پايگاه بصيرت؛ گروه سياسي/ رسانه ها در دنياي امروز، فكر، فرهنگ، رفتار و در حقيقت هويت فرهنگي جوامع را شكل ميدهند و ميتوانند در بهبود وضعيت زندگي انسان و گسترش صلح و امنيت جهاني، مؤثر و زمينهساز ارتقاي اخلاق و معنويت باشند، مشروط بر آنکه مديريت و برنامه سازي رسانهاي بر اساس عدالت، اخلاق، فضيلت و تكيه بر مفاهيم انساني باشد، اما اگر برنامه سازي و مديريت رسانه ها براساس منافع كمپانيهاي اقتصادي، سرمايهسالاران بين المللي، قدرتمندان تماميت خواه و انحصارطلب باشد، جز ابزارهايي در اختيار صاحبان زر و زور و تزوير نيستند و عملاً موجب فروپاشي اخلاق، فرهنگ، دين و كرامت انساني خواهند شد.
حضرت امام خميني(ره) با شناخت اهميت رسانه ها، با اعتباربخشي به اين ابزار تاثير گذار تلاش نمود تا با مباني فقهي و اسلامي گفتمان خود، حدود و ثغور فعالين رسانه ها را تبيين و تشريح نمايد و دستاندرکاران رسانهها را به رعايت اين حدود دعوت کند.
الف- جايگاه و اهميت رسانه
1. حسّاسيت رسانه
«اگر من يك كار خلافي بكنم، اگر شما يك كار خلافي بكنيد، هركس كار خلافي بكند، اين خلاف در جمهوري اسلامي واقع ميشود. و اگر يك دستگاهي، به اين وسيعي و به اين حسّاسي، يك كار خلاف اسلام بكند، يا برخلاف مسير ملّت يك كاري انجام بدهد و يك برنامهاي انجام بدهد، اينها نميآيند حساب بكنند به اينكه تلويزيون اين طور است؛ راديو اين طور است؛ حساب ميكنند كه جمهوري اسلامي اين طور است. بنابراين، الآن حيثيت اسلام، حيثيت جمهوري اسلامي بسته به اين دستگاههاست، كه يكياش هم دستگاه تلويزيون و راديو است، كه بيشتر از جاهاي ديگر بستگي دارد.» (صحيفة امام ، ج 10، صص 213 ـ 214، 12/7/58)
«اگر مثلاً دستگاه تلويزيون، راديو و تلويزيون، اينها يك نقصي داشته باشد، اين را ديگر نميگويند رژيم طاغوتي كذا؛ اين را ميگويند كه جمهوري اسلامي كذا. و آن وقت هم قضية راديوـ تلويزيون فرق دارد با قضاياي ديگر. ممكن است در يك وزارتخانه يك مطلب خلافي بشود، بعد از ده سال ديگر هم مردم نفهمند. امّا راديوـتلويزيون اگ�� يك كار خلافي بشود و بخواهد يك چيزي باشد كه برخلاف شرع، برخلاف مسير ملّت، يك چيزي نمايش داده بشود يا گفته بشود، همان روز اوّل و ساعت اوّل همة كشور ـ الآن هم كه همه جا راديو هست، تلويزيون هم شايد اكثر جاها باشد ـ سرتاسر كشور يكدفعه ملتفت ميشوند كه يك همچو مسئلهاي است. از اين جهت، اين دستگاه حسّاسترين دستگاهي است كه در مملكت موجود است. يعني از حيث اينكه در راديوـ تلويزيون هم چشم ميبيند، هم گوش ميشنود؛ آن هم در يك سطح وسيعِ همه جايي و راديو در خارج هم پخش ميشود و همة آنجاهايي كه موجش ميرود، اطلاع بر آن پيدا ميكنند و اگر، خداي نخواسته، اين دستگاه يك وقتي نقيصه داشته باشد، يعني بر مسير ملّت نباشد، بر مسير اسلام نباشد، اين خطرش بيشتر از اين است كه وزارت مثلاً فلان بر مسير اسلام نباشد. اين وقتي بر مسير اسلام نباشد، سرتاسر ايران و بسياري از كشورها ميفهمند به اينكه اين بر مسير اسلام نيست.» (همان، ج 10، صص 212 ـ 213، 12/7/58)
2. گستردگي مخاطب رسانه
«اين رسانههايي كه ما الآن داريم، چه مطبوعات و مجلات و روزنامهها و چه سينماها و تئاترها و امثال ذلك و چه راديو و چه تلويزيون، در اينها آني كه از همة اين دستگاهها بيشتر رابطه با انسان دارد، تلويزيون است. از دو جهت: يك جهت اينكه مطبوعات هرچه هم تيراژش زياد باشد، اوّلاً به اندازة سطح يك مملكتي نيست و ثانياً همة افراد نميتوانند استفاده كنند.[1] براي اينكه الآن تقريباً نيمي از جمعيت ما سواد خواندن ندارند تا اينكه از مطبوعات و نوشتهها استفاده كنند. سينماها در يك محيط محدود ميتوانند كار خودشان را انجام بدهند. راديو هم در همهجا هست. در همه چيز هست، لكن فقط از راه سمع است. [اما] آن چيزي كه در همة كشور، يعني آن دهاتي كه توي خانة خود نشسته در مرز و هيچ سواد هم ندارد، لكن چشم و گوش دارد؛ اين از راديوـتلويزيون استفاده ميكند. هم استفادة سمعي ميكند، هم استفادة بصري. يعني راديو فقط استفادة سمعي دارد.
راديوـتلويزيون استفادة سمعي و بصري دارد؛ هم آن آدم نقشهها را ميبيند و هم طرحها را ميبيند و هم ميشنود. بنابراين راديوـتلويزيون از تمام رسانههايي كه هست حسّاستر است. راديوـتلويزيون ميتواند يك مملكت را اصلاح كند، و ميتواند به فساد بكشد. اين را نه روزنامه ميتواند، نه سينما ميتواند، نه تئاتر ميتواند، نه تبليغات لفظي كه در منابر است ميتواند؛ براي اينكه اينها همة شعاعشان محدود است. راديو شعاعش مثل تلويزيون است، لكن فقط سمعي است. تلويزيون هم سمع است و هم بصر. تبليغات تلويزيون ميتواند از راه سمع مردم را يا تربيت كند، يا اينكه منهدم كند انسانيت آدم را.»(همان، ج 9، صص 153ـ154، 28/4/58)
«اين دستگاه صدا و سيما امروز وضعي دارد كه مسئوليت شما آقايان را خيلي زياد ميكند. سابق تبليغات عبارت از اين بود كه اهل منبر يا علما در همان محل محدودي كه داشتند، در مسجدي كه داشتند، ميرفتند و براي يك چند نفري يا يك عدّهاي صحبت ميكردند و ارشاد ميكردند. امروز اين دستگاه در همة كشور پهن شده است و از راديو گمان ندارم كه قشري باشند كه محروم باشند. همه گوش ميكنند، حتّي آنهايي كه در صحرا دارند زراعت ميكنند. راديو هم گوش ميكنند و سيما را هم همان طوري كه گفتيد توسعهاش زياد شده است. و علاوه بر اين، اين دستگاه، خصوصاً راديو، در خارج از كشور بسيار گسترده است. بناءً عليه ميتواند اين دستگاه، با اندك انحرافي، ميليونها مردم را منحرف كند و با اندك اشتباهي ميليونها مردم را بهاشتباه بيندازد. و ميتواند كه، چنانچه انشاءالله صددرصد در راه ارشاد و در راه اسلام شد، ميليونها جمعيت را، صدها ميليون جمعيت را هدايت كند. بنابراين، يك دستگاهي است، اينكه نبايد ما اين را كم بشمريم. دستگاهي است كه با صحّت او بسياري از مردم در داخل و خارج صحيح ميشوند و با فساد او فاسد ميشوند.» (همان، ج 18، صص 362ـ 363، 9/12/62)
3. قدرت رسانه در خدمت به مردم
«آنقدري كه راديو و تلويزيون ميتواند به مردم خدمت كند، روزنامهها و دستگاههاي ديگر نميتوانند خدمت كنند.(همان، ج 17، ص 243، 3/11/61)
4. توجّه به صاحبان اصلي انقلاب در ادارة رسانه
«ما بايد به مردم ارزش بدهيم، استقلال دهيم و خودمان كنار بايستيم و روي خير و شرّ كارها نظارت كنيم. ولي اينكه تمام كارها دست ما باشد، راديوـتلويزيون دست ماها باشد، امّا آن بيچارهها كه كار ميكنند هيچ چيز دستشان نباشد، ولي ما كه هيچ كاره هستيم دست ما باشد، به نظر من، اين صحيح نيست.»(همان، ج 19، ص 346، 27/5/64)
«...در اين سازمان مسلمانان متعهد، حتّي يك نفرشان، نبايد بيرون بروند؛ مگر تخلّفاتي كنند، كه اين مسئلة ديگري است و فرقي با ديگران ندارند؛ امّا يك وقتي گفته نشود اينها مثلاً يك قدري ارتجاعي هستند، از اين حرف هايي كه شاه هم به مسلمانان مبارز و متعهد در آن دوره مي زد. مسلمانان مبارز و متعهد بايد آنجا باشند و ديگراني هم كه تصفيه مي شوند، بايد جايشان را افراد مسلمان مبارز غيرمنحرف گذاشت.» (همان، ج 12، ص 291، 23/2/59)
5. ضرورت وجود نيروهاي مؤمن و متعهد در رسانه
«در مركزي كه مركز تبليغات اسلامي است، و مهمترين مركز تبليغات است، نبايد اشخاصي باشند كه بر خلاف مسير اسلام، و از ريشههاي سابق آن رژيم باشند.»(همان، ج 12، ص 439، 25/3/59)
«شما مأموريت داريد با همكاري كارمندان مسلمان و متعهد و غيرمنحرف، اين سازمان را تصفيه كنيد، بدون اينكه خوفي از كسي و يا گروهي داشته باشيد.»(همان، ج 12، ص 291، 23/2/59)
«شما با قاطعيت در آنجا اشخاصي كه ميبينيد كه در آنجا فاسد هستند، اشخاصي كه در آنجا توطئهگر هستند، بايد با شركت همة اين نهادهاي اسلامي، آنها را كنار بگذاريد و نگذاريد اين فعاليتها را بكنند.»(همان، ج 12، ص 325، 31/2/59)
«راديوـتلويزيون بايد از عناصر طرفدار شاه و يا منحرف پاكسازي شود.»(همان، ج 12، ص 208، 1/1/59)
«حالا بايد يك فكري براي راديوـتلويزيون بشود، كه چنانچه فكر شده است و ميشود. لكن بيشتر عنايت بشود كه كساني كه در اينجا سابق در خدمت طاغوت بودند و همة فسادها را ميكردند، حالا بايد اينها تصفيه بشوند. كساني كه تا ديروز بر ضدّ ملّت و بر ضدّ انقلاب ما سخنراني ميكردند، نمايش ميدادند، همة بساط را درست ميكردند، و حالا آمدند و اظهار اسلام و ديانت ميكنند، از اينها نميتوانيم ما بپذيريم. اين هم بايد تصفيه بشود.» (همان، ج 6، ص 399، 29/12/57)
«امروز نيز كه از تفالة آن رژيم فاسد عددي باقي مانده است، اگر به طور قاطع با آنان برخورد نشود، خطر ولو در درازمدت، كشور را تهديد ميكند و سهلانگاري در اين امور سادهانديشي است. و بر متعهدان است كه كوشش كنند و از انحرافات، گرچه جزئي باشد، جلوگيري نمايند.» (همان، ج 19، صص 159ـ 160، 22/11/63)
«بار ديگر تذكّر ميدهم كه آنجا را از وابستگان رژيم سابق تصفيه كنيد. البته مصاحبه اشكالي ندارد، ولو يك كمونيست بيايد و حرفش را بزند و در همانجا از شخص ديگري جواب گيرد. اين مانعي ندارد. خلاصه راديوـتلويزيون نبايد در دست يك عدّه مفسدهجو باشد.»(همان، ج 12، ص 292، 23/2/59)
«اگر بنا باشد راديوـتلويزيون در خدمت دستهاي و يا گروهي كه منحرف هستند و اعوجاج دارند قرار داده بشود، ممكن است كه سرتاسر مملكت را به فساد بكشد. از اين جهت، شما موظفيد. هم وظيفة شرعي و هم وظيفة قانوني داريد كه دستگاه راديوـتلويزيون را از گروههايي كه منحرف هستند، و يا ارتباط با رژيم سابق داشتهاند و در خدمت آنها بودهاند تصفيه كنيد. و اشخاصي كه فاسد هستند كه موجب فساد ميشوند را هم تصفيه كنيد. شما بايد اينها را با كمال قدرت، بدون هيچ ملاحظهاي، از راديو و تلويزيون تصفيه كنيد. و مهمتر از همه، قضية اخبار است كه بايد كاملاً دقّت شود كه اشخاص منحرف در آن راه نيابند. آخر جمهوري اسلامي فقط لفظش كه نيست، بايد واقعيت پيدا كند.»(همان، ج 12، ص 290، 23/2/59)
«اين فيلمها بايد يك فيلمهاي آموزنده باشد. فيلمهايي كه وقتي نگاه كنند جوانهاي ما منحرف بشوند، اينها را بايد از آن احتراز كرد. اگر يك وقت اشخاصي در آنجا باشند كه بخواهند يك همچو اعمالي را انجام بدهند، اگر نصيحت ميشود بكنيد، نصيحت كنيد؛ اگر نه، تصفيه ��ايد بشود.»(همان، ج 11، ص 196، 18/9/58)
«كساني كه مضر هستند به اينجا، ولو فرض كنيد متخصص هم باشند. متخصصِ مضر ضررش بيشتر از غير متخصص است. اينها كنار بايد بروند و تصفيه بشود.»(همان، ج 12، ص 327، 31/2/59)
6. لزوم ايجاد تحوّل مثبت در رسانه
«شما ميدانيد كه اگر مطلبي در راديوـ تلويزيون گفته بشود و پخش بشود، چه نقشي دارد در سرتاسر كشور، بلكه در سرتاسر جاهايي كه اين صدا به آنجا ميرسد يا اين سيما. در عهد آنها، قبل از انقلاب، اينها و همة مطبوعات و همة گويندگان، الّا نادر، در خدمت قدرتهاي خارجي بودند و هر عملي را كه انجام ميدادند، آن بود كه آنها ميخواستند؛ و هر فسادي كه آنها ميخواستند در ايران راه بيندازند، يكي از عواملش تبليغاتي بود كه در صدا و سيما ميشد. ترويج فساد از همه طرف در مطبوعات و در راديوـتلويزيون، نشان دادن فيلمهاي مفتضح براي تباهي طبقة جوان، مصرفي بارآوردن ملّت در تبليغ كالاهاي مصرفي خارجي، همة اينها و بسياري از چيزهاي ديگر كه در خدمت غرب و شرق بود، از راه تلويزيون و راديو؛ يكي از راههاي بزرگشان براي تبليغ اين امور، اين بود. و اگر، خداي نخواسته، اين تا چندين سال ديگر دوام پيدا ميكرد، ما بايد فاتحة ايران را بخوانيم. و الآن شما توجّه كنيد كه دستگاهي كه سالهاي طولاني در خدمت غرب و شرق بوده و مسائل آنها را پخش ميكرده، و عواملي بودند براي تباه كردن جوانهاي ما، و شما تازه وارد شديد و ميخواهيد كه اين را متحوّل كنيد، كار ارزنده و مشكلي است.»(همان، ج 16، صص 117 ـ 118، 27/12/60)
«ما با سينما مخالف نيستيم؛ ما با مركز فحشا مخالفيم. ما با راديو مخالف نيستيم؛ ما با فحشا مخالفيم. ما با تلويزيون مخالف نيستيم؛ ما با آن چيزي كه در خدمت اجانب براي عقب نگه داشتن جوانان ما و از دست دادن نيروي انساني ماست، با آن مخالف هستيم.»(همان، ج 6، ص 15، 12/11/57)
«واقعاً، يك دستگاهي باشد كه اين دستگاه در خدمت خود كشورتان باشد و بخواهد نجات بدهد اين كشور را از آن گرفتاريهايي كه در طول تاريخ، و خصوصاً در اين پنجاه سال اخير، ما داشتيم و شما داشتيد. بخواهيد نجات بدهيد اين ملّت را، بايد طوري بكنيد كه افرادي كه آنجاهايي كه حسّاس است، بسيار زياد بايد مطالعه كنيد رويش؛ و در ساير جاها هم همين طور.»(همان، ج 16، ص 122، 27/12/60)
«بايد راديوـ تلويزيون همچه باشد كه جوانها را بار بياورد، به طوري كه مستقل و داراي اراده و تصميم باشد، نه پايبند اين مسائل شهواني يا آن مسائل ديگري كه مثل هروئين و امثال ذلك. اينها بايد در راديوـ تلويزيون جوري عمل بشود كه اينها را محترز كنند از آنها؛ بترسانند آنها را از اينطور مسائل.»(همان، ج 12، ص 326، 31/2/59)
«تمام مراكز آموزشي را، اينها مراكز فحشا قرار دادند. سينما كه يكي از مراكز آموزشي است در دنيا، راديو و تلويزيون كه يكي از مراكز آموزشي است براي همه، آموزش براي همة طبقات، دستگاهي است كه بايد همة ملّت را آموزش بدهد، اينها [را] به صورت ديگري درآوردند. سينماها را مراكز فحشا تقريباً قرار دادند. راديوها تبليغاتشان ديديد چه بود؛ تلويزيون هم همين طور. اينهايي كه امروز به خدمت اسلام درآمدند، بايد اصلاح بشوند، و مشغولند به فعاليت براي اينكه اصلاح بشوند.»(همان، ج 6، ص 345، 16/12/57)
«من از همة شما تقاضا دارم به اينكه برنامههايتان را اصلاح كنيد. برنامههايي باشد كه مفيد باشد براي جامعه. برنامههايي باشد كه مسائل [و] مشكلات جامعه را بگويد. از برنامههاي انحرافي پرهيز بكنيد.»(همان، ج 10، ص 296، 29/7/58)
«اصلاح اين دستگاهها اصلاح جامعه است. و فساد اگر در اين دستگاهها واقع بشود، فساد جامعه است. مسئوليت بسيار بزرگ است. مسئوليت شماها بسيار بزرگ است.»(همان، ج 10، ص 290، 29/7/58)
«به جاي آن چيزهايي كه به درد ملّت نميخورد يا مضر به حال ملّت است، يك چيزهاي مفيد را به مردم بدهند و يك غذاي مفيدي به مردم بدهند. مردم را تغذيه كنند به غذاهاي صحيح، سالم» (همان، ج 6، ص 400، 29/12/57)
«شما الآن ميدانيد كه اين دستگاه در همه جاي كشور، در روستاها و شهرها و همه جا، بچه و بزرگ از اين استفاده ميكنند. اين فرق دارد با آن مطبوعات ديگر. مطبوعات ديگر عكسهايش مال همه است، لكن محتوايش چون سواد ندارند نميتوانند بخوانند. امّا فيلمي كه شما نشان بدهيد، اگر فيلم سازنده باشد، اين در سرتاسر كشور سازندگي دارد. و اگر يك فيلم، خداي نخواسته، انحرافي باشد، در سرتاسر كشور نقش دارد. شما اين را مثل ساير رسانههاي گروهي حساب نكنيد. اين يك وضعيت خاصي دارد كه اين بچههاي دوـ سه ساله، سهـ چهار ساله به اين نگاه ميكنند و از اين در روح آنها اثر گذاشته ميشود تا پيرمردها. تحت تأثير همه واقع ميشوند. و اين يك دستگاهي است كه در خدمتگزاري ميتواند بهترين دستگاهها باشد، و در خيانت ميتواند بالاترين خيانت را بكند. از تمام دستگاههاي تبليغاتي الآن، امروز نقش راديوـتلويزيون از همة دستگاهها بالاتر است. اگر اين اصلاح بشود، يك كشور را ميتواند اصلاح كند. و اگر، خداي نخواسته، انحراف در اين باشد، يك كشور را ميتواند منحرف كند. اينهايي كه سواد ندارند، خوب فيلمها را تماشا ميكنند، حرفها را هم ميشنوند؛ آنها هم كه سواد دارند خوب هست. اينطور نيست كه اين مخصوص به يك دستهاي باشد. بچههاي كوچولو مينشينند و اين عروسك هايي كه آنجا چه ميشود، مثلاً، تماشا ميكنند و فيلمها را تماشا ميكنند. اگر انحراف در اينها باشد، آنها را از همان بچگي منحرف ميكند. اين از مدرسهها بالاتر است. اين مدرسة عمومي سرتاسري كشور است و صدايي كه در اينجا بلند ميشود، همة كشور، و تا آنجايي كه موج آن ميرود، اين صدا ميرود و نقشي كه در اينجا نقش ميبندد، صورتي كه در اينجا و سيمايي كه در اينجا نشان داده ميشود، در همة كشور و در هر جا كه اين پوشش دارد، ميرود. و لهذا، مسئوليت اين، يك مسئوليت بسيار بزرگي است وخدمت در اينجا هم يك خدمت ارزندة بسيار بزرگي است.»(همان، ج 16، ص 118، 27/12/60)
«راديوـتلويزيون يك دستگاهي است كه چنانچه فاسد از كار در بيايد، يك ملّت را فاسد ميكند. الآن همه راديو گوش ميكنند و همه تقريباً تلويزيون نگاه ميكنند. اينطور نيست كه يك معصيت [در آنجا] حالا مثل معصيت توي صندوقخانه باشد؛ اين معصيتي است كه در محضر همة مردم است.»(همان، ج 14، ص 397، 12/3/60)
«از اوّلي كه راديو و تلويزيون در اختيار جمهوري اسلامي واقع شد، راجع به آن نگراني داشتم. براي اينكه اين سازماني است كه اگر خوب باشد، مملكت ما خوب ميشود و اگر فاسد باشد، ممكن است كه بسيار فساد ايجاد كند.»(همان، ج 12، ص 290، 23/2/59)
7. اهميّت نظارت بر رسانه
«يك وقت ميبينيد كه در اين دستگاه يك كلمه گفته ميشود، يك جمله گفته ميشود و يك بازار به هم ميخورد... نبايد اين دستگاه به طور هرج و مرج اداره بشود. اين دستگاه در زير نظر هر سه قوه است، از باب اينكه اهميّت داشته. دستگاهي كه تمام قوايي كه در ايران هست در او نظر دارند و در او نماينده دارند؛ اين دستگاه نبايد اينطور باشد كه هركس هرچه دلش ميخواهد در آنجا بگويد؛ افراد غيرمسئول يك وقت واقع بشوند آنجا مصاحبه بكنند، در مصاحباتشان يك وقت مسائل اعوجاجي باشد.»(همان، ج 16، ص 119، 27/12/60)
«اخباري كه در آنجا گفته ميشود و واقع ميشود، بايد برخلاف موازين اسلام نباشد [كه] هر گروهي بخواهند توطئه كنند، بيايند در راديوـتلويزيون حرفهايي بزنند كه توطئهآميز باشد. البته نه اينكه ما ميگوييم بايد سانسور باشد؛ ما ميگوييم بايد بر طريق اسلام و ملّت باشد.»(همان، ج 12، ص 324، 31/2/59)
«اين دستگاهها اين طور نيست كه در آنجاها، در ممالكي كه مترقي هستند بهاصطلاح، در آنجاها همين طور باشد كه هركه بخواهد، هرچه بگويد درش. كنترل ميشود. اشخاص مختلف ميبينند. اشخاص كه تخصص در اين امور دارند، مطالعه ميكنند، ميبينند. الفاظ را اين ور و آن ور ميكنند، جملات را ببينند كه چه جوري است. بايد شما كوشش كنيد كه يك وقت، خداي نخواسته، شمايي كه ميخواهيد خدمت بكنيد، شمايي كه آمادهايد براي اينكه شب و روز خدمت براي كشور خودتان بكنيد، و الآن فرصت به دست شما داده شده است كه شما ميتوانيد خدمت بكنيد؛ يك وقت ميبينيد كه يك نفر آدم نفوذ كرد در آنجا و در يك جاي حسّاس. آن وقت ميآيد يك كاري ميكند، يك عملي انجام ميدهد، يا يك فيلمي كه آنها مطلع هستند، كارشناس ميخواهد اين فيلمها. اين فيلمها ممكن است يك نتايجي بدهد كه نتايج را اشخاص عادي نتوانند درست بفهمند. كارشناسها در آن فكر كنند، تأمل كنند تا اينكه يك فيلم صحيحي باشد كه مناسب با جمهوري اسلامي و با مصالح اسلام، با مصالح كشور خودتان باشد... يك توجّه خاصي در اينجا لازم است كه بايد بشود. و افراد كارشناسي لازم داريد كه همه چيزها را، پيچ و مهرههاي همة امور را بتوانند يك عدّه كارشناس كه درست مطالعه كنند و بفهمند؛ هم در فيلمها و هم در گفتارها و هم در مصاحبهها. همة اينها بايد اين طور باشد تا اينكه انشاءالله موفق بشويد.» (همان، ج 16، صص 119 ـ 122، 27/12/60)
8. رسانه و ضرورت نظارت دقيق بر همة فيلمها
«ما، بحمدالله، گويندگان و نويسندگان خوب داريم. ما همه چيز داريم. من غالباً فيلمهايي كه خود ايرانيها درست ميكنند، به نظرم بهتر از ديگران است. مثلاً فيلم «گاو» آموزنده بود. امّا حالا اين فيلمها بايد حتماً از آمريكا و يا از اروپا بيايد، با يك بيبندوباري، تا روشنفكران غربزده شاد شوند؟ فيلمهايي كه از خارج به ايران ميآيد، اكثراً استعماري است. لذا، فيلمهاي خارجي استعماري را حذف كنيد، مگر صددرصد صحيح باشد.» (همان، ج 12، صص 291ـ 292، 23/2/59)
«بايد فيلمهايي كه در تلويزيون هست، فيلمهايي آموزنده باشد. فيلمهايي باشد، ولو از خود ايران درست كنند، آموزنده باشد. يا فيلمهايي كه از خارج ميآيد، درست تفتيش بشود كه هيچي نباشد. آنها با شيطنت ممكن است به اينجا فيلمهايي را بفرستند كه بخواهند فاسد كنند جوانهاي ما را. اينها بايد همهشان اداره بشود؛ درست بشود، اسلامي بشود، روي مقصد كشور باشد، روي مصالح كشور باشد. در خدمت خود كشور باشد، نه در خدمت ديگران.» (همان، ج 12، ص 326، 31/2/59)
«در تلويزيون يك قضايا، قضاياي فيلمهاست. اين فيلمها بايد يك فيلمهاي آموزنده باشد. فيلمهايي كه وقتي نگاه كنند جوانهاي ما منحرف بشوند، اينها را بايد از آن احتراز كرد.»(همان، ج 11، ص 196، 18/9/58)
9. تأثير مخرّب رسانه هاي فاسد بر فرهنگ
«ملّت عزيز در طول پنجاه سالِ سياه اخير گرفتار مجلات و روزنامههاي تخريبكننده و فاسدكنندة نسل جوان و از آنها بدتر، سينماها و راديوـتلويزيون بود كه با برنامههاي خود ملّت را به حد وافر در آغوش غرب و غربزدهها غلتانيد و ضررهاي رسانههاي گروهي از خرابيهاي توپ و تانكها و سلاحهاي مخرّب بالاتر و بدتر است؛ چه كه ضررهاي سلاحها گذراست و ضررهاي فرهنگي باقي و به نسلهاي بعد انتقال پيدا ميكند. چنانچه ديديد و ميبينيد. و اگر نبود لطف خاص خداوند منّان و تحوّل برقآساي ملّت در سراسر كشور، نميدانيم سرانجام اسلام و كشور به كجا كشيده ميشد.»(همان، ج 19، ص 159، 22/11/63)
ب- جهتگيريهاي کلّي رسانه
1. استقلال رسانه
«من بارها گفتهام راديوـتلويزيون بايد كاملاً مستقل باشد، و بايد استقلالش محفوظ باشد و هيچ كس در آن دخالت نكند.»(صحيفة امام ، ج 12، ص 292، 23/2/59)
«راديوـتلويزيون بايد مستقل و آزاد باشند و همه گونه انتقاد را با كمال بيطرفي منتشر سازند.» (همان، ج 12، ص 208، 1/1/59)
«اين دو دستگاه است كه بايد اسلامي بشود. استقلالش را حفظ كنيد. كسي اگر آمد خواست يك چيزي را تحميل كند، ابداً به آن اعتنا نكنيد و با استقلال و با قدرت اين دستگاه را راه بيندازيد.» (همان، ج 12، ص 293، 23/2/59)
2. تقليد نكردن از شرق و غرب
«بايد كاملاً توجّه داشت كه، به هيچ وجه، ما نبايد مقلّد شرق و غرب باشيم. زيرا تقليد از شرق و غرب با راديوـتلويزيون اسلامي نميسازد. بايد كاملاً مراقبت كنيد و خوف از گفتهها و نوشتههاي اين روشنفكران غربزده ابداً نداشته باشيد. اين روشنفكران در فكر اين هستند كه مملكت را، به خواست خودشان، يك مملكت لوكس درست بكنند و ديگر هرچه خرابي هم باشد مانعي ندارد. آنها دلشان ميخواهد يك مملكت غربي درست بشود؛ و حال اينكه مردم اينجا همه جدّيت كردند براي اينكه اسلام در ايران پياده شود، نه فقط يك صورت اسلام و وقتي سر به هر ادارهاش ميزنيم، اسلام در كار نباشد. بايد شديداً با روشنفكران غربزده مبارزه كرد.»(همان، ج 12، ص 291، 23/2/59)
3. توجّه به اسلامخواهي مردم
«شما فقط در هرچه بيشتر اسلامي شدن آن كوشش كنيد، تا مطابق با خواست مردم باشد. مردم خونشان را دادهاند. نميشود كه مسلمانها خونشان را بدهند و بعد اشخاصي منحرف بيايند و نتيجهاش را ببرند. و مسأله اين است كه هيچ عقل و شرعي اين را نميگويد. مردم مسلمان ريختند در خيابانها، اللهاكبر گفتند، جانشان را فدا كردند و گفتند ما جمهوري اسلامي ميخواهيم. جمهوري اسلامي محتوايش اين است كه همه چيزش اسلامي باشد.»(همان، ج 12، صص 292 ـ 293, 23/2/59)
«من يك هشداري ميدهم به روزنامهنويسها، به راديو و تلويزيون، به جمعيتهايي كه هر كدام حالا پيدا شدند، به همة جمعيتها. اين يك هشداري است به اينكه همة جمعيتها اگر بخواهند خيانت نكنند به ملّت، اگر بخواهند خدمت بكنند به كشور، مطالعه كنند ببينند مسير اين ملّت چه بود. چرا اين ملّت به خيابانها ريخت و اللهاكبر گفت. چرا جوانهايش را داد و شب پشتبامها رفت و فرياد زد و مرگ بر كه و زندهباد كه گفتند. اين براي چه بود؟ براي اسلام بود. اينها اسلام ميخواستند. فقط مسأله اين نبود كه ما آزادي ميخواهيم. آزادي منهاي اسلام را نميخواهد دولت ايران، ملّت ايران؛ اسلام را ميخواهد.»(همان، ج 7، ص 538، 8/3/58)
4. اشباع مخاطبان از اخلاق فاضله
«و ميدانيد كه صدا و سيما، هردوشان، الآن در هر جا [هر] كه هست، گوش و چشمشان به اين آلات است و شما مسئوليد كه آنها را اشباع كنيد از اخلاق فاضله و مسائل مورد احتياج جمهوري اسلامي، كه هم شغل شريف است و هم مسئوليتدار.» (همان، ج 15، ص 107، 27/5/60)
5. خدمت به فرهنگ اسلام و ايران
«رسانههاي گروهي، بهويژه صدا و سيما، اين مراكز آموزش و پرورش عمومي، ميتوانند خدمتهاي گرانمايهاي را به فرهنگ اسلام و ايران نمايند. بنگاههايي كه شب و روز ملّت در سراسر كشور با آنها تماس سمعي و بصري دارند، چه مطبوعات در مقالات و نوشتارهاي خود و چه صدا و سيما در برنامهها و نمايشنامهها و انعكاس هنرها و انتخاب فيلمها و هنرهاي آموزنده، بايد همّت گمارند و بيشتر كار كنند؛ و از گردانندگان و هنرمندان متعهد بخواهند تا در راه تربيت صحيح و تهذيب جامعه وضعيت تمام قشرها را در نظر گرفته، و راه و روش زندگي شرافتمندانه و آزادمنشانه را با هنرها و نمايشنامهها به ملّت بياموزند، و از هنرهاي بدآموز و مبتذل جلوگيري كنند.»(همان، ج 19، ص 159، 22/11/63)
6. توجّه به رشد استعدادها و خلاقيت فرزندان شهدا
«صدا و سيماي جمهوري اسلامي برنامههايي را در جهت رشد استعداد و خلاقيت اين فرزندان معظم تدوين نمايد.» (همان، ج 20، ص 28، 6/1/65)
7. طرح مسائل جدّي در رسانه، حتّي در امور تفريحي
«اسلام ميخواهد كه همة مسائل جدّي باشد؛ مسائل مملكتي مسائل جدّي باشد. مسائل روحي مسائل جدّي باشد. جدّ است در آن، حتّي در اين امور تفريحي هم در اسلام، يك جوري است كه باز آن جدّ پيدا ميشود.» (همان، ج 9، صص 456 ـ 457، 17/6/58)
8. لزوم حذف موسيقي مخرّب
«دستگاه تلويزيون يا دستگاه راديو كه آموزنده بايد باشد؛ قدرت بدهد به جوانهاي ما؛ جوانهاي ما را نيرومند كند. نبايد دستگاه تلويزيون جوري باشد كه ده ساعت موسيقي بخوانند. جواني كه نيرومند هست از نيرومندي برگردانند به يك حال خُمار و به يك حال خلسه؛ مثل همان ترياك ميماند. اين هم اينقدر با او فرق ندارد. اين يك جور خلسه ميآورد، آن يك جور خلسه ميآورد. اينها بايد تبديل بشود. اگر بخواهيد مملكتتان يك مملكت صحيح باشد، يك مملكت آزاد باشد، يك مملكت مستقل باشد، مسائل را از اين به بعد جدّي بگيريد. راديو و تلويزيون را تبديلش كنيد به يك راديو و تلويزيون آموزنده.» (همان، ج 9، صص 205ـ 204، 30/4/58)
9. حكم شرعي نگاهكردن به فيلم ها، نمايشنامهها و فيلم هاي ورزشي؛ گريم و آهنگ ها
«نظر نمودن به اين قبيل فيلمها و نمايشنامهها، هيچ يك اشكال شرعي ندارد و بسياري از آنها آموزنده است و پخش آنها نيز اشكالي ندارد. و همين طور فيلمهاي ورزشي و آهنگها اكثراً بياشكال است. گاهي خلاف، به طور نادر، ديده ميشود كه بايد بيشتر مواظبت كرد. لكن دو نكته بايد مراعات شود: اوّل آنكه كساني كه گريم ميكنند، بايد محرم باشند و اجنبي حرام است چنين كاري را انجام دهد. دوم آنكه بينندگان از روي شهوت نظر نكنند.» (همان، ج 20، ص 446، 30/9/66)
ج- چارچوب تبليغات و اطلاعرساني
1. اهميّت تبليغات فرهنگي در رسانه
«تبليغات مسئلهاي است پُراهميّت و حسّاس، يعني دنيا با تبليغات حركت ميكند. آن قدري كه دشمنان ما از حربة تبليغات استفاده ميكنند از طريق ديگري نميكنند. و ما هم بايد به مسئلة تبليغات بسيار اهميّت دهيم و از همة چيزهايي كه هست، بيشتر به آن توجّه كنيم. بايد تبليغات فرهنگي ما، خصوصاً در راديو و تلويزيون، بيشتر باشد؛ چرا كه الآن وضع طوري شده است كه آن روستايي كه در صحرا مشغول امر كشاورزي ميباشد هم، به راديو گوش ميدهد، و در بعضي نقاط تلويزيون هم هست.»(صحيفة امام، ج 17، ص 243، 3/11/61)
2. مقابله با تبليغات دشمن
«شما ميدانيد كه تبليغات خارجي عليه ما زياد است. شما بايد با تبليغ فرهنگ اسلامي به دروغپراكنيهاي صداهاي خارجي پاسخ دهيد. امروز ابرقدرتها از انقلاب اسلامي ما سيلي خوردهاند و ميترسند كه مبادا در نقطهاي ديگر انقلابي ديگر، مانند انقلاب ما، صورت گيرد.»(همان، ج 17، ص 243، 3/11/61)
«ما نبايد تحت تأثير هيچ قدرتي واقع بشويم، و تحت تأثير هيچ تبليغاتي در عالم واقع بشويم. ما بايد در همة امور مستقل باشيم و خودمان كار كنيم؛ توقع نداشته باشيم كه خارج براي ما كار بكنند.» (همان، ج 18، ص 362، 9/12/62)
«دشمنهاي اسلام، چون منافع شخصي خودشان را خيال [مي] كنند كه از بين رفته است ـ و از بين رفته ـ واقعاً همه با اين دستگاه و همة دستگاههاي دولتي و دستگاههاي اسلامي مخالفند. و ما بايد كوشش كنيم كه در مقابل اين همه تبليغاتي كه هر روز دارد ميشود؛ آن هم تبليغات بسيار بد، كه اگر يك نفر عاقل درست نگاه كند ميفهمد كه اين تبليغات چه جور تبليغاتي هستند و دروغ بودنش را ما كه در اين محيط هستيم ميدانيم. لكن، خوب، ممكن است در جاهايي اشخاصي، افرادي باشند، بياطلاع باشند و گمان كنند كه واقعاً يك همچو مسائلي ميگذرد.»(همان، ج 16، ص 402، 16/5/61)
3. انعكاس وقايع
«يكي از وظايف تلويزيون و راديو اين است كه مسائل را، آن طوري كه هست، به مردم بفهمانند مسائل چي هست. اصلاً از كي صدا دارد بلند ميشود... در هر صورت، يكي از وظايف راديوـتلويزيون اين است كه مسائل را آن طوري كه هست، پخش بكنند. اختيار را دست اشخاصي كه ميخواهند مسائل را كج و معوج عرضه بكنند، اختيار را دست آنها نبايد آقايان بدهند.» (همان، ج 11، صص 201 ـ 203، 18/9/58)
«راديو و تلويزيون موظفند اخباري را نقل كنند كه صددرصد صحّت آن ثابت ميباشد.»(همان، ج 13، ص 228، 1/7/59)
4. اصرار نداشتن بر شهرت
«من نظري به ديگران ندارم، راجع به خودم ميگويم؛ از اين وضع راديوـتلويزيون خوشم نميآيد. واقع آن است كه آن قدر كه پابرهنهها به راديوـتلويزيون حق دارند، ما نداريم... البته ما هم در اصل مطلب شركت داشتهايم، امّا حق با آنهاست. من مدتهاست كه وقتي ميبينم راديوـتلويزيون را هر وقتي بازش ميكنم از من اسم ميبرد، خوشم نميآيد. (همان، ج 19، ص 346، 27/5/64)
5. نقل اخبار از منابع موثق
«براي عدم اضطراب و تشويش اذهان، اخبار را از غير منابع موثق نقل ننمايند.»(همان، ج 13، ص 228، 1/7/59)
«راديو و تلويزيون موظفند اخباري را نقل كنند كه صددرصد صحّت آن ثابت ميباشد.»(همان، ج 13، ص 228، 1/7/59)
6. انتشار انتقادها
«همچنين راديوـتلويزيون بايد مستقل و آزاد باشند و همه گونه انتقاد را، با كمال بيطرفي، منتشر سازند.»(همان، ج 12، ص 208، 1/1/59)
7. ايجاد محيطي مناسب براي تضارب آرا
«بار ديگر تذكّر ميدهم كه آنجا را از وابستگان رژيم سابق تصفيه كنيد. البته مصاحبه اشكالي ندارد، ولو يك كمونيست بيايد و حرفش را بزند و در همانجا از شخص ديگري جواب گيرد. اين مانعي ندارد. خلاصه راديوـتلويزيون نبايد در دست يك عدّه مفسدهجو باشد.»(همان، ج 12، ص 292، 23/2/59)
د- رسانه و تعليم و تربيت
1. دانشگاه عمومي
«راديو و تلويزيون يك دستگاهي است كه هم در طرف تبليغات فاسد اهميّت زياد دارد و هم در طرف تبليغات صحيح. اين با آن طوري كه از اوّل، شايد آنهايي كه درست كردند اينها را نظر آموزشي داشتند به اينها، [به] اين دستگاهها. تمام مطبوعات [هم] اينطور است. منتها اهميّت تلويزيون بيشتر از همه است؛ اهميّت راديوـتلويزيون بيشتر از همه است. اين دستگاهها دستگاههاي تربيتي است. بايد تمام اقشار ملّت با اين دستگاهها تربيت بشوند. يك دانشگاه عمومي است. دانشگاهها، دانشگاههاي موضعي است، اين يك دانشگاه عمومي است. يعني دانشگاهي است كه در تمام سطح كشور گسترده است. بايد از آن، عملِ دانشگاه را، به آن اندازهاي كه ميشود، استفاده كرد. بايد اين دستگاه دستگاهي باشد كه، بعد از چند سال، تمام قشر ملّت را روشن كند. تمام را مبارز بار بياورد. تمام را متفكّر بار بياورد. تمام اينها را مستقل بار بياورد؛ آزادمنش بار بياورد. از غربزدگي بيرون كند؛ استقلال به مردم بدهد. اين از همة چيزهايي كه در اين دستگاهها هست مهمتر است و اين وظيفه دارد كه با مردم حُكم معلّم و شاگرد داشته باشد. اشخاص نويسنده، اشخاص گوينده، اشخاص فهيم، اشخاص مطلع در اينجا صحبت بكنند. فرصت به آنها بدهند كه در اينجا صحبت بكنند.» (صحيفة امام، ج 6، ص 399، 29/12/57)
2. دستگاهي آموزشي
«راديو و تلويزيون يك دستگاه آموزشي است. سينما يك دستگاه آموزشي است. بايد دستگاهها را به طور مسالمت، به طور صحيح، به طور سليم اداره كرد.»(همان، ج 6، ص 412، 5/1/58)
«راديوـ تلويزيون را كه من مكرّر ذكر كردهام از آن، و گفتهام اين بايد يك مركز آموزشي باشد... اين بايد بهطور آموزشيـ تربيتي مردم را تربيت بكند.» (همان، ج 12، ص 483، 7/4/59)
3. دستگاهي تربيتي براي جوانان
«اگر اين دستگاه كه بايد يك دستگاه آموزنده باشد، يك دستگاهي باشد كه آن تباهيها، چيزهايي كه جوانهاي ما را به تباهي كشيد و ميكشد، حذف بشود و به جاي آن آموزندگي باشد، امور اخلاقي باشد، امور فرهنگي باشد؛ چيزهايي كه به درد جوانهاي ما ميخورد و جوانهاي ما را تربيت ميكند... اين اگر آموزنده باشد، براي همة ملّت آموزندگي دارد و اگر، خداي نخواسته، انحراف داشته باشد، همة ملّت را به انحراف ميكشد.»(همان، ج 9، ص 456، 17/6/58)
4. مسئوليت رسانه در قبال تعليم و تربيت
«اگر فيلم يك فيلم آموزنده باشد، اين بچهها تربيت ميشوند به تربيت صحيح. و اگر يك فيلمي باشد كه برخلاف باشد، و عرض ميكنم كه انحرافكننده باشد، بچهها تربيت ميشوند به تربيت انحرافي. بزرگها هم همين طور. بنابراين، مسئوليت است. الآن مسئوليت خدايي است. مسئوليت اخلاقي است. مسئوليت ملّي است. همة مسئوليتها الآن به عهدة اين دستگاه هست.»(همان، ج 10، ص 215، 12/7/58)
5. گستردگي مخاطبان رسانه و لزوم تعليم و تربيت
«اين دستگاهها را ميبينيد كه از بچههاي كوچولو تا بزرگها و پيرمردها و پيرزنها پايش مينشينند و نگاه ميكنند. اين دستگاه اگر آموزنده باشد، اگر فيلمها يا، عرض بكنم كه، خطابهها يا حرفها يا اخبار جوري باشد كه آموزنده باشد، اين بچة كوچولو هم از حالا تربيت ميشود، يك تربيت صحيح. و اگر چنانچه، خداي نخواسته، يك خلافي در او باشد، آن بچهها كه كوچكاند، از اوّل تربيت فاسد ميشوند؛ و اين هم به عهدة شماست. به عهدة ما يك مسئلة مشكلي است؛ هم تربيتش كه يك چيزي است كه مثل يك مكتب سيّاري ميماند كه همه جا برود. منتها در يك وقت همه جا ميرود و همه هم گوش ميكنند. چون بچهها علاقه دارند به نگاه كردن به اين عكسها، و نگاه به اين فيلمها، آنها مينشينند پايش نگاه ميكنند. اگر فيلم يك فيلم آموزنده باشد، اين بچهها تربيت ميشوند به تربيت صحيح. و اگر يك فيلمي باشد كه برخلاف باشد و، عرض ميكنم كه، انحرافكننده باشد، بچهها تربيت ميشوند به تربيت انحرافي. بزرگها هم همين طور.» (همان، ج10، ص 215، 12/7/58)
«راديو يك دستگاهي باشد براي آموزندگي، پرورش يك ملّتي. با راديو و تلويزيون از همه چيز بهتر ميشود پرورش داد مملكت را؛ براي اينكه راديو و تلويزيون، هم مُلّا و يك آدمي كه سواد دارد از او استفاده ميكند، هم آن كسي كه هيچ سواد ندارد. امّا از دستگاههاي ديگر، مثل روزنامه و مجلّه، يك دسته ميتوانند استفاده بكنند، به يك جاي محدودي. الآن راديو و تلويزيون جوري شده است كه در همه جا... راديوها و تلويزيون يك جوري شده است كه حالا همة قشرها ميبيند و ميشنوند. از راه سمع و بصر شما ميتوانيد خدمت كنيد به اين مملكت، چنانچه خيانت كردند به اين مملكت. راديو و تلويزيون از اموري است كه از همه چيز بهتر ميشود به آن آموزندگي داد، دستگاه را دستگاههاي مترقي كرد؛ و جوانها را با او تربيت كرد.»(همان، ج 9، صص 205ـ 206، 30/4/58)
6. رسانه و ساختن جامعهاي متفكّر، مستقل و آزادمنش
«بايد اين دستگاه دستگاهي باشد كه، بعد از چند سال، تمام قشر ملّت را روشن كند. تمام را مبارز بار بياورد. تمام را متفكّر بار بياورد. تمام اينها را مستقل بار بياورد؛ آزادمنش بار بياورد. از غربزدگي بيرون كند؛ استقلال به مردم بدهد.»(همان، ج 6، ص 399، 29/12/57)
ه- رسانة اسلامي
1. لزوم اسلامي شدن رسانه
«يكي از كارهاي مهم اين است كه دستگاه را يك دستگاه توحيدي كنيد. و همه با هم مجتمع و براي خدا انجام بدهيد. و اگر چنانچه يك افرادي هستند كه ميخواهند اخلال بكنند، ميخواهند، عرض بكنم، خلاف مسير اسلام عمل بكنند، چه بكنند، آنها را بايد چه بكنيد. تدريجاً بايد اينها را، بهتدريج البته، بدون اينكه درگيري حاصل بشود، بهتدريج اينها هم كنار بروند؛ كه يك دستگاه اسلامي بشود و يك تبليغات اسلامي، و يك دستگاهي باشد آموزنده براي مملكت و براي كشور، براي ملّت.»(صحيفة امام ، ج 10، صص 214 ـ 215، 12/7/58)
«ما بايد جدّيت كنيم كه همان طور كه رأي داديم به جمهوري اسلامي و اسم جمهوري اسلام الآن در ايران است، محتوايش را اسلامي كنيم. يعني راديوـتلويزيون كه شما هستيد اسلامي باشد؛ لغويات و لهويات و نميدانم صورتهاي كذا نباشد. اصلاح بايد بشود اينها.»(همان، ج 9، ص 455، 17/6/58)
2. اسلامي شدن برنامهها
«اين سازمان بايد صددرصد به صورتي باشد كه با نهضت و انقلاب اسلامي بسازد. نه اينكه ما بگوييم راديوـ تلويزيون اسلامي هست، ولي ببينيم يك حرفهايي در آن ميزنند كه به اسلام و به انقلاب اسلامي لطمه وارد ميآورد.»(همان، ج 12، ص 291، 23/2/59)
«الآن شما موظفيد كه، همة اين كساني كه در اين كارها هستند، و رأس كار هستند در تلويزيون ـ البته بنگاه بزرگي است ـ مراقبت كنيد كه يك اشخاص متعهد باشند به اسلام و معتقد به جمهوري اسلامي باشند و بدانند كه جمهوري اسلامي يعني چه. محتوايش بايد اسلامي باشد. بايد آنها را در رأس كارها قرار بدهيد در سرتاسر ايران؛ در همه جا. و برنامههايتان ـ آنهايي كه گفتني است ـ گويندگاني پيدا بكنيد و خيليها حاضرند كه بيايند آنجا صحبت بكنند. از اشخاص فاضل و دانشمند، از علما و اشخاص متنورالفكر، اشخاص هر طبقهاي بيايند صحبت بكنند و از آنها استفاده بكنيد. و بايد هم اين كار بشود.» (همان، ج 11، صص 196-197، 18/9/58)
«شما كه مسئوليت بسيار سنگيني به عهدهتان ميباشد، مطمئن و استوار به كار خودتان ادامه دهيد؛ هر روز برنامههايتان را بيشتر و بهتر توسعه دهيد و كوشش نماييد تا برنامههاي اصولي و منطبق با موازين اسلام ارائه نماييد و حيثيت ملّت و مذهب خودتان را حفظ كنيد. بايد برنامهها بر اساس بينش و فرهنگ اسلام تنظيم شود.»(همان، ج 17، ص 244، 3/11/61)
«و البته ما بايد خيلي به فكر اين باشيم كه، اين دستگاهي كه مهمترين دستگاه شايد باشد، در تبليغات ما اين دستگاه از حيث سيما و از حيث صدا هر دو اسلامي باشد. يعني كوشش بشود در اينكه هر قدمي كه برمي داريد، يك قدمي باشد براي اسلام برداريد تا اينكه كارتان عبادت باشد.»(همان، ج 16، ص 403، 16/5/61)
3. رسانه و مسئوليت معرفي صحيح اسلام
«اما آنكه ما ميتوانيم، اين است كه به وسيلة دستگاههايي كه داريم، به وسيلة همين صدا و سيما، به وسيلة مطبوعات، به وسيلة گروههايي كه در خارج ميروند، اسلام را آن طوري كه هست معرفي كنيم... آن طوري كه خداي تبارك و تعالي فرموده است، آن طوري كه در روايات و در قرآن ما هست؛ آن طور به مردم ارائه بدهيم و به دنيا ارائه بدهيم. و همين خودش از هزارها توپ و تانك بيشتر ميتواند مؤثر باشد.» (همان، ج 18، ص 364، 9/12/62)
«از آن طرف مسئوليت بسيار است و از آن طرف كه راه ارشاد است، ارزش زياد است. همان طوري كه ارزش دارد اين دستگاه براي اسلام و جمهوري اسلامي، اسلام از اين ميخواهد كه بهرهبرداري زياد در راه اسلام بشود، تبليغات زياد در راه اسلام بشود. صداي جمهوري اسلامي كه تقريباً به اكثر كشورها، به بسياري از كشورها ميرسد، اين صدا بايد يك صدايي باشد كه مردم را ارشاد كند و اسلام را معرفي كند. امروز دارند همة گروههايي كه در خارج هستند، چه تبليغات راديو و تلويزيونشان و چه تبليغات از راه مطبوعاتشان، دارند با اسلام معارضه ميكنند.»(همان، ج 18، ص 363، 9/12/62)
4. رسانه و خدمت به اسلام و نهضت اسلامي
«خصوصاً شماهايي كه به زبانهاي مختلف دنيا پخش ميكنيد مسائل را، ميتوانيد که مسائلي را كه خارج پخش ميكنيد، طوري باشد كه به اين نهضت، به اسلام، به كشور خدمت بكند؛ و ميشود هم، خداي نخواسته، يك مسائلي باشد كه در خارج كه منعكس بشود، اسلام را يك جور ديگري، نهضت را يك جور ديگري تعبير بكند.»(همان، ج 10، صص 290 ـ 291، 29/7/58)
«ما ميخواهيم كه راديوـ تلويزيونمان كه پيشتر در خدمت طاغوت بود، حالا در خدمت خدا باشد؛ در خدمت اسلام باشد.» (همان، ج 9، ص 456، 17/6/58)
[1]- اين سخنراني حدود 4 ماه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايراد شده که در آن هنگام تعداد افراد باسواد جامعه اين مقدار بوده است. اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي و ايجاد نهضت سوادآموزي و گسترش آموزش و پرورش، بي سوادي از جامعه ايران ريشه کن شد.