيانگ خود را براي انجام يک آزمايش هستهاي آماده ميکند. دپارتمان موسسه آمريکا ـ کره در دانشگاه جانهاپکينز اعلام کرد، پيونگ يانگ احتمالا در هر لحظه و با دريافت دستور از کيم جونگ اون رهبر کره شمالي، ششمين آزمايش هستهاي خود را انجام خواهد داد.
بنا بر مطالعات انجام شده توسط موسسه تحقيقات خلع سلاح سازمان ملل(UNIDIR) تهديد بروز يک انفجار هستهاي (سهوا يا عمدا) از زمان پايان جنگ سرد در 26 سال پيش به بالاترين حد خود رسيده است. اما اين تنها زماني نيست که جهان در آستانه آغاز يک جنگ هستهاي نزديک شده است. در طول نيم قرن گذشته نيز مقاطع بحراني ديگري نيز وجود داشتند که با تهديدهاي عمدي يا سهوي احتمال آغاز جنگ هستهاي به بالاترين سطح خود رسيده است. اين گزارش به چند مورد از اين تنشها که احتمال آغاز جنگ هستهاي را به بالاترين سطح خود رسانده است، اشاره دارد .
بحران موشکي کوبا (1962)
در زمان بحران موشکي کوبا جهان از هميشه به آغاز يک جنگ هستهاي نزديکتر شده بود. بحران موشکي کوبا يک رويارويي خطرناک ميان آمريکا و شوروي در اکتبر 1962 و در پر تنش روزهاي جنگ سرد رخ داد. ماجرا از اين قرار بود که در پاسخ به حمله ناموفق آمريکا به خليج خوکهاي کوبا و نيز استقرار موشکهاي بالستيک آمريکا در ترکيه و ايتاليا، نيکيتا خروشچف، رهبر اسبق شوروي با درخواست فيدل کاسترو براي استقرار تسليحات هستهاي در اين کشور و در فاصله 180 کيلومتري از ساحل فلوريدا در آمريکا موافقت کرد. در پانزدهم اکتبر جان.اف.کندي، رئيسجمهوري وقت آمريکا و فرماندهان نظامي تصميم گرفتند تا کوبا را از طريق دريايي قرنطينه کنند.سرانجام پس از سپري شدن دو هفته پرتنش در آبهاي کوبا و اطراف آن؛ کندي و خروشچف از طريق مذاکره توانستند براي اين بحران راهحل دست يابند. بنابراين توافق، آمريکا موافقت کرد تا پس از خروج تسليحات هستهاي شوروي از کوبا ديگر به کوبا حمله نکند. همچنين کندي به طور مخفيانه با شوروي توافق کرد تا سايت موشکي آمريکا در ترکيه را تعطيل کند. در ماه نوامبر کندي به محاصره کوبا خاتمه داد و شوروي نيز تا پايان سال همه تسليحات هستهاي خود را از کوبا خارج کرد.
تهديد اسرائيل (1973)
در اکتبر 1973، نيروهاي نظامي سوريه و مصر با هدف پس گرفتن قسمتهاي اشغال شده در جنگ قبلي اعراب و اسرائيل در سال 1967 به اسرائيل حمله کردند. پس از آن بود که گلدامئير، نخستوزير وقت رژيم صهيونيستي دستور مجهز شدن جنگندههاي خود به کلاهکهاي هستهاي را صادر کرد. همچنين آمريکا بمبافکنهاي هستهاي B-52 خود را به حالت آمادهباش درآورد.
علت اين امر اقدام آمريکا بود که اگر اسرائيل از تسليحات هستهاي خود بر عليه مصر و سوريه استفاده کند، شوروي نيز اسرائيل را مورد اصابت تسليحات هستهاي خود قرار خواهد داد؛ بنا بر اين آمريکا قصد داشت تا آماده انجام يک عمل حمله تلافيجويانه عليه شوروي شود. پس از تلفات شديد اسرائيل و شکست نظامي سوريه، سازمان ملل توانست آتشبس را ميان دو طرف برقرار کند.
رزمايش نظامي ناتو در سال 1983
در سال 1983 رزمايش نظامي ناتو تا تبديل شدن به يک هلوکاست هستهاي اندکي فاصله داشت. در آن زمان مقامات شوروي معتقد بودند که رزمايش گسترده نظامي ناتو در شرق اروپا که در شرق اروپا انجام شد، حيلهاي براي حمله نظامي واقعي و حمله هستهاي پيشدستانه آمريکا بود. اين رزمايش شبيهسازي از يک جنگ هستهاي بود که رهبران کشورهاي ناتو در آن شرکت کرده بودند. در پاسخ به اين رزمايش شوروي موشکهاي قارهپيما خود را با کلاهک هستهاي مجهز کرد و در جبهه روبروي اين رزمايش قرار داد. همچنين زمان انجام روند پرتاب آنها را از چند ساعت به 20 دقيقه کاهش داد. در چنين دوره بحراني تنها مسالهاي که باعث جلوگيري از وقوع يک فاجعه بشري شد اين بود که آمريکا از اين اقدام شوروي بياطلاع بود. غرب نيز در پاسخ به آمادهباش شديد روسيه، حالت آمادهباش به خود نگرفت، چراکه از اين اقدام روسها بيخبر بود. در صورت آمادهباش غرب؛ روسيه اطمينان مييافت که اين رزمايش بهانهاي براي حمله به شوروي بوده است.
پاکستان و هند (1999)
پاکستان در سال 1999 و در جريان جنگ کرگيل در منطقه مورد اختلاف کشمير زرادخانه هستهاي خود را براي حمله احتمالي عليه هند، کشور همسايه خود آماده کرده بود. در زماني که نواز شريف، نخستوزير پاکستان از آمريکا براي جلوگيري از وقوع يک جنگ ويرانکننده کمک گرفت، در گفتوگو با بيل کلينتون رئيسجمهوري آمريکا اذعان کرده بود که کشورش آماده بوده تا از زرادخانه هستهاي خود عليه هند استفاده کند. شريف گفته بود، معتقد است هند همين اقدام را انجام داده است. کلينتون پيش از آنکه موفق شود موافقت هند را با امضاي آتشبس کسب کند، از پاکستان خواست تا نيروهاي خود را از منطقه کشمير خارج کرده و از تسليحات هستهاي خود عليه هند استفاده نکند. اما در سال 2001 و 2002 پس از حمله تروريستي به پارلمان هند که گفته ميشد توسط تروريستهاي پاکستان انجام شده است، تنشها ميان دو کشور افزايش يافت. دو کشور نيروهاي نظامي خود را به مرز مشترک و در منطقه کشمير انتقال دادند. در اکتبر 2002، تلاشهاي ديپلماتيک بينالمللي باعث شد تا دو طرف نيروهاي خود را از کشمير خارج کنند .
خشم کره شمالي از تحريمها عليه اين کشور
در تاريخ 7 مارس 2013، کره شمالي پس از صدور تحريمهاي سازمان ملل عليه اين کشور آمريکا را به انجام يک حمله هستهاي پيشدستانه تهديد کرد. آمريکا در پاسخ اعلام کرد که توانايي دفاع از خود در برابر هرگونه حمله موشکي کرهشمالي را دارد. يک ماه پس از آن کره شمالي از خارجيهاي مقيم در کره جنوبي خواست تا اين کشور را ترک کنند و ادعا کرد هر دو کشور در آستانه آغاز يک جنگ هستند.کرهشمالي در بيانيهاي اعلام کرد: شرايط در شبه جزيره کره به دليل اقدامات خصمانه آمريکا و عروسک خيمه شببازي آن (کرهجنوبي) از هر زماني به آغاز يک جنگ هستهاي نزديکتر شده است. البته بسياري از کارشناسان انجام يک حمله به آمريکا را بعيد اعلام کردند.
در اين حال، مقايسه معمر قذافي و رهبر کره شمالي در قبال چالش طلبي و تهديدهاي آمريکا ظلم بزرگي در حق هر دو است، زيرا رهبر کره شمالي بر خلاف قذافي در دام وعدههاي دروغين آمريکا و غرب گرفتار نشد .به گزارش گروه بين الملل خبرگزاري تسنيم به نقل از روزنامه راي اليوم، عبدالباري عطوان سردبير اين روزنامه با اشاره به چالش طلبي رهبر کره شمالي در برابر تهديدهاي آمريکا نوشت: مقايسه بين کيم جونگ اون رهبر کره شمالي و معمر قذافي ستم بزرگي در حق هر دو نفر است زيرا اين دو کاملا در بسياري موارد متفاوت هستند و مهم ترين مورد آن عامل جغرافيايي و مسائل سياسي و معيارهاي مربوط به دستاوردهاي هر يک از اين دو در زمينه تسليحاتي و نظامي است .
تلاش آمريکا براي سوق دادن رهبر کره در مسير قذافي
مسئولان آمريکايي از طريق متحد حيله گر خود يعني توني بلر توانستند معمر قذافي را به دست برداشتن از تجارب هستهاي و زرادخانه سلاح کشتار شيميايي متقاعد کنند و در نظر داشتند کره شمالي را به حرکت در همان مسير سوق دهند تا پرچم سفيد تسليم را بالا ببرد اما نتايج تا اين لحظه کاملا معکوس بوده است. رهبر کره شمالي از تجربه ليبي به ويژه فصل پاياني آن يعني پاداش غرب به قذافي و سرنگوني و بيحرمتي به جسد او و نگهداري آن در يخچال به مدت سه روز درس بسيار خوبي گرفت.
رهبر کره شمالي به خوبي متوجه شد، آمريکا يا هر قدرت غربي ديگر جرأت حمله به يک قدرت هستهاي را ندارند از همين رو به شدت مواضع و ادامه چالش طلبي متوسل شد و اصرار دارد به همان سرنوشتي که قذافي با توطئه غرب به آن دچار شد، گرفتار نمي شود و از اينجا مي توان به آزمايش موشکي جديد ميان بُرد او به عنوان واکنشي به تهديدها و هشدارهاي آمريکا پي برد.
برخي از روساي جمهوري آمريکا قذافي را به ديوانگي متهم کردند و اکنون نيکي هيلي سفير آمريکا در سازمان ملل همين اتهام را به رهبر کره شمالي وارد کرده و اظهار داشت: معتقدم با شخص متعادلي تعامل نداريم، او مردي است که شيوه فکري روشني ندارد.
قذافي وقتي دست از جنون خود برداشت و عقل و منطق را در پيش گرفت، نظام و زندگي اش را از دست داد و در دام قولهاي دروغين غرب و آمريکا گرفتار شد و سلاح خود را تسليم کرد و 200 ميليارد دلار از ثروت کشورش را در بانکهاي آنان به وديعه گذاشت. اما به نظر نمي رسد رهبر کرهشمالي نيز ديوانه بوده و درهمان دام گرفتار شود زيرا رفتارها و سياستها او نشان مي دهد وي عاقل تر از دونالد ترامپ همتاي آمريکايي خود است.
اکنون اين ترامپ است که به محاصره در آمده است نه رهبر کره، زيرا او چالش را پذيرفته و وارد ميدان شد و تهديد کرد به حملات پيشگيرانه اقدام خواهد کرد و پيام روشني به آمريکا داشت با اين مضمون: اگر ما را با سلاح اتمي هدف قرار دهيد، مقابله به مثل خواهيم کرد و چنانچه هدف موشکها و سلاحهاي کلاسيک قرار بگيريم به همان شکل واکنش نشان خواهيم داد.
مخالفت کره جنوبي با ديوانگيهاي ترامپ
کره جنوبي که امکان دارد پايگاههاي آمريکايي آن با 30 هزار سرباز هدف حملات انتقام جويانه کره شمالي قرار گيرد، مانند ژاپن متوجه خطر ديوانگي ترامپ و دولت او شد از همين رو با سامانه دفاع موشکي آمريکا در خاک خود که هدف از آن مقابله با حملات موشکي از شمال است، مخالفت کرد. به هر حال قذافي با تسليم سلاح شيميايي و معامله اتمي و تجهيزات آن به واشنگتن، ديوانگي کرد و کيمجونگ به خوبي اين واقعيت را مي داند از همين رو از نظر ما با ايستادگي در قبال تحريک نظامي آمريکا بسيار با تدبير و عقل بوده و بر اساس محاسبات دقيق عمل کرده است. وي به تمام کساني که از استکبار آمريکا رنج مي برند، درس شرافت ملي و عزت نفس داد زيرا تصميم گرفت در دفاع از کشورش جان خود را بدهد.
چرا واشنگتن بر کره شمالي تمرکز کرده است؟
احتمال اقدام نظامي آمريکا عليه کره شمالي با فضاي موجود به سختي ممکن است؛ حال واشنگتن چگونه به اقدامي دست ميزند که تبعات آن غير قابل پيش بيني است؟ تهديدهاي دولت ترامپ عليه کره شمالي در هفتههاي اخير توجه رسانههاي جهان را به خود مشغول ساخته است. ترامپ که در رقابتهاي انتخاباتي تمرکز چنداني به مسئله کره شمالي نداشت، حال چرا مواضع وي به سمت تهديد عليه اين کشور سوق پيدا کرده است؟ پيش از پرداختن به اين موضوع بايد گفت که احتمال اقدام نظامي آمريکا عليه کره شمالي با فضاي موجود بهسختي ممکن است. برنامه نظامي هستهاي کره شمالي مهمترين تهديد عليه ايالات متحده به شمار ميرود. حال واشنگتن چگونه به اقدامي دست ميزند که تبعات آن غير قابل پيشبيني است؟ اين سؤال مهم مانع بزرگي در اقدام نظامي محسوب ميشود. حال اگر تحرک نظامي چندان ميسر نباشد، تهديدات ترامپ عليه کره شمالي چه هدفي را دنبال ميکند؟ اوباما در اولين ديدار خود با ترامپ به بحث کره شمالي و لزوم توجه به آن هشدار داده بود؛ لذا به نظر ميرسد ترامپ حساسيت هشدار اوباما در اين زمينه را به خوبي درک کرده است. برنامه نظامي هستهاي و موشکهاي قارهپيماي بالستيک از مهمترين دلايل مطرح شدن چنين هشداري به حساب ميآيد.
حال به نظر ميرسد دولت ترامپ به نوعي به دنبال حذف برنامه نظامي هستهاي کره شمالي است؛ اما اين موضوع به سادگي امکانپذير نيست .اگر دولت ترامپ به اين نتيجه رسيده باشد که اقدام نظامي عليه کره شمالي چندان ميسر نيست، احتمالاً به اين نکته نيز توجه دارد که توقف برنامه نظامي هستهاي کره شمالي نيز اقدام آساني نخواهد بود. ترامپ براي رسيدن به هدف خود احتمالاً از تاکتيکهاي مختلفي استفاده خواهد کرد. تهديد، تحريم و مذاکره از تاکتيکهاي وي براي رسيدن به مقصد است. با اين حال تيم ترامپ به خوبي ميداند که نتيجه بخش بودن اين تاکتيکها نيز به سادگي امکانپذير نيست. در حقيقت ترامپ به دنبال مديريت بحران کره شمالي است. واشنگتن از اهرم چين نيز براي مديريت بحران کره شمالي استفاده ميکند. رويکرد پکن در قبال کره شمالي با ديدگاه واشنگتن متفاوت است. آمريکاي دونالد ترامپ به دنبال نزديکتر کردن ديدگاه پکن به واشنگتن است. چين موافق تغيير رژيم در پيونگيانگ نيست. در حقيقت کره شمالي حائلي براي چين در قبال آمريکا محسوب ميشود. پکن از اقدام نظامي آمريکا عليه کره شمالي حمايت نخواهد کرد؛ چراکه تحرک نظامي ايالاتمتحده به ضرر منافع منطقه از جمله منافع چين است.
ش.د9600594