(روزنامه ايران – 1396/07/24 – شماره 6619 – صفحه 3)
** رابطه اصلاحطلبان و دولت، خوب و تعریف شده است. اگر هم در سال 92 ابهامی وجود داشت، در سال 96 هیچ ابهامی وجود ندارد. اصلاحطلبان حامی دولت هستند، هرچند دولت، دولت اصلاحطلبان نیست، ضمن اینکه نه اصلاحطلبان و نه خود روحانی، چنین ادعایی ندارند. واقعیت این است؛ مهمترین گروه اجتماعی و سیاسی حامی روحانی اصلاحطلبان بودند، آن هم در شرایطی که به لحاظ تاریخی و تشکیلاتی آقای روحانی هیچ گاه عضو هیچ تشکل اصلاحطلبی نبود و حتی با آنان مراوده هم نداشت. ایشان جزو جامعه روحانیت مبارز تهران بود که جزو ستونهای اصولگرایان است. با این وجود، رابطه اصلاحطلبان با ایشان رابطه حمایتگری بوده است، رابطهای بسیار جدی تا جایی که تقریباً در همه ستادهای آقای روحانی جوانان اصلاحطلب بودند که بدون هیچ چشمداشت و با تمام وجود برای ایشان کار کردند. اما این به این معنا نیست که دولت به معنای متعارف جهانی، دولت اصلاحطلبان باشد، هر چند که برخی وزرا اصلاحطلب هستند.
* حمایت مورد اشاره شما مربوط به پیش از انتخابات است، یا بعد از انتخابات هم ادامه دارد و اگر چنین است، ساز و کار این حمایت پساانتخاباتی چیست؟
** حمایت هم پیش از انتخابات بود و هم بعد از انتخابات ادامه دارد. البته حمایت بعد از انتخابات به صورت متعین و مشخص دوره انتخابات نخواهد بود و نیاز هم نیست این طور باشد. اما به لحاظ مواضع سیاسی و در گفتمانهایی که اصلاحطلبان دارند، یا در سخنرانیها و مصاحبهها، همیشه حامی دولت بوده و هستند. این حمایت به این معنی نیست که آنچه از صدر تا ذیل، در دولت میگذرد را توجیه خواهند کرد یا قبول دارند، بلکه آنان خط مشی اصولی و کلی دولت را تأیید میکنند. ممکن است در مواردی وزیری کاری کند که قابل انتقاد باشد یا وزیر دیگری کاری کند که بشدت قابل حمایت باشد. حمایت اصلاحطلبان به این معنی نیست که کار همه وزرا را به یک اندازه بپذیرند و توجیه کنند.
* این رویهای است که گفتمان اصلاحطلبی باید نسبت به همه دولتها داشته باشد.
** همین طور است. اما فکر میکنم نسبت اصلاحطلبان با دولت روحانی متفاوت از نسبت آنان با دولت آقای خاتمی است. زیرا آمیختگی احزاب اصلاحطلب با دولت هفتم و هشتم بیشتر بود. دولت آقای روحانی به یک معنا دولت ائتلافی است؛ یعنی از مجموعهای از اصلاحطلبان و اصولگرایان تشکیل شده است که بسیاری از آنان روش اعتدالی در پیش گرفتند، یا تکنوکراتهایی که چندان سیاسی نیستند، اما معمولاً به نگاههای توسعهطلبانه و اصلاحطلبانه توجه دارند. ما به لحاظ موضع رسمی، میگوییم که ممکن است اصلاحطلبان در جایی از دولت انتقاد کنند، اما در عمل، انتقادها از حمایتها بسیار کمتر بوده است و در مجموع به دولت نمره قبولی داده میشود. اما مانند هر دولت دیگری، در این دولت هم میتواند بخشهای ضعیفتری وجود داشته باشد.
* قبل از انتخابات جناح رقیب تلاش میکرد و این تلاش تاکنون هم ادامه دارد که القا کند اصلاحطلبان از دولت فاصله گرفتند و حتی عبارت «طلاق سیاسی» را برای بیان مقصود خود جعل میکنند. مثلاً در حوزه رسانهای آنان فعالان سیاسی می گویند شما را هم کنار میگذارند تا نتیجه مورد نظر خود را بگیرند.
** دوست دارم در این باره مثالی بزنم تا مسأله روشن شود. چندی پیش به دعوت خبرگزاری فارس میزگردی با حضور من و جناب آقای ناصری درباره همین موضوع برگزار شد. آقایان نسبت به بیان این تحلیل که شما اشاره کردید، اصرار داشتند. به روش رسانهای آنان انتقاد و اشکال دارم و همان جا هم با صراحت گفتم. زیرا روشهای آنان مانند برخوردهای امنیتی است، یعنی مانند کسانی که در روزنامهها میگشتند، زیر جملات خط میکشیدند که ببینند افراد چه گفتند و بعد نتیجه میگرفتند که اصلاحطلبان بد هستند. به عبارت دیگر، بسیار مچگیرانه و با نورافکنهای قوی، روی گفتههای افراد نور میاندازند تا شکافی را مشاهده کنند و آن را به همه اصلاحطلبان تعمیم دهند. یکی دو مورد از خود من خبری نقل شد که کاملاً تحریف شده بود، البته از سوی خبرگزاری دیگر انجام شده و فارس آن را نقل کرده بود. تجربه خود من این طور بوده است که مطلبی را از قول من نقل میکنند و برای آن تیتری انتخاب میکنند که از قول من نیست.
مشرق نیوز دقیقاً این کار را انجام داده بود. در میزگرد فارس روی یک خبر خاص دست گذاشتم تا مشخص شود چطور نقل قول میکنند. مشرق نیوز خبری از من را با تیتری که خود انتخاب کرده بود، منتشر کرد. تیتر این رسانه از سوی یک خبرگزاری دیگر به عنوان نقل قول من بازنشر شد، درحالی که این کارها خلاف اخلاق و عرف رسانهای است. به همین دلیل من به مطالبی که از سوی دوستان دیگر اصلاحطلب عنوان میشود، کاملاً مشکوک هستم که واقعاً این طور بیان شده باشد. اغلب اینها غلط است و اگر کسی حوصله داشته باشد، میتواند یکی یکی نقل قولها و اخبار از قول اصلاحطلبان را مشخص کند که واقعیت ندارد. اما برفرض که یک اصلاحطلب جایی نقدی کرده باشد، موضعگیریهای مجموعه، بزرگتر از این است که با گفته یا جملهای در مصاحبهای یا جلسهای، جور دیگری وانمود شود.
* هدف آنان از القای شکاف میان اصلاحطلبان و دولت چیست؟
** واقعاً نمیدانم و این خود مسألهای است. اصلاً گیریم شکافی هم به وجود آمد، چه چیزی عاید آنان خواهد شد؟ به نظر من بیشتر نوعی حسادت و ناراحتی از شکلگیری اتحادی است که آنان هیچ گاه انتظار آغاز و تداوم آن را نداشتند. مردم هم با حمایت دوباره خود در سال 96 نشان دادند که هم به دعوت اصلاحطلبان بخوبی پاسخ میدهند و هم حمایت خود از رئیس جمهوری را ادامه میدهند. یادمان نرود وقتی در سال 92 آقای روحانی انتخاب شد، رقیب مدعی بود که آقای روحانی نمیتواند در درازمدت با اصلاحطلبان کار کند. اما علی رغم این نگاه، این رابطه ادامه یافته، نتیجه هم داد و به این معنا نبود که آقای روحانی گذشته خود را کتمان کند یا اصلاحطلبان این را بخواهند. اصلاً سیاست به معنای همکاری برای تأمین منافع ملی است.
* این همکاری که اشاره کردید، اکنون بار دیگر مورد بحث واقع شده است. برخی اصلاحطلبان گفتند احتمال دارد ائتلاف در انتخابات آتی تکرار نشود و برخی دیگر گفتند که همچنان باید ائتلاف کنیم. شما چطور میبینید؟
** نخستین رویداد سیاسی در پیش رو، انتخابات مجلس است. در این انتخابات هم مانند گذشته، اتحاد یک ضرورت اجتنابناپذیر است. اگر بخواهیم با نیروهای معتدل و اعتدالی مانند حزب اعتدال و توسعه در شهرستانها رقابت کنیم، جناح رقیب برنده خواهد شد. بنابرانی حتماً باید همگرایی و اتحاد داشته باشیم. البته این انتقاد هم وجود دارد که گویی همواره اصلاحطلبان باید کوتاه بیایند. من به جمله خود رئیس جمهوری استناد میکنم که گفتند دیواری کوتاهتر از اصلاحطلبان وجود ندارد. در اتئلاف هم این طور نباید باشد که به خاطر وحدت و یکپارچگی، همیشه اصلاحطلبان کوتاه بیایند. دوستان اعتدال و توسعه که یکی از قطبهای حمایت کننده رئیس جمهوری هستند، توجه کنند که همه باید باهم کوتاه بیایند تا به فهرستهای ائتلافی دست بیایم. به عبارت دیگر ساز و کار توافق طوری نباشد که یک گروه، دیگری را در شرایط غیرقابل گریز قرار دهد و ضرورت وحدت را به گروگان بگیرد. این حرف درون جبههای است و پنهانی هم نیست. رقبا هرچه میخواهند برداشت کنند، واقعیت این است که ما باید اتئلاف کنیم، اما همه باید به یک نسبت برای ائتلاف مایه بگذارند.
* آیا به این معناست که اصلاحطلبان خواهان سهم بیشتری از کیک قدرت هستند؟
** بعد از انتخابات مجلس کابینه عوض نمیشود. بنابراین بحثهای مربوط به کابینه ضرورت تکرار ندارد. برای انتخابات ریاست جمهوری بستگی به این دارد که چه کسی رئیس جمهوری خواهد شد. اما اکنون تقریباً جابهجایی نیروها منتفی است و موقعیتی نیست که افراد برای پستها چانهزنی کنند. اگر هم مجلس بعدی ترکیب رو به جلویی داشته باشد، یعنی بیشتر اصلاحطلب باشند، قاعدتاً میتوانند آن را در تعیین موقعیتها لحاظ کنند، اما این درصورتی است که جایی نیاز به ترمیم داشته باشد. در مجموع نگاه این است که اگر دولت با تغییرات اندک جلو برود، بهتر است و توصیه نمیکنیم که بار دیگر بازنگری شود. نگاه ما این است که باید با این دولت و کابینه کار را جلو برد و نباید اصلاحات را در تغییر چهره و آدمها دید، بلکه باید تلاش کرد دولت اقدامات و پیریزیهای مؤثر انجام دهد و نباید دنبال تغییر مناصب باشیم.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/204009
ش.د9602905