در واکنش به التهابات این روزها در کشور، عباس سلیمینمین در گفتوگو با صبح صادق، جامعه را به یک خانواده تشبیه کرد و گفت: «زمانی که یکی از اعضای خانواده به حق یا ناحق عصبانی شود، نخستین کاری که سایر افراد خانواده انجام میدهند، این است که یک لیوان آب خنک به او مینوشانند و او را به آرامش دعوت میکنند و پیش از اینکه عقلانیت او تحتالشعاع عصبانیت قرار بگیرد، اوضاع را آرام میکنند.»
لزوم کاهش خشم
به گزارش خبرنگار صبح صادق عباس سلیمی نمین محقق و پژوهشگر در ادامه گفت: «بنابراین در شرایطی که این نوع عصبانیت بر روابط فیمابین جامعه حاکم است، در ابتدای امر باید خشم و عصبانیت را کاهش داد؛ چراکه به هرحال در جامعه بزرگ ایران ممکن است مسائلی اتفاق بیفتد که موجب تندخویی برخی از اقشار شود یا درک آن از تحمل عدهای خارج باشد. پس باید پذیرفت که ایران جامعه بزرگی است و ممکن است اتفاقات ناگواری در آن رخ دهد.»
هنرشان دامن زدن به اختلافات
او در پاسخ به این پرسش که در زمان وقوع اتفاقات ناگوار چگونه میتوان آرامش را به جامعه بازگرداند، تأکید کرد: «در وهله نخست باید جلوی کسانی را که هنرشان دامن زدن به اختلافات و خشمها در مواقع حساس است، گرفت و حتماً باید مقابل این افراد ایستاد تا ساکت شوند. در این مسیر هیچ جناحی از این غائله مستثنا نیست و نباید اجازه داد این افراد بر تنور دودستگیها و شکافها بدمند.»
دشمنیها ترمیم شود
این فعال سیاسی در ادامه با بیان اینکه در این مسیر ترمیم دشمنیها را باید پیش گرفت، عنوان کرد: «متأسفانه از سالها قبل عدهای تلاش کردند بین احزاب و گروههایی که جامعه توسط آنها اداره میشود و بهعبارتدیگر قدرت، میان آنها در حال چرخش است و گاهی این حزب رأی میآورد و گاهی حزب دیگر، دشمنی رخ دهد. در صورتی که باید تلاش شود دشمنی میان احزاب و کدورتهای عمیقی که بین افراد شکل گرفته، حل شود.»
زمانی که دشمن گم میشود
او با اذعان بر این امر که گاهی خطاهایی از سوی حزبی صورت میگیرد و در برابر آن واکنشهایی را شاهدیم که میتواند کدورت ایجاد کند، تصریح کرد: «اگر به هر دلیلی کدورت و تنفری ایجاد شده، باید آنها را از بین برد یا در مسیر از بین بردن قرار داد؛ زیرا این اختلافات و کدورتها زیانآور است و زمانی که تضاد و تنفر افراد متوجه احزاب داخلی شد، دشمن گم میشود.»
سلیمینمین در بیان بیشتر این مطلب توضیح داد: «به عبارت دیگر اگر جناحها، رقیب داخلی خود را دشمن فرض کنند؛ دشمن هم با آنها در برابر رقیب داخلیشان همموضع میشود. در این شرایط است که دشمن را دوست میپندارند و رقیب را دشمن.»
رقیب جناحی دشمن نیست
این پژوهشگر تاریخ با اشاره به بیانات رهبری در سال 1391 که فرمودند: «بعضیها رقیب انتخاباتی خودشان را «شیطان اکبر» به حساب میآورند! شیطان اکبر آمریکاست، شیطان اکبر صهیونیسم است؛ رقیب جناحی که شیطان اکبر نیست، رقیب انتخاباتی که شیطان اکبر نیست»، تأکید کرد: «علیرغم تذکرات رهبری که با صراحت اعلام کردند رقیب جناحی دشمن نیست، اغلب افراد فراموش کردند که گاهی در شرایطی ممکن است تفکری را قبول نداشته باشند؛ ولی باید با نگاه به اینکه فرد مخالف صرفاً دشمن نیست، تفکر و خطاهای او را نقد کنند. اغلب از یاد میبرند که دشمن کسی است که با تمام توان میخواهد استقلالطلبی آنها را نفی و زمینگیر کند.»
پیامدهای فاجعهآمیز فضای دوقطبی
او در ادامه یادآور شد: «دو دهه است که این حالت در کشور به وجود آمده و ما در قبال این پدیده بسیار شوم که در جامعه شکلگرفته، احساس نگرانی نداریم؛ در حالی که باید به شدت نگران این معنا باشیم که دشمنی و تضاد که بیشتر ناشی از برخوردهای غیرمنصفانه و غیرعادلانه است، باعث میشود تضادها، شکافها و قطببندیهای داخلی به وجود آید که تبعات آن در درازمدت بسیار فاجعهآمیز است.»
به دور از توهین و اتهام نقد کنیم
این فعال سیاسی بابیان اینکه ممکن است عدهای بگویند مثلاً با چند نخبه اصلاحطلب مشکل داریم، پس ایرادی ندارد که آنها را له کنیم، خاطرنشان کرد: «باید توجه داشت که این افراد طرفدارانی دارند و عدهای را با خود همراه کردهاند؛ ولو اینکه گمان کنیم این عده اندک هستند، هرچند که در انتخابات نشان دادند تعدادشان قابلتوجه است. بنابراین زمانی که میخواهیم تفکر نخبگان آن جمع را نقد کنیم؛ نباید برخوردهای غیراخلاقی و توهین داشته باشیم و اتهامات ناروا بزنیم.»
او توضیح داد: «در یک روزنامه اصولگرا مقالهای خواندم که توهین بسیار بدی نسبت به سران جریان مقابل خود کرده و به نظر من که یک مورخ هستم، اتهامات ناروایی هم زده بود؛ زیرا یک بحث تاریخی را بیان میکرد و من بهعنوان کسی که تاریخ خوانده چنین اتهامی را درست نمیدانم.»
تنفر مهلک برای جامعه
سلیمینمین با بیان اینکه اگر اشتباهی رخ داده، باید نسبت به آن نقد دلسوزانه و عالمانه داشت، افزود: «وقتی نقد منصفانه نباشد، بدنه وابسته به آن جریان احساس تنفر خواهد کرد و این تنفر در درازمدت برای جامعه مهلک است؛ زیرا تنفر پاک نمیشود، در دلها میماند و در یک جایی خودش را نشان میدهد.»
او در پایان تأکید کرد: «باید رویهها را اصلاح کنیم. برخی افراد مدام در حال سخنرانی هستند و حرفهای بسیار بیربط میزنند. فرض کنیم یک ورزشکار نسبت به موضوعی واکنش نشان داده و حرفی زده است؛ دلیل نمیشود که ما به آنها توهین کنیم. اگر اشتباه کرده، باید به او نقد درست داشته باشیم. اگرچه معتقدم باید بزرگوارانه از کنار برخی اظهارنظرها گذشت؛ اگر هم بناست نگذریم، باید یک نقد محترمانه در شأن نظام جمهوری اسلامی داشته باشیم و برابر افرادی که بر این تنفرها دامن میزنند، بایستیم.»