صبح صادق >>  نگاه >> یادداشت مخاطبین
تاریخ انتشار : ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۷:۴۱  ، 
کد خبر : ۳۲۰۸۹۳
نگاهی به مبانی دینی سبک زندگی اسلامی‌

سبک زندگی غربی و سیره اسلامی

پایگاه بصیرت / مهدی شوشتری

سبک زندگی موضوع و سوژه به ظاهر تازه مطرح شده‌ای است که منظومه فرهنگی مغرب زمین هم در راستای فرهنگ‌پذیری و تعمیق داخلی آن در سرزمین‌های غربی تلاش بسیار می‌کند و هم ترویج و جامعه‌پذیری آن را برای دیگر ملل و سرزمین‌ها، به ویژه ایران اسلامی دنبال می‌کند. سبک زندگی غربی اثبات خود را در نفی «غیر» به ویژه سبک زندگی اسلامی به مثابه تواناترین گزینه خود جست‌وجو می‌کند. شناخت ابعاد و اهداف مختلف غربی‌ها در این باره مستلزم آشنایی با مفهوم سبک زندگی است

 

مفهوم‌شناسی سبک زندگی

سبک در زبان فارسی به معنای استیل، اسلوب، راه، روال، روش، شیوه، طرز، طریق، طریقه و منوال است،1 و در زبان عربی معنای گداختن چیزی را پس از ریختن، گداختن سیم و جز آن، ریختن، ریخته کردن زر و سیم و پالودن را می‌دهد. معادل واژه «سبک» در زبان عربی تعبیر «اسلوب» و در زبان انگلیسی «style» است. Style خود از «ستیلوس» یونانی مأخوذ است؛ به معنای آلتی فلزی یا چوبین که به ‌وسیله آن حروف و کلمات را بر الواح مومی نقش می‌کرده‌اند.

عبارت «سبک زندگی» در کتاب‌های لغت انگلیسی، در معانی کم‌وبیش مشابهی به‌کاربرده شده است: «سبک‌های زندگی مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها، شیوه‌های رفتار، حالت‌ها و سلیقه‌ها در هر چیزی را در برمی‌گیرد. موسیقی عامه، تلویزیون، آگهی‌ها، همه و همه، تصورها و تصویرهایی بالقوه از سبک زندگی فراهم می‌کنند.» «روش نوعی زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را سبک زندگی گویند.» «روشی که یک فرد یا گروهی از مردم بر اساس آن کار و زندگی می‌کنند.»2

سبک زندگی، شیوه‌ای مشخص و قابل‌مشاهده از زیستن است. ازآنجاکه مشاهده رفتار انسان‌ها، همیشه و همه‌جا امکان‌پذیر نیست، بسیاری از محققان، ترجیح می‌دهند به‌جای رفتارهای ما، انتخاب‌های ما در زندگی روزمره را به‌عنوان نشانه‌ای دست‌ دوم از سبک زندگی بررسی کنند.

اصطلاح سبک زندگی را نخستین بار «الفرد آدلر» اتریشی، روان‌شناس معروف در سال 1922 مطرح کرد و بعدها در کانون توجه جامعه‌شناسان قرار گرفت. روانشناسان سبک زندگی را بیشتر امری فردی و در حوزه رفتارها و وظایف روزمره انسان معرفی کرده‌اند و جامعه‌شناسان نیز آن را به‌عنوان شاخصی برای تعیین طبقه اجتماعی افراد به کار می‌بردند. این اصطلاح با تعابیری مانند سیره و سنت در تعالیم اسلامی پیشینه غنی‌تری دارد، ولی هیچ‌گاه کاربرد مصطلح سبک زندگی را نداشته است، تا اینکه طی چند دهه گذشته برخی اندیشمندان اسلامی موضوع را تبیین کرده‌اند.

 

سبک زندگی در علم روانشناسی

از نظر آلفرد آدلر و پیروانش، سبک زندگی شیوه نسبتاً ثابتی است که افراد با آن اهداف خود را دنبال و مشکلات خود را برطرف می‌کنند؛ از این رو سبک زندگی، همان وظایف و رفتارهای زندگی روزمره انسان است که در شش محور تعریف می‌شود: حس مشارکت اجتماعی، توجه به زندگی عاشقانه، تحقق خود بر اساس کار و شغل، وظیفه فرد در قبال خود، وظیفه معنوی و وظیفه خانوادگی که این شاخصه‌ها مبتنی بر نگرش‌هایی کلی است که بر سبک زندگی فرد حاکم است که عبارتند از: نحوه نگرش به خود، نحوه نگرش به مشکلات، نحوه نگرش به دیگران، نحوه نگرش به جنس دیگر و نحوه نگرش به زندگی. این نگرش‌های کلی را ساقه‌های درخت سبک زندگی دانسته‌اند، سپس ریشه‌های درخت سبک زندگی را چنین معرفی می‌کنند: سلامتی و ظاهر فرد، وضعیت اقتصادی اجتماعی خانواده، نگرش‌های والدین، شکل جمعی خانواده و نقش جنسیتی.3

 

سبک زندگی در علم جامعه‌شناسی

رواج فزاینده مفهوم سبک زندگی در علوم اجتماعی در اواخر دهه 1920 در پی ناتوانی اصطلاح «طبقه اجتماعی» برای توضیح گوناگونی جوامع جدید پدید آمد. اصطلاح طبقه بیشتر معرف خاستگاه طبقات سنتی موجود در جوامع غربی بود و شغل، تحصیلات، درآمد و قدرت امکان ترسیم خطوط تحرک اجتماعی را نداشتند، از طرفی نیز توجه به فعالیت‌های تولیدی برای تعریف هویت اجتماعی از طرف جامعه‌شناسان کم و به مصرف و فعالیت‌های مصرفی معطوف شده بود؛ از این رو اصطلاح سبک زندگی جایگزینی برای اصطلاح طبقه اجتماعی معرفی شد.

مفهوم سبک زندگی در دیدگاه جامعه‌شناسان علاوه بر اینکه می‌توانست جایگزین اصطلاح طبقه و راهی برای تعیین طبقه اجتماعی باشد، به دلیل تغییرات فرهنگی مدرنیته که بر مصرف‌گرایی تأکید داشت، آن‌قدر انعطاف‌پذیر بود که منشأ، محتوا و منطق خود را از پیش تعیین نکند؛ زیرا مصرف در مقایسه با تولید که فقط به طبقه خاصی اختصاص داشت، حتی افراد غیر شاغل، جوانان، سالخوردگان و زنان را نیز که نوعاً مولد اقتصادی نبودند، شامل می‌شد و دامنه گسترده‌تری داشت.4 لذا برخی جامعه‌شناسان مانند کلاکهون سبک زندگی را مجموعه‌ها یا الگوهای خودآگاه و توسعه‌یافته ترجیحات فردی در رفتار شخصی مصرف‌کننده تعریف می‌کنند، برخی دیگر همچون ویلیام لیزر آن را طرز مشخص و متمایز زندگی کردن گروهی از مردم معرفی می‌کنند و برخی مانند زیمل نیز سبک زندگی را تجسم تلاش انسان برای یافتن ارزشیابی بنیادی خود در فرهنگ عینی‌اش و شناساندن آن به دیگران می‌دانند؛ از این رو سبک زندگی از نظر جامعه‌شناسان مجموعه عناصری است که کم‌وبیش به‌طور نظام‌مند باهم ارتباط دارند و یک کل را از کل‌های دیگر متمایز می‌کند.5

 

سبک زندگی در تعالیم اسلامی

یکی از اصطلاحاتی که می‌تواند معادل مفهوم سبک زندگی در منابع اسلامی باشد، اصطلاح سیره است. سِیرَة به معنای حالتی است که انسان دارد، نوع خاص حرکت انسان یا نوع رفتار او را نیز در بر می‌گیرد؛ از این رو اهل لغت در توضیح معنای آن گفته‌اند: سیره، طریقه، هیئت و حالت است،6 و نیز آن را سنّت، مذهب، روش، رفتار، راه و رسم، سلوک و طریقه معنا کرده‌اند؛ بنابراین سیره‌شناسی به معنای رفتارشناسی است و در واقع، شناخت اصول، معیارها و روش‌هایی است که یک فرد [صاحب اصول و روش] در رفتار و کردار خود دارد و سیره‌شناسی در حقیقتِ امر سبک‌شناسی است و سیره در واقع، اصولی است پایدار که تعیین‌کننده سبک ‌رفتار در حوزه‌ای معین باشد؛ بنابراین نزدیک‌ترین اصطلاح به سبک زندگی در منابع اسلامی، اصطلاح سیره است و کتاب‌های سیره‌شناسی کتاب‌هایی هستند که باید سبک زندگی را معرفی کنند، هرچند این مهم در عمل چندان موفقیت‌آمیز نبوده است و این کتاب‌ها فقط شرح وقایع را مدنظر قرار داده‌اند.

با توجه به تعاریف لغوی و اصطلاحی مزبور، تعریف کاربردی سبک زندگی اسلامی در این مطلب عبارت از مجموعه منظمی از رفتارهای درونی و بیرونی یک فرد مسلمان یا گروهی از مسلمانان است که فرد با توجه به شرایط اجتماعی و منابع مادی و بر مبنای تمایلات و سلایق شخصی و در تعامل با شرایط محیطی کشور اسلامی خود ابداع یا انتخاب می‌کند. این تعریف بسیار به تعریف سیره در آثار اسلامی نزدیک است که شناخت اصول، معیارها و روش‌های یک فرد در رفتار و کردار را مد نظر قرار می‌دهد، هرچند به جنبه گروهی و اجتماعی این رفتارها و کردارها نیز توجه دارد.

‌پی‌نوشت‌ها در دفتر نشریه موجود است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات