وجود خلأ همگرايي در زنان در مقاطع تاريخي
منوچهر نظري / نويسنده كتاب
علت نوشتن اين كتاب تجربههايي بود كه من در حوزه پارلمان و در جريان تاليف كتاب مرجع «رجال پارلماني ايران؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامي» به دست آوردم. اين كتاب زندگينامه نمايندگان مجالس شوراي ملي و سنا (از سال ١٢٨٥ تا ١٣٥٧) است كه در آن، شرح حال نمايندگان زن مجلس شوراي اسلامي و سنا نيز وجود دارد. بعد از آن، براساس بررسيهايي كه انجام دادم، متوجه شدم هيچ كتابي در حوزه حق راي زنان، انتخابات زنان، زنان در حوزه سياست و پارلمان به طور اخص وجود ندارد. با توجه به اينكه حدود ٢٠ سال است در كتابخانه مجلس فعاليت دارم و دسترسي به منابع و اسناد، تا حدي براي ما آسانتر است، تصميم گرفتم بخشي از اين خلأ اطلاعاتي موجود در حوزه زنان را پر كنم. متاسفانه در حوزه نمايندگان، منابع و اسناد بسيار كم بوده و تنها منبع كامل ما، اعتبارنامه نمايندگان است. بنابراين، بخشي از اطلاعات را از طريق مطالعات كتابخانهاي و بخش قابل توجهي را از مصاحبههاي عمقي و چالشي با بيش از ٨٠ درصد نمايندگان زني كه در قيد حيات هستند، به دست آوردم. اين اطلاعات براي نخستينبار در ايران منتشر ميشود و بسيار بكر است.
در همايشي كه سال گذشته برگزار شد من اين نكته را بيان كردم كه نياز است خود زنان در اين حوزه به يك اجماع برسند. با خواندن ١٥٠ صفحه اول اين كتاب كه تحليلي- سياسي است متوجه خواهيد شد كه بخش اعظمي از سركوبها در حوزه زنان، به خود زنان مربوط است. درست است كه جامعه ما مردسالار است، تصميمگيريها مردانه است، تبعيض اجتماعي و مشكلات ديگري نيز وجود دارد اما خلأ همگرايي زنان در بسياري از مقاطع تاريخي احساس ميشود. به طور مثال دهه ١٣٢٠ كه فضاي باز سياسي بينظيري در ايران به وجود آمد، دوره طلايي فعاليت سياسي زنان بود اما در اين دوره تنها سازماني كه در آن، تا حدي همگرايي جدي بين زنان وجود داشت، حزب زنان ايران وابسته به حزب توده بود. بقيه تشكلها مثل كانون بانوان، شوراي زنان، جمعيت زنان و... هر يك راه خود را ميرفتند.
زمان دكتر مصدق نيز كه بحث حق راي زنان دوباره مطرح شد، به جاي اينكه تمام اين احزاب و تشكلها متحد شوند و در اين مورد به يك اجماع نسبي برسند، شروع به تحقير كردن يكديگر كرده و هر يك انتقادهاي جدي به ديگري وارد ميكردند. اين عدم همگرايي باعث شد كه هميشه زنان در عرصه سياست شكست بخورند يا به جايگاهي كه بايد، نرسند. البته در كنار آن، علل ديگري نيز وجود دارد. بعد از انقلاب جهشي خوب و موفقيت چشمگيري در حوزه تحصيلات دانشگاهي و تخصصي زنان به وجود آمد و حتي جلوتر از مردان قرار گرفتند اما از اين پتانسيلها استفاده مطلوبي نشد. البته در اين زمينه خود حاكميت، دولت و مجلس نقش بسيار مهمي دارند اما من علت اصلي را همان عدم همگرايي زنان و نبود حزب زنان ميدانم.
حتي قبل از انتخابات پيشنهاد دادم كه خانمها ليست زنانه ارايه كنند اما اين كار را انجام ندادند. اين يكي از مشكلات در طول تاريخ ما و در جنبشهاي زنان بوده كه خود را هميشه زير سايه مردان ميكشانند. حتي در دهه ١٣٢٠ زنان روشنفكر حزب توده يا زنان دانشگاهي ميكوشيدند خود را زيرمجموعه احزاب مردانه قرار دهند. در حالي كه آنها بيشتر ايدهآلهاي خود را داشتند و مساله حق راي زنان جزو اولويتهاي فرعيشان بوده است. زنان هيچگاه سعي نكردند كه يك حزب فراگير داشته باشند و حتي در انتخابات ليست زنانه ارايه كنند. گرچه شايد راي نميآوردند اما حداقل زمينهاي ميشد براي اينكه خانمها بتوانند به تدريج به اجماع و به تبع آن، به جايگاه واقعي خود برسند.
به دست آوردن هر حقي، نيازمند تلاش پيگير است
زهرا شجاعي / رييس مركز امور مشاركت زنان در دولت اصلاحات
اين كتاب ويژگيهاي خاصي دارد و از نكات مثبت آن، تجميع ٢ دوره تاريخي قبل و بعد از انقلاب است كه باعث ميشود از آن به عنوان يك كتاب مرجع نام ببريم. در اين كتاب توأمان به منابع مكتوب و تاريخ شفاهي استناد شده است. گرچه برخي خانمهاي معاصر در انجام مصاحبه كملطفي كرده و حاضر به مصاحبه نشدهاند. اين زنان به خودشان ضرر زدهاند؛ زيرا اطلاعات موجود مرتبط با آنها كم است. به نظر ميرسد كه الگوي مشخصي در مصاحبهها رعايت نشده به اين معنا كه برخي از مسائل و موضوعات مطرح شده در كتاب، به نوعي جنبه تبليغاتي- انتخاباتي دارد. نكته مثبت ديگر اين است كه گرچه كتاب در مورد ايران است، اما نگاهي هم به مسائل زنان در عرصه بينالمللي دارد. داشتن جداول، آمار و عكسها به كتاب جذابيت بخشيده است؛ گرچه در چاپ عكسها متاسفانه ضعف وجود دارد كه احتمالا به اشكالات چاپ بازميگردد.
نكته قابل توجه ديگر اينكه بيش از ٥٠ درصد كتاب، زندگينامه و كمتر از نيمي از كتاب به تحليل سياسي- تاريخي پرداخته، موضوعاتي مثل حق راي زنان و فعاليت زنان در ادوار مجلس كه سند خوبي است و جاي آن به عنوان يك مرجع خالي بود. در اين كتاب، نگاه تاريخي به جنبشهاي زنان كه از زمان مشروطه آغاز شده بسيار مستند است. با توجه به بحث طولانيبودن دوران مبارزات سياسي زنان كه در امريكا ٧٢ سال، انگليس ٥١ سال، سوييس ٦٢ سال و در فرانسه ١٥٧ سال طول ميكشد تا زنان به حق راي دست يابند، به اين نكته اشاره ميكند كه تلاشهاي سياسي و به دست آوردن حقوقي چون حق راي، نيازمند تلاش و كوشش پيگير است.
در ارتباط با تاسيس و گسترش مدارس دخترانه، در بخشي از كتاب، بحث جامعي شده اما بهتر بود اين بحث در كتاب ادامه پيدا ميكرد و به تاثير آن در دوره پهلوي دوم نيز اشاره ميشد، در اين بخش فقط به دوره پهلوي اول پرداخته شده است. بهويژه جاي برخورد علما با تاسيس مدارس دخترانه در دوره پهلوي دوم را خالي ميدانم؛ يعني به جاي نفي و تكفير كردن با تاسيس جامعه تعليمات اسلامي و تاسيس مدارس دخترانه اسلامي، زمينه بروز و رشد و تولد نسل جديدي از زنان تحصيلكرده مذهبي و متدين را در جامعه فراهم كردند كه ما محصول اين تاسيس هستيم. تاكيدم روي اين مساله است كه بايد در كتاب ميآمد كه اگر مخالفتي با اين مدارس شده، از چه جنبهاي بوده و اقدام مثبتي كه در سالهاي بعد انجام شد، چه بود.
نكته دوم اينكه در ارتباط با مخالفت امام خميني (ره) با لايحه انجمنهاي ايالتي و ولايتي كه يكي از بندهايش حق راي زنان بود و در بين نسل جوان نيز سوالاتي درباره آن وجود دارد، با وجود اينكه در كتاب مستنداتي وجود دارد، به نظرم نيازمند بيان جامعتري است كه اگر مخالفتي بوده، به دليل فضاي استبدادزده آن زمان بوده است زيرا در آن دوران حتي مردان نيز حق راي آزادانه نداشتند چه رسد به اينكه حاكميت بخواهد حق راي به زنان بدهد. يا به طور مثال در بخشي از كتاب، كشتهشدگان قيام ١٥ خرداد مقتول ناميده ميشوند كه اين به اعتقاد من كملطفي در حق شهداي اين قيام است كه نقشي اساسي در پيشبرد انقلاب و حركت بزرگ سياسي- اجتماعي مردم داشتند.
نگاه صرف به آمارها، به تحليل غلط منتج ميشود
در ارتباط با سهم زنان در مجلس شوراي ملي اشاره شده كه اكثر نمايندگان زن، وابسته به دربار بودهاند. زماني كه به آمار نگاه ميكنيم، در آخرين دوره مجلس شوراي ملي ٢٠ نماينده زن حضور داشتند، اما با گذشت ٣٧ سال از انقلاب اسلامي هنوز نتوانستهايم به آن تعداد دست يابيم. توجه صرف به عدد و رقم بدون در نظر گرفتن فضاي اجتماعي و داشتن تحليل درست، ما را دچار اشتباه ميكند. در سال ١٣٥٧ از هر چهار زن فقط يك نفر باسواد بود. پس ميتوان حدس زد كه در انتخابات مجلس شوراي ملي دورههاي ٢١ تا ٢٤ چند درصد از زنان پاي صندوقهاي راي رفتهاند. اگر ما فقط به تعداد زناني كه به مجلس راه يافتهاند توجه كنيم و به زمينهسازي و تمهيد مقدمات براي حضور اين زنان در انتخابات توجه نكنيم، تصويري درست از جامعه آن زمان نخواهيم داشت. در اين كتاب نيز به اين وابستگي و تمهيدات اشاره شده است.
نكته ديگر اينكه بايد بين مشاركت توده زنان و نخبگان تفاوت قايل شويم. قبل از انقلاب مشاركت نخبههاي زنان بيشتر بوده و پس از آن كاهش يافته، اما بعد از آن ميزان مشاركت توده زنان افزايش يافته است. پيش از انقلاب در برخي شهرستانهاي محروم ماند سرخس، نايين، درود، فسا، درگز و حتي بابل زنان نماينده ميشوند؛ اما آيا مردم اين شهرها به رتبهاي از رشد سياسي، علمي و اجتماعي رسيدهاند كه از بين خود يك زن را به عنوان نماينده انتخاب كنند يا تشكل و حزب و تلاشي انجام شده است؟ با كمي بررسي متوجه ميشويم كه به طور مثال خانم ناييني نماينده نايين، هم پدر و هم دو برادر و همسرش نماينده بودهاند. پس اين انتصابات و پيوندهاي خانوادگي منجر به راي آوردن آنها شده است. يا خانم هما زاهدي نيز اينچنين است كه دختر سرلشگر فضلالله زاهدي و خواهر اردشير زاهدي است. يا پدر خانم دولتشاهي كه سه دوره نماينده مجلس بوده، رييس تشريفات دربار رضاشاه و وزير كابينه فروغي بوده است.
نكته ديگر درباره كتاب اين است كه بعد از ذكر استنادات به كتابها و متون ديگر كه دقيق هم هستند، خواننده منتظر اظهارنظر نويسنده است؛ زيرا در بين آن استنادات، اختلافها و تفاوتهايي وجود دارد. در بخش ديگري از كتاب، شما نخستين نماد حضور سياسي زنان را «مجلس» ذكر كرديد. اينجا جاي خانم منيره گرجي و مجلس خبرگان خالي است؛ زيرا اين مجلس مقدم بر مجلس شوراي اسلامي است. همچنين در زمينه علت كاهش تعداد نمايندگان زن در دوره دوم همان دوراني كه از آن به عنان دوران طلايي ياد ميكنيد، تحليلي انجام نشده است.
در مجموع، به بحث كانديداتوري زنان توجه شده ولي به مرحله ثبتنام و تاييد صلاحيت نپرداختهايد. كاهش تعداد نمايندگان زن در مجلس هشتم به دليل رد صلاحيت گسترده آنها بوده است. علاوه بر آن خوب بود در برخي جداول، مقايسهاي با مردان نيز انجام ميشد؛ زيرا نسبتي بين تعداد كانديداها و نمايندگان وجود دارد و اين نسبت در مورد زنان و مردان نيز صادق است و نشان ميدهد براي افزايش حضور زنان، نيازمند ايجاد بستري مناسب هستيم. در دوره هفتم كه اشاره شده تعداد نمايندگان زن افزايش يافته است، به اين علت بود كه هر جناح سياسي تعدادي از خانمها را در ليست خود قرار داد و چون از هر ٢ ليست راي آوردند، شاهد افزايش تعداد نمايندگان زن بوديم.
برخي زنان در مجلس، بيشتر از مردان مخالف حقوق زنان هستند
امير طيراني / مسوول آرشيو روزنامه اطلاعات
اين اثر در جاي خود ارزشمند است، در واقع كتاب حاضر كاري تحقيقاتي است كه با دادههاي اندك انجام شده است. تمام اين كتاب امكان استفاده دارد و اگر نقدي ميشود، به معناي ناديدهانگاشتن زحمات نويسنده نيست. به نظرم جاي زندگينامه زنان نماينده در كتاب ديگري است و اينكه حدود نيمي از يك كتاب تحقيقي مربوط به زندگينامهها است، از ارزش كتاب كاسته است. در كنار آن با مشاهده عنوان كتاب، انتظار دارم حركت زنان در عرصه قانونگذاري را بخوانم. به نظر ميرسد بحث جنبش زنان بايد به طور مستقل در جاي ديگري قرار بگيرد و زنان در قانونگذاري در جاي ديگر. اگر آن موضوع مقدمه بود، خوب بود، اما اينكه مقدمه افزون بر متن شده است، مناسب نيست. ايراد اصلي كتاب اين است كه حدود ٣٠ صفحه به عنوان كتاب پرداخته شده است.
اگر در تحليلها هدف رژيم شاه از واردكردن زنان در عرصه اجتماعي مشخص ميشد، دليل حضور زنان حكومتي نيز روشن ميشد و بهتر بود ميزان حضور زنان در عرصه مذاكرات مجلس نيز مورد بررسي قرار ميگرفت. همچنين بايد به جمله امام خميني (ره) كه ميگويند مگر مردان حق راي دارند كه زنان داشته باشند، پرداخته ميشد. بعد از انقلاب نيز همين موضوع را داشتيم و با توجه به حاكميت كشور و قوانين، لازم و ضروري بود كه موانع حضور زنان در عرصههاي قانونگذاري بررسي ميشد. نكته ديگر اينكه چند مورد در ارجاعات مشكلاتي وجود دارد؛ به طور مثال، در مورد كتاب «جنبش حقوق زنان» افتادگي دارد، در جايي جنبش حقوق زنان است و در جايي ديگر جنبش زنان.
نكته ديگر اينكه بعد از انقلاب احزابي تشكيل شد مثل نهضت زنان مسلمان، جامعه زينب و جامعه زنان انقلاب اسلامي كه اگر از لحاظ حقوقي و قانوني اينها را بررسي كنيم، ميتوانيم به علل رشد و عدم رشد آنها بپردازيم. تاكيد ميكنم اينها بيشتر به جنبش زنان مربوط ميشود و اگر بخواهيم به طور خاص به زنان در عرصه قانونگذاري بپردازيم، بايد عملكرد زنان در مذاكرات مجلس شوراي ملي و مجلس شوراي اسلامي را بررسي كنيم. درباره عملكرد زنان در قبل از انقلاب اطلاعات زيادي ندارم اما چيزي كه بعد از انقلاب در روزنامهها ميبينيم اين است كه برخي زنان حاضر در مجلس بيش از مردان مخالف حقوق زنان هستند.
تفكيكناپذيري نقش زنان در عرصه قانونگذاري از تحولات اجتماعي
الهه كولايي / نماينده دوره ششم مجلس شوراي اسلامي
اين كتاب به دليل دسترسي مستقيم به منابع و اسناد و اينكه بر پايه ترجمه يا منابع دست چندم تاليف نشده، تلاش ارزشمندي است. مساله زنان در قانونگذاري اين گونه نيست كه يك پديده اجتماعي را از حوزهها و سطوح مختلفي كه روي آن اثر ميگذارد، جدا كنيم. موضوع زنان و پارلمان، زنان و تصميمگيري و حضور در فرآيند قانونگذاري يك فرآيند و دغدغهاي جهاني در دنياي امروز به شمار ميرود. انتظار اينكه در اين كتاب، هم مجموعهاي از اطلاعات پايهاي ارايه شود و هم تحليل جامع و همهجانبهاي درباره مساله جنبش زنان، تحولات تاريخي و فعاليتهاي زنان در ايران داشته باشد، انتظار غيرمنصفانهاي است؛ آن هم در شرايطي كه چنين كارهايي انجام نشده است. براي محققان بعد، تكتك مباحث اين كتاب نيازمند تحقيق و پژوهش است. زمان مطالعه كتاب به اين فكر ميكردم كه واقعا چند نفر از دانشجويان براي جمعآوري اطلاعات به اسناد مراجعه ميكنند؟ ما در زمينه كارهاي توليدي با يك خلأ هولناك روبهرو هستيم.
اين كتاب هم ميتواند الهامبخش باشد، هم ميتواند ايده طبقهبنديهاي قابل بهرهبرداري را در دورههاي مختلف براي محققان و پژوهشگران ديگر ارايه كند. درباره وضعيت مجلس در هر دوره، عملكرد هر يك از نمايندگان با رويكرد تطبيقي، تحولات دورههاي مختلف و اينكه نسبت نمايندگان با حاكمان در چه شرايطي و چرا تحول پيدا كرده است. شما نميتوانيد نقش زنان را در عرصه قانونگذاري از تحولات اجتماعي جدا كنيد، اما نبايد از يك كتاب انتظار داشت كه همه اين موارد را برسي كند و شماي قابل قبول و همهجانبه ارايه دهد. البته جا دارد در چاپهاي بعدي بعضي از نكات را نويسنده به آنها بپردازد. صرف اين كتاب بسيار ارزشمند است؛ زيرا نگاهي كلان از مجموعه زناني كه در عرصه قانونگذاري راه پيدا كردهاند، از فعاليت آنها، از تاثيرات آنها و... ارايه كرده است.
من فكر ميكنم يك نگاه سريع كه در اين كتاب ارايه شده، هر يك ميتواند فصلي براي پژوهش باشد. خيلي نبايد از خود اين كتاب انتظار داشت اما يك كار شبه دايرهالمعارفي انجام داده است كه ميتواند منبع مطالعات بعدي قرار بگيرد. انتشار اين كتاب فينفسه ميتواند فتح بابي براي نگاهي دقيقتر به هر يك از دورههاي مجلس و مقايسه آن با دورههاي قبل و بعد از آن باشد. مجلس و عملكرد مجلس بخشي از كنشها و واكنشهايي است كه در يك جامعه در يك دوره زماني خاص شكل ميگيرد كه نميتوان آن را برش زد و منتزع از بقيه مسائل پيراموني حتي در سطح بينالمللي بررسي كرد. اين كتاب ميتواند در نگاهي بسيار سريع، چشماندازهايي از اين دگرگونيها را ارايه كند كه هر كدام جاي مطالعه مستقل دارد.
متاسفانه در جامعه ما به دلايل مختلف، نه مستندكردن مشاهدات افرادي كه وارد حوزه سياست ميشوند، باب است و نه خاطرهنويسي انجام ميشود. البته در سطح بينالملل هم ميگويند خاطرهنويسي بعد از ٣٠ سال اجازه انتشار دارد، اما در كشور ما حتي بعد از اين وقفه ٣٠ ساله نيز اتفاق نميافتد. اين كاري است كه در اين كتاب انجام شده و ميتواند انگيزه مطالعات بعدي را فراهم كند. اين كتاب شروع مباركي است براي اينكه به ضرورت گردآوري، تحقيق، مطالعات روي همه مباحثي كه نويسنده از آنها سريع گذشته، توجه شود.
مساله زنان در حوزه سياست جدا از مساله مردان نيست
ما نتوانستهايم به تجربيات خود نظم ببخشيم و فكر ميكنم براي اين منظور به دهها كتاب از اين سنخ نياز داريم تا بتوانيم نگاهي تحليلي از عملكرد دورههاي قبل در اختيار كساني بگذاريم كه ميخواهند عمل كنند. البته تاكيد ميكنم كه مساله زنان در حوزه سياست جدا از مساله مردان نيست، ما درباره مردان در عرصه قانونگذاري نيز با همين مشكلات مواجه هستيم و اين ارتباط متاسفانه نه تنها به شكل ارگانيك وجود ندارد بلكه همين كه بتوان جسته گريخته از اطلاعات استفاده كرد نيز كمتر ممكن است. نيت ما ارايه الگوي موفق در عرصه بينالمللي است اما آمارها امروز خيلي ما را در چنين جايگاهي قرار نميدهد. ضمن اينكه اين نكته بسيار اهميت دارد كه ما همچنان كه به درصد كمي حضور تاكيد داريم نبايد از بحث كيفيت غافل شويم.
اميدوارم اين تجربه، راه را براي به خصوص پاياننامههاي دانشجويي براي مطالعه بيشتر و دقيقتر باز كند. در كنار اين مباحث، بيان نكته ديگري مهم به نظر ميرسد؛ اينكه از يك سو، ما موضوع فرصتهاي برابر و شرايط برابر براي رفع تبعيضهاي گوناگون براي زنان در حوزههاي قانونگذاري را داريم -كه در اتحاديه بينالمجالس، سازمان ملل و كميسيون مقام زن مورد تاكيد است- كه بايد مورد بازبيني و اصلاح قرار گيرد و در كنار اين تبعيضزدايي، ميبينيم كه به بحث تبعيض مثبت توصيه ميشود. نكته آخر اينكه، در در كنار مطالعه اين كتاب، به يك مجموعه كار پژوهشي برخوردم كه تحقيقي از دختران دانشجوي تهران انجام شده بود.
نكته جالب اين بود كه ما نميتوانيم اين نمودارها و آمارها را از واقعيتهاي جامعه جدا كنيم. اينكه در فضاي سياسي از رفع تبعيض و ايجاد فرصتهاي برابر صحبت ميشود، اما در نهايت، اين جامعه در حوزههاي اجتماعي- فرهنگي با موانع و چالشهاي جدي روبهرو است. ما براي ايجاد تغيير در اين نمودارها به نفع زنان، نيازمند تلاشها و فعاليتهايي هستيم كه به نظرم اين كتاب ميتواند ما را به اين عرصه منتقل كند كه چه بايد كرد و چرا اين سهم اينقدر ناچيز است و با وجود اينكه زنان در بخش تودهاي و در بخش راي دادن و شكل دادن به قدرت نقش داشتهاند، اما در تصدي قدرت آنقدر مشكل داريم. نتايج اين تحقيق بسيار گويا است و نشان ميدهد موانع فرهنگي، اجتماعي و بهويژه اقتصادي تا چه حد ميتواند اين تغييرات را كند و دشوار سازد.
ضعف شديد منابع در پرداختن به بحث زنان
فخرالسادات محتشميپور / رييس هياتمديره انجمن زنان پژوهشگر تاريخ
تاليف اين كتاب جاي تقدير دارد همان طور كه دوستان اشاره كردند ما در بحث زنان و به ويژه تاريخ زنان دچار ضعف شديد منابع هستيم زيرا يا منابعي وجود ندارد، يا وجود دارد و ديده نميشود و مورد استفاده قرار نميگيرد. ما در درجه اول ميخواهيم منابع موجود را شناسايي كنيم كه سندشناسي در اين زمينه كمك زيادي ميكند. در جايي نيز كه كمبود سند وجود دارد ناچارا به سراغ منابع شفاهي ميرويم، گرچه برخي مواقع اين فرصت را نيز از دست ميدهيم. خانم اتحاديه ياور هميشگي ما هستند اما امروز به دلايلي امكان حضور در اين مراسم را نيافتند. ايشان كتاب را خوانده بودند و نظر خود را اعلام كرده و نوشتهاند كتاب خوب و مفيدي است كه بايد به صورت گسترده تبليغ شود زيرا نكات آموزنده زيادي دارد، اما مساله اين است كه كتاب در مورد بيوگرافي زنان و خيلي كلي است و دليل اينكه چرا نقش زنان در آثار چاپشده به صورت كلي ديده ميشود، بايد پيدا و تحليل شود.
اينكه اين زنان چه در دوره پهلوي و چه در جمهوري اسلامي، چه نقشي داشتهاند و چه گفتهاند بايد بررسي شود و اينكه اگر به خواستهشان رسيدهاند، به چه نحوي بوده است؟ به نظر من، اين كتاب شروع خوبي است براي اين گونه مباحث و مشخصشدن نقش زنان و اينكه از چه احزاب و پايگاهي وارد مجلس شدهاند بايد با زنان بيشتر مصاحبه شود. فهرست خيلي خوبي از زنان وكيل در قبل و بعد از انقلاب ارايه داده و ارزيابي من از اين كتاب مثبت است. به طور كلي خانم اتحاديه نيز به همان نكاتي كه دوستان اشاره كردند، توجه داشته است.
زنان ايراني، به آساني حق راي را به دست آوردند
منوچهر نظري / نويسنده كتاب
در اينجا افرادي حضور دارند كه صابون برخوردهاي سياسي به تنشان خورده است و ميدانند ورود به عرصه سياست خطرناك است. غير از اين، بحث زنان نه تنها در جمهوري اسلامي ايران بلكه در دورههاي قبلي نيز كاري سخت بوده و ورود به آن كار دشواري است. در وزارت ارشاد به موضوعات مختلفي ايراد گرفتند، به طور مثال ايراد گرفتند چرا تصاوير نمايندههاي زن در مجلس شوراي ملي بيحجاب است و مجوز نشر نميدادند. بسياري از ايراداتي كه وارد شد نيز به همين دليل است در صورتي كه بايد فضا باز باشد تا بتوان به آنها پرداخت. من در اين كتاب قبل از ارايه به ارشاد، حدود ٦٠ تا ٧٠ صفحه خودسانسوري كردم. قرارگرفتن كلمه زن در نام كتاب، باعث حساسيت وزارت ارشاد و برخي مراجع ديگر ميشود، بهويژه اگر بخواهيد زنان سياست را بررسي كنيد كار بسيار سختتر ميشود. من فارغ از مسائل جناحي با نمايندگان زيادي مصاحبه انجام دادهام و اين كار در حوزه تاريخ شفاهي يك كار علمي محسوب ميشود.
در واقع، ملاحظات سياسي اجازه نميدهد شما حتي به مباحثي كه براي آن اسناد و شواهد داريد، وارد شويد. به همين دليل جاي بسياري از مباحث در كتاب خالي است زيرا اگر آنها را مطرح ميكردم اكنون اين كتاب اصلا وجود نداشت و چنين جلسهاي اصلا تشكيل نميشد. بنابراين، خواهش ميكنم اقتضائات زمانه و اقتضائات تاريخي را ببينيد. من از نمايندگان خواهش ميكنم از آنجا كه در حوزه پارلمان، كتاب و خاطرهنويسي بسيار كم است، حداقل خاطراتي كه امكان انتشار دارد را بنويسند تا پژوهشگران بتوانند از آنها استفاده كنند.
من در جمعآوري اطلاعات و اسناد با مشكلات زيادي مواجه بودم و زمان زيادي را منتظر ماندم حتي خود نمايندگان نيز برخورد محافظهكارانه داشتند. سياست من اين بود كه اطلاعات اوليه را در اختيار پژوهشگران، دانشجويان و اساتيد قرار دهم تا بتوانند دقيقتر به بررسي بپردازند. من در مقدمه نيز آوردهام جنبشهاي زنان تاريخ پر فراز و نشيبي دارد، فقط در ايران زنان با مشكل مواجه نبودهاند اتفاقا در قياس با كشورهاي ديگر و در اروپا كه مهد دموكراسي است، زنان ايراني خيلي راحتتر و كمهزينهتر به حق راي دست يافتند. در چاپ بعدي در صورت موافقت ناشر، حتما موارد مطرحشده توسط دوستان را لحاظ خواهم كرد.
http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=50720
ش.د9504750