مجتبی حسینی
18 روز دیگر سید حسن خمینی 43 سالگی را پشت سر میگذارد و در اول مرداد ماه 44 ساله میشود. او اما در این سن و سال به اوج پختگی رسیده و میشود گفت که شاهد مثال امروزی این بیت لسانالغیب است که سروده بود: که ای صوفی شراب آنگه شود صاف/ که در شیشه بماند اربعینی. سید حسن خمینی اربعین حیات خود را به میانه نرسانده و در اوج جوانی علامه خوانده میشود چرا که او پای در جای پای پدربزرگ خود در فقه و اصول و فلسفه گذاشته است. سیدحسن خمینی محبوب است. در مجلس بزرگان وقتی ورود میکند همه به دیدن قامتش، قیام میکنند؛ از آیات نظام تا ورزشکاران و هنرمندان، از مسوولان نظام تا سیاستمداران جناحها. در جوانی به اوج محبوبیت و معرفت و کمال رسیده است اما جوانی نمیکند. حتی اگر فرزندانش از او بخواهند عکسی برای اینستاگرامشان با آنها بیندازند بدون عبا و عمامه جلوی دوربین فرزندانش میرود اما سید حسن، در دیدارهای رسمی همیشه ابهت خمینی را به همراه دارد.
او در 44 سالگی متفقه فیالدین است. هرچه هست ژن خمینی در وجود اوست. همانقدر که در علوم روز و ریاضی میداند، در فقه و اصول و فلسفه تخصص دارد. عالم به سیاست است اما سیاسیکاری نمیکند. هرچقدر از سیاست دوری میکند و پرهیز دارد اما سیاسیون پرهیزی از او. همین است که سیاستمداران از چپ و راست برای دیدارش، نوبت میگیرند. میداند کیست و از چه خاندانی است. برخلاف خیلیها زود احساساتی نمیشود و تحتتاثیر «له و علیه»ها قرار نمیگیرد. میداند وارث چه ارثیهای است و کیست و چه باید بگوید و چه رفتاری نشان دهد. همین است که هر حرفی نمیزند مگر به وقتش. رمز ماندگاری و محبوبیت را بلد است. تاریخ را خوب خوانده و میداند که کم و کاستیهای امروز کشور چیست. روز و روزگار خمینی جوان تنها با فقه و اصول و سیاست و شریعت سپری نشده چرا که او اهل تاریخ و کلام و رسانه و فلسفه هم هست.
جدای از اینها او اهل ورزش به ویژه فوتبال است. در کنارش به دیدن فیلم و رانندگی هم علاقه دارد و مسیر 121 کیلومتری تهران تا قم را خود با احتیاط رانندگی میکند. همه اینها نشانگر آن است که سید حسن خمینی سعی میکند تا به همه وظایفش درست عمل کند؛ هم وارث خوبی برای خمینیها در علوم حوزوی باشد، هم اعتبار فامیلی خود را فدای سیاستمداران نکند، هم به مسوولیتهایش در قبال خانواده عمل کند و هم آنکه با ادراکی درست از موقعیت و جایگاه خود بتواند نقش تاریخی خود را در بزنگاهی تاریخی ایفا کند. همین است که باید گفت سید حسن خمینی اهل منطق است. بهراحتی در دام و تله دیگران گرفتار نمیشود. او جدای از همه اینها وارث اعتماد و محبوبیت پدربزرگ خود به هاشمیرفسنجانی هم هست. همین بوده که در عصر عسرت هاشمیرفسنجانی و برای حفظ احترام خود در سپهر سیاسی ایران دست از هاشمی برنداشت و پای حمایت از او ایستاد. میدانست که این حمایت برایش بیهزینه هم نیست.
شاید نمیتوانست پیشبینی کند در کنار مرقد پدربزرگش، تندروها و افراطیها بر او بتازند و نگذارند سخنرانیاش به اتمام برسد اما بیشک برای سیدحسن خمینی مسجل بود که برایش حرف و حدیث میسازند. این را از دو سه سال قبلش فهمیده بود؛ جایی که یکی از سایتهای نزدیک به محمود احمدینژاد پس از دیدار سیدحسن خمینی با یکی از گروههای سیاسی مطلبی را با عنوان «راز لپهای گلانداخته سیدحسن خمینی» منتشر کرد. مقالهای که باعث شد تا آیتالله محمدرضا توسلی، مسوول دفتر امام خمینی هنگامی که در جلسه مجمع در مورد این توهینها صحبت میکرد، دچار سکته قلبی شده و پس از انتقال به بیمارستان جان سپرد. سیدحسن پس از این بود که وعظ و خطابهای نکرد مگر آنکه در نکوهش تندروی و افراطیگری سخن بگوید. خمینی جوان در کنار این حرفها سعی کرد تا ریشه این اعتراض و گلایه خود را برای افکار عمومی نمایش دهد.
همین بود که در مراسم تنفیذ و تحلیف محمود احمدینژاد برای دوره دوم ریاستجمهوری شرکت نکرد و از دیگرسو برای نخستینبار در مراسم هفته دولت در مرقد امام خمینی، از محمود احمدینژاد استقبال نکرد. هرچند بعدها با احمدینژاد سلام و علیک کرد اما او را باید از شیوخ مقابلهکننده با تندروی و افراطیگری و طرفدار اعتدال دانست. همین اعتدالگرایی او بود که باعث شد تا در جریان انتخابات ریاستجمهوری ۹۲، به همراه هاشمیرفسنجانی، رییس دولت اصلاحات و علی اکبر ناطق نوری طی بیانیهای از حسن روحانی حمایت کند. حالا هزینه این حمایت و علامه خطاب شدن از سوی هاشمی را در آستانه 43 سالگی باید بدهد. از جمله این هزینهها سخنان اخیر آیتالله محمد تقی مصباحیزدی است که چندی پیش در مورد «رفوزه شدن بستگان امام خمینی» و حتی تشبیه آنان به «ابوجهل» که حق را میشناسند اما انکار میکنند سخن گفته است.
اما واکنش سیدحسن خمینی به این اظهارات آیتالله مصباحیزدی شاید چیزی نبود که تندروها و افراطیها به دنبالش بودند. خمینی جوان به چهرههای بیت امامخمینی و رسانههای منتسب به این جریان اعلام کرده است که به هیچوجه، هیچ واکنش و پاسخی به سخنان اخیر مصباحیزدی نشان ندهند. «سکوت» سید حسن خمینی در برابر حرفهای آیتالله مصباحیزدی چیزی نیست جز هویداکننده این واقعیت که او در اوج جوانی به پختگی رسیده است. هرچه هست سیدحسن، خمینی است و یک عنصر حیاتی در آینده نظام سیاسی ایران.