پایگاه بصیرت،همدلی در فرهنگ لغات به معانی؛ اتحاد، وفاق، همراهی، همفکری، یکرنگی و یگانگی و همزبانی نیز به معنای؛ همدردی و زبان یکدیگر را فهمیدن آمده است و کاربرد ترکیبی این دو واژه و قرار گرفتن آنها در کنار یکدیگر میتواند بیانکننده وفاق رفتاری و کلامی باشد. این مفهوم یکی از شاخصههای مهم در مکتب سیاسی امام خمینی(ره) است. در منطق امام؛ وحدت و همدلی یکی از دو رکن اساسی در پیروزى انقلاب اسلامی ملت ایران و همچنین بقا و ماندگاری آن است. امام این موضوع را یکی از الطاف الهی میدانند و معتقدند: «رمز این پیروزى، این وحدت کلمه است و این وحدت کلمه را خدا ایجاد کرد. یعنى من نمىتوانم تصور کنم که بشر بتواند یک ملت سىوچند میلیونى را در مدت کوتاهى اینطور همزبان بکند، هم قلب بکند... رمز پیروزى همین وحدت کلمه بود و ما باید همین را حفظ کنیم، یعنى هر کس در هر مقامى که هست.»
با توجه به نقشها و میزان تأثیرگذاری، همدلی و همزبانی در یک جامعه سطوح مختلفی دارد. در یک نگاه کلی؛ همدلی و همزبانی در میان اقشار و اقوام مختلف جامعه، همدلی و همزبانی نخبگان و شخصیتهای سیاسی ذینفوذ و مرجع و گروهها و جناحهای سیاسی قانونی و تأثیرگذار در نظام مردمسالار، همدلی و همزبانی میان مسئولان کشور، سه سطح آن را شامل میشود، اما وقتی از یک کشور و آرمانهای آن سخن به میان میآید، همدلی و همزبانی با یک مدل ترکیبی و بهصورت متقابل مدنظر است که سطوح مختلف مردم(اقشار، نخبگان و گروههای سیاسی) و دولت و مسئولان قوای سهگانه و دستگاههای ذیربط آنها را در بر میگیرد. در واقع همین مدل ترکیبی است که میتواند آرمانهای بلند انقلاب، ارزشهای نظام و آرزوهای بزرگ ملت انقلابی را دستیافتنی کند. بر همین اساس، در منطق معمار کبیر انقلاب اسلامی، «همزبانی و هماهنگی» میان مسئولان کشور «یک واجب شرعی» است. از نگاه امام؛ «یک ملتِ با هم، هیچ قوهاى بر آنها غلبه نخواهد کرد. هیچ قوهاى نمىتواند بر یک ملتى که همراه هم هستند و با هم هستند، هیچ قدرتى نمىتواند با او مقابله کند... قوى باشید و پشت هم باشید، دولت و ملت با هم باشد، ملت پشتیبان دولت در امور باشد، دولت خدمتگزار ملت باشد در امور، شرکت بدهند مردم را در همه امور.» حضرت امام، معمار بزرگ انقلاب نسبت به بروز شکاف و اختلاف در میان مسئولان و کشاندن آن به سطح جامعه بهشدت واکنش نشان میدادند. در منطق ایشان، اختلافنظر در امور کشور تا جایی قابل تحمل است که سبب دشمنی و پنجهکشیدن به روی یکدیگر نشود.
در منطق امام، با همدلی و همزبانی است که «ملت میتواند مشمول نصرت الهی شود.» «اسلام را و قرآن را ترویج کند و در همه قشرهاى دنیا بیرق اسلام را بهپا کند.» «از شکاف و اختلاف در جامعه و آثار مخرب آنها در امان بماند.» «کیدها و توطئههای دشمنان را خنثی کند.» «با مشت محکم خودش، توى دهن تمام قدرتمندها بزند.» و «بر مشکلات کشور فائق آید.»
لذا همدلی و همزبانی در منطق امام خمینی مبانی و معیارهایی دارد، که؛
۱ـ اسلام ناب محمدی(ص) و فرهنگ عاشورایی و احیا و پیادهسازی احکام متعالی آن در تمام ارکان جامعه،
۲ـ انقلاب اسلامی و پایبندی به اصول و آرمانهای انقلاب و پاسداری از دستاوردهای ارزشمند آن در ابعاد داخلی و خاجی،
۳ـ نظام جمهوری اسلامی و حفظ و استحکام ساخت درونی مردمسالاری دینی و مصونسازی آن از هرگونه گرایشهای التقاطی، سکولاریستی و لیبرالیستی که با اسلام ناب در تعارض هستند،
را میتوان سه مشخصه مهم آن برشمرد. بازخوانی سیره نظری و عملی امام خمینی نشان میدهد که بر اساس همین مبانی و معیارها، همدلی و همزبانی در منطق امام خط قرمزهایی داشت و امام برخی را شایسته مدارا ندانست و بعضی را هم طرد کرد. ازجمله:
۱ـ آنها که نشان رسمی ضددینی داشتند مانند حزب توده و گروههای مارکسیستی.
۲ـ منافقان که امام حتی پیش از پیروزی انقلاب دست رد به سینه آنها زد و گروههای التقاطی دیگر که فضای آزادیهای سیاسی پس از پیروزی انقلاب را فرصتی برای فعالیت یافتند.
۳ـ جبهه ملی که در مقابل حکم ضروری دین(لایحه قصاص) ایستادند.
۴ـ ملی ـ مذهبیها و نهضت آزادی که از نظر امام متظاهر به اسلام بودند و ضرر آنها از ضرر گروههای دیگر، حتی منافقان بیشتر و بالاتر است.
۵ـ شخصیتهایی همچون آقای شریعتمداری که به دلیل ایستادگی در مقابل نظام و همکاری با کودتاچیان تا حکم خلع از مرجعیت پیش رفت و امام(ره) در منشور روحانیت از چنین افرادی بهعنوان مقدسین روحانىنما یاد میکنند و یا آیتالله منتظری که امام در نامه ششم و هشتم فروردین 1368 وی را فاقد صلاحیت و مشروعیت برای رهبری نظام دانستند و منتظری از مسئولیت قائممقامی عزل شد.