دخالت در امور کشورهای جهان سومی از اصلیترین کنشگریهای غرب، به ویژه آمریکا و اروپا در طول یک قرن اخیر بوده است. بررسی بهانههای غرب نشان میدهد، کلید واژه «دموکراسی» رمز همه حملات و دخالتها بوده است.
نجات بشریت، دفاع از حقوق بشر، حمایت از دموکراسی، حمایت از مردم و... از جمله کلمات پرتکرار غرب در طول سالها و دهههای اخیر بوده است. چه بسا بسیاری از کشورهای جهان با تکرار همین کلمات ویران و نابود شدند. حمله به عراق، افغانستان، لیبی، سوریه، یمن و... دخالت در امور کشورهایی، همچون جمهوری اسلامی ایران، ونزوئلا، لبنان، روسیه، کوبا، چین، کشورهای آفریقایی و... با هدف حمایت از دموکراسی از سوی غرب صورت گرفته است.
کلمه دموکراسی از زبان یونانی میآید و تقریباً به معنای «حکومت مردم» در زبان سوئدی است. طبق تعریف غرب در دموکراسیها قدرت سیاسی در دست مردم است. بنابراین، حمله و دخالت غرب در امور دیگر کشورها، با این ادعاست که دموکراسی در غرب نهادینه شده و به تبع آن و با درخواست مردم کنشگری دولتهای غربی در حوزه سیاست داخلی و خارجی تنظیم میشود.
اما در هفته های اخیر شاهد آن بودیم شهروندان آمریکایی و اروپایی در تظاهرات میلیونی لندن یا تظاهرات صدها هزار نفری در واشنگتن و برلین و پاریس و دیگر شهرهای کشورهای غربی خواستار توقف نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه شدند. این تجمعات نشان میدهد که برخلاف ادعای سران غربی شهروندان کشورهای غربی خواستار کنشگری فعال دولتهای خود در توقف حملات رژیم صهیونیستی به غزه هستند، پس تحقق دموکراسی در گروی عمل به این خواسته مردمی است؛ این در حالی است که در این مدت ایالات متحده به منزله پشتیبان اصلی رژیم صهیونیستی در میدان نبرد و دولتهای اروپایی به عنوان حامی صهیونیستها در نهادهای بینالمللی رفتار کردند و به نوعی شریک جرم صهیونیستها در جنایت علیه بشریت در غزه هستند. اینکه کنشگری دولتمردان آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان و... برخلاف واکنش افکار عمومی به جنگ غزه تنظیم میشود، به معنای بیهویت شدن دموکراسی غربی است که تنها در دانشگاهها تدریس میشود و هویت بیرونی ندارد. حال دیگر صحبت از حمایت از حقوق بشر و دخالت در امور دیگر کشورها به بهانه حمایت از مردم، محلی از اعراب ندارد؛ از این رو دولتهای غرب دیگر نه بازیگرانی مبتکر و خلاق در حوزه دموکراسی هستند و نه نماد عقلانیت و نماینده شهروندان خود به شمار میآیند. بنابراین، یکی از مهمترین آثار پسینی جنگ غزه شناخت هویت واقعی دولتهای غربی است که با حمایت از کشتار رژیم صهیونیستی عملاً به دولتهای خودکامه تبدیل شدند؛ از اینرو باید منتظر تشدید منازعات تئوریک در غرب بر سر مدل حکمرانی و دالهای گفتمانی باشیم. همچنین، در چنین شرایطی، دلیلی برای پذیرش اصالت دولتهای فاقد عقلانیت و حامی ظلم در نظام بینالملل وجود ندارد. انتظار میرود پس از پایان جنگ غزه و توقف ماشین جنگی رژیم صهیونیستی، به کشورهای غربی دیگر اجازه کنشگری در مباحثی همچون آزادی بیان، مردمسالاری و دموکراسی، حمایت از حقوق بشر و... داده نشود.