(روزنامه ايران – 1396/07/13 – شماره 6610 – صفحه 3)
به این ترتیب حسن رابطه «جلال طالبانی»، رئیس جمهوری پیشین و فقید عراق با جمهوری اسلامی ایران در هشت سال برعهده داشتن ریاست جمهوری و سالهای پس از آن در پیشینهای تاریخی و رابطهای متقابل برای دفاع از آرمانهای سیاسی ریشه داشت.
سال 1387 در حالی که او عهده دار عالیترین مقام سیاسی حاکمیت عراق بود، در خلال خاطرات و زندگینامهاش اصالت ایرانی خود را بیان کرد وبا اشاره به هجرت اجداداش از ایران به عراق در دوران صفوی، نوشت: «هنگامی که فرزندان جد بزرگم شیخ احمد طالبانی دروس دینی را یاد گرفتند میان مناطق کردستان ایران و عراق با هدف توزیع طریقت قادری پراکنده شدند، بخشی از آنها به منطقه سردشت در ایران رفتند، جد ما شیخ غفور طالبانی از آن جمله بود که ما نوادگان ایشان هستیم.»
او که تقریباً در تمام دوره ریاستجمهوری صدام جامه پیشمرگی به تن داشت، 25 سال از عمر خود را در جایگاه دبیر کل تبعید شده «حزب اتحادیه میهنی کردستان عراق» در ایران سپری کرد. طالبانی و پیشمرگان تحت امرش در طول دفاع مقدس کمکهایی جدی برای ضربه زدن به نیروهای دولتی در شمال عراق کردند. طالبانی دستور هماهنگی نیروهای خود چه در مسائل اطلاعاتی و چه در فعالیتهای عملیاتی را با قرارگاههای رمضان و سیدالشهداء صادر کرد و از اینرو رابطه سطح بالایی با شهید چمران و شهید صیادشیرازی برقرار کرد.
ربع قرن اقامت در ایران، تسلط به زبان فارسی و مهمتر از همه این واقعیت که «جلال طالبانی» و پیشمرگه های تحت رهبری او در اتحادیه میهنی؛ در سالهای جنگ تحمیلی میان ایران و عراق در کنار ایران ایستاد و علیه رژیم بعث عراق سلاح به دست گرفت.اینها واقعیتهایی بود که سبب شد در دوره پس از سقوط صدام و با به ریاست جمهوری رسیدن «مام جلال» بنای مستحکمی از روابط میان دو کشور بنیان گذاشته شود. بنایی که اگر چه حضور سیاستمداران شیعهای چون «ابراهیم جعفری» و «نوری مالکی» در جایگاه مهم نخستوزیری عراق در ساخت آن بیتأثیر نبود اما بیاغراق همگان طالبانی را معمار آن تلقی کردند. پیش از طالبانی تنها در سال 1966«عبدالرحمن عارف» رئیس جمهوری وقت عراق بود که میهمان دربار پهلوی شد و به این ترتیب مام جلال نخستین رئیس جمهوری عراق بود که پس از چهار دهه فترت به ایران سفر کرد و به سفرهای مستمر خود به ایران ادامه داد. چنانکه او در کمتر از چهار سال بیش از 6 سفر رسمی به ایران داشت و در مقطعی حساس طی دو هفته دو بار به ایران سفر کرد.
همزمانی سالهای ریاست جمهوری طالبانی با امتداد یافتن حضور نیروهای امریکایی در عراق در شرایطی که ایران و امریکا پروندههای ریز و درشتی از پرونده پنج ایرانی بازداشت شده طی حمله نظامیان امریکا به دفتر نمایندگی ایران در اربیل عراق تا پرونده هستهای را روی میز داشتند، سبب میشد که بسیاری از تحلیلگران سفرهای او به تهران و دعوت او از مقامات ایران از جمله دعوتاش از آیتالله هاشمی رفسنجانی، رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام ایران را به بغداد از دریچه تلاش او برای میانجیگری میان تهران و واشنگتن تفسیر کنند. میانجیگریای که حتی اگر واقعیت داشت در صحنه عمل طی آن سالها که با دوران ریاست جمهوری محموداحمدینژاد در ایران همزمان بود به نتیجه قابل توجهی نرسید.
مام جلال آخرین بار تیر ماه سالجاری به ایران سفر کرد، سفری که از سوی «ناظم دباغ»، نماینده اقلیم کردستان در تهران بر غیر رسمی و درمانی بودن آن تأکید شد. اما دلایل متعددی سبب میشد که تحلیلگران آن را بیارتباط با مسأله مهم همه پرسی اقلیم کردستان عراق ندانند.
موضوعی که در آن ایام با رایزنیهای ایران برای جلوگیری از برگزاری همه پرسی همراه بود و مقامهای ایران با استناد به پیشبینیهای مبتنی بر نتایج نامطلوب داخلی و منطقهای با آن مخالفت داشتند.
در چنین شرایطی سفر سیاستمدار کردی که بارها و بارها بر مخالفت خود با موضوع استقلال اقلیم کردستان عراق اصرار ورزیده و صراحتاً تأکید کرده بود که در تمام عمر خود برای عراقی آزاد، دموکراتیک و مترقی مبارزه کرده و خودمختاری در قالب نظام فدراتیو را برای اقلیم کردستان عراق میپسندد اهمیت ویژهای داشت. طالبانی روز سهشنبه، 9روزپس از برگزاری همه پرسی در حالی چشم از جهان فروبست که چشمهای بسیاری برای حل این مسأله مخاطرهآمیز به توانمندی او در برقراری گفتوگو و مفاهمه و میانداری اش دوخته شده بود.
http://www.iran-newspaper.com/newspaper/BlockPrint/202517
ش.د9603040