(روزنامه آفتاب يزد ـ 1396/11/07 ـ شماره 5100 ـ صفحه 3)
** اولا آثار حوادث اخیر در سال 98 در هر دو جریان خود را نشان میدهد. از سوی دیگر، اصولگرایان در دولت نهم و دهم بهشدت آسیب دیدند و بخش افراطیشان را به خود پیوند زده و دفاع همهجانبه از آن کردند.
در انتخابات ریاستجمهوری امسال اصولگرایان سعی کردند با تشکیل جمنا با رویکردی متفاوت وارد عرصه شوند. اما مشکل اصلی اصولگرایان این است که به مشکلات اصلی خودشان توجه نمیکنند و میخواهند بهصورت شکلی و تغییر ظاهری و تفاوت در آرایش سیاسی و شعارها، مخاطب جذب کنند یا اثر بگذارند، در حالی که امروز مردم به این تغییرات ظاهری توجه ندارند. اصولگرایان باید به مشکلات اصلی جامعه و خودشان که با آن درگیر هستند توجه کنند، در غیر این صورت این روشهای شکلی و ظاهری تاثیرگذار نخواهد بود.
آنچه شما بهعنوان تغییر از آن یاد میکنید همان تغییرات سطحی است و درونمایه آنچنانی ندارد.
* سرنوشت جمنا هنوز برای خیلیها جای سوال است. بسیاری میگفتند جمنا بعد از انتخابات 96 دیگر کارآیی ندارد، عدهای هم میگفتند جمنا با تجربیات 96، میتواند در 98 خیلی بهتر عمل کند؟ به نظر شما کدام یک از این دو مورد اتفاق میافتد.
** جمنا حتما کارساز نیست، دلیل آن هم این است که اصولگرایان باید رویکرد خودشان را تغییر دهند، آنها باید از مصائبی که بیشتر از دو دهه گریبانشان را گرفته، خود را رها کنند نه آنکه به فکر تغییرات شکلی باشند.
* بسیاری این روزها از نقش رئیسی در انتخابات آینده میگویند، به نظر شما چقدر احتمال دارد او در انتخابات 98 سرلیست اصولگرایان باشد؟
** ممکن است چنین اتفاقی بیفتد و رئیسی در سال 98 سرلیست شود یا به احتمال کمتر در سال 1400 باز هم کاندیدای ریاستجمهوری شود، اما این تغییرات چاره کار نیست. در انتخابات مختلف شاهد بودیم که اصولگرایان لیستهای متفاوتی داده و در هر دوره تغییرات جدی داشتند. این طبیعت انتخابات است که لیستهای متفاوتی در هر دوره وجود داشته باشد، اما نگاه جدی در آن تغییرات وجود ندارد. هم مشکلات اصولگرایان باقی است و هم مشکلاتی که در جامعه داریم.
به یاد داریم که شخص رئیسی در انتخابات ریاستجمهوری در بیانیهای خود را منتخب همه جریانات معرفی کرد، او از اینکه بگوید مختص به یک جناح خاص است امتناع کرد و حتی خود را مستقل نامید. این موضوع چقدر باعث خواهد شد حتی رئیسی بخواهد یک لیست جدا در سال 98 داشته باشد؟
من بسیار بعید میدانم آقای رئیسی بخواهد یک لیست جداگانه در انتخابات داشته باشد. اینکه ایشان مدعی است، متعلق به همه جریانات است شوخی بیش نیست.
او در قالب همان تغییرات شکلی اصولگرایان چنین موضوعی را بیان کرده است، ولی مشاهده میکنیم اصولگرایان همچنان پیوندشان را با جریانات تندرو حفظ کردند. رئیسی میخواست خود را از جریان افراطی جدا کند، اما دیدیم که عکس آن رخ داد. مشکل اساسی اصولگرایان همین است که آنها نمیتوانند خود را از جریان افراطی جدا کنند، بنابراین همان روند قبلی در 98 هم تکرار میشود.
* به هر صورت اگر تغییر رویکرد اصولگرایان را هم شکلی بدانیم آنها مدعی این موضوع هستند که میخواهند چهرههای جدید برای لیست معرفی کنند، فکر میکنید تا چه میزان اصولگرایان در کادرسازی موفق بودهاند که اکنون از حضور چهرههای جدید میگویند؟
** موفق نبودند. دلیلش هم این است؛ افرادی که بهعنوان چهرههای جدید مطرح میشوند باز هم تکراری هستند کسی مثل آقای رئیسی یک چهره جدید نبود که در 96 معرفی شد. او یک چهره شناخته شده بود. اما از این منظر جدید بهشمار میرفت که این فرد بهصورت اجماعی از سوی اصولگرایان معرفی شد. چهرههای جدید، جدید بودنشان بیش از آنکه مرتبط با اسم و شخصشان باشد باید مربوط به طرز نگاه و عملکردشان باشد. از طرفی اینکه اصولگرایان چهرهای که از نظر اسمی، فردی کمتر شناخته شده باشد را بخواهند معرفی کنند هیچ ثمری از آن نخواهند برد.
* اینکه از چهرههای آشنایی که در انتخابات مجلس نبودند استفاده شود باعث موفقیت آنها نمیشود؟
** تا زمانی که اصولگرایان مشکلات جدیشان را حل نکنند همین آش و همین کاسه است. اصولگرایان باید تندروها را مهار کنند.
مشکل دوم رانتهای بسیار گستردهای است که اصولگرایان در طول دو دهه از آن بهره میبردند، این رانتها ظاهر بسیار جالبی دارد و بهرههای خیلی فراوانی از آن بهوجود میآید، اما به همان نسبت هم این جریان را ضعیف و وابسته میکند. اصولگرایان باید بهطور جدی از این موضوع فاصله بگیرند، برای آنها تبلیغات ملی و غیرملی، بیتالمالی و غیربیتالمالی فراهم است، اما این یک مشکل اساسی از سوی مردم بهشمار میآید. از سوی دیگر، اصولگرایان یک نگاه سنتی همیشگی دارند و در حال و هوای گذشته ماندهاند و به همین دلیل نه خود باعث پیشرفت کشور میشوند و نه میگذارند باقی جریانات، کشور را به پیشرفت برسانند. با این تقاضاها و مشکلات هم کشور را در دستیابی به خواستهها عقیم میگذارند و هم اینکه خود وارد یک محیط سازنده و کارآمد و همافزا نمیشوند.
* آقای مبلغ! شواهد دور دوم حسن روحانی، مشکلات اقتصادی، تجمعات دی ماه و شعارهایی که آنها میدادند، نشان میدهد که لااقل بخشی از مردم از اصلاحطلبان رویگردان شده و به آنها پشت کردهاند، آیا از دیدگاه شما این دلسردی باعث پیروزی اصولگرایان در انتخابات 96 خواهد شد؟
** ببینید! من فکر میکنم اینگونه شده که اگر تمام مسئولان و مقامات کشور بهصورت اساسی و جدی چارهاندیشی نکنند همه آسیبهای جبرانناپذیری ببینند و با این وضع پیروز واقعی انتخابات در سال98 هیچکسی نخواهد بود. ممکن است اصولگرایان با برخی تغییرات، رانت و دلسردیهای مردم از اصلاحطلبان بهظاهر در انتخابات پیروز شوند، ولی آن پیروزی، پیروزی واقعی نیست. باید در حال حاضر در اینباره چارهاندیشیهای جدی شود و به نظرم نگاهها در بسیاری از موارد باید تغییر کرده و توجهات بیشتری به دولت شده و چالشهای خطرناک و آسیبساز باید زدوده شود تا جامعه به یک فضای امید بیشتر و پیشرفت بازگردد. مردم باید بتوانند امید بگیرند تا در انتخابات آتی شاهد حضورشان باشیم. این مسئله بسیار اساسی است. تقلیلدادن اصل اتفاق بدی که رخ داده است به پیروزی اصولگرایان به نوعی سرپوش گذاشتن بر مشکلات و رویکردهایی است که در آینده ممکن است بهوجود بیاید.
* بنابراین عبور بخشی از مردم از اصلاحطلبان در شرایط فعلی را تلویحا میپذیرید؟
** بله، تاکنون مردم اقبال گستردهای به اصلاحطلبان کردند. اما در این میان دلسردیهایی بهدلیل ناکارآمدیهای مدیریتی بهوجود آمده است. اینکه منشا این ناکارآمدیها چیست موضوع دیگری است. طبیعتا وقتی اصلاحطلبان مردم را دعوت به انتخابات و رای به روحانی میکنند هر موضوعی که در این دولت، اتفاق بیفتد به پای آنها نوشته میشود.
در ماجراهای اخیر عدهای از اصولگرایان بهخاطر جهالتشان بر جو ضداصلاحطلبی دامن زدند و گروه ضدنظام نیز با این تلقی که مردم به اصلاحطلبان اقبال دارند و اصلاحطلبان در چارچوب نظام تعریف میشوند و تنها به فکر اصلاح روشها و رویکردها هستند و پایگاه گستردهای دارند تلاش داشتند تا با از چشم مردم انداختن اصلاحطلبان مسیر خام خود را هموار کنند و از این رو وارد یک مسیر تخریبی شدند.
http://aftabeyazd.ir/?newsid=97036
ش.د9604748