
معروفترين فرد جريان شيطانگرايي و بنيانگذار رسمي کليساي شيطان و حرکتبخش امروزي اين جريان شخص لاوي است. خواه ناخواه، تزهاي او منشوري براي همه جريانهاي مشتق شده از جريان شيطان گرایی است که او راهاندازي کرده است. شکي نيست بازکاوي انديشههاي لاوي در شفاف سازي نهتنها کليساي شيطان که حتي شاخههاي وابسته و گاه جريانهاي شيطاني منتقد به کليساي شيطان هم ضروري است. هوارد استنتون لوي معروف به آنتوان لاوي در 11 آوريل 1930 در شهر شيكاگو واقع در ايالت ايلينويز آمريكا دريك خانواده يهودي متولد شد.
پدر او مايكل جوزف لوي كه در يك مشروب فروشي مشغول بود، اصالتا فرانسوي بود و مادر او گرترود آگوستا كالترون هم اصالتا روسي ـ اكرايني بود، ولي به خاطر مهاجرت پدرانشان در دهه 80 به آمريكا شهروند آمريكايي محسوب ميشدند. پس از مهاجرت پدر و مادرش به ايالت كاليفرنيا تحصيلات دبيرستان خود را در مدرسه تامالپيس در شهر ميلوالي آغاز كرد. در سال سوم دبيرستان ترک تحصيل کرده، خانه را ترک و در سيرک کلايد بتي به عنوان پرستار حيوانات مشغول به کار شد و در آن جا به شيرها و ببرها آب وغذا ميداد. در سال 1950 با شخصي به نام كارول لنسينگ ازدواج نمود و دو سال بعد اولين دختر او به نام كارلا لاوي متولد شد.
بعد از 10 سال زندگي با وي، لاوي عاشق دختري به نام ديان هگارتي شد و همين امر موجب جدايي او از لنسينگ گرديد. لاوي و هگارتي هيچگاه با هم ازدواج رسمي نكردند، بااينحال دومين دختر لاوي به نام زينا لاوي در سال 1963 از وي متولد شد. هگارتي يكي از اعضاي هيات موسسين كليساي شيطان و بيش از دو دهه كشيش اعظم اين كليسا بود و به عنوان ويراستار، در نوشتن بسياري از كتابهاي آنتوان لاوي به وي كمك کرد. هگارتي در سال 1986 به علت اختلاف شخصي با لاوي، شكايتي عليه او در دادگاه محلي تنظيم نمود و از او جدا شد.
آخرين همراه لاوي خانم بلانچ بارتون بود كه بعد از مرگ لاوي به عنوان جانشين او، رهبريِ كليساي شيطان را برعهده گرفت. تنها پسر آنتوان به نام سيطن سركيس كرنكي لاوي در سال 1993 از وي متولد شد. پس از 3 سال کار به عنوان عکاس جرايم، از اين کار استعفا داد و اقدام به برگزاري كلاسهاي هفتگي با عنوان هنر سياه نمود. وي اين کلاسها را در خصوص موضوعات مرموزي برگزار ميکرد مانند: روياها، خون آشامان، گرگ نمايان، غيب گويي، جادوي تشريفاتي و …. . وي افراد زيادي را که يا مشهور بودند يا بعدها در زمينه علوم، هنر و تجارت مشهور شدند، جذب کرده بود.
بعداز مدتي اين جلسات منجر به شكلگيري انجمني با عنوان محفل جادويي گرديد. هدف اصلي اين انجمن، اين بود که با مطالعه بر روي گروههاي شيطانگرايِ قديمي برخي آئينهاي مذهبي جادوگري را کشف يا اختراع نمايند.
به همين منظور لاوي کتابخانهاي متشكل از کتابهايي كه به تشريح برخي آئينهاي كفرآميز و جادويي مانند بلك مس و ساير آئينهاي نامتعارف كه توسط گروههايي چون شواليههاي معبد، باشگاه آتش جهنم و گروه هرمتيك اوردر انجام ميشد، جمعآوري کرده بود. آنتوان لاوي در روز شنبه 30 آوريل 1966 مصادف با جشن والپورگيناخت ـ مهم ترین فستیوال سالانه جادوگران ـ درحاليكه سر خود را مطابق سنت جادوگري تراشيده بود و رداي مذهبي بر تن كرده بود، تاسيس فرقه سيطنيسم (Satanism) و كليساي شيطان را اعلام نمود. وي با اعلام اينكه عصر شيطان آغاز شده است، سال 1966 را به عنوان اولين سال عصر شيطان (Anno Satanas) قرار داد.( هم اکنون نیز کلیه تاریخ ها در فرقه سیطنیسم با استفاده از سیستم عددنگاری رومی و بر اساس این مبدا درج می گردد.) وي در سال 1967 آئين غسل تعميد شيطاني را براي دختر 4 ساله اش زينا در كليساي شيطان اجرا كرد و در اول فوريه همان سال مراسم ازدواج جان ريموند (روزنامه نگارآمريكايي) و همسرش را با حضور مهمانان شاخصي همچون جو روزنتال (عكاس معروف آمريكايي) در كليساي شيطان برگزار كرد.
بعد از مدتي مراسم تشييع جنازه يكي از اعضاي كليساي شيطان به نام ادوارد اولسون را به سبك كليساي شيطان برگزار نمود.همين قضايا موجب شد تا وي و فرقه تازه تاسيساش را در كانون اخبار رسانههاي محلي و ملي قرار دهد. از آن جمله ميتوان به روزنامههاي لس آنجلس تايمز و سانفرانسيسكو كرونيكل، كه از بزرگترين روزنامههاي آمريكا به شمار می آیند، اشاره نمود كه به وي لقب پاپ سياه را دادند. ديدار برخي شخصيتهاي مطرح آمريكا همچون دیدار سناتور جانکری رقیب انتخاباتی جرج بوش، و همچنين بازي آنتوان لاوي در چند فيلم سينمايي، موجب شد كه توجه رسانهها به اين فرقه بيش از پيش شدت گرفته و اين بار رسانههاي صاحب نامي همچون مجلات نيوزويك و تايم اقدام به درج اخباري پيرامون اين فرقه نمودند.
مجله واشنگتن پست نيز مصاحبه اختصاصياش با وي را در يكي از شمارههاي مجلهاش منتشر نمود. همچنين مستندي با عنوان Satanis The Devil Mass به كارگرداني ري لارنت درباره آنتوان لاوي و كليساي شيطان ساخته شد. آنتوان لاوي در 29 اكتبر 1997 (مصادف با جشنهالووين) بر اثر نوعي بيماري ريوي در بيمارستان سنت مريسانفرانسيسكو درگذشت. مراسم درگذشت او به صورت پنهاني و با دعوت خصوصي از اعضاي كليساي شيطان در شهر كولما (درايالت كاليفرنيا) برگزار شد. دراين مراسم جسد وي سوزانده شد و خاكسترش بين وارثانش تقسيم گرديد.