تاریخ انتشار : ۰۲ شهريور ۱۳۹۴ - ۰۹:۵۶  ، 
کد خبر : ۲۷۸۵۳۹
تلاش تجديدنظرطلبان براي ترغيب دولت به ميز مذاكره انتخاباتي با «اصولگرا هراسي»

التماس منفعت‌طلبان براي ليست مشترك با دولت


نویسنده: سعيد همتي

«در انتخابات مجلس آينده بايد تلاش شود جريان هواداران دولت و اصلاح‌طلبان به يك ليست واحد برسند و اگر هر يك از اين دو جريان بخواهند ساز جدايي بزنند مطمئناً با مشكلاتي جدي روبه‌رو خواهند شد» اين مهم‌ترين بخش از سخنان روز گذشته عارف در جمع اعضاي حزب مردمسالاري است كه در آن بر ضرورت ائتلاف دولت با جريان تجديدنظرطلب در انتخابات پيش‌رو تأكيد شده است.

قول پيش رو از نامزد اختصاصي مدعيان اصلاح‌طلبي در انتخابات 92 به‌خوبي نشان مي‌دهد كه تجديدنظرطلبان حيات سياسي خود را در گرو همراهي و همگامي با دولت مي‌بينند و معتقدند در صورتي كه ‌سازي مخالف ‌ساز دولت يازدهم در انتخابات پيش رو را كوك كنند متحمل شكست شده و تا ماه‌ها بايد حسرت دوري از قدرت را بخورند. رهبران مدعيان اصلاح‌طلبي به خوبي مي‌دانند كه مردم مانند شش انتخابات گذشته اقبالي به روي كارآمدن آنها نداشته به همين دليل اين بار تلاش دارند بار ديگر با برگ روحاني و دولت تحت نظر وي بازي كرده بلكه بتوانند بار ديگر در تبليغات پس از روز برگزاري انتخابات خود را پيروز آوردگاه انتخاباتي اسفندماه بنامند. تلاش براي ايجاد همگرايي بين دولت و جماعت تجديدنظرطلبان و بيان ضرورت چنين مقوله‌اي خطي است كه ماه‌ها توسط شخصيت‌ها و رسانه‌هاي اين جريان دنبال مي‌شود آنگونه كه روز گذشته برخي ديگر از روزنامه‌هاي زنجيره‌اي مطالب اصلي صفحات خود را به همين موضوع اختصاص داده و از بزرگان درخواست كرده‌اند از حركت در چنين مسيري پيروي كنند.

دولت و اصلاح‌طلبان ائتلاف نكنند اصولگرايان پيروز مي‌شوند

روزنامه ابتكار تيتر نخست خود را به همين موضوع اختصاص داده و با ادبيات ملتمسانه از دولت مي‌خواهد كه با اصلاح‌طلبان يك ليست مشترك را در انتخابات آتي ارائه دهند و در ادامه تأكيد مي‌كند كه مصلحت و منفعت دولت و اصلاح‌طلبان در اتخاذ چنين رويكردي است. اين روزنامه آنگونه كه در روتيتر گزارش خود آورده تلاش مي‌كند در بخش‌هايي از گزارش خود دولت را از اصولگرايان ترسانده و تنها راه نجات دولت از اقدامات منتقدان را ائتلاف با جماعت تجديدنظرطلب بنامد. در ابتداي اين گزارش سعي مي‌شود اعتدال را همسان با اصلاح‌طلبي بنامد و اين دو را يكي بداند:«... با اين حال از آنجا كه گفتماني به نام اعتدال به صورت تشكيلاتي در فضاي سياسي ريشه‌دار نبود، باعث شد از هر دو جريان سياسي كشور نيروهايي را وام بگيرد. در اين ميان به دليل انعطاف بيشتر تفكر اصلاح‌طلبي و نيز تجربه نامطلوب تندروي حتي از جنس اصلاح‌طلبانه، تمايل اين طيف از نيروهاي سياسي به اعتدال بيشتر بود.»

اين روزنامه همچنين عدم مقبوليت عارف نامزد اختصاصي‌شان در انتخابات 92– كه در خوش‌بينانه‌ترين حالت 8درصد آرا را به خود اختصاص داده بود - را به شكل جالبي توجيه مي‌كند و از دل چنين توجيهي ضرورت همگرايي دولت با اصلاح‌طلبان را مطرح مي‌كند: «ناگزير بودن همين عامل باعث شد كه از همراهي اصلاح‌طلبان با كانديداي اعتدالگرايي همچون حسن روحاني و اقدام سياسي حرفه‌اي آنها مبني بر انصراف محمدرضا عارف – كانديداي اصلاح‌طلبان – به نفع روحاني، پيروزي اين جريان در انتخابات رياست‌جمهوري شكل بگيرد. حال در شرايطي كه انتظار مي‌رود اين پيروزي در انتخابات مجلس دهم كامل شده و با ايجاد پارلماني متشكل از نيروهاي اصلاح‌طلب و معتدل، همگوني و هماهنگي دولت و مجلس بيشتر شود، برخي كارشناسان بيم آن را دارند كه در غياب برنامه مشخص براي تكرار اين همراهي، هم اصلاح‌طلبان و هم اعتدالگرايان شكست را در انتخابات تجربه كنند.»

اين رسانه تجديدنظرطلب همچنين گنجاندن اشخاصي مثل علي لاريجاني و علي مطهري در ليست مشترك را دور از ذهن نمي‌داند و بيان مي‌كند:«... در نهايت به نظر مي‌رسد الگوي موفق همراهي اصلاح‌طلبان و اعتدالگرايان، الگويي است كه نه تنها در انتخابات پيش روي مجلس، بلكه در ساير انتخابات پيش رو – از جمله مجلس خبرگان رهبري در سال جاري و رياست جمهوري و شوراها در دو سال آينده – موفق باشد و برهم زدن آن كاري عقلاني به حساب نمي‌آيد و حتي چه بسا بهتر باشد كه اين جريان‌ها به تقويت ساختار تشكيلاتي و حزبي خود اقدام كنند.»

اصلاح‌طلبان از بد روزگار به دامن تدبير و اميد پناه آورده‌اند

هر چند تلاش جماعت تجديدنظرطلب براي كشاندن دولت به ميز مذاكره انتخاباتي هر روز به شكل گسترده‌تري در مي‌آيد اما با يك بررسي ساده مي‌توان به اين نتيجه رسيد كه اساساً طيف مدعيان اصلاح‌طلبي اعتقادي به رئيس‌جمهور و دولت يازدهم نداشته و تنها از بد روزگار به دامن تدبير و اميد پناه برده‌اند و قابل تخمين است در صورتي كه در انتخابات پيش رو به موفقيت نصفه و نيمه برسند قابليت عبور از روحاني را دارند كما اينكه بحث عبور از رئيس دولت اصلاحات محور ثابت سخنان بسياري از بزرگان اين طيف در يك مقطع زماني نسبتاً طولاني هم بود.

نخستين شكاف دولت با دوم‌ خردادي‌ها

برگزاري مجمع فرماندهان سپاه در اواخر شهريورماه سال 92 فرصت مناسبي بود كه زخم كهنه اختلافات زيربنايي تندرو‌هاي اصلاحات با روحاني سر باز كند، به صورتي كه رسانه‌هاي وابسته به جريان افراطي اصلاحات برخلاف محتواي سخنان رئيس‌جمهور درباره سپاه، با نوع انتخاب تيترها و عكس‌هاي خود به تخريب وجهه سپاه پرداخته و سعي كرده‌اند خط تاريخي هجمه و تخريب عليه سپاه را در پيش گيرند؛ تخريبي كه سابقه چندين ساله هم دارد به گونه‌اي كه با مرور كارنامه هشت ساله دولت اصلاحات، به وضوح مي‌توان مشاهده كرد كه طيف دوم خرداد، تلاش مي‌كرد مرز خودي‌ها و غيرخودي‌ها را كمرنگ كرده، به صورت همه‌جانبه همه چارچوب‌هاي اعتقادي و سياسي نظام را مورد هدف قرار داده و سپاه پاسداران به عنوان يكي از مهم‌ترين موانع پيشبرد اهداف دشمن آماج حملات جنگ رواني جريانات تندرو قرار گرفت.

در حالي روحاني از عملكرد سي و چند ساله‌ سپاه تقدير و تشكر منحصر به فردي مي‌كند و با بيان جملاتي نظير «سپاهيان افتخار بزرگي بر دوش دارند و آن پاسدار بودن است... سپاه پاسداران فرزند انقلابي است كه فاصله زماني با پيروزي انقلاب ندارد» يا «سپاه در دل مردم، با مردم و كنار مردم قرار دارد و به معناي واقعي حصون رعيه هستيد، سپاه پاسداران بايد دژ مستحكم و پناه همه مردم باشد» كه رسانه‌هاي وابسته به جريان تندرو در اقدامي هماهنگ و هدفمند تلاش مي‌كنند تا با انتخاب تيتر‌هايي شبيه: «تأكيد امام بر دوري سپاه از بازي‌هاي سياسي بود»، «سپاه ضامن حقوق شهروندي باشد»، «سپاه، سپاه همه مردم باشد» و «سپاه بايد از جريان‌هاي سياسي به دور باشد» اينگونه القا كنند كه روحاني ضمن گلايه از عملكرد سپاه، عليه فرماندهان سپاه هشدارهاي شديداللحني را در سخنانش بيان داشته است. اين در حالي است كه روحاني- همانطور كه اشاره شد- ضمن ستايش بي‌نظير از عملكرد سپاه، براي كمك سپاه به دولت مطالبات جدي را هم مطرح كرد.

سبد كالا، بهانه‌اي براي هجمه اصلاح‌طلبان به دولت

توزيع سبد كالا در ميان مردم بهانه بود تا مدعيان اصلاح‌طلبي شفاف‌تر به اقدامات دولت انتقاد كرده و به عبارتي رو‌در‌روي دولت بايستند. محمد هاشمي رفسنجاني در اولين واكنش درباره توزيع سبد كالا و تأثير اين كار در بهبود وضع معيشتي مردم نيز گفت: بالاخره اگر عده‌اي كه استحقاقش را دارند اين سبد را دريافت كنند، مقداري كمك به معيشت اقشار آسيب‌پذير است ولي روش اجرا و دامنه اجرا، خيلي مناسب شرايط اقتصادي كشور نيست، راه‌هاي بهتري وجود دارد و اين نوع مسائل از نظر بنده خيلي توجيه ندارد. همچنين صادق زيباكلام استاد علوم سياسي دانشگاه تهران و فعال سياسي اصلاح‌طلب در گفت‌وگويي با روزنامه اصلاح‌طلب «اعتماد»، اجراي طرح سبدكالايي دولت روحاني را اشتباه مي‌داند و بيان مي‌كند: «سبدكالاي دولت روحاني به‌گونه‌اي همان يارانه 45 هزار و 500 توماني دولت احمدي‌نژاد است اما با برنامه‌ريزي كمتر و ناپختگي.» اين فعال سياسي اصلاح‌طلب با بيان اينكه فكر مي‌كنم سبدكالا يك فكر «ناپخته» و يك ايده «نسنجيده‌اي» بود كه دولت با عجله و بدون تدبير به آن پرداخت، افزود: «متأسفانه دولت بدون اينكه برنامه‌ريزي دقيقي انجام دهد و افرادي را كه قرار است اين سبدكالا به آنها تعلق گيرد را شناسايي كرد...»

پورنجاتي: روحاني پايگاه اجتماعي ندارد

احمد پورنجاتي هم در جاي ديگر تأكيد مي‌كند: «درست است كه روحاني با تابلوي اعتدال و نوعي دولت فراجناحي به ميدان رقابت‌ها آمد اما بي‌هيچ ترديدي او به عنوان شخص خودش از هيچ پايگاه اجتماعي و بدنه سياسي اختصاصي برخوردار نبود.»

تاجيك: روحاني، مستأجري 4 ساله است

محمدرضا تاجيك فعال سياسي اصلاح‌طلب نيز در نخستين روزهاي ارديبهشت ماه سال 93 در گفت‌وگو با روزنامه شرق با تأييد پروژه «مستأجر چهار ساله» اصلاح‌طلبان اظهار مي‌كند كه امروز از شدت و گستره حمايت اصلاح‌طلبان به دولت كاسته شده است.

مشاور رئيس‌جمهور و رئيس «مركز بررسي‌هاي استراتژيك رياست جمهوري» در دوران خاتمي در اين گفت‌وگو تأكيد كرده كه دولت «اعتدال» در حال تبديل‌شدن به دولت «اختلاط» است و بايد سريع‌تر خود را جمع‌وجور و گرايش‌هاي متفاوت و گاه متضاد دروني خود را تعديل كند و تا دير نشده كليد تدبير خود را به‌كار گيرد.

وي درباره راهبرد حمايت اصلاح‌طلبان از دولت اعتدال از ابتدا تا به حال و ادامه آن در آينده مي‌گويد: اگرچه معتقدم از شدت و گستره اين حمايت كاسته شده، اما جريان اصلاحات با نگرشي‌ عقلايي و با تحليلي ناظر به شرايط حال و آينده كشور و نيز با حفظ فاصله انتقادي خود، كماكان از دولت حمايت مي‌كند اما مطمئنم اين «حمايت» امري زمان - ‌پرورده و شرايط‌ - پرورده است و چنانچه دولت تدبير و اميد نتواند براي چالش‌هاي پيشاروي جامعه تدبيري درخور و بهنگام بينديشد، كليدش بسياري از درها را به روي خودش خواهد بست و حاميانش را پشت درهاي بسته رها خواهد كرد.

مرعشي: منتقد سياست‌هاي روحاني‌ هستم

حسين مرعشي هم در همان مقطع در گفت‌وگو با اعتماد بيان مي‌كند: «ما سياست‌هاي كلي آقاي روحاني را تأييد مي‌كنيم اما در عرصه سياست داخلي همه سياست‌هاي دولت را تأييد نمي‌كنيم. ما منتقد وزارت كشور بوده و هستيم. تأكيد مي‌كنم كه ما حامي آقاي روحاني هستيم اما در عرصه سياست داخلي كاملاً زاويه انتقادي داريم.» نمونه ديگر از اين قبيل مواضع جلسه 11 نفره مجمع روحانيون مبارز است كه مرد خاكستري اصلاحات در پاسخ به پيشنهاد يكي از اعضا كه خواستار ديدار اين تشكل با روحاني شد، گفته بود: ديدن روحاني رفتن يعني مشروعيت‌بخشيدن به او. روحاني از نردبان اصلاحات بالا رفت اما بويي از اصلاحات نبرده است. او نيروي حاكميت و نظام است.

هزينه‌هاي دولت را نمي‌پذيرند و تنها به فكر بهره‌برداري از آن هستند

همانطور كه اشاره شد تناقضات جماعت تجديدنظرطلب با دولت يازدهم امري بديهي است كه نمايانگر نگاه منفعت‌طلبان مدعيان اصلاح‌طلب نسبت به دولت است آنگونه كه تلاش مي‌كنند بر اساس تئوري سعيد حجاريان كه پيشنهاد مي‌دهد تز «اتحاد و انتقاد» را در مقابل دولت اينگونه پياده كنند: «رابطه ما با روحاني رابطه «اتحاد، انتقاد» است يعني اتحاد علني و انتقاد مخفي داريم.» حجاريان در اين گفت‌وگو ضمن انتقاد تلويحي از رئيس‌جمهور با بيان اينكه نمي‌شود گفت دولت دست اصلاح‌طلبان است، به اين تمثيل اشاره كرده كه «براي كسي بمير كه برايت تب كند.» بر اين اساس جماعت تجديدنظرطلب تلاش مي‌كنند تا به محض صدور اشتباه از دولت آن را به پاي روحاني و دولتمردان نوشته آن هم به وسيله انتقاد‌هاي تند و پرحجم از عملكرد آن و در مقابل در مقاطع حساسي نظير انتخابات‌– از سر ناچاري و به دليل عدم اقبال مردمي- تلاش كند تا با دولت تدبير و اميد اتئلاف صورت دهد.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات