با نزدیک شدن به هشتم تیر و زمان برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و روزهای پایانی مهلت قانونی تبلیغات نامزدها، مردم باید تصمیم خود را گرفته و نامزد مورد نظر خودشان را برگزینند[...]
با نزدیک شدن به هشتم تیر و زمان برگزاری چهاردهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و روزهای پایانی مهلت قانونی تبلیغات نامزدها، مردم باید تصمیم خود را گرفته و نامزد مورد نظر خودشان را برگزینند. روزهایی که سپری میکنیم، تبلیغات نامزدهای انتخابات اوج گرفته و در کنار تبلیغات محیطی در سطح شهرها و روستاها، برنامههای تلویزیونی نامزدها در شکلهای مختلف مورد توجه مردم قرار گرفته است؛ این برنامهها شامل گفتوگوها و میزگردها، مستندهای تلویزیونی و مهمتر از همه آنها مناظرههای تلویزیونی است که رسانه ملی در پنج نوبت برنامهریزی کرده است.
برنامههایی که رسانه ملی برای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری طراحی کرده، حائز چند فایده است؛ از یک سو به شناخت بیشتر مخاطبان از آرا و نظرات و دیدگاهها و همچنین عملکرد نامزدهای ریاستجمهوری، به ویژه در مواجهه با رقبا کمک میکند و از طرف دیگر جلوی اسراف و ریخت و پاشهای بیمورد در تبلیغات فیزیکی و میدانی در سطح شهرها و روستاها را میگیرد.
ضریب نفوذ رسانهها، به ویژه رسانه ملی، ظرفیت قابل توجهی برای کمک به رونق گرفتن انتخابات و معرفی نامزدها و برنامههای آنان است. البته این اقدام رسانه ملی مسبوق به سابقه است، اما هرچه جلوتر آمدیم، تجربههای گذشته سبب شده است تا بیشتر به ظرفیتها و بسترهای موجود برای این نوع از تبلیغات پی برده شود. تا همین جای کار، شیوهها و قالبهای پردازش رسانهای این دوره از دورههای گذشته متفاوتتر و جذابتر بود. البته این اقدامات زمانی مؤثرتر واقع میشود که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی خروجی برنامههای رسانه ملی به اشکال مختلف منتشر میشود و مداخله افکار عمومی در بازنشر این پیامها و ارزش افزودهای که فعالان فضای مجازی به آنها میدهند، بر اثرگذاری آنها میافزاید.
اما مخاطب اصلی مناظرهها چه کسانی هستند؟ آیا طرفداران پروپاقرص و حامیان دو آتشه نامزدها هم در مناظره به دنبال نظرات و دیدگاههای آنها هستند؟ پاسخ این پرسش منفی است. البته حامیان نامزدها با وجود سوگیری که دارند، پای تلویزیون مینشینند تا در جریان مباحث مطرح شده و سؤال و جواب و چالشهای احتمالی قرار بگیرند؛ اما کارکرد مناظرهها تنها این نیست. به نظر میرسد کارکرد اصلی مناظرهها این است که افرادی را که به هر دلیلی برای شرکت در انتخابات یا انتخاب یکی از شش نامزد دچار تردید هستند، به تصمیم برساند.
به این ترتیب، نامزد موفق کسی است که برای پیروزی خود درصد بیشتری از آرای مرددها را جذب کند. در کشور ما به دلیل نبود نظام حزبی و فقدان احزاب قوی برای ایفای نقش در صحنه انتخابات، وابستگی جریانی به معنای آنچه در برخی کشورها وجود دارد، مشاهده نمیشود و طرفداری از نامزدهای گوناگون هم بیش از اهداف جریانی و حزبی مربوط به علقههای فردی و باورهایی است که قشرهای مختلف مردم به توان و استعداد نامزد مورد نظر خود دارند.
در این میان، صحنه مناظره باید میدان جذب آرای خاکستری، آرای مردد، بیتفاوتها یا هر عنوان دیگری که بر آن بگذاریم، باشد. اینجاست که در کنار برنامهها و طرحها، شعارها و ادعاها، متأسفانه تخریبها و سیاهنماییها هم رونق میگیرد! زیر سؤال بردن گذشته، سیاهنمایی دوران 45 ساله انقلاب اسلامی، بیدستاورد دانستن دولتها و... از جمله اینهاست. نکتهای که هشدار رهبر معظم انقلاب به نامزدها را مبنی بر پرهیز از بیان حرفهایی که ملت و نظام را دشمن شاد کند، در پی داشت!
اما سه مناظره برگزار شده است و دو مناظره دیگر هم در شبهای آینده برگزار خواهد شد. این شبها فرصت خوبی برای کسانی است که هنوز به جمعبندی درباره نامزد مورد نظر خود نرسیدهاند. شنیدن نظرها، دیدگاهها، راهکارها و برنامهها در کنار آشنایی با عملکرد، سابقه و کارنامه نامزدها میتواند در انتخاب درست یاریگر آنها باشد. طبیعی است که هیچ نامزدی بدون پیشنهادهای مشخص و برنامه عملی نمیتواند در جایگاه رئیسجمهور موفق عمل کند. تأکید رهبر حکیم انقلاب هم در همین راستاست: «به وعده و حرف نمیشود اطمینان کرد، همیشه همین را میگویم که به حرف و وعده اعتماد نکنید: به عمل کار برآید؛ به حرف زدن و به گفتن و به وعده دادن نمیشود اعتماد کرد؛ در مسائل مهمّ کشور هم همین جور است. خب حرف، آسان است؛ هر کسی میآید، یک ادعایی میکند، یک وعدهای میدهد، یک حرفی میزند؛ به اینها نمیشود اعتماد کرد؛ باید نگاه کرد و دید که آیا یک عملی در گذشته این شخص وجود دارد که این وعده را تأیید کند و تصدیق کند، یا نه؛ اگر چنانچه وجود داشت میشود به او اعتماد کرد، وَالا نه. بنابراین کارآمدی را با حرف نمیشود تشخیص داد.»