«محسن پاکآیین» معاون امور بینالملل دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب و عضو شورای راهبردی مجمع جهانی صلح اسلامی است. این دیپلمات باسابقه سالها سفیر ایران در آذربایجان، ازبکستان، تایلند و زامبیا بوده و در دورهای معاونت فرهنگی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را به عهده داشته است؛ به همین مناسبت با او به گفتوگو نشستیم تا با نگاهی کلان به وضعیت کشورهای جنوب شرقی آسیا از رمز و راز توسعه این منطقه برای ما بگوید.
توسعه اقتصادی کشورهای آسیای جنوب شرقی چه سابقه و ادواری دارد؟
دورههای توسعه اقتصادی آسیای جنوب شرقی را میتوان به دو دوره تقسیم کرد؛ یک دوره قبل از فروپاشی شوروی، یعنی قبل از سال 1991 و دوره دیگر جنگ سرد. در این دوره آسیای جنوب شرقی دو بخش بود: یک بخش اتحادیه «آ.س.آن» بود که البته به شکل فعلی نبود و کشورهای اندونزی، مالزی، فیلیپین، سنگاپور و تایلند جزء این اتحادیه بودند. در مقابل اتحادیه «ایندوچاینا» بود که کشورهای لائوس، کامبوج و ویتنام عضو آن بودند. اصطلاح «ایندوچاینا» به معنای کشورهای هند و چین نیست و به دلیل قرارگیری این منطقه بین هند و چین به آن ایندوچاینا میگفتند و کشورهای عضو این اتحادیه، زیر نظر و جزء اتحاد جماهیر شوروی بودند. طرف مقابل و پنج کشور عضو اتحادیه آسآن، بیشتر غربگرا بودند و تصمیمات عمده در این منطقه با هدایت آمریکا و شوروی انجام میشد؛ خود کشورهای این منطقه به دلیل رقابتهایی که در این منطقه بین آمریکا و شوروی وجود داشتـ که مانع اصلی برای رشد اقتصادی این کشورها بودـ نمیتوانستند به دنبال توسعه اقتصادی یا همگرایی باشند.اما پس از فروپاشی شوروی و خروج آن به منزله یک ابرقدرت و توجه به مسئله همکاریهای منطقهای در تمام جهان و نه فقط در آسیای جنوب شرقی، همگرایی منطقهای در آسیای جنوب شرقی رشد پیدا کرد و کشورهای ویتنام و کامبوج به اتحادیه آسآن پیوستند و بعد از مدتی میانمار هم به آنها اضافه شد. بعد از استعمار تیمور شرقی، این کشور هم به این اتحادیه اضافه شد. در این منطقه توجه به اصلاح و نوسازی به طور جدی مطرح شد؛ برای نمونه در سال 90 که ویتنام و لائوس تقاضای عضویت در آسآن را کردند، ویتنامیها به دنبال اصلاح و نوسازی اقتصادی خود بودند و میخواستند از آن دوره کمونیستی فاصله بگیرند و کامبوج هم به همین شکل، برونئی هم جزء این کشورها بود؛ اما کشوری کوچک با جمعیت خیلی کم است. همه این کشورها با هم به یک اتحادیه تبدیل شدند و به دنبال همگرایی اقتصادی بودند و همکاریهای این کشورها با هم نقش بسیار مهم اقتصادی را داشت.
این کشورها در راستای همگرایی منطقهای چه اقداماتی را صورت دادند؟
برای نمونه این کشورها سعی کردند مقرراتی را بین 11 کشور وضع کنند که همه از آن بهرهمند شوند، برای نمونه در حوزه گردشگری که خیلی مهم و درآمدزاست، سعی کردند هزینههای یک گردشگر را بین خود کاهش دهند. مردم کشورهایی که عضو اتحادیه بودند، اگر میخواستند به یکی از کشورهای عضو این اتحادیه سفر کنند، روادید لازم نداشتند، هتلها و هواپیما به آنها تخفیف میداد؛ در همین راستا نیز شرکتهای کوچک هواپیمایی را با قیمت ارزان تأسیس کردند که در بین کشورها سفر میکردند تا هزینه گردشگر خیلی پایین بیاید. در نتیجه سبب افزایش گردشگر شد تا جایی که در سواحل اندونزی، مالزی و سنگاپور به علت گردشگران زیاد، شبها جمعیت کثیری جمع میشوند و رستورانها پر هستند. این گردشگری بین آسآنی سبب شده است، کشورهای خارج از آن هم بین این کشورها سفر کنند و با توجه به قیمت مناسب و وجود سواحل بسیار زیبا در بیشتر این کشورها و غذای دریایی که مورد علاقه اروپاییهاست، گردشگر زیاد شد و در این حوزه کارهای بسیار خوبی انجام دادند.نکته بعدی در حوزه تجارت است؛ تجارت بین آسآنی به سرعت رشد کرد، زیرا این کشورها سعی کردند تعرفهها و عوارضی را که با کشورهای دیگر دارند، بین خود کاهش دهند یا حذف کنند؛ از این رو برخی از تعرفهها و عوارض گمرکی حذف شد و برخی هم کاهش یافت، در مقابل نسبت به کشورهای خارج از اسآن، تعرفههای نسبتاً سنگین یا معمولی را وضع کردند و این سبب شد کشورهای آسآن خریدهای خود را از این کشورها انجام دهند. برای نمونه، برای یک فرد میانماری که یک کشور فقیر است، خرید از سنگاپور با این قیمتها و کاهش تعرفهها و تخفیفهایی که برای تجار و خریداران آسیای جنوب شرقی وضع شده، خیلی راحتتر است تا اینکه از خارج از منطقه خرید کند.
تجارت خارجی این کشورها اعم از واردات و صادرات عمدتاً چه محصولاتی است؟
کشورهای آسیای جنوب شرقی عمدتاً واردکننده نفت هستند و برای اینکه بتوانند صنعت خود را بچرخانند و فناوری را فعال کنند، به سوخت نیاز دارند؛ به همین دلیل به نفت جنوب آسیا مانند کشور ایران نیاز دارند و ما هم به فناوری آنها احتیاج داریم. کشورهای آسآن، چون واردکننده نفت بودند و قیمت نفت هم گران است، تلاش کردند وابستگی به واردات نفت را کاهش دهند؛ به همین دلیل برخی از صنایع مانند صنعت گردشگری یا تجارت را برای درآمدزایی بین خود فعال کردند که خیلی هم فعال شد. تجارت محصولات دریایی در آنجا بسیار پیشرفته است و به دلیل وجود دریاهای منطقه بحث شیلات در این کشورها مهم است و در این زمینه بسیار پیشرفته هستند؛ تا جایی که محصولات دریایی را علاوه بر تأمین مردم خود و گردشگران، به تمام دنیا صادر میکنند. نکته دیگر توجه به زمین است؛ درآمد اصلی مردم آسیای جنوب شرقی، از کشاورزی است؛ یعنی کشاورزی، دامپروری و شیلات بخش عمدهای است که بومیهای منطقه از آن استفاده میکنند. البته فناوری هم وجود دارد، ولی به میزان استفاده از زمین و دریا نمیرسد. در تایلند کشاورزی حرف عمده را میزند و زمانی که بنده سفیر ایران در این کشور بودم، اولین صادرکننده برنج دنیا، دومین صادرکننده مرغ و سومین صادرکننده ماهی بودند، کشورهای دیگر عضو آسآن نیز به همین شکل هستند. آنها به ترانزیت هم بسیار اهمیت میدهند؛ ترانزیت در حوزه راه آهن،
زمینی، راههای دریایی و هوایی دارند که البته در حوزه زمینی و دریایی فعالتر هستند؛ لذا توجه به امر ترانزیت، ساخت زیرساختهای ترانزیتی و استفاده از درآمد ترانزیت یکی دیگر از مواردی بود که به رشد و توسعه اقتصادی کشورهای آسیای جنوب شرقی کمک کرد.
مسئله امنیت در کشورهای این منطقه چقدر مورد توجه بود؟
توجه این کشورها به همکاری اقتصادی سبب شد که امنیت هم در این منطقه حاکم شود؛ در دوره جنگ سرد ناامنی در منطقه بود و کشورهای عضو ایندوچاینا و آسآن گاهی با جنگ و گاهی با تحریک گروههای آزادیبخشی که در این مطنقه بودند، به دنبال بیثباتی همدیگر بودند. برای نمونه در جنوب تایلند جنبش «فتانی» به عنوان یک نهضت آزادیبخش، علیه دولت مرکزی فعالیت میکرد یا در فیلیپین جنبش «مورو» یا در اندونزی جنبش «آچه»، در واقع این جنبشها از طرف عوامل شوروی هم حمایت میشدند. بعد از فروپاشی شوروی این نهضتها بسیار ضعیف شدند و به حاشیه رفتند و همکاریهای امنیتی به عنوان مقدمه توسعه اقتصادی بین کشورهای آسآن صورت پذیرفت. در واقع امنیت، پیشقراول توسعه است و کشورهای عضو آسآن توانستند این امنیت را در منطقه ایجاد کنند که میتوان گفت یکی از دلایل اصلی توسعه اقتصادی کشورهای آسآن، همین امنیت است.نکته دیگر مباحث سیاسی و مناقشههای سیاسی است که در منطقه اتفاق میافتد، مانند مسئله میانمار در دوره دستگیری خانم سوچی که سعی میکنند در درون آسآن مشکل را حل کنند و اجازه ندهند کشورهای دیگر مانند آمریکا یا چین که به آن منطقه طمع دارند، به شکل دیگری وارد ماجرا شوند که نکته مثبتی است. در عین حال به ابتکار برخی از رهبران آنها، اتحادیههای کوچکتری در درون آسآن ایجاد شد؛ برای نمونه در تایلند انجمن ACD یا گفتوگوهای آسیایی ایجاد شد که یک نهاد اقتصادی نیست، بلکه نهادی برای گفتوگو بین کشورهای آس آن و چند کشور فرا آسآنی و عمدتا آسیایی است، برای اینکه بتوانند توسعه اقتصادی خود را بیشتر کنند که این هم یک موضوع مهمی بود و این جلسات سالیانه و تبادل نظرها به همگرایی کشورهای عضو آسآن کمک کرده است.
آیا میزان رشد اقتصادی و توسعه در کشورهای این منطقه به صورت یکسانی طی شده است؟
همه کشورهای عضو اتحادیه آسآن، به لحاظ ثروت یکسان نیستند و کشورهای فقیرتری مانند میانمار هم وجود دارد که به تازگی تیمور شرقی نیز به آن اضافه شده است؛ اما اعضای این اتحادیه سعی میکنند به این کشورهای فقیر به نحوی کمک کنند و اینها را هم رشد دهند و اجازه ندهند کشورهای فرامنطقهای وارد این کشورها شوند یا کمتر حضور داشته باشند. البته واقعیت این است که توانشان به چین نرسیده و چین در خیلی از این کشورها نفود دارد و آسآن با وجود رقابتی که با چین داشت، به این جمعبندی رسیده است که باید با چین همکاری کند؛ اما سعی کردند کشورهای کم درآمدتر را هم به نحوی با دادن اعتبار، وام و شراکت در فرمولهای تجاری منطقهای که به نفع آنها بود؛ مانند لغو برخی از عوارضها، سعی کنند به یک استاندارد قابل قبول اقتصادی در منطقه برسانند. در واقع نوعی انسجام سیاسی بین این کشورها وجود دارد؛ برای نمونه در منطقه خودمان در سازمان همکاریهای اکو، انسجام سیاسی نداریم و افغانستان با پاکستان اختلاف جدی دارد و ازبکستان با ترکمنستان اختلاف دارد و در درون خود سازمان، شاهد نوعی رقابتهای خنثیکننده آثار منطقهگرایی هستیم. در حالی که در درون اتحادیه آسآن اینگونه نیست و سعی کردهاند یک انسجام سیاسیـ اقتصادی بین این کشورها ایجاد شود؛ در همین چارچوب اتحادیه آسآن پیمانهای خوبی را برای حفظ امنیت بین خود وضع کردهاند، مانند پیمان دوستی در سال 1976 یا پیمان 1971 کوالالامپور که آسیای جنوب شرقی به عنوان منطقه صلح و ازادی و بیطرفی اعلام شد و سعی کردهاند در مناقشات جهانی بیطرف باشند، یا در پیمان بانکوگ، این منطقه را به عنوان منطقه عاری از سلاحهای هستهای اعلام کردند که همه اینها نشان میدهد در درون خود اینها انسجام وجود داشت. آنها آماده و حاضر نیستند در مناقشات جهانی داخل شوند و مناقشات منطقهای را هم مهار میکنند و به دنبال دوستی و اتحاد هستند که همه این موارد سبب شده است بین این کشورها، همگرایی و همکاری اقتصادی بیشتر شود و اقتصاد رونق گیرد.
به عنوان سؤال آخر جمعبندی شما از مسیر توسعه این کشورها چیست؟
در جمعبندی اینطور میتوان گفت، مجموعه هنجارهایی در آسآن شکل گرفت، مانند تأکید بر توسعه همکاریهای منطقهای و تشویق به تجارت، گردشگری، ترانزیت و همکاریهای درونی چه در حوزه تجاری و چه در حوزه اقتصادی، همچنین برای حفظ امنیت و درگیر نشدن در مناقشات داخلی و خارجی تلاش میکنند. تمام کشورهای عضو آسآن، در ارتباط با بحث تحریمهای ایران خیلی با غرب همکاری نکردند یا در ارتباط با تحریمهایی که علیه روسیه وضع شد یا کشورهای دیگری که تحریم میشدند، کشورهای عضو این اتحادیه ارتباطات خود را با این کشورها دنبال میکردند؛ بنابراین سعی نمیکردند این روابط به شکلی شود که روابط اقتصادی آنها خدشهدار شود، لذا به منزله یک اتحادیه مستقل، هنجارهایی را ایجاد کردند و یک انسجام سیاسی درون کشورهای منطقه ایجاد کردند که با توجه به این انسجام و حفظ امنیت، موانع اقتصادی رفع شد و به تدریج شاهد رشد اقتصادی در این کشورها هستیم. به نظر میرسد، نوع حرکتی که این کشورها برای مقاومسازی اقتصادی خود انجام دادند، نظریه اقتصاد مقاومتی و تلاش برای کاهش وابستگی به نفت را دنبال میکند که میتواند مورد توجه قرار گیرد.