(روزنامه وقايع اتفاقيه – 1395/09/17 – شماره 288 – صفحه 5)
غرب تصور ميکرد که مداخله نظامي روسيه در سوريه، تنها به تشديد بحران اقتصادي روسيه منجر خواهد شد اما ظاهرا تصورات و ارزيابيهاي کشورهاي غربي دراينزمينه اشتباه از آب درآمده و ولاديمير پوتين، رئيسجمهوري روسيه، با زيرکي تمام از اين وضعيت به نفع خود بهرهبرداري کرده است. منطق پوتين اين است که افزايش بودجه بخش نظامي و دفاعي، ميتواند موجب ايجاد مشاغل بيشتر و افزايش ميزان صادرات نظامي شود و درنهايت به احياي اقتصاد اين کشور بينجامد. روسيه با همين منطق و طرز فکر، تاکنون بودجههاي کلاني را به سوي صنعت نظامي عظيم خود روانه کرده اما تنها کشوري نيست که از چنين رويکرد و طرز فکري برخوردار است. درحقيقت، صادرات و فروش تسليحات به کشورهاي خارجي، يکي از منابع اصلي درآمد و بخشهاي اصلي اقتصاد ايالاتمتحده آمريکا را تشکيل داده که موجب ايجاد ميليونها شغل، حمايت از صنايع محلي و ارتقای نوآوري شده است.
روسيه در طول دوران جنگ سرد از نيروهاي کمونيستي آسيا، حمايتهاي عقيدتي و نظامي بسياري کرد و با همين کار، بر نتيجه درگيريهاي کره و ويتنام تأثير بسزايي گذاشت. نتيجه حاصل از اين مناقشات، همچنان ديناميک امنيتي نوظهور منطقه آسيا-پاسيفيک را تحت تأثیر خود قرار ميدهد. در شرايطي که منطقه آسيا-پاسيفيک با ظهور يک هژموني منطقهاي روبهرو شده و تلاش ميکند تا با آن مقابله کند، به نظر ميرسد که به مکاني ناب و ايدهآل براي صادرات سيستمهاي تسليحاتي روسيه نيز تبديل شده است اما اثبات اينکه این کشور از بيثباتي منطقه آسيا-پاسيفيک منافع زيادي کسب کرده و يکي از ذينفعان اصلي و مستقيم بروز بيثباتي در اين منطقه بوده، کار بسيار دشواري است. حمايتهاي همهجانبه روسيه از چين در مناقشات به وجودآمده در درياي چين جنوبي، تنها به اين خاطر است که روسيه نيز از پاسخ و کمک متقابل چين برخوردار شده و در مجادلاتش با اروپا و غرب آسيا از آن بهره بگيرد. بحرانهاي به وجودآمده در اوکراين و سوريه، همچنان برنامههاي روسيه براي ايجاد شبکه انرژي و خطوط لولههاي گاز و نفت را با اختلال روبهرو کرده و اين درحالي است که اين شبکه يکي از منابع اصلي درآمد این کشور به شمار ميرود.
روابط سياسي تيره و تار ميان روسيه و اوکراين را نيز بايد شکستي براي صادرات نظامي روسيه دانست زيرا این کشور براي توليد سيستمهاي تسليحاتي خود، به موتورها و سنسورهاي ساخت اوکراين نيازمند و وابسته است. در بحبوحه اين تنشها، روسيه به سوي منطقه آسيا-پاسيفيک گرايش پيدا کرده و توانسته در همين مدت کوتاه، مجموعهاي از همکاريهاي استراتژيک را با کشورهاي اين منطقه ايجاد کند. همکاري و مشارکت ميان روسيه و کشورهاي منطقه آسيا-پاسيفيک، سفارشهاي نظامي متعددي را براي این کشور به ارمغان آورده و موجب شده است تا صنعت دفاعي آن روزهاي پرکاري را تجربه کند؛ بهعنوان مثال، چين در نظر دارد که 24 فروند هواپيماي جنگنده سوخو (Su-35) و نيز 36 سيستم دفاع هوايي اس-400 را از روسيه خريداري کند. همچنين هند نيز اخيرا قراردادي را به منظور خريد سيستم دفاع هوايي اس-400 از روسيه نهايي کرده است و اين توافق، موجب تقويت هر چه بيشتر زرداخانه تسليحاتي هند ميشود؛ زرادخانهاي که با اين توافق، مملو از تجهيزات و تسليحات قدرتمند نظامي روسي خواهد شد. درحالحاضر نيز هند و روسيه درمورد صادرات مشترک موشکهاي کروز «برهموس» (BrahMos) به ديگر کشورهاي منطقه ازجمله ويتنام گفتوگو و رايزني ميکنند.
در اجلاس اخير سران بريکس (BRICS) که در شهر گوآ در هند برگزار شد، هند قراردادي به ارزش دو ميليارد دلار براي اجاره زيردريايي هستهاي تهاجمي (SSN) از روسيه نهايي و امضا کرده است. درحالحاضر نيز هند زيردريايي هستهاي «اکولا-2» را طي قراردادي از روسيه اجاره کرده است که اين قرارداد از سال 2012 آغاز شده و به مدت 10 سال ادامه دارد؛ همچنين قرار است هند چهار فروند ناوچه پيشرفته کلاس «تالوار» را به ارزش سه ميليارد دلار از روسيه خريداري کند. دو فروند از اين ناوچهها در روسيه ساخته و توليد خواهد شد و دو فروند ديگر نيز قرار است با کمکهاي روسيه در هند ساخته شود. هند درحالحاضر، 6 ناوچه از همين مدل را در اختيار دارد که همگي آنان در روسيه ساخته شدهاند و چهار ناوچه ديگر نيز پس از توليد به ناوگان جنگي هند افزوده خواهند شد. تصميم ساخت اين دو ناوچه جنگي، آنهم در روسيه، با تعجب و شگفتي خود هنديها همراه بود زيرا هند توليد نسل جديد ناوچه جنگي کلاس «شيواليک» را خود در دست گرفته و آن را در داخل کشور انجام داده است. همچنين هند بهتازگي ساخت و توليد هفت فروند ناوچه پنهانکار مدل «17 A» را توسط شرکتهاي کشتيسازي داخلي خود تأييد کرده است.
اين درحالي است که این کشور بايد موتورخانههاي مورد نياز براي اين ناوچههاي جنگي را به طور مستقل از اوکراين خريداري کند زيرا بهدليل مناقشات و درگيريهاي اخير به وجودآمده ميان دو کشور اوکراين و روسيه، مقامات اوکراين از فروش و صادرات اين تجهيزات نظامي به روسيه خودداري کردهاند. واقعيت آن است که روسيه درحالحاضر در شرکتهاي کشتيسازي خود، ساخت و توليد اين ناوچه را به نيمههاي راه رسانده اما براي تأمين موتورخانه اين ناوچهها و خريد آنها از اوکراين با مشکل روبهرو است. همچنين توافق اخير ميان روسيه و هند، اين امکان را فراهم ميکند که موتورخانههاي مورد نياز براي توليد اين ناوچههاي جنگي از طريق کشور شخص ثالث (يعني هند) از اوکراين خريداري شده و به روسيه تحويل داده شود. گفتني است؛ پلتفرمهاي تکميلشده نيز درنهايت به خدمت نيروي دريايي هند در خواهند آمد. موشکهاي کروز شليکشده از ناوگان روسيه در درياي خزر به سوي اهداف و مواضع مشخص در کشور سوريه نيز نهتنها قدرت نظامي روسيه را به نمايش گذاشتند، بلکه به افزايش ميزان فروش و صادرات اين موشکها به کشورهاي ديگر منجر شده است.
پس از اين عمليات نظامي، کشورها و مشتريان بينالمللي متعددي ازجمله برخي از کشورهاي حوزه جنوبشرقي آسيا براي خريد موشکهاي کروز «کلاب» روسيه ابراز تمايل و آمادگي کردهاند. براساس اعلام شرکت Rosoboron export بهعنوان شرکت رسمي صادرات تسليحات نظامي روسيه، تمايل کشورهاي ديگر براي خريد موشکهاي کروز کلاب به افزايش سفارشات در زمينه خريد ناوهاي جنگي و زيردرياييها منجر خواهد شد زيرا اين موشکها براي استقرار به وسيلهاي براي حملونقل و سکوهايي براي کنترل و فرماندهي نيازمند خواهند بود. باتوجه به افزايش تهديدات روزافزون چين نسبت به قلمرو و تماميت ارضي ويتنام، اين کشور نيز علاقه دارد تا براي دفاع از خود، موشکهاي کروز زمينبهزمين و نيز موشکهاي کروز ضدکشتي موردنياز خود را از روسيه خريداري کند.
درحالحاضر، اين کشور 6 زيردريايي کلاس «کيلو» را از روسيه خريداري کرده که قرار است به موشکهاي «کلاب» مجهز شوند. در منطقه آسيا-پاسيفيک و ديگر مناطق، همواره تقاضاي مستمري براي خريد تجهيزات و سيستمهاي نظامي روسيه وجود دارد و بخش عمدهاي از علت اين امر نيز به فقدان همبستگي و نيز مسائلي همچون حقوق بشر مرتبط است. روسيه نيز بهطورکلي، حساسيت خود را نسبت به منافع امنيتي مشتريانش از دست داده است. نمونه بارز اين امر را ميتوان در انعقاد قراردادهاي تسليحاتي و فروش آنها به سه کشور ويتنام، چين و هند ديد؛ کشورهايي که با يکديگر اختلافات بسياري داشته و هريک نسبت به ديگري نگرانيهايي دارد. روسيه با استفاده و بهرهبرداري از تقاضاهاي موجود و افزايش ميزان نفوذ سياسي خود، اکنون به بازگشايي پايگاههاي نظامي دوران اتحاد جماهير شوروي در منطقه آسيا-پاسيفيک و مناطق فراتر از آن ميانديشد؛ بهعنوان مثال، مصر بهشدت تمايل دارد تا روسيه در اين کشور، پايگاههاي نظامي خود را تأسيس کند و اين دو کشور گفتوگوهايي را در اينزمینه آغاز کردهاند.
بدونشک، ايجاد پايگاههاي نظامي روسيه در مصر موجب تقويت هرچه بيشتر نفوذ این کشور در منطقه مديترانه خواهد شد؛ حتي برخي از گمانهزنيهاي موجود، حاکي از آن است که روسيه تمايل دارد در کشورهاي کوبا و ويتنام نيز پايگاه نظامي تأسيس کند. اين اقدام به روسيه اين امکان را خواهد داد تا فعاليتهاي دو رقيب اصلي خود يعني ايالاتمتحده آمريکا و چين را بهويژه در درياي چين جنوبي به دقت مورد رصد قرار دهد. اگرچه قدرت نظامي همواره يکي از منابع اصلي انگيزه و غرور روسيه بوده است اما داشتن قدرت نظامي لزوما به معناي شرايط مناسب اقتصادي آن کشور تلقي نميشود. درکل، روسيه به دنبال آن است تا با استفاده و بهرهبرداري از صنايع عظيم نظامي خود هم جايگاه بينالمللي خود را ارتقا دهد و هم اقتصاد اين کشور را تقويت کند.
منبع: يوروآسيا ويو؛
http://vaghayedaily.ir/fa/News/49608
ش.د9502832