امروزه بحران هویت مساله جدی است که جامعه بشریت با آن دسته و پنجه نرم می کند و زنان جوامع به واسطه فطرت و نوع نگاه به آنان بیشتر در معرض این بحران می باشند. از این رو جامعه ما هم تاحد زیادی دست خوش این بحران شده است.
اما نکته حائز اهمیت این است که ساختار جامعه ایرانی به واسطه زیست چندقومیتی که سالیان سال دارا می باشد این قابلیت را دارد که در عین حفظ خرده فرهنگ ها و هویت های قومیتی ، هویت ملی خود را هم دریابد و بدان پایبند باشد حال باید دید این هویت ملی برای زنان و دختران جامعه امروزی چقدر تبیین و چه میزان مورد پذیرش است.
در وهله اول باید عدد هویت هایی که به آنها عرضه شده بررسی کرد که هویت های کوچک قطعا قابل شمارش نمی باشد، اما می توان به چالش برانگیزترین آنها اشاره ای کرد چرا که جامعه بانوان را درگیر خود کرده است.
هویتی که به زنان ایرانی می گوید شما برای جهانی شدن و مدرن بودن باید از قالب مذهبی و سنتی جامعه خود خارج شده و ساختارهای آن را بشکنید تا در جهان حرفی برای گفتن داشته باشید و این امر مستلزم داشتن روابط ازاد، بی حد بودن نوع پوشش و تسلط بر جنس خود بدون حمایت مردان خانواده است و چون این نوع نگرش در جامعه ایرانی و حکومتی اسلامی قابل پذیرش آحاد جامعه نیست، دچار بحران می شود و به بانوانی که خاستار این هویت هستند این حس القا می شود که شما نه تنها آزادی در هویت یابی خود ندارید بلکه دچار اسارت در این فرهنگ و ساختار هستید
از سوی دیگر بانوانی در جامعه هستند که به علت ظلم و تحقیری که سالیان سال به علت فهم نادرست مردان سنتی متوجه آنان شده است دچار آسیب، اعم از روحی یا جسمی گشته و به دنبال عقده گشایی از باورهای سنتی که بعضا آمیخته با مذهب است می روند و در این راه یا دچار افراط می شوند یا دچار تفریط، بدین سان که یا خود را آنقدر ضعیف می پندارند که دربرابر این تعدی ها سکوت می کنند و بقیه را هم به پذیرش این رویه توصیه می کنند و یا آنقدر به مقابله می پردازند که حتی ساختارهای صحیح را هم زیرسوال می برند و به کل جامعه تعمیم می دهند و در مقابل واکنش بانوانی را می بینند که می خواهند از کیان حیا و عفت زنانه خود در برابر این هجمه ها علیه مردان خانواده محافظت کنند اما ریشه آن را نمی دانند و موجب تقابل بین زنان جامعه می شود
اما درمیان همه این هویت یابی های مرسوم شده امروزی جامعه بانوان فرهیخته و عفیف ایرانی توانستند راهی میانه پیدا کنند که هم عفیف باشند هم مدرن ، هم الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَی النِّساءِ را درک کنند و هم پایگاه اجتماعی خود را بسازند اما چون این چنین هویتی که ریشه در تمدن ایرانی و پویایی شیعه دارد کمتر در جامعه بانوان ما بسط و گسترش یافته و چون تلاش های کمی برای ترویج این نوع هویت یابی در جامعه شده است موجب گردیده تا امروز هویت یابی های متضادی شاهد باشیم که تا آستانه خطر آفرینی و دشمن تراشی برای بانوان ما برود و بسیاری از آنان را از هویت داشته خود منفور سازد.
بهترین راه در مواجهه با هویت یابی های متضاد و خالی از عمق امروزی برای جامعه بانوان ، نشان دادن بهترین هویت و منش به انان ابتدا از طریق خانواده و نهادهای اجتماعی اولیه مثل متولیان اموزش کشور رسانه ها و سپس بازتاب آن در رده های بالای حاکمیتی با بهره مندی از توان و نظرات چنین بانوانی در بدنه مدیریتی و اجرایی کشور می باشد تا بانوی ایرانی بجای چشیدن هویت پوچی که او را از خود و جامعه دور سازد و دست مایه فرصت طلبان قرارش دهد و هویت یابی بانوان را به یک بحران جدی تبدیل کند وی را به خود واقعی و ملی اش برگرداند و به خودش ببالد و حتی بتواند نسلی را به قله برساند و تمدن نوین اسلامی شکل گیرد.