صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۰۵ دی ۱۳۹۳ - ۲۳:۳۵  ، 
کد خبر : ۲۷۱۵۹۰

حامیان تروریسم در پناه میانجی گری

عربستان با تحرکات و رایزنی‌های میانجی گرایانه بین قطر و مصر به دنبال تشکیل جبهه جدیدی در منطقه و برقراری موازنه جدید منطقه ای است تا حمله به گروه ها و نظام های مقابل خود را از سر گیرد

پایگاه بصیرت؛ گروه بین الملل: دیدگاه رایج بر این است که در جهان سیاست بازیگران برای دستیابی به اهداف خود معمولا ناگزیر به تغییر رفتار خواهند شد. در برهه هایی برخی بازیگران منافع خود را از طریق دیپلماسی دنبال می کنند و در برخی دوره ها ناگزیرند که به جنگ روی آورند. این منطق کنونی عرصه بین الملل است؛ منطقی که برخی از کشورهای عرصه بین الملل که قائل به نقش اخلاق در سیاست هستند آن را به شدت رد می کنند و همواره معتقدند که در هر نوع تغییر نگاه و رفتار، اخلاق باید در نظر گرفته شود. جمهوری اسلامی ایران مهمترین کشوری است که هیچ گاه در برابر این جمله معروف که «هدف وسیله را توجیه می کند» کوتاه نیامده و همچنان قائل به اخلاقی بودن «وسیله» و «هدف» است.

برخی دیگر از کشورها همانند عربستان و قطر معتقدند که اصل کلی در سیاست خارجی منافع است و باید با تمسک به هر وسیله ای آن را برآورده کرد. حال این منافع می تواند مستقیم و سهل الوصول باشد و در برخی از شرایط این منافع غیر مستقیم و بلند مدت.

این دو کشور به علاوه برخی دیگر از کشورهای منطقه مانند بحرین همواره خود را به عنوان بزرگترین ها در خلیج فارس معرفی کرده اند. اما این صفت تنها در امور منفی و سلبی بوده است: بزرگترین ناقض حقوق بشر، بزرگترین حامی تروریسم، بزرگترین زندان جهان و...

در این مطلب سعی می شود تغییر رفتار قطر و عربستان به عنوان دو کشوری که در نا آرامی ها چند سال اخیر بیشترین مداخله گری ها را در کشورهای مختلف داشتند، بررسی شود.

 این دو کشور تا ماه ها اخیر با استفاده از حمایت مالی و معنوی از تروریست های منطقه به دنبال دستیابی به منافع خود بودند، اما با به بن بست رسیدن این سیاست اکنون وجهی دیگر از سیاست خود را به نمایش گذاشته اند. عربستان از یک سو به دنبال پررنگ کردن نقش میانجی گرایانه خود است و همزمان با استفاده از سلاح نفت سعی در تضعیف رقیبان خود را دارد و قطر نیز از سوی دیگر  با کوتاه آمدن در برابر عربستان و برداشتن حمایت از اخوانی ها به سوی برقراری مجدد روابط با مصر گام برمی دارد.

قطر و عربستان بزرگترین حامیان تروریسم

از سال 2011 که خیزش های جهان عرب شروع شد برخی از بازیگران منطقه ای و همچنین فرامنطقه فرصت را غنیمت شمردند و به دنبال پیشبرد اهداف خود برآمدند. در این میان دو کشور عربستان و قطر با اندیشه های سلفی گری تمام تمرکز خود را بر حمایت از تروریست ها در منطقه به عمل آوردند. مهمترین نقطه ای که هدف سیاست های آنها قرا گرفت سوریه بود.

در سه سال گذشته این دو کشور از تمامی ابزارهای ممکن برای حضور هر چه بیشتر تروریست ها در سوریه استفاده کردند. قطر از ابتدای آغاز بحران سوریه در 15 مارس 2011 نقشی کاملا تخریبی در مقابل دولت بشار اسد ایفا کرد. این کشور با همکاری عربستان  و ترکیه یک مثلث تخریبی را تشکیل داد و زمینه را برای ورود هزاران تروریست از هشتاد کشور مختلف جهان فراهم کردد. گزارش‌ها نشان می‌دهد دولت قطر و رژیم آل سعود در طول 45 ماهی که از بحران سوریه می‌گذرد 36 میلیارد دلار کمک‌ مالی در اختیار داعش و جبهه النصره قرار دادند و هدف از این اقدامات قطع محور دمشق بیروت و سرنگونی دولت ضد صهیونیستی سوریه و وحدت آن با مقاومت اسلامی لبنان بود.

پس از ناکامی قطر، عربستان و ترکیه در سرنگونی دولت سوریه این سه کشور گروه‌های تروریستی داعش و جبهه النصره را به منطقه عرسال لبنان منتقل کردند تا درگیری‌های اخیر مناطق شرقی لبنان علیه مقاومت اسلامی ایجاد شود. ایجاد گروهک تروریستی فتح‌الاسلام در نزدیکی شهرک‌های فلسطینی نشین لبنان و تشکیل مجموعه تروریستی تکفیری تحت فرماندهی "احمد الاسیر" بخشی از توطئه‌های قطر و عربستان بود.

اکنون در شرایط فعلی این دو کشور به این نتیجه رسیده اند که از این طریق توان برآورده کردن اهداف خود را ندارند. چرا که در سوریه نیروهای ارتش روز به روز مناطق بیشتری را از دست تروریست ها آزاد می کنند و تقریبا همگان بر این باورند که خطر اصلی برای نظام سوریه از میان رفته است. در عراق نیر تیر تروریست ها و حامیان آن ها به سنگ خورد و مناطق اشغال شده روزبه روز در حال آزاد شدن است. بنابراین این کشورها به دنبال آن هستند تا از طریقی دیگر به فکر برآورده ساختن منافع خود باشند.

 تغییر رفتار عربستان و قطر

در دو ماه اخیر با نگاهی به رفتارهای قطر و عربستان می توان به خوبی نوعی تغییر تدریجی در آن مشاهده کرد. این دو کشور که خود را به عنوان بزرگترین حامیان تروریسم در منطقه معرفی کرده اند در دو ماه اخیر نوعی سیاست مماشات و تجدیدنظر در برابر تروریسم در پیش گرفته اند.(البته این سیاست مقطعی بوده و برای کاهش فشارها اتخاذ شده است) اولین نشانه این رفتار شرکت در ائتلاف بین المللی ضد داعش بود. هرچند که خود این ائتلاف نیز با علامت سوال هایی مواجه است و بیشتر ناظران منطقه ای بر این باورند که در مدت تشکیل این ائتلاف به تروریست ها آسیبی وارد نشده است و حتی در پاره ای از مواقع هواپیماها و جنگنده های این ائتلاف نیروهای نظامی سوریه و عراق را هدف قرار داده اند، اما حتی در شکل ظاهری نیز پیوستن قطر و عربستان به این ائتلاف نمایشی نیز حاکی از برخی از تنگناهای سیاسی است.

مطمئنا اگر این دو کشور همچنان با حمایت از تروریسم به شکل آشکارا می توانستند منافع خود را براورده سازند، اما شکست های اخیر آن ها این شرایط و تغییر نگاه را بر آن ها تحمیل کرد.

تغییر رفتار دیگر را می توان در میانجی گری آل سعود در روابط بین قطر و مصر مشاهده کرد. از زمانی که نظامیان مصری علیه محمدمرسی رئیس جمهور این کشور کودتا کردند، قطر هیچگاه حاضر نشد که حکومت جدید مصر را به رسمیت بشناسد و همچنان از اخوانی ها حمایت می کرد. اما شکست طرح های این کشور در کنار عربستان در زمینه استفاده از تروریسم و سیاست های مداخله جویانه، این کشور را به این نتیجه رساند که حمایت از اخوانی ها را به قیمت تمکین در مقابل عربستان و پذیرش خواست آل سعود جهت دوستی با مصر، قربانی کند تا بلکه بتواند جایگاه خود در منطقه را که در اثر حمایت از تروریسم، همانند عربستان بر باد رفته است را باز یابد. جالب است که دو کشور بدون وجهه به یکدیگر تکیه کرده اند تا اتهامات خود را رفع کنند.

در این میان عربستان نیز که در سه سال گذشته چهره ای منفور از خود در میان جهان عرب به نمایش گذاشته است سعی دارد برای انحراف افکار عمومی تا حدودی این چهره را عوض کند. بنابراین به سیاست میانجی گرایانه روی آورده است. اخیرا هیاتی از شورای همکاری خلیج فارس به سرپرستی خالد التویجری، رئیس دربار عربستان به قاهره پایتخت مصر سفر کرد و با عبد الفتاح السیسی رئیس جمهور این کشور دیدار و گفتگو کرد. محمد بن عبدالرحمان آل ثانی فرستاده ویژه شیخ تمیم بن حمد آل ثانی امیر قطر نیز در این هیئت حضور داشت. از سوی دیگر رئیس دستگاه اطلاعاتی قطر نیز اخیر برای بررسی دیدار السیسی و شیخ تمیم به مصر سفر کرد و قطر حتی شبکه الجزیره مباشر در مصر را تعطیل کرد.

برآیند تمام این تحولات این است که قطر و عربستان به دنبال بهبود چهره خود در جهان عرب هستند و همزمان می خواهند از طریق روابط مسالمت آمیز با یکدیگر برخی از منافع خود را به دست بیاورند و با بهبود شرایط بار دیگر به سیاست های مداخله جویانه خود ادامه دهند.

از سوی دیگر عربستان در کنار این سیاست ها اخیرا به استفاده ابزاری و یا سیاسی از نفت روی آورده است. این کشور همواره خود را در رقابتی بی پایان با ایران دیده است. در جریان بیداری اسلامی نتوانست متحدین ایران را به زانو در بیاورد و اکنون سعی دارد از طریق تاکید بر افزایش تولید و کاهش قیمت نفت به منافع ایران آسیب برساند. غافل از اینکه این حربه قدیمی شده و تبعات زیادی را بر اقتصاد خود این کشور نیز وارد می کند.

 علی التمیمی عضو مجلس شورای عربستان در گفت‌و‌گو با یکی از روزنامه‌های داخلی این کشور اعلام کرد: آنچه بازار بورس عربستان شاهد است، از مرحله کاهش سهم گذشته و به سقوط نزدیک می‌شود. وی از مسئولان رسمی خواست تا به سرمایه‌گذاران بزرگترین بازار بورس دنیای عرب، اعتماد سرمایه‌گذاری را باز گردانند. وی در ادامه از مسئولان اقتصادی عربستان که در قبال زیان 300 میلیارد دلاری بازار بورس سکوت کرده‌اند انتقاد و آن‌ها را به گفت‌و‌گو با مردم و اطمینان بخشی به آن‌ها دعوت کرد.

پایان سخن

با توجه به اینکه رویارویی عربستان و قطر در چند سال گذشته یکی از دلایل شکست سیاست‌های منطقه‌ای عربستان در عرصه‌های مختلف بوده است از این رو مسلم است که یکی از انگیزه‌های مهم ریاض از نزدیکی به قطر و ایجاد آشتی بین قطر و مصر جبران ناکامی‌ها و شکست‌های منطقه‌ای این کشور است.

 از آنجا که عربستان تصور می‌کند مجموعه تحولاتی مانند: شکست پروژه براندازی در سوریه، روند مذاکرات هسته‌ای میان ایران و گروه 5+1، ادامه انقلاب بحرین و تقویت روز افزون موقعیت حوثی‌ها در یمن موازنه منطقه‌ای را به نفع ایران تغییر داده است از این رو می‌توان گفت که مهمترین انگیزه عربستان از تحرکات و رایزنی‌های جاری در منطقه تشکیل جبهه جدیدی است که بتواند به برقراری موازنه جدید منطقه ای بینجامد. از این دید عربستان می‌خواهد قطر و مصر و بقیه اعضای شورای همکاری خلیج فارس را به ابزار اجرای سیاست‌های بدبینانه خود تبدیل کند.

از طرف دیگر با توجه به اینکه یکی از حوزه‌های اختلاف قطر و عربستان در چند سال گذشته بخصوص بعد از موج خیزش‌های مردمی در خاورمیانه و شمال آفریقا بر سر قدرت گیری جنبش اخوان المسلمین بوده است از این رو یکی دیگر از  انگیزه‌های عربستان این است که عقبه حمایتی جنبش اخوان المسلمین را در خاورمیانه و شمال آفریقا  خالی کند و به سرنگونی جنبش‌های اخوان در دیگر مناطق از جمله در لیبی نیز دست یابد و روند تحولات سیاسی و امنیتی را در این کشورها به گونه‌ای هدایت و مدیریت کند که همانند مصر به شکل گیری دولت دست نشانده و متحد عربستان بینجامد. این بدین مفهوم است که یکی از نتایج آشتی عربستان و قطر می‌تواند جری تر شدن عربستان به نابودی جنبش‌های وابسته به اخوان المسلمین در دیگر مناطق از جمله در لیبی باشد که هنوز دوره گذار را طی می کند./

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات