صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۰ ارديبهشت ۱۳۸۷ - ۱۱:۳۱  ، 
کد خبر : ۲۸۱۲۶

نگاهی به کتاب اسلام و مقتضیات زمان


 ¤ «درباره هویت فکری و روشنفکری شهید مطهری و نقشی که این مرد بزرگ در زمان خود ایفا کرد تاکنون تعریف جامعی ارائه نشده است.لیکن باید کاری را که شهید مطهری در سالهای دهه 40 و 50 در محیط فکری این کشور انجام داد، شناخت... در شخص شهید مطهری نمی شود متوقف شد. بر پایه پیشرفت های فکری و نوآوری های او باید جامعه و مجموعه فکری اسلامی ما به نوآوری های دیگر دست پیدا کند. احتیاج داریم مطهری هایی برای دهه 80 و 90 داشته باشیم چون نیازهای فکری روزبه روز و نوبه نو وجود دارد.»(مقام معظم رهبری)

اما این نو به نو شدن و خلق تازگی چگونه باید انجام گیرد و حدود و ثغور آن به چه میزان است؟ این نوشتار، تلاش دارد، با نگاهی به کتاب «اسلام و مقتضیات زمان» شهید مطهری ، پاسخی مختصر به پرسش فوق ارائه کند. این کتاب حاصل سخنرانی های استاد شهید در ماه مبارک رمضان سال 1345 ه.ش در تهران است که ایشان با بیانی روان، یکی از مهمترین مسائل ضروری و روز جامعه را بیان نموده است که مانند بسیاری از آثار ایشان هم چنان با طراوت مانده است. ایشان با بیان این پرسش که :« آیا می توان مسلمان بود و درعین حال خویش را با مقتضیات زمان تطبیق داد یا نه؟ » بیان می دارد:« این سوال در چند دهه اخیر تا به امروز مطرح بوده است و جوابهای متفاوت و بعضا متناقضی به آن داده شده است. چطور می شود مقتضیات زمان تغییر کند ولی انسان ، دیندار باقی بماند؟ در جواب این سوال عده ای می گویند انطباق پیداکردن با زمان ضد دین و مذهب است و این تجدد و نوآوری در همه عرصه ها را محکوم می کنند و عده دیگری علیه دین تبلیغ کرده و دین را مانع تجدد و نوخواهی می دانند.»

شهید مطهری به عنوان یک متفکر اسلامی با بیان دو روی افراط و تفریط قضیه ، آن گاه تلاش می کند با رجوع و استناد به منابع اسلامی «راه میانه و اعتدال» را نمایان سازد. در اندیشه شهید مطهری در مواجهه با مسائل نو، می بایست طبق سنت اسلام با اعتدال رفتار کرد و همان گونه که لجام گسیختگی فکری مذموم است جمود و رکود فکری نیز قبیح است و استاد شهید آن را از جهالت نیز خطرناک تر می داند.

این «نوبودن» فی نفسه ارزشمند نیست همان طور که فی حدذاته ناخوشایند هم نمی باشد.

علامه شهید مرتضی مطهری با توجه به تفاوت آفرینش انسان با سایر حیوانات، عنوان می کند: این تفاوت انسان را مقدور ساخته است تا زمان را در دست گیرند که از این رهگذر زمان برای انسان گاهی خوب و گاهی بد پیش می رود. در نتیجه تغییراتی که در زندگی بشر پیدا می شود دو نوع است یک نوع تغییرات صحیح (اعتلایی) و یک نوع ناصحیح است. این انسان است که زمان را می سازد و می تواند آن را در جهت خوبی تغییر داده و یا بالعکس عمل کند.

اکنون باید دانست در اندیشه این فیلسوف نامدار اسلامی کدامین تغییرات است که باید آنها را به حساب پیشرفت و اعتلا گذاشت و از کدام تغییرات فساد و انحراف بیرون می آید؟

شهید مطهری با نگاهی گذرا به تاریخ صدراسلام به برخی آلودگی های فکری و معنوی بوجود آمده در دنیای اسلام از جمله قیاسی، اخباری گری و ... اشاره می کند و با تاکید بر تحریف ناپذیری دین اسلام، دستگاه تصفیه فکر اسلامی در برابر این گونه آلودگی ها را معرفی می کند. قرآن، سنت و عقل سلیم سه دستگاه تصفیه ای هستند که می بایست تمامی مسائل و امور را از آنها گذراند تا ناخالصی های آنها گرفته شود. این فیلسوف برجسته، عقل را از مهمترین راهنماهای بشر می داند و می گوید:« از طریق عقل باید فهمید که پدیده هایی که درزمان بوجود می آیند و نوآوری دانشمندان آیا محصول استعداد و عقل و علم بشر است یاخیر ؟ هدف از این نوآوری چه بوده است ؟ چه آثاری به همراه می آورد؟ گاهی اوقات گر چه سبب این نوآوری چیزی جز کار خیر و اعتلای بشریت نبوده است ولی با بدست گرفتن این علوم جدید و خلاقیتهای مدرن توسط انسانهای هواپرست و مادی نگر، این علم در جهت انحراف وانحطاط انسانها استفاده می شود. چرا که با چیز دیگری که همان شهوت شهوت پرستان است مخلوط شده و مورد سوءاستفاده قرارگرفته است.

شهید مطهری عصر حاضر را عصر بردگی علم می نامد که همین «بردگی» سبب انحرافات زیادی گشته است. «به محض اینکه نوآوری جدیدی در هر رشته از علوم پیدا می شود سریعا قدرتهای سیاسی و استکبار جهانی از آن برای منافع شخصی خود استفاده می کند و در صدد استعمار دیگر کشورها برمی آیند.

در واقع در اعتقاد شهید مطهری به عنوان یک عالم اسلامی عنصر «اخلاق» و«عقلانیت خالص» - که برگرفته از دستورات اسلام و کتاب خدا است- پشتوانه یک تغییر «نو» و روبه رشد و تعالی می باشد.

مفهوم مقتضیات زمان:

گذشت زمان بی تردید انسان را وادار به برخی تغییرات می کند چرا که زمان ذاتا در حال گذشتن و آمدن است. از این روست که اقتضائات زمان، یقینا با دویست سال گذشته متفاوت است. تبعیت کردن از مقتضای زمان یعنی در این زمان یک پدیده هایی پیدا شده است [ به همین خاطر] باید خود را با این تقاضا و پدیده هایی که در این زمان پیدا شده است تطبیق داد و آنها را پذیرفت. این یک نوع تغییر است که شهید مطهری آن را نمی پذیرد.

بعلاوه چنانچه گذشت ایشان، در مواجهه با پدیده های تازه،آنها را از تصفیه خانه قرآن، سنت و عقل می گذراند از این رو صرف سلیقه مردم را در این امر بی اعتبار می داند و عنوان می کند:« تغییر دیگر آن است که اقتضای زمان، تقاضاهای مردم است یعنی پسند و ذوق و سلیقه مردم و هر آنچه که بین آنها پسند شود باید پسند ما هم باشد... اما چه بسیار اتفاق افتاده است که در جامعه ای اکثریت مردم دارای سلیقه کج و معوجی بوده اند.»

ایشان آنگاه با رد این دیدگاه غلط در مفهوم صحیح مقتضای زمان اظهار می دارد:« احتیاجات بشر در هر زمانی تغییر می کند و هیچ نیاز واقعی ای نیست که اسلام جلوی آن را گرفته باشد.

چیزی که اسلام درصدد جلوگیری از آن برآمده است هوسرانی است.

شهید مطهری اما با توجه به اینکه اسلام دین کامل و آخرین است و برمبنای استدلالهای عقلی ادامه می دهد:« حاجتهای اولی بشر همیشه ثابت بوده است، یعنی همان چیزهایی را که اسلام نسبت به آنها دستورداده است تا باعث سعادت انسان شود و این شامل اصولی است لایتغیر. ولی حاجتهای ثانوی که ما را به آن حاجتهای اولی می رساند متغیر است و این حاجتهای ثانوی برحسب زمان متغیر است.»

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
پربیننده ترین
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات