«نقد» مرز باریکی با تبیین دارد. رویکرد تبیینی در همه مسائل و همه شیوهها، از جمله مواجهه انتقادی با مسائل تأثیرگذارتر است. نقد البته به دو گونه است؛ دلسوزانه و راهگشا و مغرضانه و غیرکارگشا. به طور مسلم، در یک جامعه سالم که مردم و مسئولان با همدیگر ارتباط سالمی دارند، رویکرد نقد سازنده و اصلاحگر مدنظر است. این رویکرد خود شاخهای از جهاد تبیین است. با توجه به نقدپذیر بودن حکومت در نگاه دینی، انتقاد و اعتراض، از جمله حقوق و آزادیهای سیاسی مردم و از منظر دینی، تکلیف مؤمنان به منظور اصلاح و بهبود یافتن امور حکومت به شمار میرود که بر اساس مبانی منطقی و عقلانی، استوار بوده و از نظر دینی توجیهپذیر است. در اسلام، نقد و انتقاد از مسائل مهم و اساسی است که همراه با سازوکار عملی خاص و با حریمی مشخص و مرتبط با سایر مفاهیم اسلامی، معنی و مفهوم پیدا میکند و در قالب امر به معروف، نهی از منکر، النصیحة لائمة المسلمین (خیرخواهی برای رهبران اسلامی) و... تجلی مییابد. یکی از وظایفی که دولتها در جهاد تبیین برعهده دارند، این است که در مقابل انتقاداتی که از حوزه رویکردها و عملکردهای آنها به منصه ظهور میرسد، به روشنگری و تبیین دست بزنند تا همه ابهامات و شبهات روشن و برطرف شوند. حتی دولت و نهادهای مسئول باید با صبوری به نقدها و سخنان مردم و منتقدان گوش دهند و اگر در پارهای از مسائل هم نقصانی باشد، نواقص به درستی به اطلاع مردم رسانده و به سرعت اصلاح شود. رهبر معظم انقلاب در همین راستا در دیدار با رئیس جمهوری و اعضای هیئت دولت در تاریخ 1390/6/6 فرمودند: «البته در برخورد با انتقادهایی که احیاناً در رسانهها و روزنامهها یا بعضی از مراکز قانونی نسبت به دولت انجام میگیرد، دو جور رویکرد میشود داشت: یک رویکردِ توجیه و تبیینکننده است، این خوب است؛ یک رویکردِ مخاصمه است، این خوب نیست. اینجور نباشد که شما بگویید چون به دولت حمله میکنند، چون انتقاد مغرضانه میکنند، پس ما هم بایستی اینجوری برخورد کنیم؛ نه، تبیین کنید. بله، تبیین کار لازمی است. راه تبیین هم همین است که در جلسات عمومی با مردم، بیان کنید، روشن کنید؛ سؤالات را مطرح کنند، شما جواب بدهید، اینها تبیین میشود؛ در رسانهها هم پخش شود. اگر چنانچه تبیینِ خوب انجام بگیرد، غرضورزىِ غرضورزان به جایی نخواهد رسید.»