این مسئله، نه یک نظریه سیاسی، بلکه واقعیتی تاریخی است که امروز نیز در صحنههای جنگ و بحرانهای جهانی خود را به وضوح نشان میدهد. در این مقاله، به بررسی هزینههای مقاومت و تسلیم در برابر دشمنان، با تمرکز بر تحولات اخیر سوریه، خواهیم پرداخت.
این مهمترین حقیقتی است در زمان کنونی، رسانههای دنیا و خصوصا رسانههای منطقه ما نمیخواهند این موضوع به مخاطبان القا شود.
امروز رسانههایی که روزی با هیاهو، گروههای تروریستی را در سراسر جهان محکوم میکردند، امروز به طرز عجیبی سکوت کردهاند یا حتی در حال سفیدسازی و مشروعیتبخشی به همین گروهها هستند. چرا؟ زیرا در معادلات قدرت، حقیقت چیزی نیست که رسانههای وابسته به محور غربی بخواهند به مردم نشان دهند.
جنایات فجیعی که امروز در سوریه توسط گروههایی مانند تحریرالشام رخ میدهد، از جمله قتل، شکنجه، تجاوز و باجگیری از مردم بیگناه، تنها بخشی از واقعیت تلخی است که رسانههای بینالمللی سعی در پنهان کردن آن دارند. در حالی که رهبر این گروه، ابومحمد الجولانی، در حال دیدار با مقامات عربستان و حضور در مراسم حج بود، تصاویر تکاندهندهای از جنایتهای این گروه در سوریه منتشر شد. از جمله، ماجرای دردناک زنی به نام نغام عیسی، که هنگام مراجعه به بیمارستانی در حمص برای چکاپ بارداری، توسط تروریستهای تحریرالشام ربوده شد. پس از مطالبه مبلغی در حدود ۵۰۰۰ دلار برای آزادی وی، در نهایت جنازه او و یک زن دیگر در حومه شهر پیدا شد.
۵۰۰۰ دلار شاید مبلغ کمی به نظر برسد، اما نباید فراموش کرد که در دوران بحران، حقوق یک سرهنگ ارتش سوریه حتی به ۲۰ دلار در ماه هم نمیرسید. واقعیت این است که تروریستهایی که زنان باردار را برای چنین مبالغ اندکی شکنجه و به قتل میرسانند، برای اهداف بزرگتر حاضر به انجام هر جنایتی هستند. در این میان، رسانهها، که باید نقش افشاگر داشته باشند، مأموریت دارند این جنایات را پنهان کنند.
آنچه امروز در سوریه و لیبی رخ میدهد، هشداری جدی برای تمام کشورهایی است که در معرض تهدید تروریستهای تحت حمایت آمریکا و اسرائیل قرار دارند.
رسانه یکی از ابزارهای است که هژمون غرب پیش از استفاده از تروریستها سعی میکنند از آن نهایت استفاده را ببرند.
با رسانه به مردم منطقه این موضوع تلقین میشود که رفتار کنونی حاکمیت آنها در بخش مقابله با آمریکا و یاران آمریکا در غرب باعث ایجاد تمام بدبختیهای آنان است، اما این ظاهر ماجرا است.
هدف ایجاد یک حس امید کاذب نسبت به دشمن و بیخیالی نسبت به سقوط حاکمیتها و طی شدن دوره انتقالی بدون هزینه است. این یک دروغ بزرگ است، اما رسانه این وظیفه را بر عهده دارد که این دروغ را در ذهن مخاطبان به واقعیت تبدیل کند.
واقعیت این است که برای ملتهای منطقه تسلیم شدن به دشمن، هرگز صلح و امنیت به همراه نداشته است، بلکه به معنای از دست رفتن هویت، استقلال و حتی موجودیت یک کشور است.
برای درک این موضوع، کافی است آمارهای رسمی و غیررسمی را مقایسه کنیم:
در سوریه، برآوردهای مختلف نشان میدهند که در دو ماه اخیر، بین ۲۰ تا ۳۰ هزار نفر و بر اساس برخی گزارشها تا چند برار این آمار به عنوان تلفات اعلام شده است.
در صورت ادامه این روند در کمتر از ۳ ماه این میزان تلفات، حتی از مجموع کشتههای مردم غزه در حملات شدید و بیوقفه اسرائیل در یک سال گذشته بیشتر است.
در لیبی، پس از سقوط حکومت و دخالت نظامی ناتو، کشور عملاً به صحنه جنگ داخلی، هرجومرج و درگیریهای قبیلهای تبدیل شد، ظهور دوباره برده داری و نابودی اقوام و قبایل از آثار دیگر این فاجعه است.
لیبی بعد از یک دهه و نیم از نابودی حاکمیت قذافی بدون هیچ چشمانداز روشنی برای بازگشت به ثبات فقط منتظر فروپاشی کامل است.
در عراق، تجربه حمله آمریکا و سرنگونی حکومت، منجر به درگیریهای داخلی گسترده، ظهور داعش و ناامنی فراگیر شد که تا امروز نیز تأثیرات آن باقی مانده است.
این نمونهها به روشنی نشان میدهند که هزینه تسلیم شدن به مراتب بیشتر از هزینه مقاومت است. در حالی که مقاومت میتواند کشور را به استقلال و اقتدار برساند، تسلیم شدن تنها راه را برای سلطه دشمن هموار میکند.
نکته دیگری که رسانهها نمیخواهند شما آن را بدانید این است که اقتدار نظامی و تابآوری: رمز بقای کشورها است خصوصا کشورهایی که پیش از این با دادن هزینه زیاد توانستهاند استقلال خود را به دست بیاورند.
ایران یکی از کشورهایی است که امروز در چنین جایگاهی قرار دارد.
فراموش نکنید یکی از مهمترین عواملی که یک کشور را از سقوط و نابودی نجات میدهد، توان نظامی، اراده مردم و انسجام ملی است.
ایران، با تکیه بر مؤلفههای قدرت خود، توانسته در برابر فشارهای عظیم سیاسی، اقتصادی و نظامی ایستادگی کند. در حالی که دشمنان با هزینههای سنگین در حوزههای مختلف از جمله رسانهای تلاش دارند تا ملتهای منطقه را متقاعد کنند که مقاومت بیفایده است، واقعیت نشان میدهد که کشورهای مقاوم، سرنوشت متفاوتی دارند.
اقتدار نظامی ایران، با تکیه بر توانمندیهای بومی و پیشرفتهای راهبردی، امنیت ملی را تضمین کرده است.
تابآوری اقتصادی و اجتماعی، با وجود تحریمهای گسترده، به ایران این امکان را داده که مسیر توسعه را ادامه دهد.
هوشیاری رسانهای و افشای دروغهای دشمن، از جمله اقداماتی است که مردم و نخبگان باید بیش از پیش به آن توجه کنند.
این اصل را فراموش نکنید که امروز دیگر جای تردید نیست که هرگونه تسلیم در برابر دشمن، به معنای نابودی حاکمیت، امنیت و حتی هویت ملی است. آنچه در سوریه، لیبی و عراق شاهد آن بودیم، نشان میدهد که هزینههای مقاومت، هرچند سنگین، اما در برابر هزینههای تسلیم بسیار ناچیز است. اگر روزی گروههای تروریستی مانند داعش، تحریرالشام و القاعده، بهعنوان ابزاری برای ایجاد ناامنی و سلطه بر منطقه استفاده شدند، امروز رسانهها و ابزارهای جنگ روانی دشمن، به دنبال القای این تفکر هستند که تنها راهحل، پذیرش خواستههای آنها و تسلیم شدن است.
رسانهها پیش نیاز فعال شدن دوباره این گروههای تروریستی بعد از نابودی حاکمیت آنها در عراق و سوریه توسط ایران و یارانش در محور مقاومت است.
فراموش نکنید تمام دنیا دیدهاند که ایران و یارانش در محور مقاومت، با ایستادگی و هوشیاری، توانستهاند نقشههای دشمن را خنثی کرده و مسیر آینده را بهگونهای رقم بزنند که عزت و اقتدار بر ذلت و شکست ترجیح داده شود.
مردم منطقه باید به خوبی درک کنند که آینده آنها تنها در گرو مقاومت، خودکفایی و انسجام داخلی است، نه در پذیرش تسلیم و سازش با دشمنانی که هدفی جز سلطهگری و چپاول ندارند.
اینجاست که جایگاه مبارزه با رسانههای دشمن باید در اولویت مبارزه با تروریسم منطقهای قرار گیرد. خصوصا در داخل ایران.