(روزنامه مردمسالاري ـ 1396/05/02 ـ شماره 4370 ـ صفحه 15)
باز پسگیری حلب نقطه عطفی در جبهههای جنگ و در اقدامات دیپلماتیک برای تضمین توافقهای پایان دادن به جنگ بود. بعضی از شبه نظامیان نظیر واحدهای ارتش آزادی بخش سوریه تاثیر ملی شان را از دست دادند و به نیروهای مزدور تبدیل شدند که برای منافع دیگر کشورها مبارزه میکنند و لزوما هم در مقابل بشار اسد نیستند. دیگر شبه نظامیان نظیر آن گروههایی که در بخشهای جنوبی سوریه در نزدیک مرزهای اردن و اسراییل میجنگند نیز از مرکز فرماندهی در اردن که اقدامات نظامی و آموزشی آنها را هدایت میکند و آنها را تامین مالی میکند از عملیاتها کنار گذاشته شدهاند. اما همه این گروهها نیز از دستورات مقر فرماندهی در اردن اطاعت نمیکردند . از این گذشته، بخشی از قدرتمندترین این گروههای شبه نظامی، گروههایی هستند که واشنگتن نمیتواند و نمیخواهد که به دلایل مختلف به آنها کمک کند. یکی از آنها گروههای وابسته به القاعده مانند جبهه النصره و جبهه فتح الشام است. درک این مساله که حمایت از گروههای ضد اسد موفقیت چندانی به همراه نداشته است سبب شد اوباما نیز حمایتهای مالی و نظامیاش را محدود کند. ترامپ 60 موشک را به سمت یک پایگاه در سوریه که گفته میشد انبار سلاحهای شیمیایی است روانه کرد و بعد از آن از دخالت نظامی در جبهههای مخالف اسد عقبنشینی کرد. نیروهای آمریکایی به مبارزه با داعش ادامه میدهند و در این راه نیز به نیروهای کرد دموکراتیک سوری کمک میکنند اما مسئولیت امنیت این سازماندهیها در سوریه و حفظ آتش بس در جنوب این کشور و از این مهم تر فرماندهی روند دیپلماتیک حل و فصل مسایل در سوریه رسما به ایران و روسیه واگذار شده است. تصمیم ترامپ مزایای دیپلماتیک نفوذ این کشور در سوریه را نیز از بین خواهد برد. اما این یک تغییر انقلابی نبوده است. از زمانی که ترکیه به عنوان یکی از اصلی ترین مخالفان اسد چند ماه پیش به وضوح اعلام کرد که اسد باید در دوران تغییرات روی کار باشد این تغییرات آغاز شده بود.
این هفته امانوئل ماکرون رییس جمهور فرانسه نیز اعلام کرد که حذف اسد پیش شرط مذاکرات درباره آینده سوریه نیست. این مساله سوالی را به ذهن متبادر میکند: چطور کشورهایی نظیر ترکیه و عربستان و قطر و امارات که از همان ابتدا نیروهای معارض سوری را حمایت مالی میکردند در برابر این تصمیم آمریکا واکنش نشان خواهند داد؟ احتمالا آنها به تامین مالی و نظامی این نیروها ادامه میدهند. این به طرز بی فایده ای جنگ را ادامه خواهد داد اما منافع آنها را نیز حفظ خواهد کرد. خطرناکترین اختلاف در میان منافع قدرتهای بزرگ در تنش بین آمریکا و ترکیه بروز پیدا کرده است. این اختلافات در هفتهای که خبرگزاری آناتولی نقشه ای از پایگاههای آمریکا در شمال سوریه منتشر کرد و تعداد سربازان آمریکایی در هر یک از این پایگاهها را نیز عنوان کرد بالا گرفت. این کار نه تنها واشنگتن بلکه همه اعضای ناتو را مضطرب کرد. چرا که هرگز پیش از این یک کشور عضو ناتو اسرار نظامی دیگر کشور عضو ناتو را افشا نکرده بود. علاوه بر این، ترکیه محل پایگاهها را نیز به طور دقیق منتشر کرده است. دلیل افشای این اطلاعات نارضایتی ترکیه از کمکهای آمریکا به نیروهای کرد است. ترکیه به نیروهای مبارز کرد مشکوک است و میترسد این گروهها با پ ک ک همکاری داشته باشند.
سفیر ترکیه در واشنگتن حمایت آمریکا از کردها را یک اشتباه تاریخی خوانده است. مقامات ترکیه گفته اند که آنکارا دهها هزار سرباز برای باز پسگیری رقه پیشنهاد داده است اما واشنگتن هشتاد هزار سرباز میخواسته که ترکها این میزان را بیش از حد میدانند. آنها معتقدند آمریکا واقعا برنامه جدی ای برای این هدف ندارد. نگرانی آنها از این است که افزایش دخالت ترکیه در استان ادلب آمریکا را مجبور کند نیروهایش را در این استان نگه دارد تا از بروز یک جنگ میان شبه نظامیان سوری و ترکیه مراقبت کند. اما اگر ترکیه با این عدم دخالت آمریکا موافق باشد هم این نیروهای کرد هستند که باید نگران آینده شان باشند. چرا که ترکیه علیرغم اختلافاتش با آمریکا متحد مهمتری برای این کشور در مقایسه با کردهاست. بنابراین کردهای سوریه باید به دنبال یک متحد مطمئنتر در جنگ علیه ترکها باشند و اگر فکر کنیم این متحد میتواند ایران باشد پر بیراه نخواهد بود. ایران همین الان هم رابطه خوبی با کردستان عراق دارد. با حمایت ایران و روسیه کردها میتوانند در آینده سوریه نقش مهمتری داشته باشند. تصمیم ترامپ یادآور واگذاری شیعیان عراق در جنگ خلیج فارس است. کمکهایی که آمریکا قول آن را داده بود هرگز نرسید و دهها هزار شیعه در عراق در این جنگ کشته شدند. جرج بوش در آن زمان از قدرت گرفتن شیعیان میترسید چرا که فکر میکرد این به قدرت گرفتن ایران کمک میکند. در نتیجه ترجیح داد صدام را رها کند. امروز نیز ترامپ تصمیم مشابهی گرفته است.
بنابراین همه چشمها به روسیه و ایران دوخته شده است. نیروهای روسیه برای نظارت بر آتش بس این هفته وارد استان الدرعا شدهاند و استقرار مجدد نیروهای حزب الله نیز همگی نشان میدهد سوریه و ایران منافع یکدیگر را درک میکنند. قدم بعدی ایجاد ثبات در مناطق آتش بس و فاصله گرفتن مبارزات از مرزهای اردن و اسرائیل است. ترکیه و روسیه و ایران نیز برای ایجاد مناطق صفر جنگی در ادلیب در حال مذاکرهاند. این یک آزمایش جدی از سوی روسیه برای این است که بداند آیا توانایی کنترل سوریه را دارد یا نه. با خروج آمریکا از صحنه، ایران و ترکیه در فرآیند دیپلماتیک با هم همکاری خواهند کرد و هر دو نیز موقعیتشان را تقویت میکنند. در شرایط دیگر اسرائیل میتوانست از ترکیه به عنوان یک شریک استراتژیک برای حفظ منافعش استفاده کند. در شرایط کنونی اسرائیل به ترکیه مظنون است و نگران نزدیکی این کشور به روسیه و ایران خواهد بود. از همه مهمتر اینکه اسرائیل باید پارادایم استراتژیکش را تغییر دهد و به وضعیتی فکر کند که روسیه بازیگر مسلط سوریه و خاورمیانه است و آمریکاییها به آن سوی اقیانوس عقب نشینی کردهاند.
منبع: انتخاب
http://www.mardomsalari.net/4370/page/15/18066
ش.د9601221