(روزنامه اطلاعات - 1394/09/17 - شماره 26322 - صفحه 12)
نشست وین 2 برای حل بحران سوریه متاثر از رخدادهای هولناک پاریس و عملیات تروریستی بیروت برگزار شد؛ رویدادهایی که الزام های مربوط به مبارزه با تروریسم و ایجاد ارادهای جهانی برای ریشه کنی این پدیده به عنوان عامل اصلی تشدید بحران سوریه را بیش از پیش نشان می دهد.
دومین دور نشست های وین برای بررسی راهکارهای پایان دادن به بحران سوریه 23 آبان ماه با شرکت نمایندگان 17 کشور، نماینده ویژه سازمان ملل متحد در امور سوریه و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پایتخت اتریش برگزار شد.در این نشست، طرف ها بر سر آغاز گفت وگو با گروه های مخالف دولت «بشار اسد» رییس جمهوری سوریه به توافق رسیدند؛ گفت و گوهایی که هدف اصلی آن ترسیم نقشه راه انتخابات در سوریه برای ۱۸ماه آینده است.
همچنین قرار است تا پایان سال جاری میلادی نمایندگان گروه های مخالف اسد نیز با مقام های رسمی این کشور دیدار کنند. بر اساس طرح توافقی شرکت کنندگان در نشست وین، دولت موقت سوریه طی ۶ماه آینده تشکیل خواهد شد. «فرانک والتر اشتاین مایر» وزیر امور خارجه آلمان، پس از این نشست اعلام کرد به احتمال زیاد برای پیگیری توافق های وین، تا اول ژانویه (یک ماه و نیم دیگر) در سوریه آتش بس برقرار می شود. یکی از موضوع هایی که در نشست وین در مورد آن بحث شد، گفت وگو میان گروه های مخالف و نمایندگان دولت دمشق بود و قرار شد «استفان دی میستورا» نماینده سازمان ملل متحد در امور سوریه مسئولیت گزینش گروههای مخالف برای شرکت در گفتوگوهای ملی را بر عهده بگیرد.
نشست وین 2 ادامه نشست پیشین وین بود که هشتم آبان ماه برگزار شده بود. فضای این نشست تا حد زیادی از عملیات تروریستی پاریس تاثیر پذیرفت؛ عملیاتی که قلب اروپا را نشانه گرفت با به جای گذاشتن بیش از 100 قربانی خطر گسترش تروریسم را پیش از پیش بر رهبران اروپایی و دیگر کشورها نمایاند.
پیش از نشست وین یک، نشستی دیگر برگزار شده بود که تنها چهار کشور روسیه، آمریکا، ترکیه و عربستان در آن حضور داشتند. ناکامی این نشست و احساس نیاز به حضور دیگر کشورهای تاثیرگذار در بحران سوریه باعث شد نشست وین یک با شرکت همه بازیگران خارجی صحنه تحولات سوریه برگزار و دستور کار بازتری برای آن در نظر گرفته شود.در این چارچوب بود که امیدها برای پایان دادن به چهار سال و نیم بحران در سوریه افزایش یافت و طرف ها بر سر تداوم نشست های سیاسی در جهت یافتن بهترین راهکار ممکن برای حل بحران سوریه به توافق رسیدند. به همین دلیل، در بیانیه ای که در پایان نشست وین یک تهیه شد، برگزاری نشست های آتی پیش بینی شد. البته اختلاف نظرها در نشست وین یک بسیار محسوس بود به گونه ای که طرف ها نتوانستند بر سر یک دستور کار جامع به توافق دست یابند.
در ادامه توافق های وین یک بود که یکی از مهم ترین دستورهای کار وین سه به تفکیک گروههای تروریستی از گروه های میانه رو اختصاص یافت؛ گروه هایی که باید در روند گفت وگوهای ملی و دولت موقت شرکت داده شوند. به همین دلیل، کشورهایی مانند آمریکا و روسیه پیش از برگزاری نشست فهرست هایی از گروه های مورد تایید خود را ارائه دادند و همانگونه که وزیر امور خارجه روسیه در پایان نشست وین 2 اعلام کرد، مسئولیت مشخص کردن این گروهها به دی میستورا سپرده شده است.
در این راستا و در بررسی نتیجه های نشست وین 2 باید گفت:هرچند این نشست امیدها به تداوم روند سیاسی برای پایان دادن به بحران سوریه را افزایش داده و دیدگاه طرفهای اصلی را یکدیگر نزدیک ساخته است اما مسالهای که همچنان می تواند چالشی بنیادین پیش روی این روند به وجود آورد انتخاب گروههایی است که از مشروعیت لازم برای شرکت در گفت وگوهای ملی و تشکیل دولت موقت برخوردارند. هرچند تعیین گروه های تروریستی از گروه های میانه رو می تواند گام مهمی در حل بحران سوریه باشد، اما از آن جا که استانداردهای چندگانه ای میان بازیگران بحران سوریه برای تفکیک گروه های تروریستی از میانهرو وجود دارد، چنین مرزبندی میان گروههای سوری بسیار دشوار خواهد بود و به اختلافها دامن خواهد زد.
امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که عربستان سعودی به همراه قطر و امارات متحده عربی از پشتیبانان اصلی گروه هایی مانند «جبهه النصره» و «احرارالشام» هستند و پشتیبانی این کشورها از تروریست ها موجب شکل گیری گروه «داعش» شد؛ تشکیلاتی که در سایه پشتیبانی های مالی، تسلیحاتی و سیاسی این کشورها توانست به موقعیت برتری نسبت به دیگر گروه ها دست یابد.
در برابر، کشورهای ایران، روسیه، عراق و حتی مصر و لبنان معتقدند پیش از هر اقدامی برای پایان دادن به بحران سوریه باید توافقی همگانی برای پایان دادن به پشتیبانی های مالی و تسلیحاتی از گروه های تروریستی در سوریه شکل بگیرد و در این شرایط ائتلافی بین المللی عملیات نظامی خود را علیه تروریست ها تشدید کند تا از این راه شرایط برای تشکیل یک دولت سوری با شرکت همه گروه های این کشور فراهم شود. در این زمینه باید گفت سیاست جمهوری اسلامی ایران در ارتباط با بحران سوریه بر سه پایه استوار است؛ نخست احترام به حقوق مشروع ملت سوریه برای تعیین سرنوشت و اصلاح کشور، دوم مخالفت با مداخله خارجی و سوم لزوم مبارزه با تروریسم به عنوان روش تحقق اهداف سیاسی. در این ارتباط، تهران همواره خواهان برقراری آتش بس میان طرف های درگیر و اعلام مبارزهای همه جانبه علیه گروه های تروریستی در سوریه بوده و تلاش کرده است فضای مساعدی برای گفتوگوی همه گروه های سوری در جهت تعیین آینده کشورشان فراهم آورد.
همچنان که اشاره شد وجود معیارهای چندگانه برای تعیین ترکیب گروه های مذاکرهکننده با دولت دمشق منجر به تداوم و تشدید اختلاف نظرها درباره بحران سوریه می شود و تا زمانی که نگاه منفعت طلبانه به بحران سوریه نزد برخی کشورها و به ویژه آمریکا، عربستان سعودی و دیگر همپیمانان منطقه ای واشنگتن وجود داشته باشد نمی توان انتظار چندانی از نشست های بین المللی داشت.
این در حالی است که تداوم هر چه بیشتر بحران سوریه منجر به گسترش بحران تروریسم و تسری آن به همه نقاط جهان خواهد شد. بمبگذاریهای اخیر در لبنان که بیش از 50 کشته و دهها زخمی به همراه داشت و همچنین اقدام تروریستی در پاریس گواه روشنی از گسترش این پدیده شوم تاریخ بشر است.
بنابراین، جهان بیش از هر زمان دیگر نیازمند توافقی همه گیر برای مقابله با پدیده تروریسم و خشکاندن ریشه های آن است. در این مسیر، در پیش گرفتن سیاست های چندگانه در مورد تعریف تروریسم و مصداق های آن بیشتر به تهدیدهای آن دامن می زند؛ پدیده ای که نشان داده است هیچ کشوری و حتی پشتیبانان آن از پیامدهایش در امان نخواهد بود.در این راستا، آن چه به عنوان فوری ترین هدف باید مورد توجه قرار گیرد، پایان دادن به بحران های کنونی در خاورمیانه و به ویژه بحران سوریه است که به منبعی برای رشد و آموزش گروه های تروریستی و انتشار آن به دیگر نقاط تبدیل شده است.
به همین دلیل نیاز است همه کشورها به ویژه پس از انفجارهای اخیر لبنان و رخدادهای پاریس با نگاهی امنیت محور و با اتکا به امنیت جمعی جهانی، راهکار مناسب مقابله با این پدیده شوم را در پیش بگیرند. توافق بر یافتن بهترین راهکار برای حل بحران سوریه می تواند نخستین و مهمترین گام در این مسیر باشد و به خوبی می تواند میزان صداقت و شفافیت کشورها در مبارزه با تروریسم را نشان دهد. به بیانی دیگر نتیجه بخش بودن توافق های شکل گرفته در نشست های وین نیازمند حاکمیت چنین دیدگاهی میان همه کشورهای درگیر در بحران سوریه است .
گره کور راهکار سیاسی بحران سوریه
انفجارهای پاریس جریان نشست گسترده وین را که برای حل و فصل سیاسی بحران سوریه برگزار شد، تحت الشعاع خود قرار داد به طوریکه این انفجارها پافشاری طرفهای شرکتکننده را برای دستیابی به راهحلی از طریق برجسته کردن خطر ایجاد شده توسط داعش و پیشروی این گروه و رسیدن خطر آن به پایتختهای اروپایی بیشتر کرد .روزنامه مستقل رای الیوم در تحلیلی در خصوص نشست وین با محوریت اوضاع سوریه نوشت: اختلافاتی که در تمامی دیدارهای پیشین حکمفرما بود همچنان به قوت خود باقی است به ویژه اختلافاتی که مربوط به سرنوشت بشار اسد، رئیسجمهوری سوریه بود اما به صورت اولیه با این مساله موافقت شد که فهرست اولیهای تدوین شود که شامل گروههای تروریستی از جمله داعش و جبهه النصره باشد.
تاکنون گروه «احرار الشام» به این فهرست اضافه نشده است و این امر الهامگر این است که فشارهای مثلث عربستان، ترکیه و قطر در این زمینه موفقیتآمیز بوده است چراکه این سه کشور اصرار دارند که این گروه یک گروه تروریستی نیست بلکه یک گروه میانهرویی است که باید با آن همچون ارتش آزاد سوریه تعامل کرد. اختتامیه این نشست بر برگزاری انتخابات ریاستجمهوری و پارلمانی در سوریه پس از 18 ماه تاکید کرد و این مساله را روسیه در نسخه اصلی طرحش پیشنهاد داده اما هیچ اشارهای به مشارکت یا عدم مشارکت بشار اسد در این انتخابات نشده است. چالش بزرگتر درخصوص نتایج نشست ژنو در دو مساله نمود پیدا میکرد نخست برقراری آتشبس ظرف شش ماه و مستثنی کردن داعش و جبهه النصره از این آتشبس و مساله دوم آغاز مذاکرات میان هیات نظام سوریه و هیات مخالفان برای توافق بر سر دولت انتقالی تا قبل از اواخر سال جاری میلادی بوده است.
مستثنی کردن جبهه النصره و داعش از هر گونه توافق آتشبس به این معناست که شرکتکنندگان بر اعلام جنگ جهت از بین بردن این دو گروه به صورت کلی به توافق رسیدند و این احتمال وجود دارد که احرار الشام و جیش الفتح نیز در این جنگ علیه داعش و النصره در کنار ائتلاف جدید آمریکا و روسیه قرار بگیرند اما آیا احرار الشام و جیش الفتح که از بطن القاعده شکل گرفتهاند میتوانند این ماموریت را انجام دهند و هسته نیروهای بیداری جدید آمریکا و روسیه شوند؟
تشکیل هیات مخالفان سوریه اقدامی آسان نخواهد بود و احتمالاً بیش از زمانی که جهت دستیابی به توافق برای دولت انتقالی یعنی 45 روز تعیین شده است، طول بکشد چراکه هیات سوری کاملاً مشخص است و مشکلی درباره آن نیست اما اختلافات بسیاری پیرامون هیات مخالفان وجود دارد. اینکه چه تعداد از مخالفان در این هیات حضور دارند و چه تعداد مخالفان داخل و مخالفان خارج در این هیات مشارکت داشته باشند و بر چه اساسی روند انتخاب این افراد صورت میگیرد و همچنین رئیس هیات چه کسی خواهد بود؟نشست وین در ابتدا اینگونه آغاز شد هر هفته با حضور چهار وزیر روسیه، آمریکا، ترکیه و عربستان برگزار میشد پس از آن هر دو هفته یک بار با حضور 17 وزیر خارجه برگزار شد و در حال حاضر این تصمیم گرفته شده است که نشست آتی یک ماه بعد باشد اما تمامی این مسائل به چه معناست؟ آیا ما را به یاد آغاز و پایان گروه «دوستان سوریه» نمیاندازد؟
تحول مهمتر چه بسا در اشاره ضمنی فرانسوا اولاند، رئیسجمهوری فرانسه مبنی بر اعزام نیروهای زمینی به سوریه و عراق برای مقابله با داعش بود. اما اگر این اشارههای ضمنی در عالم واقع نیز صورت بگیرد میتوان گفت که جنگ علیه داعش و سایر گروههای تندرو احتمالا وارد مرحلهای شدیدتر و جدیتر میشود. اعزام نیروهای زمینی با پشتیبانی هوایی احتمالاً به معنی درگیریهای مستقیم و تلفات انسانی است. اما کدام یک از دولتها سربازانشان را برای نبرد اعزام خواهند کرد و آیا دو تجربه عراق و افغانستان تکرار خواهد شد؟ روزهای آتی پاسخ این سوالها و دیگر سوالها را خواهد داد به ویژه اینکه اعلام جنگ علیه داعش از روی اجساد و خونهای ریخته شده قربانیان انفجارهای تروریستی پاریس صادر شد.
از طرفی،مذاکرات وین در حالی برگزار شد که سنگینی سایه حوادث تروریستی پاریس، به خوبی احساس میشد. اگرچه برخی کور سوی امیدی برای حل این بحران پنج ساله متصورند اما در این میان برخی دیگر همانند پروفسور «نادر انتصار» چندان امیدوار به پایان بحران سوریه نیستند.نادر انتصار، رئیس دانشکده علوم سیاسی در دانشگاه آلابامای آمریکا در گفتگو با ایسنا با بیان این اعتقاد که مساله سوریه تا مدت زیادی حل نخواهد شد، به مذاکرات وین اشاره میکند و میگوید: هیچگونه شواهدی وجود ندارد که نشان دهد بحران سوریه حل میشود. اینکه عدهای در وین دور هم جمع شوند، نمیتواند راهگشا باشد. مذاکرات وین ابتدا با حضور وزرای خارجه چهار کشور روسیه، آمریکا، ترکیه و عربستان سعودی برگزار شد.
پس از آن یک بار با حضور 17 وزیر خارجه و برای اولین بار با حضور ایران برگزار شد و نهایتا اخیر بار دیگر وزیران خارجه این کشورها مذاکراتی یکروزه را در هوای پاییزی وین و در هتل تاریخی و لوکس امپریال این شهر برگزار کردند. انتصار در ادامه با بیان اینکه میان طرفهای دخیل در بحران سوریه اختلافات بسیاری وجود دارد، میافزاید، اهداف آمریکا با روسیه به عنوان دو بازیگر اصلی کاملا متفاوت و شکافها عمیق است .بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اختلافاتی که در تمامی نشستهای پیشین پیرامون بحران سوریه حکمفرما بود، همچنان به قوت خود باقی است؛ بهویژه اختلاف بر سر سرنوشت بشار اسد.
اما این استاد دانشگاه آمریکا در اینباره اظهار میکند: فقط مساله این نیست که بشار اسد در دوران انتقالی در قدرت باشد یا نه بلکه مسائل دیگری نیز وجود دارد. بنابراین من فکر نمیکنم که آمریکا و روسیه بتوانند به این زودیها پشت میز مذاکره بنشینند و به یک همفکری درباره سوریه دست یابند .با برگزاری مستمر مذاکرات وین و مشارکت همه طرفهای خارجی در این مذاکرات، برخی عینک خوشبینی بر چشم زدهاند و بیصبرانه منتظر پایان بحران سوریه هستند،اما به گفته انتصار نمیتوان ادامه مذاکرات وین را به عنوان یک نشانه مثبت تلقی کرد.وی با این حال معتقد است: حتی اگر مذاکرات وین به بنبست برسد باز هم این احتمال وجود دارد که کشورهای منطقهای و فرامنطقهای دخیل در بحران سوریه باز هم پشت میز مذاکره بنشینند و دست کم به دنبال دستیابی به تفاهم در موضوعات پایهای در سوریه باشند.این تحلیلگر مسائل بینالملل تاکید میکند: به خودی خود تمدید مذاکرات وین را نمیتوان مثبت تلقی کرد.
اکنون این سوال مطرح میشود که در نهایت برای التیام زخمهای عمیق مردم سوریه چه میتوان کرد. انتصار میگوید: در مقطع کنونی مهمترین قدمی که باید برداشته شود و کشورهای مختلف بر اساس آن عمل کنند، این است که به مقابله با داعش و سایر گروههای افراطی در سوریه بپردازند.این استاد دانشگاه اضافه میکند: از بینبردن داعش و گروههای تروریستی دیگر، باید اولین هدف همه طرفها باشد. اگرچه برخی در ظاهر میگویند که هدفشان مبارزه با داعش است اما در عمل باز هم متاسفانه شاهدیم که پول و تسلیحات به داعش از سوی کشورهای عرب خلیج فارس و تا حدودی ترکیه تزریق میشود. دولت آنکارا که اکنون جنگ علیه داعش را آغاز کرده باز اجازه میدهد از مرزهای این کشور نیروهایی به راحتی وارد سوریه شوند و به گروههایی مانند النصره و داعش بپیوندند. او تاکید میکند: اگر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای درگیر مساله سوریه نتوانند این قدم اول را بردارند، در این صورت از برداشتن گامهای بعدی برای حل مساله سوریه عاجز خواهند بود.
با گذشت نزدیک به پنج سال از آغاز بحران سوریه، در حالی که دیپلماتهای جهان به نام سوریه دور هم میآیند، داعش شورشیانی را که در ابتدا مخالف اسد بودند، جذب کرده و با ایجاد آنچه «خلافت اسلامی» خود در شهر رقه در شمال سوریه می خواند، هر روز از سراسر جهان یارگیری میکند. در این مدت، بیش از 250 هزار سوری کشته شده و میلیونها نفر نیز با رها کردن خانه و کاشانه خود آواره شدهاند.
از دیگر سو،آمریکا برنامه آموزش آنچه مخالفان مسلح «میانه روی» سوری می خواند را به دلیل نتایج فاجعه باری که داشته است، متوقف کرد و در حال حاضر برای جبران زحمتها و هزینههایی که در این راستا داشته، سه گزینه پیش رو دارد که هر کدام با خطرات جبران ناپذیری همراه هستند.به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، روزنامه مستقل رای الیوم در سرمقاله خود نوشت: اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا در کنفرانس مطبوعاتی در لندن اعلام کرد ، پنتاگون گزینههای کارآمدتری را برای آینده در نظر دارد چرا که بر بهبود کارآمدی برنامههای آموزش مخالفان و آموزش «رهبران» آنها متمرکز است.وی اعلام نکرد که با چنین اظهاراتی دنبال گفتن چه مسالهای است. او موضوع را در همین حد رها کرد و ما را منتظر سخنان باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا گذاشت که در این باره سخنرانی کند. مداخله نظامی روسیه در سوریه و بمباران مواضع و پایگاههای تروریست ها و فراهم آوردن حمایت هوایی از ارتش سوریه که در حال تلاش برای بازپس گیری شهرهای استراتژیک جسر الشغور و ادلب است تمامی معادلات را بر هم زد و باعث شد تا به برنامههای نظامی و سیاسی آمریکا به عنوان برنامههایی کهنه و به درد نخور نگریسته شود.سوال مهمی که در اینجا مطرح میشود این است که آمریکا پس از مداخله کوبنده روسیه در سوریه چه برنامههایی را برای آینده مخالفان سوری در نظر دارد؟
اینجا سه احتمال را با توجه به اطلاعات به دست آمده مطرح میکنیم:
احتمال اول این است که آمریکا درخواست ترکیه را برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در داخل سوریه بپذیرد تا به این ترتیب مناطق امنی به گفته خود برای آوارگان سوری و نقطه آغازی برای حرکت مخالفان مسلح باشد. اما این احتمال با خطر برخورد با جنگندههای روسی رو به روست که احتمالا اجازه ممنوعیت پرواز را نخواهد داد و برای ناکام گذاشتن این مساله تلاش خواهند کرد.
احتمال دوم این است که آمریکا مخالفان «میانه رو!» و ارتش آزاد سوریه را به سلاح پیشرفته از جمله موشک ضد جنگنده مجهز کند. این احتمال نیز خط قرمز دوم روسیه است چرا که این موشکها احتمالا جنگندههای روسی را هدف قرار میدهند مثل حادثهای که در افغانستان و زمانی رخ داد که آمریکا مجاهدین را به موشکهای «استینگر» مجهز کرد.
احتمال سوم این است که آمریکا با گروههای تندرو مثل داعش، جبهه النصره و احرار الشام ائتلاف کند و برچسب تروریسم را از این گروهها بردارد و آنها را به شبه نظامیانی تبدیل کند که با روسیه بجنگند مثل همان کاری که در افغانستان کرد. این احتمال نیز حداقل در زمان کنونی و از سوی آمریکا و داعش بعید به نظر میرسد. تمامی این احتمالات یا گزینهها با خطراتی همراه هستند چرا که احتمالا به برخورد نظامی با روسیه و چین میانجامد یا به این برخورد سرعت میبخشد. ما بر این باور نیستیم که آمریکایی که از مقابله نظامی به عنوان یک اصل اساسی در سیاست خارجه خود خودداری میکند برای رویارویی با چنین خطراتی آماده باشد؛ خطراتی که هزینههای سنگینی روی دست واشنگتن خواهد گذاشت.
احتمالی که عملی شدن آن منطقی تر به نظر میرسد این است که آمریکا از همپیمانان خود در منطقه به ویژه مثلث ترکیه، عربستان و قطر بخواهد تا حمایت نظامی خود از مخالفان سوری به ویژه ارتش آزاد را افزایش دهند و سلاحهای پیشرفته را در اختیار آنها بگذارند.
یک مسئول عالیرتبه عربستانی در گفتوگو با بی بی سی فاش کرد که عربستان مقادیری سلاح پیشرفته از جمله موشک ضد زره به ارتش آزاد خواهد داد و این سلاحها برای داعش یا جبهه النصره که تروریست هستند ارسال نمیشود بلکه تنها برای جیش الفتح، ارتش آزاد و جبهه جنوبی ارسال خواهد شد.این مسئول ارسال موشکهای ضد هواپیما برای مخالفان را بعید ندانست. ما نمیدانیم این مسئول چه کسی بوده اما این را مطمئن هستیم که یک مسئول عالیرتبه بوده است. در حال حاضر این سوال باقی میماند که آیا این مسئول میزان خطرناک بودن اظهارات خود و تبعات آن را میداند؟
اگر به نظر آمریکا، عربستان و ترکیه مداخله نظامی روسیه بحران سوریه را پیچیده میکند و مانعی در برابر فرصتهای حل سیاسی بحران است، پس کسانی که این مداخله را که بیتردید مانع سقوط نظام سوریه خواهد شد، تایید میکنند، درباره این مساله به بحث و جدل خواهند پرداخت که مجهز کردن مخالفان به چنین موشکهایی احتمالا همین نتیجه را خواهد داشت، بحران را پیچیده خواهد کرد و مانع حل سیاسی بحران خواهد شد.اگر نیروهای مخالفی که دستگاه اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) برای جنگ با داعش آموزش داد خیلی زود از هم فرو پاشید تجهیزات خود را به النصره تسلیم کرد و حتی یک گلوله به سمت داعش شلیک نکرد پس چه کسی مانع این خواهد شد که یگانهایی از ارتش آزاد یا جیش الفتح یا جبهه جنوبی جدا شده و با موشکهای خود به داعش بپیوندند یا به نیروهای دولتی حمله کنند؟
بارها گفتیم که سیاست آمریکا و همپیمانان عربش در سوریه با تردید و دستپاچگی همراه است برای همین در طول پنج سال گذشته در رسیدن به اهداف خود از جمله سرنگونی نظام یا از بین بردن داعش شکست خورده است. ما در این مساله اغراق نمیکنیم اگر بگوییم که مداخله نظامی روسیه دستپاچگی آمریکا را بیشتر کرده است و «شوک» تقریبا کشندهای به آمریکا وارد کرد. ما بر این باور هستیم که این ائتلاف آمریکا با کشورهای عربی نیاز به چند ماه و چه بسا چند سال دارد تا از این شوک جان سالم به در ببرد و پیامدهای آن را پشت سر بگذارد البته اگر اصلا از شوکی که به او وارد شده است بتواند بیدار شود. ادامه دارد...
ش.د9404849