(روزنامه آفتاب يزد ـ 1394/10/13 ـ شماره 4514 ـ صفحه 3)
چند نقل قول مهم
- «خط قرمز ما در اصولگرایی از نظر سیاسی و عملی روشن است و آن خط قرمز اول «نه» گفتن به فتنه و دوم «نه» گفتن به جریان انحرافی است.»(حداد عادل)
- «آقای لاریجانی طوری حرکت نمیکند که در ائتلاف اصولگرایان خدشه وارد شود و اینکه آقای لاریجانی در قم اعلام کرد مستقل شرکت میکنم درست است، چراکه هر کس در قم شرکت میکند مستقل بوده و در آنجا شرایط خاصی حاکم است که این نوع دستهبندیها موضوعیت ندارد.» (حداد عادل)
- « جبهه یکتا نماینده خود را برای حضور در شورای ائتلاف معرفی کرده است... آقای حمیدرضا حاجیبابایی به عنوان نماینده جبهه یکتا در ائتلاف اصولگرایان معرفی شدند.»(حداد عادل)
ـ آقای لاریجانی گفته است فراکسیون رهروان اعلام نظر کند و آنها هم به رای گذاشتند و به این نتیجه رسیدند به ائتلاف نیایند. البته اختلافاتی بین جبهه پایداری و آقای لاریجانی به خاطر نوع سلایقی که آقای لاریجانی دارند، وجود دارد. قابلانکار هم نیست. ممکن است به خاطر این و مصالح دیگری که خودشان میدانند، تصمیمی گرفته باشند. اما آنهایی که مایل هستند این ائتلاف را کمرنگ کنند و انشقاق وانمود کنند این را درشت میکنند. الان ٩٠ درصد اصولگرایان در ائتلاف حضور دارند.» (آقا تهرانی)
ـ «اگر مجلسی برای خدمت به انقلاب شکل بگیرد، همه تشکلهای اصولگرا از آن بهره میبرند و اگر غیر از این باشد، همه ضرر میکنیم.»(حداد عادل)
ـ «عدهای میخواهند تفرقه ایجاد کنند و از فضای مجازی برای انتشار خبرهای دروغ استفاده میکنند. همه باید مراقب باشند گول توطئههای تفرقهانگیز را نخورند.»(حداد عادل)
تحلیل بدیهیات رسانهای شده
مرتضی آقا تهرانی یا همان «معلم اخلاق کابینه احمدی نژاد» از اختلاف عمیق و غیرقابلانکار پایداری و لاریجانی سخن به میان می آورد و حداد عادل از عضویت آقابابایی به عنوان نماینده یکتا در ائتلاف اصولگرایی میگوید. از سویی دیگر حداد عادل در سخنانی احتیاط آمیز که بیشتر به توصیه ای سیاسی و حزبی شبیه است این گونه بیان می دارد که «آقای لاریجانی طوری حرکت نمیکند که در ائتلاف اصولگرایان خدشه وارد شود.» به تعبیری سادهتر آقای لاریجانی باید به گونه ای قدم بردارد که در ائتلاف حتی ظاهری اصولگرایان خدشه ای وارد نشود حال اینکه چگونه ممکن است بخشی از ائتلاف از اختلاف عمیق و غیرقابل انکار با لاریجانی بگوید و بخشی دیگر این اطمینان را بدهد که لاریجانی موجبات خدشه در ائتلاف نخواهد شد را باید از تئوریسین های اصولگرایی سوال کرد گره در آنجایی کورتر می شود که آقا تهرانی اختلاف پایداری و لاریجانی را سلیقهای میداند و سیاسی و حزبی، اما اختلاف را کتمان نیز نمیکند.
باز گردیم به عضویت حاجی بابایی در ائتلاف، احمدی نژاد را اگر در آن هشت سال نشناخته باشیم قطعا تا حالا به شناختی نسبی در باره اش پی بردهایم چهرهای که نه اهل شوخی است، نه مدارا و نه ریسک های خطر آفرین پس اگر به حلقه یاران احمدی نژاد بنگریم خواهیم دید وی نیروهای خود را نه باری به هر جهت که با شناخت و مطالعه ای عمیق برگزیده است یعنی اگرچه در میانه راه برخی از قطار احمدی نژادی بودن پایین آمده یا به زیر کشیده شده اند اما در اینکه تفکرات همان تفکرات مورد تایید رئیس دولتین نهم و دهم است هیچ شکی وجود نخواهد داشت پس وقتی احمدی نژاد با همه تبعات و حواشی سیاسی دو سال و اندی پس از خروج از پاستور همچنان از مشایی دفاع می کند یعنی تفکر ایستایی در این حلقه معروف وجود دارد که گذر زمان بر آن اندک تاثیری نیز نخواهد گذاشت، از سوی دیگر وقتی بپذیریم احمدینژاد یکی، دوسال پیش از اقامت در پاستور برای ریاست جمهوری و تیم همراهی کننده خود برنامه ها داشته است پس خواهیم پذیرفت احمدینژادی بودن قطعا آسان نیست اما احمدی نژادی نبودن قطعا غیرممکن است، پس براساس همین فرضیه دو دوتا چهار تا پی میبریم خط قرمز اصولگرایان دو چیز نیست بلکه یک چیز است و آن پرهیز و دوری از جناح اصلاحات، زیرا در اینکه اصولگرایان اساسا تعریفی جامع و مانع از انحراف و خط انحرافی بتوانند ارائه دهند باید تشکیک اساسی نمود.
بر اساس همین آورده ها و بدیهیات باید پذیرفت«ابای ناطق» از اصولگرایان و «دوری لاریجانی» از ائتلاف و اختلاف پایداری با رئیس مجلس همه ریشه در یک مورد خاص دارد و آن اینکه ائتلاف برخی چهرههای معتدل با پایداری غیرممکن است. در این زمان و لا به لای این همه تضاد و تناقض باید حق داد به نماینده جوان منتسب به پایداری که بگوید:«اصلاحطلبان طبیعتا در جبهه خود دچار مشکل شدهاند و میخواهند از این سمت به دامنه شخصیتهای خود اضافه کنند ولی جبهه فراگیر اصولگرایی حواسشان جمع است که در جبههای سینه بزنند که برآیند آن خدمت به مردم، ارتقا و تعالی دینی و تعالیم انسانی ملت باشد.» اصطلاح یارگیری نه مختص جناحی خاص است و نه تعبیری نوظهور! اما در اینکه اصلاحطلبان در جبهه خود دچار مشکل شدهاند یا جبهه فراگیر اصولگرایان را باید به اخبار و احادیث رسانه ای مراجعه کرد و دریافت که اولا اصولگرایان از چه زمانی از حزب به جبههای فراگیر مبدل شدهاند و ثانیا حجم وسیع تاییدها و تکذیبها و تذکرات و توصیهها حول محور کدام حزب سیاسی دور می زند؟
هضم این دو جمله اندکی دشوار است، زیرا امری به صورت شرط بیان شده که اساسا شرط پذیر نیست مگر آن که جناحی در نظر داشته باشد تا به هر صورت ممکن حزب یا احزاب رقیب را از میدان به در کند که اگر جز این باشد فهم این جمله که «اگر مجلسی برای خدمت به انقلاب شکل بگیرد، همه تشکلهای اصولگرا از آن بهره میبرند و اگر غیر از این باشد، همه ضرر میکنیم.» (حداد عادل)، غیر ممکن است نقیض این جمله این می شود که فقط مجلسی باید تشکیل شود که اصولگراها از آن بهره ببرند، زیرا به زعم عدهای فقط اصولگرایان دچار عارضه «خود انقلابی پنداری!» هستند و نه هیچ حزب و گروه و دسته ای دیگر. جمله ای دیگر که حاوی نوعی فرافکنی و فرار به جلو می تواند به شمار آید آن است که: «عدهای میخواهند تفرقه ایجاد کنند و از فضای مجازی برای انتشار خبرهای دروغ استفاده میکنند. همه باید مراقب باشند گول توطئههای تفرقهانگیز را نخورند.»(حداد عادل) آن عده اگر مصاحبه های رنگارنگ و اعترافات صریح و اختلافات عیان شده را نخوانند که نمی توانند به زعم عده ای حتی قلم بر بیاض بلغزانند!
یک پیشبینی معنادار!
«هم تشکلهای قدیمی و هم تشکلهایی که در ماههای اخیر به وجود آمدهاند، همه باید دست به دست هم بدهند تا در صحنههای حساس در خدمت انقلاب باشند. انشاءالله برنامههای آینده با تصمیمگیری شورا به اطلاع شما خواهد رسید، چرا که دو ماه پرتلاشی را پیش رو داریم.» بر اساس این جمله یا عبارت، این رشته سر دراز دارد و احتمالا طی روزها و ماه های آینده باید شاهد ظهور طیفها و جبههها و دستههای منشق و جدا شده از اصولگرایان باشیم زیرا سخنگوی ائتلاف اصولگرایان صراحتا از تشکل هایی سخن به میان آورده است که طی ماههای اخیر به وجود آمدهاند که قطعا منظور سخنگو از این بیانات یکی هم جبهه یکتاست جبههای که رنگ و بویی احمدینژادی هم دارد.
برآیند کلام
نه این روزها که از دو سال قبل خیلی ها صراحتا از تلاش های گسترده جریان نزدیک به احمدینژاد برای حضور در انتخابات مجلس سخن به میان آورده بودند سخنی که در زمانه ایراد، هیچکس آن را جدی نگرفت اما این روزها شاهدیم که«جبهه فراگیر اصولگرایان» دست رد به سینه هیچ حزب و جبهه و دسته و گروهی نمیزند زیرا تنها نبودن را به بودن زیر چتر حمایتی حتی پایداری ترجیح می دهد و اما تردیدی که به یقین نزدیک خواهد شد آن است که شاید نزدیک شدن برخی چهرهها و جریانات به اصولگرایان برای فرار از «ردصلاحیت»های احتمالی باشد، زیرا این باور در جامعه سیاسی رواج داده شده است که رد صلاحیت فقط شامل حال اصلاحطلبان خواهد شد و جناح اصولگرا و نزدیکان آنان اساسا به هر چیزی می توانند فکر کنند الا به «ردصلاحیت»! که اگر چنین باشد آنگاه باید این ادعای نزدیک به واقعیت را مطرح کرد که برخی درصدد استفاده ابزاری از اصولگرایان هستند و نه حمایت و ائتلاف!
http://aftabeyazd.ir/?newsid=23080
ش.د9404961