تاریخ انتشار : ۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۳:۴۴  ، 
کد خبر : ۲۷۵۷۹۵

استحکام بخشي ساخت دروني قدرت از ديدگاه امام خميني(ره)

حضرت امام(ره)، با نوعي تفکر سيستمي، در پيشبرد امور مملکت براي هر يک از اقشار و دستگاه ها و نهادها نقشي قائل بودند. به بيان ديگر، امام به وظايف متقابل دولت و ملت اعتقاد داشتند و بر آن تأکيد مي کردند.

پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ استحکام بخشي ساخت دروني قدرت به معناي تقويت تمامي عناصر سخت افزاري و نرم افزاي قدرت دروني در هر کشوري، از جمله بديهيات اوليه براي مصون ماندن از تکانه ها و نوسانات بين المللي و همچنين، لازمه اي اساسي براي پيشبرد امور در هر مملکتي محسوب مي شود. به بيان ديگر، همانگونه که در علم فيزيک از مفهوم جرم بحراني(critical mass) به عنوان حداقل انرژي لازم براي ادامه حيات و حفظ ساختار يک اتم نام برده مي شود، در حوزه مسائل سياسي - اجتماعي و اداره امور مملکتي نيز مي بايست اين جرم بحراني موجود باشد که از ديدگاه نگارنده،‌ مفهوم جرم بحراني در ارتباط با بحث مملکت داري معادل همين مفهوم استحکام بخشي ساخت دروني قدرت است؛ بدين معنا که همانگونه که يک اتم براي حفظ ساختار خود به جرم بحراني نيازمند است، يک مملکت نيز براي حفظ انسجام خود و انجام بهينه کارويژه هاي اساسي خود به حداقلي از انرژي و ظرفيت نياز دارد که از آن به استحکام يافتگي ساخت دروني تعبير مي کنيم. بنابراين مشخص است که استحکام يافتگي ساخت دروني لازمه حفظ ساختار جامعه و پايه اي اساسي براي انجام کارويژه هاي حفظ همبستگي اجتماعي، تطبيق با شرايط متحول محيطي، دستيابي به اهداف، حل منازعه و... است که از آنها به عنوان کارويژه هاي اساسي نظام اجتماعي نام مي برند. از اين رو با توجه به اهميت اين بحث از يک سو و همچنين با توجه به اينکه امام خميني(ره) در طول سال هاي مبارزه و رهبري سياسي خود الگوي موفقي از مديريت و رهبري جامعه ارائه دادند، بدون شک ايشان به اين مهم تو��ه جدي داشته اند. هر چند ممکن است در ديدگاه ها و انديشه هاي ايشان تصريح واضحي در اين خصوص وجود نداشته باشد امام با تدقيق در فهواي کلام ايشان، بخوبي آثار و نشانگان توجه به اين مقوله مهم در نزد ايشان يافت مي شود. مهمترين مواردي که بيانگر اهميت و جايگاه اين مقوله نزد امام(ره) است عبارتند از:

1- اعتقاد به وظايف متقابل دولت و ملت و مشارکت مردم در اداره کشور: اولين نکته در اين خصوص اينست که امام(ره)، با نوعي تفکر سيستمي، در پيشبرد امور مملکت براي هر يک از اقشار و دستگاه ها و نهادها نقشي قائل بودند. به بيان ديگر، امام به وظايف متقابل دولت و ملت اعتقاد داشتند و بر آن تأکيد مي کردند. ايشان همچنين براي هر يک از اقشار وگروه هاي جامعه در قبال پيشبرد امور مملکت نقشي قائل بودند. در وصيت نامه سياسي الهي ايشان اين موارد بخوبي و بروشني بيان شده است. به عنوان مثال، ايشان در وصيت به ثروتمندان مي فرمايند: «به ثروتمندان و پولداران مشروع وصيت مي کنم که ثروت هاي عادلانه خود را به کار بيندازيد و به فعاليت سازنده در مزارع و روستاها و کارخانه ها برخيزند که اين خود عبادتي ارزشمند است.» يا اينکه ايشان ��ر جاي ديگري دقيقاً به وارد کردن مردم در اداره امور تأکيد دارند و بي توجهي به اين مهم را بيماري مهلک مي دانند و مي فرمايند: «دولت بي شرکت ملت و توسعه بخش هاي خصوصي جوشيده ي از طبقات محروم مردم و همکاري با طبقات مختلف مردم، با شکست مواجه خواهد شد. کشاندن امور به سوي مالکيت دولت و کنار گذاشتن ملت، بيماري مهلکي است که بايد از آن احتراز شود»[1]

در واقع، اين مورد از ديدگاه امام آنچنان اهميتي دارد که بسيار بر آن تأکيد کرده اند که در ادامه صرفاً چند مورد ديگر از تأکيدات امام در اين خصوص ذکر مي شود:

*«جمعيت و يا ملتي اگر بخواهند موفق باشند، علاوه بر اينکه براي خدا بايد کار کنند و از ديگران چشم داشتي نداشته باشند، بايد با مردم باشند. بدون مردم نمي شود کار کرد و موفقيت حاصل نمي شود»[2]

*«در بازسازي اگر بخواهد ملت سرخود کار بکند، فساد ايجاد مي شود. اگر بخواهد دولت، مستقل اجرا کند قدرت ندارد. بايد مردم همراهي کنند ... لکن با نظارت دولت و راجع به اينکه کجا مقدم، کجا مؤخر [باشد].»[3]

در واقع، حضرت امام(ره) مي خواستند با تقويت حس خودباوري در جامعه، مردم را به سوي کسب هويت مستقل سوق دهند و آنها را به مشارکت عملي در کارها تشويق نمايند. اعتقاد ايشان اين بود که «آحاد مردم کنار نکشند و بازسازي را به ديگران و به خصوص دولت واگذار نکنند و از خود سلب مسؤوليت نکنند. بازسازي ويرانه ها، امري جزئي است و اصل حضور، عملي مي باشد که انکشاف تام و تمام را به دنبال دارد.»[4] همچنين ايشان معتقد بودند که براي تعالي مملکت بايد بين دولت و ملت، تعامل و همبستگي باشد: «اگر يک کشور بخواهد يک کشور سالمي باشد، بايد بين دستگاه حاکمه با ملت تفاهم باشد.»[5] «در رژيم اسلامي شايد در رأس برنامه، همين تفاهم مابين دولت و ملت باشد؛ يعني نه دولت خودش را جدا مي داند و بخواهد تحميل بکند و مردم را تهديد بکند، ارعاب بکند، اذيت بکند و نه مردم درصدد اين بودند که دولت را تضعيف بکنند يا فرار بکنند از مقررات دولتي.»[6]

2- اصلاح سيستم اداري: از آنجا که سيستم بستر فعاليت هاي آدمي را تشکيل مي دهد، اين سيستم مي بايست تا حداکثر ممکن به رويه هايي مجهز باشد که اولاً به پيشبرد امور کمک کنند و ثانياً مانع رشد عوامل مخرب و مضر باشند. از اين رو  امام(ره) اصلاح نابساماني هاي سيستم اداري را لازمه ارتقاي کارآمدي جامعه مي دانستند و اين را وظيفه مسئولان امور مي دانستند. حضرت امام (ره) در اين زمينه به مسؤولان توصيه مي کنند که دولت را اصلاح نمايند تا از مضرات ناکارآمدي آن در امان باشيم: «اصلاح دولت و اصلاح جامعه و بازسازي، همه اينها بر دوش شما آقاياني است که در رأس امور هستيد و چنانچه همت نگماريد، چه بسا که ما قدم را به واپس برداريم.»[7]

3- تأکيد بر خودکفايي، بويژه در حوزه کشاورزي: امام بر لزوم دستيابي به خودکفايي، بويژه در حوزه کشاورزي تأکيد فراواني داشتند و آن را لازمه استقلال و آزادي حقيقي ملت مي دانستند. امام در اين خصوص فرمودند: «اگر شما بخواهيد استقلال پيدا بكنيد و آزادي حقيقي پيدا بكنيد، بايد كاري بكنيد كه در همه چيز خودكفا باشيد .»[8] امام در اين خصوص تأکيد داشتند که «امر كشاورزي در حكومت ما از اولويت‏خاصي برخوردار است» و فرمودند: «ما امروز اگر بخواهيم با اين قدرت بزرگ مواجه باشيم و در اين ميدان شكست نخوريم احتياج به چند امر داريم، يكي اينكه ما اقتصاد خودمان را طوري كنيم كه خودكفا باشيم كه اولش قضيه زراعت است ... شما مي‏دانيد كه اگر يك مملكتي در اقتصاد، خصوصا اين رشته اقتصاد كه نان مردم است، در اين احتياج به خارج پيدا بكند ... اين وابستگي اقتصادي آن هم در اين رشته موجب اين مي‏شود كه ملت ايران، مملكت ايران تسليم بشود به ديگران ...»[9]

4- تأکيد بر پرداختن به امور زيربنايي و اساسي و پرهيز از حواشي: اين مهم بخوبي در سيره امام(ره) مشاهده مي شود. علاوه بر اين، ايشان پرداختن به تشريفات و حواشي را مانع از پيشبرد امور و مضر به استحام يافتگي دروني مي دانستند و تأکيد داشتند که «اگر بخواهيد يك ملت قوي و آزاد باشيد، از تشريفات يك قدري بكاهيد.»[10] فراتر از اين، امام(ره) ايجاد تحول اساسي در زمينه هاي مختلف و نه صرفاً پرداختن به امور ظاهري و صوري، را لازمه استحکام يافتگي ساخت دروني مي دانستند. به عنوان مثال، ايشان تأکيد داشتند که «ما براي صنعتي شدن كشور تلاش مي‏كنيم و لكن نه صنعت مونتاژ كه هم كشور را هرچه بيشتر به اجانب وابسته كرده است و هم اكثريت فقير و محروم را در خدمت مشتي ثروت‏اندوز متجاوز قرار داده است.» [11] يا اينکه بر مصرف درآمدهاي حاصله از فروش منابعي چون نفت در امور اساسي و نه روزمره و جاري تأکيد داشتند: «...مهمتر آنكه منافع حاصله از فروش منابع ارضي بايد به مصرف پيشرفت هاي اقتصادي ما برسد. ...»[12]

5- پرهيز از مصرفگرايي: امام(ره)، مصرفگرايي را مانع تحقق آرمان هاي انقلاب و آن را بزرگترين آفت ‏يك جامعه انقلابي مي دانستند، به گونه اي که در وصيت نامه سياسي الهي شان به اين مهم توجه داشته و مسئولين و مردم را به مبارزه با آن وصيت کرده اند: «برنامه‏ريزي در جهت رفاه متناسب با وضع عامه مردم توام با حفظ شعاير و ارزشهاي كامل اسلامي و پرهيز از تنگ‏نظري‏ها و افراطگري‏ها و نيز مبارزه با فرهنگ مصرفي كه بزرگترين آفت‏يك جامعه انقلابي است ...»

6- توجه ويژه به طبقات محروم جامعه: امام(ره) به محرومان و مستضعفان جامعه توجه جدي داشتند؛ هم از اين جهت که آنها را نيروهاي اصلي انقلاب مي دانستندو هم از اين جهت که رسيدگي به اوضاع و احوال آنان مناسب عدالت و به عدالت نزديکتر است. امام در اين خصوص تأکيد داشتند که «شما بايد براي اين پابرهنه‏ها و مستضعفين كه در طول تاريخ به استضعاف كشيده شده بودند و اينها را به حساب نمي‏آورند و فقط آن طبقه بالا را راضي نگاه مي‏داشتند ... براي اينها كار كنيد ... بايد همه دست‏به دست هم بدهيد كه ان شاءالله براي اينها يك زندگي مرفهي، يك وضع صحيحي پيش بيايد، درست‏بشود.»[13] امام(ره) در اهميت اين مهم مي فرمايند: «گمان نمي کنم عبادتي بالاتر از خدمت به محرومين وجود داشته باشد.» يا اينکه در آن وصيت نامه سياسي الهي شان مي فرمايند: «به همه در کوشش براي رفاه طبقات محروم وصيت مي کنم که خير دنيا و آخرت شماها رسيدگي به حال محرومان جامعه است.»

7- استفاده از افراد متخصص: امام(ره) اعتقاد داشتند که براي پيشبرد امور مملکت به متخصصين در امور مختلف نياز مي باشد اما به شرطي که آنها از تعهد لازم هم برخوردار باشند. ايشان در ضرورت اين مهم مي‏فرمايد: «دولت‏بدون گزينش اشخاص متعهد و متخصص در رشته‏هاي مختلفه موفق نخواهد شد و دولتمردان در گزينش همكاران به كارداني و تعهد آنان و بهتر خدمت كردن آنها به كشور و در منافع ملت‏بودن آنان تكيه كنند. نه بر دوستي و آشنايي و حرف شنوي بي‏تفكر و تامل كه اين رويه موجب ناكامي در خدمت ‏به كشور است.»[14]

8- توسعه مراکز علمي و تحقيقاتي: امام(ره) در اين خصوص فرمودند: «مهمترين عامل در كسب خودكفايي و بازسازي، توسعه مراكز علمي و تحقيقات و تمركز و هدايت امكانات و تشويق كامل و همه‏جانبه مخترعين و مكتشفين و نيروهاي متعهد و متخصصي است كه شهامت مبارزه با جهل را دارند و از لاك نگرش انحصاري علم به غرب و شرق به در آمده و نشان داده‏اند كه مي‏توانند كشور را روي پاي خود نگه دارند.»[15] اما بدون شک منظور امام از توسعه مراکز علمي و تحقيقاتي، توسعه آن دسته از مراکزي است که براي حل معضلات جامعه و گره گشايي از مسائل کشور بينديشند.

9- جلوگيري و مبارزه با فساد: مبارزه با فساد از مباحث مهم در مديريت و شايسته سالاري دولتي مي باشد. در واقع، دولت به عنوان يک سيستم تنها زماني از کارآيي برخوردار خواهد بود که با عناصر مختل کننده و ايجاد کننده مانع بر سر راه ترقي امور برخورد کند و در عين حال، به عواملي که باعث پويايي و افزايش کارآيي سيستم مي شوند، فرصت بروز و ظهور بدهد. از اين جهت، فساد به عنوان عاملي که مختل کننده کارآيي سيستم است، دولت ها مي بايست براي ريشه کني و مبارزه با آن چاره انديشي کنند. حضرت امام، نيز به اين مسأله توجه داشته و در راستاي مبارزه با فساد کارکنان دولت و افزايش کارآمدي، شرط گزينش و انتصاب مسؤولان را تقوا دانسته و از اين رهگذر به ريشه کني فساد در بين مسؤولان دولت تأکيد داشتند. «مهمترين ارزش و مدرک در اسلام و حکومت اسلامي، تقوا و جهاد در راه خدا است که هيچ امتياز ديگري بر آن تقدم ندارد. در انتخاب افراد به منظور تصدي مسؤوليت ها و استفاده از امکانات، تقوا و جهاد بايد ملاک عمل باشد. سنت ها و امتيازات غلط مادي و نفساني، نبايد مورد توجه واقع شده و لازم است که ارزش مذکور - تقوا و جهاد- در هر حالت (چه جنگ و چه صلح) به صورت قانون ثبت شده در جامعه، احراز شود.»[16]

 

سخن پاياني اينکه آنچه گفته شد تنها مختصري بود از الزاماتاستحکام بخشي ساخت دروني قدرت از ديدگاه امام خميني(ره). اما در همين حد به نظر مي رسد که از نظر ايشان، مشارکت مردم در عرصه هاي مختلف کشور و نظارت آنها بر مسؤولان کشور را مهمترين اصل در استحکام بخشي به ساخت دروني قدرت و ضامن بقاي نظام و عدم انحراف از اهداف اصيل دولت اسلامي مي دانستند. حضرت امام، همه کاره بودن دولت را مانع رسيدن به کارآمدي لازم دانسته و از مردم مي خواستند براي برآورده شدن اهداف نظام و رونق امور به کمک دولت بشتابند و دولت را نيز موظف به شرکت دادن مردم در مصادر امور و نظارت بر امور مي نمودند.



[1] . صحيفه امام(ره)، ج19، ص157

[2] . همان، ج 16، ص491

[3] . همانجا، صص250-251

[4] .صحيفه امام(ره)، ج5، صص200-199

[5] . همان، ج 8، ص230

[6] . همانجا، ص381

[7] .صحيفه امام(ره)، ج 15، ص492

[8] . صحيفه امام، ج6، ص183

[9] . همانجا، ص485

[10] . همان، ج‏۹، ص‏۲۹۶

[11] . همان، ج‏۳، ص‏۹۲

[12] . همان، ج‏۶، ص‏۴۹۱

[13] . صحيفه امام(ره)، ج‏۱۵، ص‏۸۲

[14] . همان، ج‏۱۹، ص‏۱۰۸

[15] . همان، ج‏۳، ص‏۹۲

[16] . همان، ج20، ص123

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات