خلیجفارس با داشتن بیش از ۶۰ درصد ذخایر نفت دنیا و حدود ۴۰ درصد ذخایر گازی جهان، به عنوان هارتلند اقتصادی جایگاه ویژهای در سیاست خارجی قدرتهای بزرگ جهانی دارد. از این رو، استعمارگران غربی دست به تشکیل ائتلاف دریایی مشترک با کشورهای حاشیه خلیجفارس به رهبری آمریکا و با مرکزیت بحرین به بهانه اقداماتی نظیر برقراری امنیت، مبارزه با تروریسم و همچنین مقابله با دزدی دریایی در دریای سرخ و خلیجفارس زدند. دولتهای غربی برای نیل بیشتر به اهداف خود با سیاست ایرانهراسی کاذب در منطقه، کشورهای عربی را میدوشیدند و انقدر کشورهای حاشیه خلیجفارس را به ذلت کشانده، که حتی رسما عربستان را به گاو شیرده تشبیه کرده بودند.
اما اقدامات مقتدرانه نیروی دریایی سپاه به فرماندهی تئوریسین نظامی، چون دریادار تنگسیری در خلیجفارس نظیر توقیف نفتکش ویتنامی از دل اسکورت دریایی آمریکا، توقیف نفتکش انگلیسی Stena Impero تحت اسکورت ناوچه جنگی بریتانیا، توقیف شناور نظامی کنترل از راه دور آمریکا و از همه مهمتر فصلالخطاب این اقدامات انتشار اخیر مکالمه آن افسر مقتدر نیروی دریایی سپاه در مجبور کردن ناو امریکایی ائتلاف به فارسی صحبت کردن بود که ثابت کرد پادشاه این ائتلاف یعنی امریکا لخت است، همین تیر خلاصی بود بر هیمنه پوشالی نیروی دریایی ایالت متحده و ائتلاف تحت رهبری آن بود که کشورهای حاشیه خلیج فارس را متوجه آن ساخت که سران ائتلاف دریایی نه تنها قادر به تامین امنیت کشتیهای تجاری و حتی نظامی خود در آبهای خلیج فارس نیستند که مرتبا توسط نیروی دریایی سپاه توقیف و بازرسی و رهگیری میشوند، بلکه نمیتوانند به زبان بینالمللی خود حتی در خلیج فارس صحبت کنند و مجبورند به زبان فارسی مکالمه کنند.
این عدم توانایی ائتلاف در پاسخگویی متقابل به توانمندی نیروی دریایی سپاه، باعث شد که کشورهای عربی یکی پس از دیگری و آخرین انها امارات خسته از وعده درمانی ایالات متحده در مقابله با ایران، تصمیم به ایجاد ساختاری جدید برای حفظ امنیت خلیج فارس با مشارکت تهران بگیرند. بهزعم اکثر کارشناسان خروج اماراتیها از ائتلاف دریایی آمریکا در خلیج فارس پس از اطمینان از ناکارآمدی واشنگتن در تأمین امنیت منطقه، نشان آشکاری از سَرخوردگی آنها است. واقعیت این است نه تنها این مسئله، دیدن همکاریهای متعدد نظامی ایران جهت مبارزه با تروریسم و سرکوب دزدان دریایی و همچنین دیپلماسی همسایهمحور فعال دولت انقلابی ایران به این نتیجه نیز رسیدهاند ایران آنگونه که سالها تصور میکردهاند برایشان خطرناک نیست و فقط بازیچه ترفند ایرانهراسی آمریکا در منطقه بودهاند.
در واقع جمهوری اسلامی ایران با سیاست دیپلماتیک هوشمندانه و اقدام نظامی مقتدرانه به همسایگان جنوبی فهماند:
۱) آمریکا حتی نمیتواند از خودش در خلیج فارس محافظت کند.
۲) ایران برای آنها یک تهدید نیست بلکه اگر یک دیپلماسی معقولانه همسایهمحور با تهران در پیش بگیرند یک فرصت است.
۳) هدف از ایرانهراسیها توسط غرب دوشیدنشان و توجیه حضور غیرقانونی و کسب منافع اقتصادی بوده و لاغیر.
و همین موارد عاملی شد که کشورهای عربی به این باور برسند که ادامه حضور در این ائتلاف نه تنها سودی برای امنیت ملی این کشورها ندارد بلکه فقط بار مالی حضور در این ائتلاف را بر دوش آنها خواهد گذاشت و باید در کنار جمهوری اسلامی ایران قرار گیرند و به صورت مشترک با امنیت دستهجمعی و همافزایی قابل توجه امنیت خلیج فارس و تنگه هرمز را برقرار کنند.
به نظر نگارنده این به معنای پایان سلطه غیرقانونی آمریکا در خاورمیانه است، که بدون شک با تشکیل نیروی دریایی مشترک کشورهای منطقه فرصتی برای اخراج ناوگان پنجم آمریکا از خلیج فارس و ایجاد بلوک منطقهای قوی توسط ایران و همسایگان حاشیه خلیج فارس شاهد خواهیم بود.