سیدمحمدصادق خرازی: برجام، ایران را از روی میز امنیتی جهان خارج کرد
مذاکرات هستهای واقعه بزرگی در تاریخ تحول سیاست خارجی ایران به حساب میآید و بالطبع تاثیرات آن روی سیاست داخلی ملموس بوده و توسعه همهجانبه را به همراه داشت. بیش از ١٢ سال از نقطه عطفی که مذاکرات آغاز شد، با سه کشور اروپایی میگذرد که نهایتا به برجام ختم شد. داستان بلندی که در تاریخ مناسبات خارجی ایران بدون شک بینظیر قلمداد خواهد شد. من امروز به نمایندگی از موسسه دیپلماسی ایرانی که آقای دکتر ظریف و دکتر روانچی از موسسان آن بودهاند، از همت و تلاش آنها تقدیر میکنم. در برجام موضوعات مهمی وجود دارد که به نظرم بخشی از آنها مورد غفلت قرار گرفته و آن مسائل مرتبط با فرامتن برجام است و متاسفانه عدهای از تحلیلگران و صاحبنظران به تاثیرات مهم آن در ایران و حوزه پیرامونی ایران، چه در مسائل ژئو پولتیک و ژئو استراتژیک و ژئواکونومیک است، کمتر توجه میکنند و شاید نیاز باشد این مذاکرات و چارچوبهایی که مورد تاکید مسوولان است و امروز به شکل توافق برجام و قطعنامه درآمده است، مورد بررسی قرار گیرد.
ما میتوانیم در بررسی برجام بگوییم که ایران را از یک نگاه امنیتی و از روی میز امنیتی جهان خارج کرد؛ یعنی غیر امنیتی کردن جمهوری اسلامی در سطح معادلات و مناسبات منطقهای و بینالمللی و تلاشی که نظام سلطه در یک دهه گذشته با امنیتی کردن سیاست خارجی ایران، توان ایران را محدود کرد. با چنین حرکتی و برخورداری از ویژگیهایی که در برجام است، میتوانیم بگوییم که اقبال جهانی نسبت به ایران و تعامل در صحنه بینالمللی با کشورمان از سوی کشورهای منطقهای و فرامنطقهای به وجود آمده، نقطه پایان شکست نگاه امنیتی و نگاه نظامی بر جمهوری اسلامی ایران است.
اسراییل، منزویترین دوران سیاست خارجی خود را تجربه میکند
نکته دوم، انزوای رژیم صهیونیستی و تلاشی که اسراییل برای شکست مذاکرات کرد. همگان اذعان دارند که در پرتو توافق برجام، دولتمردان رژیم صهیونیستی یکی از منزویترین دوران سیاست خارجی خود را در نظام بینالملل تجربه میکنند و همین مخالفتخوانیها و رجزخوانیها حاکی از این است که رژیم اسراییل خشمگین از موفقیت بسیار جمهوری اسلامی ایران است. مساله سوم، تعمیق شکافها میان رژیم صهیونیستی با کشورهای جهان و حتی حامیان غربیاش است. از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی تاکنون ما نمیتوانیم مقوله و مولفهای را ببینیم که تا این اندازه تاثیر و شکافی بین اسراییل و جهان غرب به وجود آورد و هدف استراتژیک ما این است که تا میتوانیم این فاصله را بیشتر بکنیم، یعنی این فاصله را براساس منافع ملی خودمان و منافع جهان اسلام بیشتر کنیم. مساله چهارم، تغییر موازنه منطقهای به نفع ایران است. در برجام، آزاد شدن توان ایران به غایت میرسد و قدرت مانوری که سیاست خارجی در حل و فصل پروندههای مهم منطقهای و بینالمللی داشته بیشتر میشود. قبلا نیز این مساله را در یک دوره یعنی در دولت اصلاحات در جمهوری اسلامی تجربه کردیم و دیدیم که جمهوری اسلامی توانسته از توان خود در منطقه بهرهبرداری کند.
دیپلماسی ایرانی به مثابه قدرت نرم است
نکته پنجم، جمهوری اسلامی ایران به مثابه قدرت منحصر به فرد، یک قدرت امنیتساز است. برجام نشان میدهد که در آینده ایران از قدرت و توان امنیتسازی بالایی در این زمینه برخوردار است و بیتردید این نقش را هیچ کشوری در خاورمیانه نمیتواند داشته باشد و این ویژگی امنیتسازی در خاورمیانه، نه ترکیه و نه عربستان سعودی و نه اسراییل و نه حتی مصر قادر به این نیستند که یک نقش آشکارا در امنیتسازی ایفا کنند و ترسیم کمربند امنیتی منطقه بدون نقش و بدون رهبری ایران امری دشوار غیرممکن به نظر میرسد. دیپلماسی ایرانی به مثابه قدرت نرم است. ما در جهانی زندگی میکنیم که قدرت اذهان قدرت برتر در عرصه سیاست خارجی است و به همین دلیل، مذاکرهکنندگان ما به ویژه وزیر خارجه به عنوان رییس هیات مذاکرهکننده با برخورداری از یک ذهن منظم و منسجم، توانستند در جنگ قدرتها غالب شوند و رقیب را مهار کنند. همانطور که مقام معظم رهبری گفتهاند باید گره هستهای باز شود.
دستگاه سیاست خارجی با توافق برجام نشان داد میتواند ضمن گرهگشایی از معضل هستهای گامهای بزرگی برای گشایش در امور کشور و بهرهبرداری از مانور قدرت نرم در در برنامههای استراتژیک به صورت بلندمدت و میان مدت کشور بردارد، و حتی پس از قطعنامه ٥٩٨، هیچوقت دیپلماسی ایران تا این حد قدرتساز در حوزه قدرت نرم نبوده است. مساله آخر، چشمانداز قدرت جمهوری اسلامی با عنوان قدرت نوظهور اقتصادی است و توافق برجام، گشایشهای جهانی و ویژگیهای بزرگی برای توسعه اقتصادی ایران ایجاد میکند. یادمان باشد روزگاری ایران، قدرت نخست غرب آسیا محسوب میشد و توانمندیهای ایران در حوزههای بالادستی و پاییندستی بسیار بالاست.
محمدجواد ظریف: توافق، نتیجه رای مردم بود
همان طور که آقای دکتر صادق خرازی بیان کردند دستاوردهای حاصل از این توافق قابل توجه است. این سخنان به این دلیل نیست که به خواهیم خودمان را تحویل بگیریم بلکه به این خاطر است که فرصتها مانند ابر میگذرند. فرصتی به لطف خدا و به یمن حضور مردم در انتخابات فراهم شد که منجر به به ثمر رسیدن مذاکرات و توازن شد. ما درباره حضور مردم در انتخابات، گاهی شعاری برخورد میکنیم و گاهی تحلیلی. اینکه من میگویم حضور مردم در انتخابات این مذاکرات را به ثمر رساند و آن توازنی که دکتر خرازی بیان کرد، ایجاد شد در واقع شعار نیست. اگر شما به همه متون علمی که درباره تحریم نوشته شدهاند، نگاه کنید میبینید که هدف تحریمها را هیچ کس فشار اقتصادی بیان نمیکند. هدف تحریم تغییر سیاست است.
چگونه هدف تحریم میخواهد تغییر باشد؟ از این طریق که بر مردم فشار ایجاد کند و مردم را از حاکمیت جدا کندو حاکمیت ناگزیر بشود که به خواسته وضعکنندگان تحریم گردن بنهد و برای همین است تحریمهایی که از سوی شورای امنیت وضع شدهاند تماما به جنگ یا تغییر نظام منجر شده است چون هدف آنها جدا کردن مردم از حاکمیت است و به همین دلیل است که مردم با حضورشان در انتخابات نشان دادند تحریمها اثر ندارد و مردم با وجود فشارها پای صندوق رای رفتند و نشان دادند که میخواهند به نحوی با دولت خودشان از طریق صندوق آرا تعامل کنند و همین باعث شد طرف مقابل از اینکه بتواند از طریق تحریم، ارادهاش را تحمیل کند، ناامید شد و به مذاکرات روی آورد. این مذاکرات در یک ظرف ١٢ سال واقعی شکل گرفته و در خلأ نبوده است که شکل بگیرد.
در این سالها آنها دادههایی داشتند و دادههایی را هم، ما داشتیم. دادههای طرف مقابل، موفقیت نسبی در پروژه امنیتیسازی ایران بود که تبلور آن در شش قطعنامه شورای امنیت تحت فصل هفتم است. ابتدا قطعنامههایشان را طبق ماده ٤٠ صادر کردند و سپس به ٤١ رسیدند. ما چه دادههایی داشتیم؟ ما توانی را با اتکا به توان علمی و فنی و با تلاش بسیار ذخیرهکرده بودیم و مهمتر از آن، اینکه با فشار نمیتوان دیدگاههای طرف مقابل را تحمیل کرد. البته اینها با یک تلاش بسیار به دست آمد. لازم است در همین جا هم از بزرگواری و هم از تخصص آقای دکتر صالحی و همکارانشان تشکر کنم و همین طور از آقایان عراقچی و روانچی که به عنوان نماینده تیم مذاکرهکننده در این همایش حضور دارند که طی دو سال گذشته، واقعا شب و روز نداشتند.
متن نهایی، متنی متوازن است
متن نهایی، متنی متوازن است. این متن این گونه نیست که ما تمامی خواستههایمان را به طرف مقابل تحمیل کرده باشیم چراکه چنین چیزی اسمش توافق نیست بلکه سند تسلیم است. طرف مقابل نه این کار را کرد و نه توانست که این کار را بکند. شاید برای نخستین بار در تاریخ شورای امنیت، شش قطعنامه شورای امنیت بدون اینکه اجرا شود، لغو شد. سابقه ندارد که برای نخستین بار در تاریخ شورای امنیت قطعنامهای با موضوع مذاکره صادر شود. خود اینها اگر نگاه کنیم به اندازه فرامتن برابری میکند و اگر داخل متن نیز برویم، میبینیم که در داخل متن هم یک توازن قابل توجهی وجود دارد حتی تناظر زمانی اقداماتی که صورت میگیرد.
خب این مساله، یک مرحلهای را طی میکند و در یک فاصلهای پرونده ایران در شورای امنیت را کاملا مختومه میکند که این فاصله ١٠ ساله و قطعی است. البته در حوزههایی برخی محدودیتها روی ایران است اما باید توجه کنیم که براساس قطعنامه جدید، تحریمی نداریم بلکه محدودیت دارد. شاید یکی بگوید که در برنامههای قبلی کلمه تحریم نیامده است اما آنها ممنوعیت بود یعنی آنها مجاز نبودند که با ایران معامله بکنند. کشورها مجاز نبودند که در پرونده هستهای همکاری بکنند ولی الان کشورها برای همکاری با ایران تشویق شدهاند. در اینجا ممنوعیت به اجازه تبدیل شده است.
در برخی از موارد، تحریمهای شدید موشکی که در قطعنامه ١٩٢٩ حتی استفاده از اقدامات قهرآمیز را برای جلوگیری و دسترسی ایران از فناوری موشکی تعیین کرده بود، الان به محدودیتهایی و با زمان مشخص تبدیل شده است. این توازنی است که در قطعنامه وجود دارد که به صورت نسبی وجود دارد و بعد از یک محدوده زمانی ١٠ ساله در شورای امنیت مختومه میشود بلکه از دستور کار شورا نیز حذف خواهد شد.
برخورد دنیا با ایران براساس برجام تغییر کرده است
از روز پایان مذاکرات، برخورد دنیا با ایران در موضوع هستهای براساس متن برجام و متن قطعنامه تغییر کرده است. اگر قطعنامه را نگاه کنید در مقدمه آمده در روز دستیابی به برجام و جمعبندی مذاکرات تغییر بنیادین ایجاد شده تا از این طریق پرونده ایران عادی شود چراکه الان پرونده ایران استثنایی است. در سپتامبر ٢٠٠٣ که بنده سفیر ایران در سازمان ملل بودم، شورای حکام وضعیت ایران را استثنایی اعلام کرد، یعنی پرونده ایران را با عنوان یک موضوع فوری و ضروری برشمرد که این عنوان فوری و ضروری همانند عنوان تهدید علیه صلح و امنیت جهانی در شورای امنیت است.
ما در وضعیت استثنایی قرار داریم که ١٢ سال است ادامه دارد اما وضعیت دیگری داشتیم که با نخستین قطعنامه شورای امنیت یعنی ١٦٩٤ شورای امنیت پرونده ایران در ذیل فصل هفت قرار دارد و با روندی خطرناک به ١٩٢٩ رسید. همه اینها در بندهای آخر ١٩٢٩ آمده که با توجه به ابعاد اشاعهای پرونده هستهای ایران و تاثیری که بر صلح و امنیت جهانی میگذارد ولی در قطعنامه ٢٢٣١، شما میبینید که آمده از روزی که توافق منعقد شده یعنی ١٤ جولای یک تغییر اساسی در برخورد جامعه بینالمللی با ایران و پرونده هستهای ایران ایجاد شده است و از روز اول برنامه هستهای ایران دیگر پروندهای علیه صلح و امنیت بینالمللی نیست.
علیاکبر صالحی: در مذاکرات نظر یک فرد را اعمال نکردیم
فعالیتهای هستهای کشور ما از دهه٤٠ شروع میشود و بیش از ٤٥ سال است که فعالیتهای هستهای ما آغاز شد و حتی ما در آن زمان نیز در منطقه پیشتاز بودیم و نسبتا فعالیتهای گستردهای نسبت به زمان خود هم داشتیم. ما جزو نخستین کشورهایی بودیم که رآکتور تحقیقاتی داشتیم که در سازمان انرژی قرار دارد و در آن زمان متعلق به دانشگاه تهران بود. در اواخر رژیم گذشته یعنی در سال ٥٣ تصمیم به ایجاد تشکیل سازمان انرژی اتمی شد و بر مبنای توصیهای که در آن زمان از سوی کشورهای غربی به ایران کردند و درآمدهایی که از بالا رفتن درآمدهای نفتی در کشور حاصل شد؛ برنامههای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور برنامهریزی شد و در یک افق ٢٠ ساله پیشبینی شده بود تا ایران ٢٠ هزار مگاوات برق هستهای در سبد برقیاش داشته باشد.
پس از انجام این برنامهریزیها، انقلاب شد و پس از آن با جنگ تحمیلی روبهرو شدیم که این مسائل موجب شد تا برنامه هستهای ایران از اولویت خارج شود و از طرفی کشورهایی که مورد همکاری ایران بودند یعنی آلمان و فرانسه دست به قطع همکاری زدند. هدف فعالیت هستهای ایران از همان موقع، تولید برق بوده است یعنی حتی در رژیم گذشته هم تولید برق از طریق منابع هستهای دنبال میشد. پس از انقلاب و جنگ تحمیلی نیز هنگامی که نظام و دولت تصمیم میگیرد بازگشتی به فعالیتهای هستهای داشته باشد و در اولویت قرار بدهد.
یعنی مجددا به فکر راهاندازی نیروگاه بوشهر افتادیم و تصمیم گرفتیم نیروگاههای هستهای بیشتری هم بسازیم و مجلس شورای اسلامی نیز به ٢٠ هزار مگاوات برق هستهای توصیه موکد کرده و مقام معظم رهبری نیز به آن اشاره کردهاند. پس الان نیز هدف ما هدفی صلحآمیز برای تولید برق است. به اضافه استفاده از سرریز این صنعت در حوزههای سلامت، صنعت و کشاورزی و... میتوان هدف صلحآمیز ایران را به چند دوره تقسیم کرد؛ نخستین دوره قبل از انقلاب است. دومین دوره بعد از انقلاب و به خصوص جنگ تحمیلی است و سومین دوره پس از دستیابی به برنامه جامع اقدام مشترک در وین است. من فعالیت پس از انقلاب را تشریح کردم ولی ما پس از جنگ به این رسیدیم که برنامه خودمان را ادامه بدهیم ولی در این مقطع با درسی مجددا وارد عرصه هستهای شدیم و آن اینکه ما باید خوداتکا باشیم.
یعنی اگر نیروگاه هستهای بوشهر خواستیم بسازیم که ساخت یک نیروگاه شش میلیارد دلار هزینه دارد، یقینا عقلانیت حکم میکند که برای این سرمایهگذاری بزرگ تضمینی برای تامین سوخت آن هم داشته باشیم، چراکه اگر قرار باشد شش میلیارد دلار سرمایهگذاری کنیم اما کسی به شما سوخت ندهد این سرمایهگذاری امری ناصواب است. با این حساب، ایران تصمیم گرفت وارد چرخه سوخت بشود یعنی جمهوری اسلامی بهگونهای عمل کند که نشان بدهد توانایی تامین سوخت را دارد، نه الزاما بخواهد کل سوخت نیروگاههایی که میخواهد در آینده داشته باشد را تامین کند. همانقدر که نشان دهد توانمندی تامین سوخت، ظرفیت غنیسازی و ساخت مجتمعهای سوخت را دارد، این موجب میشد تا طرف مقابل تمکین کند و دیگر کشورها شما را تحریم نکنند. زمانی که جمهوری اسلامی تصمیم گرفت که وارد تامین چرخه سوخت شود، از تمامی آستانههای علمی و عملی آن عبور کردهایم و به دست آوردهایم.
چشمانداز فعالیت هستهای پس از وین، تجاریسازی است
در رابطه با پس از وین نیز باید بگویم چشماندازی که برای فعالیتهای هستهای ترسیم کردهایم براساس مبنای تجاریسازی است چون قبل از دستیابی به توافق، تحریم بودیم و به هیچوجه با ما همکاری نمیکردند. البته توانستیم به دستاوردهایی هم دست یابیم که به همت فرزندان غیور ملت بزرگوار و بدون هیچگونه کمکی از خارج صورت گرفت. البته ما از علم استفاده کردیم و بسیاری از همکاران ما در کشورهای دیگر آموزش دیده بودند، کمک کردند و از کتب و مقالات استفاده شد ولی از کارشناس خارجی نتوانستیم استفاده کنیم ولی از الان به بعد، برنامههایمان را برای تجاریسازی برنامهریزی کردهایم.
پس از وین صحبتهایی میشود مبنی بر اینکه بر اثر توافق، فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران یا در قسمتهایی متوقف شده است یا حداقل کند میشود. من چند بار این مساله را عرض کردم و به وضوح گفتهام و با صدای رسا هم گفتم. به عنوان کسی که مسوول فنی این حوزه است عرض میکنم که ملت بزرگوار مطمئن باشد در چارچوب خطوط قرمزی که تعیین شده و آن هم براساس ملاحظات و مشورتهایی که بوده در کمیتههای مختلف تصمیمگیری کردهایم. اینگونه نبوده است که نظر یک فرد بخواهد اعمال شود. ما بهگونهای عمل کردیم که ظاهرا محدودیت داریم اما عملا در ادامه راه فعالیتهای صلحآمیز هستهای خودمان محدودیتی نداریم. آنها {طرف مقابل} از منظر خودشان میگفتند ایران باید نسبت به انحراف در فعالیتهای غیرصلحآمیز خود محدود شود.
البته من با آقای دکتر ظریف همنظر هستم که این تحریم اساسش چیز دیگری بود و هدف و خواسته اصلی آنها حداقل تغییر پارادایم سیاسی ما بود ولی بحث ظاهری آنها این بود که نسبت به برخی از جنبههای فعالیتهای هستهای ما نگرانیهایی دارند و میگفتند میخواهیم این نگرانیها را رفع کنیم و جلوی این فعالیتهای نگرانکننده را بگیریم. ما از ابتدا گفتهایم که به دنبال فعالیتهای غیرصلحآمیز هستهای نیستیم. هر چقدر میخواهید جلوی این فعالیتها را بگیرید، حتی ما به شما کمک میکنیم که جلوی این راهها را بگیرید.
ما باید از حالا به بعد نسبت به استحکام انپیتی بیشتر تلاش کنیم. خوشبختانه در برجام آمده است ولی باید بگویم که این راه دیگر بسته شد. این جای تبریک دارد که جمهوری اسلامی ایران به عنوان تنها کشور در حال توسعه بالاخره با مقاومت و استقامتش توانست حقش را بگیرد و آن را تثبیت بکند. من بعید میدانم کشور دیگری حداقل در میان کشورهای در حال توسعه بتواند به چنین جایگاهی برسد، پس آنها اگر میخواهند جلوی نگرانیهایشان را بگیرند، بگیرند. یکی از راههایی که گفتند باید جلوی آن را بگیریم، این بود که باید جلوی تولید فلز اورانیوم غنیشده یا فلز پلوتونیوم کار نکنند. خب این یک محدودیت است اما مگر ما فلز پلوتونیوم داریم که روی آن کار نکنیم. آیا داریم؟ نداریم. تا کی نداریم؟ تا پایه افق ١٠ الی ١٥ سال آینده نخواهیم داشت.
اگر میگویند سوخت بوشهر است طبق قرارداد باید سوخت بوشهر را به روسیه بازگردانیم. اگر میگویند سوخت رآکتور تهران است که آن بسیار ناچیز است که ارزشی ندارد. اگر میگویند سوخت آینده رآکتور اراک است که اراک وقتی بخواهد راه بیفتد، پنج شش سال طول خواهد کشید و تا سوخت آن را دربیاوریم و آن سوخت سرد شود، چند سال طول میکشد. ١٠تا ١٢ سال طول میکشد. تا ما پلوتونیوم آنها را به فلز تبدیل کنیم. ما اورانیوم غنی شده ٩٠ درصد نداریم که آن را تبدیل به فلز کنیم. از طرفی ما قصد غنیسازی در حد ٩٠ درصد را فعلا نداشته و نداریم چون ما به دنبال موارد غیرصلحآمیز که نیستیم.
محدودیت دیگر نیز از همین قسم محدودیتهاست. در خصوص راستیآزمایی باید بگویم که ما دو گونه راستیآزمایی داریم. در قسم اول به عنوان عضو آژانس و NPT در فعالیت صلحآمیز هستهایمان لاجرم براساس قرارداد پادمان باید بازرسی شود که سی و اندی سال است که این مساله انجام میشود و ابدی هم است. تا زمانی که نظم جهانی اینگونه است، تا زمانی که فعالیتهای هستهای داریم این مساله انجام میشود و بازرسیهایش هم برای همه کشورهاست. بازرسی دیگر این است که اگر از آن به عنوان راستیآزمایی نام برده شود و آن، اینکه بعد از وین باید برخی اقدامات انجام بدهیم یعنی تعداد سانتریفیوژهایمان را کم بکنیم، ذخیرهمان را به ٣٠٠ کیلو کاهش دهیم و میزان غنیسازیمان را محدود کنیم.
اینجا باید بازرسان آژانس بیایند و راستیآزمانی کنند. به عبارتی، آنها چکلیستی دارند و ارزیابی محتوایی و شخصی نیست. در این راستیآزمایی برای مدتی است ما برای خرید یکسری از تجهیزات برخی محدودیتهای علیالظاهر را نیز پذیرفتهایم. مجموعهای به نام اناسجی وجود دارد که لیستی از تجهیزات را تهیه کرده است که میگویند این تجهیزات دومنظوره است. این نه فقط برای ما که برای خودشان هم است که بخواهند این تجهیزات را بفروشند. اناسجی باید تصمیمگیری کند. ما محدودیتی مانند اناسجی را پذیرفتهایم اگر میخواهیم تجهیزاتی بخریم در کمیتهای که کالاهای دومنظوره را لیست کرده آنها را به بررسی میگذاریم.
هماینک به چه شکلی است؟ ما الان آنها را میخریم ولی با هزاران دردسر یعنی هم گرانتر و هم در زمان طولانیتر و البته خرابکاریهای صنعتی را نیز در برخی موارد داشتهایم اما با توجه به همین خرابکاریهای صنعتی بوده است که سازمان انرژی اتمی آزمایشگاهی را برای تشخیص این خرابکاریها ایجاد کرد و نمایشگاهی را نیز در این خصوص ترتیب داد و این مساله علم ما را بالا برد و ضریب خطا و خرابکاری را پایین آورد. اکنون اگر بخواهیم این کالاها را بخریم در کمیته مذکور به بحث گذاشته میشود و از شرکت مذکور خریداری میشود و چنانچه خرابکاری یا اشکالی در آن باشد اعاده دعوی میکنیم و این یک حسن برای ما است. ضمن اینکه ما امروز برای تجهیزات تولید رادیو ایزوتوپ پایدار یا طراحی رآکتور اراک، راستیآزمایی آژانس و مشارکت کشورهای دیگر را پذیرفتهایم و این هم بسیار برای ما به لحاظ علمی و تکنولوژیک حایز اهمیت است.
روانچی: آمریکا با توقف اجرای برجام خود را منزوی خواهد کرد
مجید تختروانچی، معاون اروپا و امریکای وزارت امور خارجه به عنوان چهارمین سخنران این نشست در پاسخ به این پرسش مطرح شده که برای دوره پس از باراک اوباما و سناریوهای محتمل در خصوص رد توافق از سوی رییسجمهور بعدی چه تدبیری اندیشیده شده است، گفت: ما از ابتدای مذاکرات و تنظیم متن توافق متفقالقول بر این باور بودیم که این توافق به اشخاص در کشورها وابسته نباشد. دولت ایران در حال مذاکره با شش دولت و نماینده اتحادیه اروپا بود و در نهایت هم به توافقی رسید که باید از سوی این کشورها تحت هر دولتی اجرا شود. این احتمال وجود دارد که هر توافقی در مرحله اجرا با مشکلاتی روبهرو شود.
برای حل این مساله کمیسیون مشترکی در نظر گرفته شده که از هر هفت کشور به اضافه عضوی از اتحادیه اروپایی در این کمیسیون نماینده حاضر است. این کمیسیون مشترک به مشکلات احتمالی رسیدگی خواهد کرد. برای جلوگیری از مشکلات پس از دوران اوباما در متن برجام راهحل دیده شده است. بر اساس برجام، برداشته شدن تحریمها به شکل مستمر خواهد بود. این طور نیست که در یک دولت که دولت فعلی است تحریمها برداشته شود و نفر بعدی آنها را دیگر اجرا نکند. قطعنامه ٢٢٣١ که به تصویب شورای امنیت رسیده است وظیفه مضاعفی را برای همه ایجاد میکند تا این توافق را در تمام دولتها اجرایی کنند. در عمل اگر رییسجمهوری در امریکا تحریمها را لغو نکند نقض فاحش برجام محسوب میشود و در این صورت از همان مکانیزمی که در برجام طراحی شده است، کار دنبال میشود. اما بسیار دور از ذهن است که کسی در امریکا یا در یکی از کشورهای ١+٥ بخواهد پس از مدتی این توافق را بر هم بزند.
اگر کسی در هر یک از کشورهای حاضر در توافق پس از مدتی بخواهد توافق را به هم بزند در صورتی که این کار بدون بهانه و صرفا برای برهم زدن تحریمها صورت بگیرد، اقدام او در سطح بینالملل نمایان خواهد شد و برای همه مشخص میشود که چه کسی جلوی یک روند بینالمللی صلحآمیز را میگیرد و او در برابر کل کشورهای سازمان ملل وحتی کشورهایی که به امریکا نزدیک هستند، نیز قرار میگیرد. در چنین شرایطی دولت امریکا منزوی خواهد شد. امروز علاقهمندی زیادی برای ایجاد شراکت اقتصادی با ایران وجود دارد و وقتی این روند اقتصادی استحکام یابد هرگونه ایجاد خلل در راستای ادامه این روابط اقتصادی با ایران میتواند فشار سیاسی زیادی را بر امریکا وارد آورد و کسی در کاخ سفید نمیتواند تصمیمی مخالف نظر این کشورها بگیرد و اگر چنین کند دست به ریسک بسیار بالایی زده است.
روانچی در ادامه سخنانش در پاسخ به سوالی در خصوص نحوه تنظیم مذاکرات گفت: مذاکره با شش کشوری که جزو قدرتهای بزرگ جهان هستند و پنج عضو دایم شورای امنیت را نیز شامل میشوند، کار سختی است ضمن اینکه مذاکرات پیرامون مسائل پیچیده بسیار زمانبر است. در این بین دوستان ما در تیم مذاکرهکننده و همکاران آقای صالحی و خود ایشان زحمات زیادی کشیدهاند. همچنین طی یک سال و نیم گذشته دوستان ما در سازمان انرژی اتمی نیز در این مسیر ما را یاری کردند. همچنین افرادی در مورد بحثهای اقتصادی و تحریمها به ما کمک کردند و نکته قابل توجه این بود که تمام این روند بدون هیچ حاشیهای و زیرنظر خود آقای ظریف پیش رفت. تیم ما تیم بیحاشیهای بود و تمام فکر آن دفاع از منافع ملی بود و طرف مقابل نیز این مساله را درک کرده بود.
عراقچی: من تمام قد از این توافق دفاع میکنم
چهارمین سخنران نشست، سیدعباس عراقچی، معاون حقوقی و امور بینالملل وزیر امور خارجه بود. عراقچی با اشاره به پویایی سیاسی که این مذاکرات در ایران به شکل بیسابقهای ایجاد کرده است، گفت: یکی از دستاوردهای این مذاکرات این است که سطح بلوغ سیاسی در ایران را بالا برده است. به یاد ندارم در موضوعی در جامعه ما در چند سال گذشته به اندازه مساله هستهای بحثهای زنده و پویا در سطوح متفاوت جامعه صورت گرفته باشد. در این بحثها تمام زوایای مذاکرات مورد واشکافی قرار گرفت و تیم مذاکرهکننده هم با وجود تمام فشارها پاسخگو بوده است. این اقدام را باید به فال نیک گرفت چرا که به تثبیت چندصدایی سیاسی در ایران کمک بسیاری کرده است.
وی در پاسخ به این سوال که آیا تا زمانی که تحریمها لغو نشده است ما ملزم به اجرای تعهدات خود هستیم یا ما نیز این تعهدات را اجرا نخواهیم کرد؟ گفت: در این خصوص که آیا نخست ما تعهدات خود را اجرایی میکنیم یا آنها تحریمها را لغو میکنند بسیار صحبت شده است. طبیعی است که اصل در این مذاکرات بر بیاعتمادی بوده است. نه ما به آنها اعتماد داشته و داریم و نه آنها به ما اعتماد داشته و دارند. تمام متون مذاکرات هم برایناساس تنظیم شده است. در این کار هم درجه ریسکپذیری تا مقداری وجود داشته است اما سازوکار مذاکرات بر حداقل ریسکپذیری استوار بود. اصلی که هر دوطرف بر آن تاکید داشتند همزمانی اقدامها بوده است.
مشکل فنی که وجود داشته و دارد این است که تعهدات طرفین از دورههای زمانی متفاوتی برخوردار است. کارهایی که ما باید انجام بدهیم حتی اگر سریع هم انجام شود به سه تا چهارماه زمان نیاز دارد. این در حالی است که تعهد طرف مقابل با رعایت تمام مراحل حداکثر در یک بازه زمانی یک هفتهای قابل حلوفصل است. سوال اینجاست که چگونه میتوانستیم این دو را با هم همراه کنیم؟ راهحلی که به نظر ما رسید، فرمول اقدامات متناظر بود. براساس این فرمول زمانی که مرحله فعلی که تصویب برجام در داخل کشورهاست که حداکثر ٩٠ روز برای آن فرصت در نظر گرفته شده است، طی شد ما به روز توافق میرسیم. در آن روز امریکا و اروپا تحریمهای مالی و اقتصادی خود را لغو میکنند یا متوقف میکنند.
در آن روز تصمیم شورای وزیران اتحادیه اروپا صادر خواهد شد و تحریمهای اتحادیه اروپا را لغو میکند. رییسجمهور امریکا هم با امضای دستوری، تحریمهای امریکا را متوقف میکند. شورای امنیت هم که قبلا با صدور قطعنامهای تحریمهای خود را لغو کرده است. در آن روز ایران هنوز هیچ اقدامی نکرده است اما تصمیمهایی که اتحادیه اروپا و امریکا میگیرند، حکم لغو را انشا میکنند اما اجرا نمیشود تا زمانی که ایران تعهدات خود را انجام دهد. مانند قانونی است که تصویب میشود اما تاریخ اجرای آن مدتی بعد است. در این فاصله ما برخی کارهایی را که متعهد به انجام آن هستیم، انجام میدهیم و برخی کارها هم مانند پروتکل الحاقی از همان روز اجرایی شدن به بعد است. در روز اجرا، قانون آنها که قبلا صادر شده است اجرایی میشود و تحریمها عملا لغو خواهد شد. تحریمهای مالی و اقتصادی در همان روز اجرای توافق برداشته خواهد شد و سایر محدودیتهای ما در فاصلهای معقول که مورد نظر مقاممعظمرهبری بود، برداشته میشود.
جدول زمانی که وجود دارد جدول معقولی است و امیدواریم که تمام گامها در زمان مناسب خود برداشته شود. رییس تیم مذاکرهکننده ایران در سطح مدیران سیاسی در رایزنیهای هستهای با ١+٥ در پاسخ به سوال دوم مبنی بر اینکه لغو تحریمهای سوییفت به چه صورت خواهد بود؟ گفت: این تحریم براساس قوانین اروپا تنها علیه کسانی است که نام آنها در لیست سیاه تحریمها وجود دارد. هم اروپا، هم امریکا و هم شورای امنیت غیر از اینکه تحریمهایی را اعمال کردهاند، لیستی هم از افراد حقیقی و حقوقی ضمیمه کرده و آنها را در لیست قرار داده است به عنوان مثال به این افراد ویزای سفر داده نمیشود یا اموال آنها بلوکه میشود و سوییفت هم حق کار کردن با آنها را ندارد. سوییفت شرکت مالی خدماتی خصوصی است و در بروکسل هم مستقر است. سوییفت به دلیل اثر روانی تحریمها و خطر اعتبارش با ایران کار نمیکرد. ٩٠ درصد تحریم سوییفت تحریم روانی بود که علیه ما وجود داشت.
به دلیل تحریمهای رنگارنگی که از چند کانال بر ایران اعمال شده بود، بسیاری از کمپانیها و بانکها با ایران داوطلبانه کار نمیکردند و منعی از نظر قوانین تحریمی نداشتند. یکی از مسائلی که فروریخته و بیشتر هم ریزش خواهد داشت فروریختن فضای روانی تحریمها علیه ایران است. اما در حال حاضر در اثر توافق، هر کسی از لیست تحریمها خارج شود به شکل خودکار از لیست تحریم سوییفت هم خارج میشود که در مرحله اول ۸۰۰ نفر حقیقی و حقوقی از فهرست تحریمها خارج میشوند. معاون وزیر امور خارجه در توضیحاتی درخصوص متوازن بودن متن توافق گفت: توافق متوازن است چرا که هر دوطرف به خواسته خود رسیدند. اما آیا خواستههای دو طرف هم متوازن است و یک وزن دارد؟ این به نظر من بحث دیگری است. این مساله را جدا باید بررسی کرد. طرف مقابل ما به خواسته خود در این مذاکرات رسید.
تغییر رژیم بود؟ این استراتژی را طرف مقابل از مدتها پیش کنار گذاشته است؟ تغییر رفتار سیاسی ایران بود؟ این مساله هم از مدتها پیش به حاشیه رانده شده است. خواسته آنها این بود که ایران به سمت ساخت سلاح هستهای نرود. البته آنها اعتراف کردهاند که اگر ایران اراده کند، مانعی نخواهد داشت چرا که تکنولوژی آن را در اختیار دارد. عامل بازدارنده ایران اراده است که برمبنای فتوای رهبری ایران به دنبال سلاح هستهای نیست و نخواهد بود. بنابراین خواسته اصلی آنها این بود که اگر ایران اراده کرد به سمت سلاح برود یک سال طول بکشد. باز در این خواسته هم محدودیت زمانی درنظرگرفتهاند و براساس برجام خواسته آنها این است که اگر ایران در ده سال آینده اراده کرد به سمت سلاح هستهای برود، یک سال طول بکشد.
ما برای اینکه طرف مقابل به این خواسته خود برسد برخی محدودیتها و نظارتها را پذیرفتهایم. ما به طرف مقابل اعتماد دادیم که خواسته آنها برآورده شده است. نخستین خواسته ما خارج شدن از آن فضای امنیتی بود که ایران را به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللی معرفی میکرد. با این توافق ما از این فضا خارج شدهایم. اینکه ٦ قطعنامه فصل هفتی برداشته شده است و قطعنامه جدیدی صادر شده است که ذیل فصل هفت نیست و تحت ماده ٢٥ است. خواسته دوم ما تثبیت و مشروعیت بخشی برنامه هستهای ما از دید سازمان ملل و شورای امنیت بوده است. ما به دنبال تثبیت برنامه خود از جمله ادامه غنیسازی و ادامه کار آب سنگین بودیم و همچنین برخورداری برنامه هستهای از ضمانت چشمانداز صنعتی که تمام این مسائل با این توافق به دست آمده است. در برجام به صراحت قید شده است که برنامه هستهای ایران یک برنامه تجاری است.
این برنامه در بازه زمانی ١٠ تا ١٥ ساله و پس از طی این محدودیتها به تمام اهداف اولیه خود خواهد رسید. خواسته سوم ما این بود که تحریمها برداشته شود که اینگونه نیز خواهد بود. مهمترین خواسته ما که منشا قدرت ایران بود این بود که در یک دعوای ۱۲ ساله حرف ما به کرسی نشست و با مجموعه غرب و شورای امنیت بر سر غنیسازی به توافق رسیدیم. مساله این نیست که غنیسازی در ١٢ سال گذشته ضرورت معیشیت ما بوده است بلکه مساله نبرد ارادهها میان ما و کشورهای غربی است. شش قطعنامه شورای امنیت خواهان متوقفشدن غنیسازی در ایران است اما یک دقیقه این قطعنامهها اجرایی نشده است.
این دعوای ١٢ ساله در پایان بدون تردید به نفع ایران تمام شده است. رمز قدرت ما هم همین است. اینکه در منطقه ما قدرتساز هستیم و در منطقه بدون نظر ایران نمیتوانند کار را پیش ببرند به این دلیل است که ایران قدرت ایستادگی و مقاومت در برابر اراده شش کشور دیگر داشته است. این مقاومت توسط همه مردم صورت گرفته است، مردمی که در برابر فشارها، تحریمها و تهدیدهای نظامی ایستادگی کردند. مردم ما دشمن را ناامید از این کردند که با توسل به تحریمهای اقتصادی و تهدیدهای نظامی بتواند به اهداف خود برسد. این دستاوردها متعلق به همه مردم ایران است. تواناییهای نظامی ما دشمن را از احتمال بهنتیجهرسیدن گزینه نظامی ناامید کرده است. توانایی فنی ما در حوزه هستهای همه را متعجب کرد و طرف مقابل متوجه شد که اگر مذاکره نکند، ایران مسیر متفاوتی را در پیش خواهد گرفت.
عراقچی در پایان با اشاره به اینکه عدهای زمانی که میخواهند درخصوص توافق مثلا انصاف بهخرج دهند میگویند که نه جشن بگیریم و نه عزاداری کنیم، گفت: به خدا باید جشن بگیریم. من تمامقد از این توافق دفاع میکنم.(این سخنان عراقچی با تشویق چنددقیقهای حاضران در جلسه همراه شد.)